نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه مدیریت ورزشی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران

2 گروه تربیت بدنی، دانشگاه فنی و حرفه‌ای، تهران، ایران

چکیده

کارکردهای ورزش در هزاره جدید سبب شده تا نگرش دولت­ها به این پدیده نوین به‌عنوان ابزاری موثر در تسهیل و تسریع اهداف سیاسی-اقتصادی تقویت گردد. در میان مفاهیم مختلف مرتبط با ورزش، امنیت ملی را می­توان یکی از مهمترین آنها دانست. هدف از پژوهش حاضر، بررسی جایگاه ورزش در تقویت امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گرداوری داده­ها توصیفی از نوع کیفی بود. نمونه مطالعاتی برابر با جامعه آماری و برابر با 13 متخصص حوزه علوم ورزشی و علوم سیاسی آشنا به مسائل امنیتی بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری گلوله برفی و دو دور تکنیک دلفی به اشباع نظری رسید.
یافته­های پژوهش نشان داد 41 مفهوم مرتبط با ورزش در تقویت ابعاد پنج گانه نظریه امنیتی کپنهاگ کارساز هستند. از میان مفاهیم مرتبط با امنیت زیست محیطی، تدوین و التزام به رعایت آیین‌نامه­ها و دستورالعمل‌های زیست محیطی  (88/4) مهمترین مفهوم، در بین مفاهیم امنیت اقتصادی، افزایش گردشگری ورزشی (80/4) و افزایش قدرت نرم (91/4) در بین ابعاد امنیت سیاسی، بسیج عمومی و تهییج احساسات (69/4) مهمترین بعد امنیت نظامی و در نهایت بروز استعدادهای اجتماعی (85/4) مهمترین مفهوم بعد امنیت اجتماعی در ترسیم جایگاه ورزش در تقویت امنیت ملی بود. از یک سو با توجه به پرمخاطب و جذاب‌بودن ورزش و از سوی دیگر با عنایت به چالش­های مختلف امنیتی-ورزشی ایران از جمله تحریم­های اقتصادی، حضور رژیم صهیونیستی در ورزش بین­الملل، حضور زنان در ورزشگاه­ها و پناهندگی ورزشکاران، ورزش می­تواند به‌عنوان شمشیری دولبه نقشی پر رنگ در تقویت یا تضعیف امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Sports and National Security of the Islamic Republic of Iran

نویسندگان [English]

  • mohsen bahmani 1
  • reza saboonchi 1
  • mahdi shariati feizabadi 2

1 Department of Sports Management, Borujerd Branch, Islamic Azad University, Borujerd, Iran

2 Department of Physical Education, Technical and Vocational University, Tehran, Iran

چکیده [English]

The functions of sport in the new millennium have led governments to view this new phenomenon as an effective tool in facilitating and expanding political-economic goals. Among the various concepts related to sport, national security can be considered as one of the most important. The study is to investigate the position of sport in strengthening the national security of the Islamic Republic of Iran. It was descriptive in terms of purpose and applied in terms of data collection. The study sample was equal to the statistical population and equal to 13 experts in the field of sports science and political science familiar with security issues, which was theoretically saturated using the snow ball sampling method and two rounds of Delphi technique.
The findings showed that 41 sports-related concepts are effective in reinforcing the five dimensions of Copenhagen security theory. Among the concepts related to environmental security, the development and commitment to comply with environmental regulations and guidelines (4/88) The most important concept, among the concepts of economic security, increasing sports tourism (4/80), increasing soft power (4/91) Among the dimensions of political security, public mobilization and arousal of emotions (4/69) was the most important dimension of military security and finally the emergence of social talents (4/85) was the most important concept of social security in drawing the position of sport in strengthening national security. On the one hand, considering the popularity and attractiveness of sports, and on the other hand, considering the various security-sports challenges in Iran, including economic sanctions, the presence of the Zionist regime in international sports, the presence of women in stadiums and asylum. Athletes, sport as a double-edged sword can play a colorful role in strengthening or weakening the national security of the Islamic Republic of Iran.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Soft threat
  • Power
  • Sport

