نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.

2 دانشیارگروه مدیریت ورزشی، واحدکرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران.

3 استادیار مدیریت ورزشی پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی

چکیده

همسویی راهبردی یک سازمان را تناسب بین ساختار داخلی سازمان و محیط خارجی آن تعریف کرده‌اند و نیاز است فدراسیون‌های ورزشی با سایر سازمان‌های ورزشی متناظر همسویی راهبردی داشته باشد. از این‌رو، هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل پیشران‌های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون‌های ورزشی ایران با رویکرد آینده‌پژوهی بود. نوع تحقیق کاربردی، از نظر روش آمیخته (کیفی-کمی) و ازنظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی است. برای استخراج متغیرها، از 20 کارشناس و برای تحلیل متقاطع، از 14 خبره به صورت نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد. برای تجزیه‌ و تحلیل داده‌ها، از روش‌های ترکیبی پنل خبرگان و اثرات متقاطع میک‌مک استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که چهار پیشران کلیدی بیشترین مقدار تاثیرگذاری مستقیم بر توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون‌های ورزشی ایران را داشتند که این پیشران‌ها به ترتیب شامل ایجاد شبکه ارتباطی در بین سازمان‌های مختلف مرتبط با یکدیگر، تدوین برنامه راهبردی با تأکید بر همسویی راهبردی بین فدراسیون‌های ورزشی با سازمان‌های مرتبط، گزارش برنامه راهبردی تدوین‌شده از سوی فدراسیون‌ها به سازمان‌های مرتبط و انجام تصمیم-گیری غیرمتمرکز هستند. به مدیران ورزش کشور پیشنهاد می‌شود ضمن توجه به پیشران‌های کلیدی توسعه همسویی راهبردی فدراسیون‌های ورزشی، از ظرفیت‌های بالقوه دفتر امور مشترک فدراسیون‌های ورزشی برای نظارت بر برنامه‌های راهبردی فدراسیون‌های ورزشی مختلف در جهت همسویی راهبردی استفاده نمایند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Identifying and analyzing the key drivers of strategic alignment development in Iranian sports federations based on Futures Research Approach

نویسندگان [English]

  • mahdi alikhah 1
  • shahab bahrami 2
  • nazanin rasekh 3

1 PhD student in sports management, Kermanshah Branch, Islamic Azad university, Kermanshah, Iran

2 Associate professor in Department of sports management, Kermanshah Branch, Islamic Azad university, Kermanshah, Iran

3 Assistant Professor of sports Management, Research institute of Physical Education and Sports Sciences

چکیده [English]

The strategic alignment is defined as the proportion between the internal structure of the organization and its external environment, and sports federations need to have a strategic alignment with other corresponding sports organizations. Therefore, the purpose of this study was to identify and analyze the key drivers of strategic alignment development in Iranian sports federations based on futures research approach. The type of research is applied, it is mixed in terms of method (qualitative-quantitative) and analytical-exploratory in nature. 20 experts were used to extract the variables and 14 experts were used for cross-analysis by purposive sampling. To analyze the data, a combination of panel expert methods and MICMAC cross-effects were used. Findings showed that the four key drivers had the greatest direct impact on the development of strategic alignment in Iranian sports federations that including creating a communication network between different organizations related to each other, develop a strategic plan with emphasis on strategic alignment between sports federations with related organizations, report of the strategic plan prepared by the federations to the relevant organizations and decentralized decision-making, respectively. It is suggested to the sports managers of the country to pay attention to the key drivers of the development of strategic alignment of sports federations and to use the potential capacities of the Office of Joint Affairs of sports federations to monitor the strategic plans of different sports federations for strategic alignment.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Strategic alignment
  • Championship sports
  • Sports federation
  • futures research
  • Strategic plan

شناسایی و تحلیل پیشران­ های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون ­های ورزشی ایران با رویکرد آینده‌پژوهی

مهدی علیخواه[1]

. شهاب بهرامی[2]

نازنین راسخ[3]

10.22034/ssys.2022.2168.2549

تاریخ دریافت مقاله: 9/10/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:225/2/1401

 

مقدمه

سازمان­های ورزشی[4] در عصر حاضر در معرض تغییرات مداوم قرار دارند و ارتباط و تعامل این سازمان­ها با عوامل مختلفی چون دولت، بخش خصوصی، حامیان مالی، دیگر سازمان­های ورزشی ملی و بین­المللی و عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی موجب می­شود که این سازمان­ها در معرض خواسته­های متفاوت و گوناگونی قرار گیرند و ضروری است تا این سازمان­ها برای حفظ جایگاه و موفق‌بودن در رسالت سازمانی خود عملکرد خود را بهبود بخشند (حسینی و همکاران، 1400: 44). عملکرد هر یک از سازمان­های ورزشی می­تواند بر بهبود وضعیت رشته ورزشی هدف در سطح ملی و بین­المللی تاثیرگذار باشد و ذینفعان آن سازمان ورزشی از این وضعیت منتفع ­گردند. یکی از سازمان­های ورزشی مهم در سطح ملی، فدراسیون­های ورزشی[5] هستند که مسئولیت رشته­های ورزشی را بر عهده دارند. با توجه به جایگاه و اهمیت فدراسیون­های ورزشی در ایران و وظایف بسیار خطیر و ارزشمند آنها یعنی توسعه و ترویج ورزش در سطح همگانی و نخبه، هماهنگی مسابقات در سطح محلی و ملی، انتخاب، آموزش و توسعه تیم­های ملی جهت حضور در میدان­های بین­المللی و از طرفی وابستگی آنها به منابع مالی دولت برای ارائه خدمات و اجرای برنامه­های خود، باید در مقابل عملکرد خود پاسخ­گو باشند (عیدی و همکاران، 1390: 19). فدراسیون­های ورزشی ایران با برنامه­ریزی و تدوین برنامه ­های راهبردی سعی نموده ­اند تا عملکرد خود را بهبود بخشند که می­توان به برنامه ­های راهبردی تدوین ­شده در فدراسیون­های تنیس ­روی­ میز (علی‌زاده و همکاران، 1398: 241)، قایقرانی (سهرابیان مقدم و همکاران، 1398: 159)، موتورسواری و اتومبیل­رانی (دبیر، 1398: 139) و ورزش­های زورخانه­ای (رشیدلمیر و همکاران، 1397: 139) اشاره نمود. البته نباید فراموش کرد که بسیاری از راهبردهای تدوین‌شده در عمل اجرا نمی ­گردند. در این زمینه رحیم­ نیا و همکاران (2009: 250) گزارش کردند که موانع سازمانی از جمله عوامل مهمی می­باشند که اجرای راهبردها را با مشکل مواجه می­سازند و شامل مواردی از جمله ساختار نامناسب، تخصیص نامناسب منابع، ارتباطات ناقص و ناکافی، تشریک مساعی غیراثربخش، فقدان فرهنگ سازمانی مناسب، فقدان سیستم کنترل مناسب، نبود سیستم پاداش مناسب، مدارک تحصیلی نامناسب، فقدان سیستم انگیزشی مناسب و فقدان رویکرد اجرایی مطلوب هستند. اگرچه عملکرد هر یک از فدراسیون­های ورزشی به ­تنهایی بر عملکرد ورزش کشور و متولیان آن یعنی وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک موثر می­باشد، بااین­حال، همسویی راهبردی[6] مفهوم نوین دیگری است که در عملکرد مجموعه فدراسیون­های ورزشی تاثیرگذار است.

مفهوم همسویی راهبردی اولین بار توسط هندرسون و ونکاترامن[7] (1993، 4) به عنوان درجه تناسب و یکپارچگی بین راهبرد کسب­ و ­کار، راهبرد فناوری اطلاعات، زیرساخت کسب­ و­ کار و زیرساخت فناوری اطلاعات معرفی شد. لوفتمن[8] (2004: 102) همسویی راهبردی خوب را به عنوان استفاده از فناوری اطلاعات مناسب در زمان و مکان مناسب با هدف کمک به سازمان­ها برای دستیابی به اهداف سازمانی تعریف کرد. مک‌کین و اسمیت[9] (2003: 128) همسویی راهبردی را این­گونه تعریف می‌کنند که زمانی اهداف و فعالیت‌های یک سازمان و سیستم‌های اطلاعاتی که از آنها پشتیبانی می‌کنند، در هماهنگی باقی می‌مانند. هیکس[10] (2016: 72) نیز همسویی راهبردی یک سازمان را تناسب بین ساختار داخلی سازمان و محیط خارجی آن تعریف می­کند. در پژوهش ­های مختلف از اصطلاحات دیگری از جمله: تناسب[11]، ادغام[12]، پل[13]، همجوشی[14]، پیوند[15] و قابلیت منابع پویا[16] به جای همسویی راهبردی استفاده شده است (کیم[17] و همکاران، 2020: 1). با مرور ادبیات پیشینه، حجم بالایی از پژوهش­ها در زمینه همسویی راهبردی یافت شد که در حوزه علم سیستم اطلاعات مدیریت انجام گرفته ­اند و در تعریف هندرسون و ونکاترامان (1993: 4) نیز به این موضوع اشاره شده است. در اصل همسویی راهبردی مربوط به تناسب ذاتی پویا بین دو حوزه تجاری فناوری برای بهبود عملکرد سازمانی است (سینق و هو[18]، 2008: 929). بااین­حال، اگرچه همسویی راهبردی در سایر حوزه­ ها کمتر مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است، موضوع همسویی راهبردی تنها مختص حوزه فن­آوری اطلاعات نیست. قنیم[19] و همکاران (2020: 198) اظهار کرده­ اند که همسویی راهبردی شامل طیف وسیعی از ابعاد است و غیر از فن­آوری اطلاعات، از ابعاد فرایندها، کارمندان و مشتریان استفاده کرده ­اند. همچنین، نتایج پژوهش­ جامی‌پور و همکاران (2019: 215) نیز نشان داد که عوامل اصلی موثر بر همسویی راهبردی بین راهبردهای کسب ­ و­کار و راهبردهای مدیریت دانش شامل فرهنگ دانش­ بنیان، حاکمیت مدیریت دانش و رویکرد راهبردی به مدیریت دانش، ارتباط بین مدیریت دانش و کسب­و­کار، پشتیبانی مدیریت عالی، توانایی ­های منابع انسانی، عوامل محیطی و رقابتی و قابلیت­های مدیریت فناوری اطلاعات هستند.

همسویی راهبردی توجه و علاقه قابل­ توجهی از سوی صنعت­ گران، مشاوران و دانشگاهیان دریافت کرده است، اما این مفهوم هنوز در مراحل ابتدایی خود است و به نظر می­رسد فاقد پایه نظری و اعتبار عملی است (لوفتمن، 2004: 99). همچنین، برخی از محققان از این منظر که تحقیقات همسویی، مکانیکی است و نمی‌توان آن را به طور واقع­بینانه در یک محیط کسب‌وکار پویا به اجرا درآورد، مخالف همسویی راهبردی هستند. البته این انتقاد با مفاهیم و استدلال‌های چارچوب قابلیت‌های پویا[20] رد شده است. در چارچوب قابلیت‌های پویا پیشنهاد شده است که برای اینکه کسب و کارها بتوانند با موفقیت به تغییرات مداوم در محیط کسب­و­کار رسیدگی کنند، نیاز به ادغام، ایجاد و پیکربندی مجدد شایستگی ­های داخلی و خارجی دارند (تسه[21] و همکاران، 1197: 518). چارچوب قابلیت‌های پویا، همسویی را راهی در نظر می‌گیرد که از طریق آن سازمان­ها انعطاف‌پذیری راهبردی را حفظ می‌کنند و آنها را قادر می‌سازد به سرعت و به ­طور مناسب به تغییرات در محیط کسب‌وکار پاسخ دهند (بانکر[22]، 2011: 488).