ورزش و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

محسن بهمنی[1]

 رضا صابونچی[2]

 مهدی شریعتی فیض­آبادی[3]

10.22034/ssys.2022.2197.2570

تاریخ دریافت مقاله: 27/10/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله:25/2/1401

 

مقدمه

مفهوم امنیت ملی، پرکاربردترین مفهوم در مطالعات امنیت است که از اضافه شدن واژه «ملی» به امنیت تشکیل شده است (بختیاری و صالح­نیا، 1397). در واقع امنیت ملی شامل «تعقیب روانی و مادی ایمنی» است و اصولاً جزو مسئولیت‌های حکومت‌های ملی است تا از تهدیدات مستقیم ناشی از خارج، نسبت به بقای رژیم‌ها، نظام شهروندی و شیوه زندگی شهروندان خود ممانعت به عمل آورند (قربان­پور و قربان­پور، 1397). تحولات نوظهور امروزی چالش­های امنیتی جدیدی را نیز بوجود آورده است (بهرامی و عراقچی، 1396). همسو با این تغییرات بنیادی، امنیت کشورها نیز دستخوش تحول شده است. این تغییر به حدی اساسی است که گاه ادعا می­شود به لحاظ ظهور بازیگران غیرملی در قالب نهادهای سیاسی و غیرسیاسی، ملی و فروملی امنیت بخش­های مختلف یک کشور با چالش­های گوناگونی روبه‌رو می­شوند (مبینی، یزدانی و امیدی، 1397). تهدید امنیت ملی، تهدیدی است که کیفیت زندگی را برای اتباع کشور کاهش و ارزش­های کسب‌شده و معنای ذهنی را مورد تهدید قرار می­دهد (مقدم فر، 1398). ورزش به عنوان یکی از بازیگران غیرسیاسی ایجاد و تقویت امنیت، نقش بسزایی در توسعه اهداف سیاسی- امنیتی کشورها دارد. ورزش به‌واسطه ماهیت میان‌رشته­ای و خاصیت همه‌گیرپسند آن در تمامی ابعاد این نظریه نقشی کلیدی دارد. صرف نظر از ابعاد بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، سرگرمی و تفریحی ورزش و مسابقات ورزشی دارای نتایج سیاسی است که روابط دولت­ها و گروه­های سیاسی اجتماعی را تحت‌الشعاع قرار می­دهد و با مفاهیمی چون: قدرت ملی، رقابت، همگرایی، واگرایی، ستیز و منازعه، ناسیونالیسم و ملی‍گرایی، اتحاد و وحدت ملی و نظایر آن پیوند می­خورد و بر نگرش و رفتار دولت­ها و ملت­ها نسبت به یکدیگر تاثیر می­گذراند (اسکو و شجاعی، 1394). جکسون و همکاران[4] (1998) نگرش دولت­ها به ورزش را از حمایت فعالانه تا نادیده گرفتن آنها در نوسان می­داند. از دید علی‌دوست قهفرخی و همکاران (1392) دولت­ها به‌صورت کلی به شش دلیل زیر وارد ورزش می­شوند:

  • تشویق جوانان به مشارکت در فعالیت­های ارزشمند اجتماعی؛
  • ارتقای سلامت جامعه؛
  • بهبود وضعیت آموزش، رشد شخصی و گسترش مشارکت عمومی؛
  • گسترش و تعمیم آداب اجتماعی و فرهنگی در عرصه عمومی؛
  • کسب اعتبار ملی و بین‌المللی؛
  • ایجاد تعامل بین مردم و دولت.