تحقیقات متعددی در زمینه همسویی راهبردی انجام گرفته است. به عنوان نمونه، پایواسیلوا[23] (2022) در تحقیق خود اظهار کرد که همسویی راهبردی شرکت­های دولتی با اولویت ­های اقتصادی کشور سنگاپور برای تجارت این کشور مفید بوده است و به خصوصی ­سازی محتاطانه و حفظ شرکت­های دولتی قوی کمک کرده است. نتایج تحقیق دایرو[24] و همکاران (2021: 2191) حاکی از آن است که چندین مشکل مؤثر بر اجرای همسویی راهبردی فراتر از راهبردهای کسب­و­کار و فناوری اطلاعات مانند ارتباطات، فرهنگ شرکتی، حاکمیت، اولویت­بندی منابع و رهبری مؤثر است. این مطالعه ادعا می­کند که نیاز به همسوسازی و هماهنگ­کردن برنامه­ها و علایق مختلف در یک سازمان و بهبود درک ارزش همسویی راهبردی وجود دارد. چی[25] و همکاران (2020) اظهار کردند که در بازار امروز، شرکت‌هایی که در یک زنجیره تامین مشارکت می‌کنند، ملزم به همکاری مشترک برای پاسخ­گویی سریع به تقاضای بازار و مصرف‌کننده هستند و برای درک اینکه چگونه شرکت­ها ممکن است به طور موثر به همکاری زنجیره تامین دست یابند و همسویی راهبردی در این زمینه داشته باشند، نیاز به عقد قرارادادهای رسمی از طریق همسویی فکری و عملیاتی دارند. اولهرن[26] و همکاران (2020) با انجام یک مطالعه مروی بر نقش مدیریت منابع انسانی در همسویی راهبردی کسب­و­کار و فناوری اطلاعات تاکید دارند. شائو[27] (2019: 96) در پژوهشی، تاثیر رهبری و فرهنگ سازمانی را بر روی همسویی راهبردی بررسی کرد و نتایج نشان داد که سبک­های رهبری می­توانند همسویی راهبردی را تحت تأثیر قرار دهند. المجالی و دهالین[28] (2011: 1) با بررسی عوامل تأثیرگذار بر همسویی راهبردی تجاری-فناوری اطلاعات نشان دادند که رهبری، ارزش­ها و اعتقادات، منابع مدیریت فناوری اطلاعات، کیفیت خدمات و موفقیت در پیاده­سازی فناوری اطلاعات از جمله عوامل تأثیرگذار بر همسویی راهبردی تجاری- فناوری اطلاعات هستند. تحقیقات محدودی نیز در همسویی راهبردی در سازمان­های ورزشی انجام گرفته است که می­توان به تحقیق قنبری و همکاران (1400: 129) اشاره کرد که با ارائه مدل همسویی راهبردهای استعدادیابی فدراسیون­های ورزشی ایران بر پایه مؤلفه­های مدل پارادایمی، 4 عامل اصلی (مدیریت منابع مالی، مدیریت تخصصی)، 6 عامل علی (نقش رسانه­ها، نگاه علمی به ورزش)، 6 عامل زمینه­ای و بسترساز (توسعه ورزش همگانی، ایجاد مراکز استعدادیابی)، 7 عامل مداخله‌گر (ضعف مدیریت، توجه به نیازهای ورزشکاران)، 8 عامل راهبردی (ارتقای دانش مربیان، حمایت فدراسیون­ها)، 10 پیامد (کاهش هزینه­ها، توسعه پایدار ورزش) شناسایی کردند. همچنین، کین[29] و همکاران (2019: 493) با انجام پژوهشی گزارش کردند که عوامل زیربنایی در برای ایجاد همسویی در سازمان­های ورزش برای توسعه در تونگا شامل قدرت حاکمیتی درک شده ذینفعان ورزشی، همسویی در اهداف برنامه و نتایج ارزیابی، ارتباطات بین­سازمانی و بین­فردی و ظرفیت پایگاه­های محلی و شناسایی قهرمانان توسعه هستند.

همان­گونه که در تحقیقات پیشین مشاهده می­گردد، اکثریت تحقیقات همسویی راهبردی بر حوزه علم سیستم اطلاعات مدیریت متمرکز شده­اند و فقر پژوهشی در سایر حوزه­ها به ویژه در حوزه ورزش به خوبی قابل­مشاهده است. به همین جهت نیاز به انجام تحقیقات بیشتر در زمینه همسویی راهبردی در حوزه ورزش از جمله در فدراسیون­های ورزشی احساس می­گردد. با وجود استقلال فدراسیون‌های ورزشی، در ایران این فدراسیون­ها زیر نظر وزارت ورزش و جوانان فعالیت دارند؛ به طوری که بر اساس بند 13 ماده 4 اساس­نامه وزارات ورزش و جوانان، یکی از وظایف وزارت ورزش و جوانان حمایت، نظارت و هماهنگ­سازی فعالیت­های کلیه نهادهای ورزشی اعم از کمیته ملی المپیک، کمیته ملی پارالمپیک، فدراسیون­ها، انجمن­ها، هیئت­ها و کمیته های ورزشی به منظور حسن اجرای وظایف است (اساس­نامه وزارت ورزش و جوانان، 1399). براین­اساس، راهبردهای هر کدام از فدراسیون­های ورزشی باید با راهبردهای سایر سازمان­های متناظر از جمله سایر فدراسیون­های ورزشی، وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک همسو باشد که به نظر می­رسد درحال­حاضر چنین همسویی وجود ندارد. البته بر­اساس تعریف همسویی راهبردی، منظور این است که راهبردهای فدراسیون­های ورزشی با همدیگر سازگاری داشته باشند تا همسو با راهبردهای سطح کلان ورزش کشور در ابعاد همگانی، تربیتی، قهرمانی و حرفه­ای عمل نمایند. همچنین در ایران حدود 51 فدراسیون ورزشی وجود دارد که اگر همسویی راهبردی در مورد آنها برقرار گردد، ورزش ایران می­تواند از مزایای آن بهره­مند گردد. در مطالعات مختلف، مزایای متعددی برای همسویی راهبردی در سازمان­ها از جمله: افزایش اثربخشی و کارایی (دایرو و همکاران، 2021: 2192)، برقراری تعادل بین راهبردهای سازمان و محیط داخلی و خارجی و تأثیرات چشم­گیر بر عملکرد سازمان (قنیم و همکاران، 2020: 201)، تقویت سازمان در رقابت با سایر سازمان­ها (کیم و همکاران، 2020: 2)، افزایش بازده تجاری (ولکا[30]، 2010: 159)، افزایش بهره­وری عملیاتی، نوآوری کسب­و­کار و مزیت رقابتی اضافی و در­مجموع بهبود عملکرد (بنبیا و مک کلوی[31]، 206: 287) و کاهش هزینه­ها و افزایش فروش و خدمات به مشتریان (تالون[32]، 2003) بیان شده است که فدراسیون­های ورزشی نیز می­توانند از این مزایا بهره­مند گردند. به همین جهت به دلیل فقر پژوهشی در زمینه همسویی راهبردی در سازمان­های ورزشی و همچنین اهمیت همسویی راهبردی برای آن­ها، در تحقیق حاضر پیشران­های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران با رویکرد آینده‌پژوهی شناسایی و تحلیل خواهند شد. بنابراین این تحقیق به دنبال پاسخ­گویی به این سوال است:

 پیشران­های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران با رویکرد آینده‌پژوهی کدام‌اند؟

روش­شناسی پژوهش

این پژوهش ازنظر نوع تحقیق، کاربردی و ازنظر ماهیت بر اساس روش­های جدید علم آینده­پژوهی، از نوع پژوهش­های تحلیلی و اکتشافی و از نظر روش آمیخته (کیفی-کمی) است. برای تجزیه­وتحلیل اطلاعات با به­کارگیری تکنیک پویش محیطی، تحلیل اثرات متقابل/ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت و از نرم­افزار تخصصی آینده­پژوهی «میک­مک» استفاده شده است. فرایند تحقیق حاضر به صورتی است که ابتدا یک گروه 20 نفره از اساتید برجسته حوزه ورزش با سابقه حضور در فدراسیون­های ورزشی و همچنین برخی از مدیران فدراسیون‌های ورزشی منتخب (3 مدیر فدراسیون ورزش­های گروهی، 4 مدیر فدراسیون ورزش­های انفرادی که دارای تحصیلات ارشد و دکتری بودند) به‌صورت هدفمند، برای مصاحبه‌های کیفی در موضوع پژوهش انتخاب گردیدند؛ بدین­صورت که در ابتدا فهرستی از مدیران فدراسیون­های ورزشی که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری بودند، تهیه شد و با همه آن­ها مکاتباتی صورت گرفت. بعد از تأییدیه برخی از مدیران و اساتید دانشگاهی، مصاحبه­ صورت گرفت.

جدول 1: ویژگی­های جمعیت­شناختی مشارکت­کنندگان در مصاحبه

ردیف

گروه

تحصیلات

ردیف

گروه

تحصیلات

1

استاد

دکتری

11

استاد

دکتری

2

مدیر

دکتری

12

استاد

دکتری

3

استاد

دکتری

13

مدیر

ارشد

4

استاد

دکتری

14

استاد

دکتری

5

استاد

دکتری

15

استاد

دکتری

6

مدیر

ارشد

16

استاد

دکتری

7

استاد

دکتری

17

مدیر

ارشد

8

مدیر

دکتری

18

استاد

دکتری

9

استاد

دکتری

19

مدیر

ارشد

10

مدیر

ارشد

20

استاد

دکتری

درمجموع 3 معیار اصلی ارتباطی، راهبردی و سازمانی با 14 متغیر به عنوان عناصر ایجادکننده توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران انتخاب شدند (شکل 1). در ادامه، 14 نفر از جامعه آماری بخش قبلی، جهت انجام تحلیل اثرات متقاطع اعلام آمادگی کردند. برای تجزیه­وتحلیل داده­ها، ترکیبی از تحلیل اثرات متقاطع و نرم­افزار میک­مک استفاده شد.