بحث ورزش و امنیت در مطالعات پژوهش‌گران مختلف دارای دو بعد متفاوت است؛ نخست بسیاری از پژوهشگران به بررسی مسائل پیرامون امنیت به‌ویژه امنیت رویدادهای ورزشی پرداخته‌اند که از آن جمله می‌توان به هولیهان و جیولیانوتی[5] (2012) اشاره کرد که در مقاله­ای با بررسی سیاست بازی‌های المپیک لندن 2012 و به‌طور خاص بحث امنیت این مسابقات معتقدند موضوع تامین امنیت در ابر رویدادهای ورزشی به یکی از پرهزینه‌ترین مسائل این مسابقات تبدیل شده تا جایی که این هزینه در بازی‌های المپیک 1996 آتلانتا تنها 108 میلیون دلار و در المپیک 2012 با افزایش حدودا 18 برابری به رقم خیره‌کننده 99/1 میلیارد دلار رسید. در پژوهشی دیگر کشمور و سللند[6] (2018) در مقاله­ای به بررسی حادثه 13 نوامبر سال 2015 در ورزشگاه استادیوفرانس در زمان بازی فرانسه و آلمان پرداختند و معتقدند تروریسم بزرگترین خطر برای پرطرفدارترین رشته ورزشی دنیاست.  در بعد ثانویه ورزش به عنوان مفهومی امنیت‌ساز در عرصه ملی و بین‌المللی مطرح که تاکنون کمتر پژوهشی در این حوزه صورت گرفته است. در این میان، نظریه­ها و مکاتب مختلف و متعددی به بحث نرم امنیت ملی پرداخته­اند. مکتب کپنهاگ به عنوان مفهومی کانونی از "تهدید وجودی" برای بررسی­های امنیتی استفاده می­نماید (مقدم‌فر، 1398). این مفهوم ناظر بر تهدیداتی است که موجودیت موضوع مورد نظر را به مخاطره می­اندازد و آن را با خطر اضمحلال، تخریب یا آسیب جدی روبه‌رو می­کند (نیکو و سویلمی، 1396). این مکتب دارای 5 بعد است (نیکو و سویلمی، 1396):

الف) نظامی: موجودیت مورد تهدید در این بعد اغلب دولت است. دایره توانمندی بیشتر نظامی و در حفاظت از تهدیدات نظامی داخلی و خارجی حکومت­هاست. ورزش در خلال دوران جنگ سرد به‌عنوان اهرمی در دست کشورها به منظور نمایش برتری و تمایز مطرح بود. ورزش تا حدی در عرصه تقابل کشورها مهم بود که گریکس و لی (2013) المپیک را «جانشینی برای جنگ»[7] می­دانستند. از سوی دیگر، رویدادهای ورزشی بزرگ مانند پیروزی تیم ملی هاکی روی یخ ایالات متحده بر شوروی سابق در 1980 باعث شد تا سرمربی این تیم نشان ملی را از رییس جمهور وقت امریکایی­ها دریافت کند (شریعتی، 1394). «جنگ فوتبال» نمونه دیگری است که از تقابل میان فوتبالیست­های دو کشور السالوادور و هندوراس برآمده که آغازگر جنگ میان این دو کشور پس از مسابقه میان تیم­های فوتبال آنها در مقدماتی جام جهانی 1970 بود. «خون درآب» تعبیری است که از تقابل ورزشکاران شوروی و مجارستان در رشته واترپلو در المپیک 1956 ملبورن یاد می­شود که به دنبال آن خصومت­ها و دشمنی میان مردمان دو کشور افزایش یافت (واراناسی، 2017). عراق به عنوان نمونه­ای دیگر، کشوری که شدیدترین اختلافات قومی و مذهبی را طی دهه اول و دوم قرن جدید تجربه کرده است از ورزش به عنوان اهرمی در راستای کاهش اثرات تخریبی جنگ استفاده کرده است. این کشور با کسب مقام چهارم فوتبال المپیک 2004 آتن، حضور در جام کنفدراسیون‌ها در سال 2009 و قهرمانی جام ملت‌های آسیا در سال 2007 توانست بسیاری از اثرات زیستی و روانی جنگ را بر مردمان خود کاهش دهد (هلمت و همکاران، 1394).  در عصر جدید قرار گرفتن چینی­ها در صدر رتبه­ بندی کشورهای حاضر در بازی­های المپیک 2008 و بالاتر از کشورهای امریکا، روسیه و بریتانیا خود دلیل دیگری بر حس غرور نمایندگان این کشور در اجلاس اکسپو 2010 بود. یک هفته پس از حادثه سپتامبر سیاه (کشته شدن ورزشکاران اسرائیلی توسط گروهک فلسطینی) در جریان بازی‌های المپیک 1972 مونیخ، سخنگوی این گروهک در متنی اینچنین نوشت (خبیری و شریعتی، 1394):