تحلیل اثرات متقاطع

 تحلیل اثرات متقاطع، یکی از روش­های علی و معلولی بین عوامل آینده­نگاری است که سعی دارد با روابط علی مؤثر بر یک موضوع، به سناریوهای ممکن و محتمل در آینده برای آن موضوع د‌ست یابد (بهشتی و زالی، 1390: 41). تئودور گوردن و هلمر[33] روش تأثیرات متقابل را اولین بار در سال 1966 ابداع کرد‌ند. این روش از این سؤال ساده به دست آمد که «آیا پیش­بینی آینده می­تواند مبتنی ‌بر تأثیرات احتمالی و متقابل اتفاقات آینده بر یکدیگر باشد؟» (گوردن، 1994). در تکنیک تحلیل اثرات متقاطع، رویداد‌ها، حوادث و روندها به مثابه متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده و از طریق بررسی خروجی (دو به دو) متغیرهای مؤثر یا پی­شران (در سطر و ستون) احتمالات پدیده در آینده ترسیم می­گردد.

 نرم­افزار میک­مک

 نرم­افزار میک­مک این امکان را می­دهد که با کمک گرفتن از ارتباط ماتریسی، همه مؤلفه­های اصلی یک سیستم را تشریح کرد. با بررسی این ارتباط، این روش امکان آشکارسازی متغیرهای اصلی جهت ارزیابی سیستم را ارائه می­دهد. میزان ارتباط، با اعداد بین عدد صفر تا سه سنجیده می­شود. عدد «صفر» به منزله «بدون تأثیر»، عدد «یک» به منزله «تأثیر ضعیف»، عدد «دو» به منزله«تأثیر متوسط» و درنهایت عدد «سه» به منزله «تأثیر زیاد« و  Pبه معنای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم به صورت بالقوه است. بنابراین اگر تعداد متغیرهای شناسایی­شده n باشد، یک ماتریس  n×nبه دست می­آید.

شکل 1: متغیرهای توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون های ورزشی ایران

همانگونه که در شکل 1 مشخص می­باشد، سه کد محوری ارتباطی، راهبردی و سازمانی به عنوان سه عنصر اصلی ایجاد­کننده همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی می­باشند. هر یک از کدهای محوری، خود از چند کد باز تشکیل شده­اند. در نهایت 14 کد اولیه در نظر گرفته شد. 

یافته­های پژوهش

پویش محیطی و شناسایی عوامل کلیدی

از میان 20 مؤلفه اولیه، تعداد 14 مؤلفه به عنوان پیشران­های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی شناسایی شدند. 14 مؤلفه کلیدی خروجی پنل، موضوع دور نخست پیمایش دلفی و تدوین پرسش­نامه سنجش درجه اهمیت و درجه عدم­قطعیت قرار گرفت. اهمیت و عدم­قطعیت مولفه­های کلیدی در جدول 2 آمده است:

جدول 2: اهمیت و عدم قطعیت مؤلفه­های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون‌های ورزشی

ردیف

روند

اهمیت/عدم قطعیت

درجه اهمیت/ درجه عدم قطعیت*

مجموع امتیاز**

1

ایجاد شبکه ارتباطی در بین  کارکنان واحدهای درون سازمان

اهمیت

عدم قطعیت

7

6

13

2

عمل‌کردن به برنامه­های تدوین‌شده در سطح واحد سازمانی

اهمیت

عدم قطعیت

7

7

14

3

مشخص‌نمودن نیازهای موجود در واحد سازمانی برای تدوین برنامه راهبردی و ارائه گزارش به مدیران ارشد

اهمیت

عدم قطعیت

8

4

12

4

ایجاد شبکه ارتباطی در بین واحدهای مختلف سازمان

اهمیت

عدم قطعیت

8

6

14

5

تدوین برنامه راهبردی با مشارکت کارکنان

اهمیت

عدم قطعیت

7

6

13

6

انجام تصمیم­گیری غیرمتمرکز

اهمیت

عدم قطعیت

8

7

15

7

تدوین برنامه راهبردی روشن و واضح

اهمیت

عدم قطعیت

8

6

14

8

بومی­بودن راهبردهای تدوین‌شده

اهمیت

عدم قطعیت

8

6

14

9

عدم‌تقلید از راهبردهای تدوین‌شده سازمان­های دیگر

اهمیت

عدم قطعیت

7

7

14

10

تأکید بر عملیاتی­شدن راهبردها

اهمیت

عدم قطعیت

6

7

13

11

کاهش بروکراسی

اهمیت

عدم قطعیت

8

6

14

12

ایجاد شبکه ارتباطی در بین سازمان­های مختلف مرتبط با یکدیگر

اهمیت

عدم قطعیت

9

7

16

13

تدوین برنامه راهبردی با تاکید بر همسویی راهبردی بین فدراسیون­های ورزشی با سازمان­های مرتبط

اهمیت

عدم قطعیت

9

6

15

14

گزارش برنامه راهبردی تدوین­شده از سوی فدراسیون­ها به سازمان­های مرتبط

اهمیت

عدم قطعیت

8

7

15

* طیف لیکرت از 1 تا 10 (1 به معنای خیلی کم و 10 به معنای خیلی زیاد)

** نمره اهمیت + عدم قطعیت

تعیین پیشران­های اصلی

در گام بعد و پس از شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی، از بین 14 مؤلفه کلیدی براساس رای و نظر خبره­ها، مؤلفه­هایی که بیشترین اثرگذاری و بیشترین عدم­قطعیت را دارند، انتخاب و عدد مجموع حسابی این دو شاخص، به عنوان معیار انتخاب پیش­ران تعریف شد. براین­اساس با اجماع پنل خبرگان، تمامی مؤلفه­هایی که مجموع امتیاز اهمیت و عدم­قطعیت آن­ها، بیشتر از 15 (از مجموع کلی 20 امتیاز) شده بود، به عنوان پیش­ران برگزیده شدند.  

براین­اساس، پیشران­های توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی عبارت­اند از: انجام تصمیم­گیری غیرمتمرکز، ایجاد شبکه ارتباطی در بین سازمان­های مختلف مرتبط با یکدیگر، تدوین برنامه راهبردی با تأکید بر همسویی راهبردی بین فدراسیون­های ورزشی با سازمان­های مرتبط و گزارش برنامه راهبردی تدوین شده از سوی فدراسیون­ها به سازمان­های مرتبط.