«یک بمب در کاخ سفید، یک مین در واتیکان، مرگ مائو تسه تانگ[8]، زلزله در پاریس و غیره هیچ کدام نمی‌توانست به اندازه آنچه در المپیک مونیخ اتفاق افتاد، مردم جهان را بیدار نماید».

در میان معدود پژوهش­های انجام شده این حوزه می­توان به پژوهش دمیترو و همکاران[9] (2020) اشاره نمود که به بررسی اثرات ورزش­های تیمی بر آمادگی جسمانی نیروهای تامین‌کننده امنیت ملی پرداختند و با بررسی سه رشته شنا، ژیمناستیک و بسکتبال معتقدند بسکتبال بیشترین تاثیر را برآمادگی جسمانی نظامیان اکراینی داشته است. اخریمنکو و همکاران[10] (2021) نیز با بررسی تاثیرات ورزش بر سلامت روحی جسمی نیروهای نظامی اکراینی نشان دادند که کلاس‌های کراسفیت نقش بسزایی در سلامت قلب-عروق و سیستم عضلانی و تنفسی نظامیان دارد.

ب) سیاسی: تهدیدها علیه حاکمیت و ایدئولوژی دولت تعریف می­شود؛ در واقع هرآنچه در شناسایی، مشروعیت یا اقتدار حاکمیت دولت لطمه وارد نماید. در میان ابعاد و کارکردهای نظامی ورزش، ورزش سیاسی را می­توان «راز سرگشاده»[11] ورزش جهان امروز دانست؛ گاهی پذیرش ورزش یک کشور توسط دیگر کشورها و یا برخی سازمان­ها نشانه آشکاری بر استقلال سیاسی یک کشور/رژیم سیاسی تلقی می­شود و می­تواند به صورت مقدمه­ای بر پذیرش سیاسی و حقوق آن کشور به‌صورت رسمی باشد؛ مانند آنچه در 1971 در قالب دیپلماسی پینگ پنگ روی داد و موجبات آغاز روابط دیپلماتیک سیاسی میان دو کشور چین و ایالات متحده گردید. در نمونه­ای دیگر، در المپیک ۱۹۷۶ مونترال به دلیل فشارهایی که از سوی جمهوری خلق چین اعمال شد، کانادا اجازه حضور به کاروان جمهوری خلق چین با نام «جمهوری چین» را داد و توافق شد که تایوان از پرچم جمهوری چین و سرود ملی جمهوری چین استفاده کند. با این حال، تایوان مخالفت کرد و تا سال ۱۹۸۴ در این بازی‌ها حضور نیافت تا در نهایت با نام «چین تایپه» و با پرچم خود بازگشت. به عنوان نمونه­ای دیگرتشکیل تیم فوتبال الجزایر در بحبوحه جنگ این کشور با فرانسه و فراخوانی جبهه ملی آزادی بخش الجزایر مبنی بر بازگشت بازیکنان حرفه­ای فوتبال الجزایر از ترکیب تیم ملی فرانسه، مقدمه­ای بر استقلال این کشور در سال 1962 بود (دوستی، 1392). بسیاری از کشورها با پیام ساده "ما بازی نمی­کنیم" اعتراض خود را نسبت به وضعیت سیاسی اعلام می­نمایند؛ مانند اتفاقی که برای ایران پیش از انقلاب در المپیک 1980 مسکو افتاد و به‌دلیل اتحاد ایران با محور ایالات متحده و به بهانه تجاوز شوروی به خاک افغانستان این بازی­ها را تحریم نمود. پس از انقلاب نیز ایران بازی­های المپیک 1984 لس­آنجلس را در راستای تحقق اهداف خود مبنی بر دکترین "نه شرقی نه غربی" تحریم کرد تا به این ترتیب تنها کشوری باشد که هر دو دوره بازی­های المپیک 1980 و  1984 را تحریم می­نماید (خبیری و همکاران، 1394). در میان معدود پژوهش­های انجام شده در این حوزه می­توان به مطالعه جیولیوناتی و کلاسر[12] (2009) اشاره کرد که در مقاله­ای به بررسی تحلیلی امنیت حاکمیتی و رویدادهای ورزشی پرداختند و معتقدند پس از حادثه 11 سپتامبر چالش‌هایی مانند فقر، تبعیض اجتماعی، جرایم شهری، پرخاشگری تماشاگران و حملات تروریستی مهمترین عوامل تهدیدکننده برگزاری یک رویداد ورزشی هستند. ریوردان[13] (2007) نیز تاثیرات حکومت کمونیسنتی بر ورزش یک کشور را بررسی و معتقد است پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای بلوک شرق اروپا، هنوز اثرات این نوع حاکمیت بر تساوی حقوق زنان و جنبش‌های اجتماعی در کشورهایی مانند چین، کوبا، کره شمالی و تاحدودی ویتنام، آلبانی و کامبوج دیده می‌شود.