البته براساس یافته­های این پرسش­نامه، مؤلفه­های دیگری با اهمیت یا عدم­قطعیت قابل­توجه وجود دارند- مانند عمل­کردن به برنامه­های تدوین­شده در سطح واحد سازمانی، ایجاد شبکه ارتباطی در بین واحدهای مختلف سازمان، تدوین برنامه راهبردی روشن و واضح، بومی­بودن راهبردهای تدوین­شده، عدم­تقلید از راهبردهای تدوین­شده سازمان­های دیگر و کاهش بروکراسی- که در پژوهش حاضر درشمار پیشران­ها لحاظ نشدند، اما اثرگذاری برجسته­ای در سیستم مورد مطالعه دارند.

تحلیل اثرگذاری/اثرپذیری (نرم­افزار میک­مک)

پس از استخراج پیشران­های حاصل از نتایج پرسش‌نامه­های سنجش اهمیت و عدم­قطعیت عوامل کلیدی، در گام دوم از فرایند دلفی، از طریق پرسش­نامه ماتریس تحلیل تاثیرات متقاطع، اثرگذاری و اثرپذیری هر کدام از این عوامل بر یکدیگر بررسی شد. در روش تحلیل ساختاری، تاثیر هر روند (مولفه) بر روند (مولفه)های دیگر درجه­بندی می­شود. برای این منظور، از ماتریسی به ابعاد 14*14 شامل 14 مولفه کلیدی شناسایی­شده، استفاده شد تا وضعیت هر­یک از آن­ها (از حیث تاثیرگذاری، تاثیرپذیری و روابط متقابل) در سیستم مشخص گردد (جدول 3).

جدول 3: تحلیل اولیه داده­های ماتریس و تأثیرات متقاطع در نرم­افزار

شاخص

ابعاد ماتریس

تعداد تکرار

تعداد صفر

تعدد 1

تعداد 2

تعدد 3

تعداد P

جمع

درجه پرشدگی

مقدار

14*14

2

48

63

66

19

0

148

51/75

درجه پرشدگی ماتریس 51/75 درصد است که نشان می­دهد عوامل انتخاب­شده تأثیر نسبتاً زیاد و پراکنده­ای بر یکد‌یگر داشته و درواقع سیستم از وضعیت ناپایداری برخوردار بوده است.

براین­اساس، نرم­افزار میک­مک (برای تحلیل روابط ساختاری میان مولفه­های کلیدی) پیاده­سازی شد و متغیرها و شاخص­های استخراج­شده با بهره­گیری از روش تحلیل تاثیرات متقابل در محیط میک­مک بررسی و تحلیل گردید. همان­گونه که در نقشه تاثیرات مستقیم متغیرها مشاهده می­شود، 4 پیش­ران شناسایی­شده در بخش قبل، براساس خروجی نرم­افزار نیز در مجموع دارای بالاترین درجه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شناخته شده­اند و به عنوان متغیرهای دووجهی ریسک، در قسمت بالا و سمت راست نقشه تاثیرات قرار گرفته­اند. همچنین روابط میان متغیرها (مبتنی بر تحلیل آرای خبرگی و پرسش­نامه ماتریس تحلیل آثار متقاطع در نرم­افزار میک­مک) در نقشه تاثیرگذاری/تاثیرپذیری مستقیم میان مولفه­های کلیدی به شرح شکل 2 به نمایش درآمده است:

شکل 2: نمودار پراکندگی متغیرها مستقیم و جایگاه آن­ها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری

 

شکل 3: نقشه روابط مستقیم بین متغیرها (تأثیرات بسیار ضعیف تا بسیار قوی)

جدول 4: اولویت­بندی پیش­ران­های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران

رتبه

پیشران

مقدار تأثیرگذاری

1

ایجاد شبکه ارتباطی در بین سازمان­های مختلف مرتبط با یکدیگر

25

2

تدوین برنامه راهبردی با تأکید بر همسویی راهبردی بین فدراسیون­های ورزشی با سازمان­های مرتبط

25

3

گزارش برنامه راهبردی تدوین­شده از سوی فدراسیون­ها به سازمان­های مرتبط

25

4

انجام تصمیم­گیری غیرمتمرکز

24

5

عمل‌کردن به برنامه­های تدوین­شده در سطح واحد سازمانی

14

6

ایجاد شبکه ارتباطی در بین واحدهای مختلف سازمان

14

7

تأکید بر عملیاتی­شدن راهبردها

12

8

تدوین برنامه راهبردی روشن و واضح

12

9

ایجاد شبکه ارتباطی در بین  کارکنان واحدهای درون سازمان

11

10

مشخص­نمودن نیازهای موجود در واحد سازمانی برای تدوین برنامه راهبردی و ارائه گزارش به مدیران ارشد

11

11

بومی­بودن راهبردهای تدوین­شده

11

12

عدم تقلید از راهبردهای تدوین­شده سازمان­های دیگر

11

13

تدوین برنامه راهبردی با مشارکت کارکنان

9

14

کاهش بروکراسی

9

بحث و نتیجه­گیری

هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل پیش­ران­های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران با رویکرد آینده­پژوهی است. یافته­های تحقیق حاضر با استفاده از روش­های ترکیبی پنل خبرگان و اثرات متقاطع میک­مک نشان داد که چهار پیش­ران کلیدی بیشترین مقدار تاثیرگذاری مستقیم را بر توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران داشتند که این پیش­ران­ها به ترتیب شامل ایجاد شبکه ارتباطی در بین سازمان­های مختلف مرتبط با یکدیگر، تدوین برنامه راهبردی با تأکید بر همسویی راهبردی بین فدراسیون­های ورزشی با سازمان­های مرتبط، گزارش برنامه راهبردی تدوین­شده از سوی فدراسیون­ها به سازمان­های مرتبط و انجام تصمیم­گیری غیرمتمرکز هستند.