ج) اقتصادی: مشخص کردن حدود و ثغور در این حوزه کمی مشکل است؛ این بعد با دو بعد قبلی ارتباط تنگاتنگی دارد. اما شاید پررنگ‌ترین نقش ورزش در میان ابعاد مختلف امنیت را بتوان در توسعه امنیت اقتصادی کشورها بتوان دید؛ حضور پررنگ کشورهای مختلف به‌ویژه کشورهای اقتصاد نوظهور یا بریکس (برزیل، چین، روسیه، هند و آفریقای جنوبی) در عرصه ورزش و کسب میزبانی­های مختلف (مانند برزیل که ضمن تعریف دهه ورزش در بین سال‌های 2010 تا 2020 میزبانی رویدادهای مختلفی مانند قهرمانی دو و میدانی جهان، جام جهانی فوتبال 2014، المپیک 2016 ریو و غیره) در استفاده از ورزش به عنوان پدیده­ای که در قالب "میراث[14]" میزبانی رویدادهای ورزشی می‌تواند به توسعه زیر ساخت­های شهری منجر گردد کاملا نمایان است. ورزش به‌عنوان ششمین صنعت دنیا در کشوری مانند ایالات متحده به عنوان صنعتی میلیارد دلاری مطرح که با رشد 50 درصدی در طول یک دهه و اشتغال مستقیم و غیرمستقیم قریب به شش میلیون نفر سبب گسترش موقعیت­های شغلی و افزایش گردش مالی شده است؛ این درحالی است که تا سال 2050 پس از انرژی و صنعت خودرو، ورزش به سومین صنعت پرسود دنیا تبدیل خواهد شد (راتن[15]، 2019). آنت و همکاران (1392) در یکی از معدود پژوهش‌های صورت گرفته، تهدید اقتصادی ادراک‌شده را از جمله عوامل تهدیدکننده کارگران صنایع داخلی در از دست دادن شغل یا کاهش درآمد گزارش کرده که ریشه آن در واردات و خرید محصولات وارداتی است که در این میان کالاها و محصولات ورزشی داخلی می‌تواند نقش بسزایی در تعدیل فشار آن داشته باشد.

د) هویت و انسجام اجتماعی- فرهنگی: هدف مرجع امنیت در بخش اجتماعی هویت است. با در نظر گرفتن ماهیت محافظه‌کارانه هویت همواره می­توان چالش­ها و تغییرات را تهدیدی برای هویت ترسیم کرد، زیرا که ما دیگر "خودمان" نخواهیم بود. دو عامل اساسی در تبدیل مسائل هویتی به تهدید وجودی و امنیتی‌شدن آن نقش دارد: 1) مسئله تصورات صاحبان هویت و اینکه حساسیت آنها به چیست؛ 2) از نظر این مکتب صرفا زمانی تهدیدات اجتماعی به تهدیدات وجودی منجر می­شود که به کشمکش و منازعه میان دولت­ها دامن بزند. در بحث فرهنگی نیز ورزش را می‌توان درشت مولفه توسعه فرهنگی در نظر گرفت. کاسترو (2013) سه نقش 1) ورزش به‌عنوان وسیله­ای برای تحقق قدرت نرم، 2) رشته­های ورزشی به‌عنوان وسیله ای برای تقارب گفتمان­ها و انسجام جوامع چند ملیتی و 3) رشته­های ورزشی به‍‌عنوان ابزاری برای ترویج روابط صلح‌آمیز در سطح بین­المللی را به‌عنوان مهمترین مفاهیم در تقویت فرهنگ می‌داند. ورزش به عنوان قسمتی از منابع فرهنگی قدرت نرم یک کشور به شمار می­آید که در کنار سایر تبادلات فرهنگی (دانش، زبان و هنر) به توسعه و تقویت روابط میان دولت ها کمک می‌نماید (مورای، 2018). ورزش ابزار مفید و موثری برای نزدیک کردن خرده فرهنگ­ها به یکدیگر است. حتی در دورافتاده­ترین مناطق یا روستایی در دل جنگل­های آمازون نمی­توانید از اخبار و مباحث ورزشی فرار کنید. مردم درباره لیگ کالچو ایتالیا، سائوپائولوی برزیل صحبت می­کنند و شهروندان تولوزی[16] با یکدیگر درباره ان.بی.ای صحبت می‌کنند (پیگمن و راف، 2018). در مسابقات جهانی اهتزاز پرچم و پخش سرود ملی یک کشور به دنبال پیروزی ورزشکاران وابسته به خرده فرهنگ­های مختلف و یا فرهنگ آن کشور بازگوکننده وحدت ملی در آن کشور است. به‌عنوان نمونه، قهرمانی فرانسه در جام­های جهانی 1998 فرانسه و 2018 روسیه در حالی که اکثر بازیکنان بزرگ این تیم مانند زیدان، مکه لهله و پوگبا تابعیت فرانسوی – آفریقایی داشتند خود سبب تحکیم روابط میان شهروندان فرانسوی با کشورهای تابعه آن دولت گردید (خبیری و همکاران، 1394). نلسون ماندلای فقید از ورزش به عنوان پدیده­ای فرهنگی که ظرفیت لازم را برای تغییر جهان دارد، یاد می­کند. وی درباره ورزش می گوید:

«ورزش با جوانان با زبان واحد حرف می­زند؛ ورزش از همه دولت­ها برای از میان برداشتن موانع نژادپرستانه قدرتمندتر است».

ارتباط امنیت اجتماعی و ورزش را می‌توان به تیغی دولبه تشبیه نمود که از یک سو نقش آن در تقویت انسجام اجتماعی و از سوی دیگر ابزاری برای شورش و آشوب مانند آنچه هولیگان‌ها در مسابقات فوتبال اروپا انجام می دهند در نظر گرفت. ورزش علاوه بر تیم سازی دارای نکات مثبت فراوانی است؛ به گونه­ای که زمینه­ساز ایجاد روابط اجتماعی دوستانه در بین اعضای یک تیم می­شود؛ مضافا ورزش سبب فهم و شناخت ارزش­های حاکم بر جامعه، مشارکت و تشریک مساعی برای دستیابی به پیروزی و مقابله با شکست شده که در نهایت در بروز شخصیت اجتماعی، احترام متقابل اجتماعی، تقسیم کار و اهداف مشترک اجتماعی نقش بسزایی دارد. صاحبنظران حوزه جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، علوم ورزشی و مدیریت کارکردهای اجتماعی مختلفی را برای ورزش گزارش کرده­اند که به شکل خلاصه می­توان آنها را در موارد زیر دسته­بندی کرد (آنت و همکاران، 1392):