براساس اولویت­بندی انجام­شده در تحقیق، ایجاد شبکه ارتباطی در بین سازمان­های مختلف مرتبط با یکدیگر مهم­ترین پیش­ران کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران است. این موضوع نشان می­دهد که برای این­ که بتوان همسویی راهبردی را بین فدراسیون های ورزشی برقرار نمود، باید ارتباطات گسترده بین مدیران و کارکنان فدراسیون­های ورزشی مختلف شکل گیرد. واژه همسویی خود نشانگر نوعی سازگاری و تناسب است و نمی­توان نتظار داشت این همسویی بدون داشتن ارتباط شکل بگیرد. در این زمینه ارتباطات وسیله به­دست­آوردن حاصل کار دیگران به شمار می‌رود و به عنوان فرآیند انتقال و دریافت اطلاعات تعریف می‌‌شود. برای اینکه فدراسیون­های ورزشی مختلف بتوانند با یکدیگر همسویی راهبردی داشته باشند، این فدراسیون­ها و مدیران آنها باید با یکدیگر ارتباط تنگاتنگ داشته باشند. همچنین، ارتباط بین مدیران و کارکنان و ارتباط بین کارکنان با یکدیگر نیز برای همسویی راهبردی الزامی می­باشد. عدم ارتباطات و ارتباطات ناکافی و ناقص، یکی از موانع ایجاد همسویی راهبردی در سازمان­ها معرفی شده است؛ به­طوری­که رحیم­نیا و همکاران (2009) اشاره کردند که ارتباطات ناقص و ناکافی، تأثیر منفی بر پیاده­سازی راهبردها دارد و می­تواند بر همسویی راهبردی تأثیرگذار باشد و نتایج تحقیق دایرو و همکاران (2021) نیز حاکی از آن است که عدم ارتباطات مناسب یکی از مشکلات مؤثر بر اجرای همسویی راهبردی است. همچنین، کین و همکاران (2019) ارتباطات بین­سازمانی را به عنوان یکی از عوامل زیربنایی در ایجاد همسویی در سازمان­های ورزش برای توسعه در تونگا معرفی کرده­اند. به صورت مشابه ارتباطات بین فدراسیون ها (بین­سازمانی) می­تواند بر همسویی راهبردی بین فدراسیون­های ورزشی تاثیرگذار باشد. البته در کشور ما تمام فدراسیون­های ورزشی تحت­نظارت وزارت ورزش و جوانان فعالیت می­کنند و دفتر امور مشترک فدراسیون­های ورزشی در وزارت ورزش می­تواند در برقراری ارتباط بین فدراسیون­های ورزشی برای همسویی راهبردی بین آنها نقش کلیدی ایفا کند. به همین جهت پیشنهاد می­گردد برنامه­های راهبردی تدوین­شده فدراسیون­های ورزشی تحت­نظارت دفتر امور مشترک فدراسیون­های ورزشی تدوین گردند تا با برنامه راهبردی سایر فدراسیون‌ها همسو باشند.

دومین پیش­ران کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران، تدوین برنامه راهبردی با تأکید بر همسویی راهبردی بین فدراسیون­های ورزشی با سازمان­های مرتبط است. فدراسیون­های ورزشی برای اینکه بتوانند اهداف خود را پیاده­سازی کنند، نیاز به تدوین برنامه راهبردی دارند. در این زمینه برنامه­های راهبردی متعددی نیز در فدراسیون­های ورزشی مختلف تدوین شده است (از جمله علی‌زاده و همکاران، 1398؛ سهرابیان­مقدم و همکاران، 1398؛ دبیر، 1398 و رشیدلمیر و همکاران، 1397). در وهله اول این برنامه­­های راهبردی توسط محققان مختلف و بدون هماهنگی و همکاری فدراسیون­های ورزشی تدوین شده­اند و غنای کافی را برای توسعه فدراسیون­های ورزشی ندارند. همچنین، اکثر این برنامه­های راهبردی به صورت مجزا و بدون توجه به برنامه راهبردی فدراسیون­های ورزشی دیگر تدوین شده‌اند و نتوانسته­اند به خوبی در توسعه ورزش کشور تاثیرگذار باشند. اگرچه در مرحله تدوین برنامه راهبردی باید به راهبردهای دیگر سازمان­های متناظر توجه نمود تا راهبردها همسو با یکدیگر باشند، اما پیاده­سازی این راهبردها نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا عدم پیاده­سازی یا پیاده­سازی ناقص این راهبردها می­تواند تأثیرگذاری یک برنامه راهبردی که درست تدوین شده است را تحت تأثیر قرار دهد و فدراسیون ورزشی مورد­نظر نتواند از برنامه راهبردی تدوین­شده بهره کافی را ببرد. برای دستیابی برنامه­ها به اهداف و نتایج مدنظر، مدیران و کارکنان ملزم به اجرای دقیق راهبردهای فدراسیون­های ورزشی هستند. همچنین، برنامه راهبردی تدوین­شده از سوی فدراسیون­ها به سازمان­های مرتبط باید گزارش داده شود تا فدراسیون­های دیگر در تدوین برنامه­های راهبردی خود همسو عمل کنند و همچنین وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک به عنوان متولیان اصلی ورزش کشور، امکان رفع نواقص احتمالی در برنامه راهبردی تدوین شده را داشته باشند. در این زمینه پیشنهاد می­گردد که برنامه­های راهبردی تدوین­شده فدراسیون­های ورزشی مختلف، در سایت­های فدراسیون­های مختلف و همچنین وزارت ورزش و جوانان بارگذاری شود تا عموم مردم، محققان و فدراسیون­های ورزشی دیگر نیز به این برنامه­ها دسترسی داشته باشند. این موضوع نه­تنها می­تواند به ارزیابی برنامه­های راهبردی و رفع نواقص آن کمک کند، بلکه می­تواند در همسویی راهبردی فدراسیون­های ورزشی از طریق الگو گرفتن از برنامه­های راهبردی دیگر نقش داشته باشد.