  • فراهم کردن زمینه­های مناسب برای مشارکت در فعالیت­های سالم اجتماعی در اوقات فراغت؛
  • افزایش قدرت تصمیم­گیری صحیح و عادلانه در برخورد با مسائل اجتماعی مختلف؛
  • تقویت حس نوع‌دوستی و انسانیت؛
  • پرورش روحیه جوانمردی و توان رهبری؛
  • پیشگیری از آسیب­های اجتماعی؛
  • تقویت مسئولیت‌پذیری و قانون­گرایی؛
  • داشتن هدف واحد و تلاش برای تحقق آن به‌صورت گروهی؛
  • درک انتقال و درونی­سازی هنجارهای جمعی و ارزش­های اجتماعی.

ه) محیط زیست: این بعد انواع موجودات، اقلیم آب و هوایی، سوخت­های فسیلی و غیره را شامل می شود. از یک سو، ورزش در پایداری محیط زیست به‌عنوان یکی دیگر از ستون­های امنیت ملی نقش مهمی دارد و از سوی دیگر، محیط زیست به‌عنوان یکی از ارکان سه گانه پایداری و به‌عنوان بعد پررنگ منشور المپیک نقش بسزایی در تقویت امنیت ملی دارد. در سال 1994 و پس از پایان المپیک زمستانی لیل هامر نروژ، سامارانژ رییس وقت کمیته بین المللی المپیک تفاهم‌نامه همکاری را با سازمان ملل متحد در سال 1995 امضا کرد و «کمیته ورزش و محیط زیست» در این نهاد بین­المللی تاسیس گردید. پس از آن محیط زیست به دنیال ورزش و فرهنگ به عنوان سومین رکن المپیزم مطرح گردید (خبیری و همکاران، 1394). بازی­های المپیک به عنوان بزرگترین رویداد بشری و ورزشی جهان به حفظ محیط زیست تاکید دارد تا جایی که شعار المپیک 200 سیدنی «المپیک سبز» و شعار المپیک 2012 لندن «المپیک سبز سبز» بود (مورای، 2018). تجربیات جهانی ورزش و محیط زیست نشان داده است که از اوایل دهه 2000 میلادی عملکرد مدیران ورزشی و سازندگان تجهیزات و وسایل ورزشی بر محیط زیست تاکید ویژه­ای دارند؛ ابعاد مختلف مانند آلودگی آب و هوا، سروصدای زیاد، آلودگی نوری، ترافیک، استفاده از منابع طبیعی تجدید ناپذیر مانند آب، کاغذ، چوب، تولید گازهای گلخانه­ای بر اثر استفاده از وسایل برقی سوراخ شدن لایه اوزون در اثر به کارگیری تجهیزات سرمایشی، استفاده از مواد شیمیایی و آفت­کش­ها در زمین­های چمن؛ استخرها و مصرف بیش از حد آب و غیره از جمله این موارد است (نظام­دوست، 1392). دالس و سودرمن[17] (2010) جام جهانی فوتبال 2006 آلمان را اولین دوره مسابقاتی می­دانند که با طراحی سبز در چهار حوزه آب، زباله، انرژی و حمل و نقل تلاش کرد تا محیط زیست کمترین آسیب را در برگزاری این مسابقات ببیند. مالن، استیونز و آدامز[18] (2015) موانع ساختاری، سازمان‌یافته و فرهنگی را از جمله مهمترین موانع راه اندازی جنبش سبز در رویدادهای ورزشی می­دانند. پریوس[19] (2013) مشارکت در رویدادهای ورزشی را مهمترین عامل ایجاد میراث سبز برای شهر/کشور میزبان می­داند. او در ارزیابی خود اظهار داشت که محتوای برنامه­های سبز و زیست محیطی دامنه وسیعی را شامل می­شود که موارد زیادی چون کاهش تولید کربن تا استفاده از انرژی خورشیدی برای حمل و نقل عمومی را در بر می­گیرد. او پیشنهاد کرد که اولین گام برای برگزاری زیست محیطی رویدادهای ورزشی زمانی برداشته می­شود که مسئولان برگزاری محیط زیست را به‌عنوان یک راهبرد در برنامه خود قرار دهند. از دید وی، دومین گام در برگزاری سبز رویدادهای ورزشی آن است که نامزدها به و تعهدات خود در این زمینه پایبند باشند. اختیاری و همکاران (1397) معتقدند مشارکت اجتماعی مردم در حوزه محیط زیست زمانی عینیت پیدا می­نماید که مردم بدانند چه مخاطراتی محیط­زیست آنها را تهدید می­نماید؛ علت آن چیست و چگونه می­توان با بهبود عملکرد یا تغییر رفتار به رفع آنها کمک نمود. پویش سه شنبه­های بدون خودرو، راه اندازی رشته­های نوین مانند پاک­ورزی، تبلیغات رسانه­ای برای "ایران فعال" به ویژه در برنامه­های ورزشی و سایر فعالیت­های آموزشی مهمترین عامل در برانگیختن افراد در جهت ارتباط بین ورزش و محیط زیست است.