انجام تصمیم­گیری غیرمتمرکز، آخرین پیش­ران کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران می باشد. تصمیم­گیری عبارت است از انتخاب یک راه از میان راه­های مختلف و در حقیقت انتخاب بهترین راه جهت نیل به اهداف سازمانی می­باشد. بااین­حال روش­های مختلفی برای تصمیم­گیری ازجمله فردی، گروهی، متمرکز، غیرمتمرکز، مشارکتی، غیرمشارکتی و غیره وجود دارد که در تحقیق حاضر تصمیم­گیری غیرمتمرکز برای توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران پیشنهاد شده است. در این روش تصمیم­گیری، هدف اصلی این است تا مدیران عالی فدراسیون­های ورزشی، مسئولیت­های خود را به مدیران رده­پایین­تر تفویض اختیار نمایند و این موضوع مدیران رده­پایین­تر را قادر می­سازد تا در تصمیم­گیری مشارکت داشته باشند. مدیران رده­پایین­تر به­دلیل این­که با امور فنی و عملیاتی فدراسیون ورزشی درگیر هستند، در تصمیم­گیری­های فدراسیون در جهت همسویی راهبردی می­توانند نقش موثری داشته باشند. همچنین، تصمیم­گیری غیرمتمرکز و استفاده از مدیران رده­پایین فدراسیون در تصمیم­گیری در زمینه راهبردها باعث می­شود این مدیران بیشترین تلاش را نیز در پیاده­سازی این راهبردها به کار گیرند. در چنین شرایطی تصمیم­گیرندگان نسبت به تصمیم­های خود تعهد داشته باشند و برای موفقیت آن احساس مسئولیت کنند. البته براساس یافته­های این تحقیق، مؤلفه­های دیگری با اهمیت یا عدم­قطعیت قابل توجه وجود دارند که شامل عمل کردن به برنامه­های تدوین­شده در سطح واحد سازمانی، ایجاد شبکه ارتباطی در بین واحدهای مختلف سازمان، تدوین برنامه راهبردی روشن و واضح، بومی­بودن راهبردهای تدوین­شده، عدم­تقلید از راهبردهای تدوین­شده سازمان­های دیگر و کاهش بروکراسی هستند و در پژوهش حاضر درشمار پیشران­ها لحاظ نشدند، اما اثرگذاری برجسته­ای در سیستم مورد مطالعه دارند. این مولفه ها در تحقیقات دیگر در زمینه همسویی راهبردی نیز مورد تاکید قرارگرفته­اند (قنبری و همکاران، 1400؛ کین و همکاران، 2019؛ المجالی و دهالین، 2011). توجه به این مولفه­ها نیز در کنار پیشران­های اصلی معرفی­شده، می­تواند به توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی کمک نمایند.

درمجموع با توجه به یافته­های این تحقیق، به مدیران ورزش کشور توصیه می­شود از پیشران­های کلیدی توسعه همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی ایران استفاده نمایند تا فدراسیون­های ورزشی بتوانند از مزیت­های همسویی راهبردی شامل بهبود اثربخشی، کارایی، عملکرد و غیره بهره­مند گردند. متولیان فدراسیون های ورزشی کشور باید تحت نظارت وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک، برنامه­های راهبردی قدراسیون تحت نظر خود را با تاکید بر همسویی راهبردی و تصمیم­گیری غیرمتمرکز تدوین نمایند و در هنگام تدوین و اجرای راهبردها باید ارتباطات کافی را  با یکدیگر داشته باشند و در نهایت پس از تدوین برنامه راهبردی به سایر سازمان­های مرتبط گزارش داده شود. استفاده از از ظرفیت­های بالقوه دفتر امور مشترک فدراسیون­های ورزشی برای نظارت بر برنامه­های راهبردی فدراسیون­های ورزشی مختلف در جهت همسویی راهبردی می­تواند به‌عنوان یک راهکار کاربردی برای اجرای این پیشران های کلیدی مدنظطر قرار گیرد. با اجرای این پیشران های کلیدی، ورزش ایران می­تواند در آینده از مزایای همسویی راهبردی بهره­مند گردد. درنهایت باتوجه به اینکه در این مطالعه برخی از اعضای پنل خبرگان ادعا داشتند که در این تحقیق به صورت کلی به پیشران­های کلیدی همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی پرداخته شده است و ممکن است برنامه راهبردی فدراسیون­های ورزشی مختلف دارای چارچوب متفاوت و راهبردهای غیرمشترک باشند. به محققان دیگر پیشنهاد می­شود که پژوهش­هایی را طراحی نمایند که پیشران­های کلیدی همسویی راهبردی در فدراسیون­های ورزشی را به صورت دقیق‌تر در زمینه­های راهبردهای حوزه ورزش بانوان، فن ­آوری اطلاعات، مولفه­ های ورزشی (همگانی، قهرمانی و حرفه­ ای) و غیره مورد بررسی قرار دهند.