در واقع ورزش امروزه یکی از مصادیق اقتدار ملی کشورها توانسته جایگاهی بی بدیل برای نمایش پرستیژ بین‌المللی یک کشور ایفا نماید که نمونه آنرا در بین کشورهای عرب زبان حوزه خلیج فارس به‌ویژه بحرین (میزبانی فرمول 1)، قطر، امارات و غیره دید. به نظر می‌رسد ورزش جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یکی از 206 عضو کمیته ملی المپیک در سال‌های اخیر با چالش‌های سیاسی- امنیتی مختلفی مواجه شده است که از جمله می‌توان به بحث تحریم های ورزشی، مهاجرت ورزشکاران نخبه و حضور نمایندگان رژیم صهیونیستی در عرصه بین الملل اشاره نمود. در این بین مکتب کپنهاگ به عنوان نگرشی منعطف نسبت به امنیت کشورها توانسته در سال‌های اخیر پژوهش‌های مختلفی را تبیین کندکه به نظر می‌رسد با توجه به نگرش نرم به امنیت می‌تواند از ورزش به عنوان اهرمی برای واگویی کارکردهای تهدیدهای وجودی ورزش برای امنیت جمهوری اسلامی ایران در صورت عدم توجه استفاده شود. در واقع جمهوری اسلامی ایران باید در برابر چالش­ها و تهدیدات چندوجهی ورزش امروز جهان با اتخاذ راهبردهای چندلایه و سیاست­های چندگانه به اهداف کلان حکومتی خود دست یابد. لذا پژوهش حاضر بدنبال پاسخ به این سوال است:

 ورزش در برهه حساس کنونی چه نقشی در تقویت امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟

روش­شناسی پژوهش

پژوهش حاضر با رویکردی کیفی ضمن استفاده از تکنیک دلفی و مصاحبه با 13 خبره با استفاده از شیوه نمونه­گیری گلوله­برفی در زمینه ورزش و امنیت ملی تلاش کرد تا به این سوال پاسخ دهد که به‌طور کلی جایگاه ورزش در تقویت امنیت ملی ایران چگونه است؟ به علاوه، سوالات پژوهش حاضر عبارت‌اند از: جایگاه ورزش در تقویت امنیت فرهنگی-اجتماعی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟

جایگاه ورزش در تقویت امنیت اقتصادی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟

جایگاه ورزش در تقویت امنیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟

جایگاه ورزش در تقویت امنیت محیط زیست جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟

جایگاه ورزش در تقویت امنیت نظامی جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟

داده­های اولیه این پژوهش شامل آمار مراکز معتبر داخلی و خارجی و نتایج همسوی پژوهش­های معتبر است. در این پژوهش کیفی پس از اجرای 2 مرحله تکنیک دلفی اجماع لازم میان متخصصان به­دست آمد و نتیجه فرآیند منجر به استخراج 41 مفهوم نهایی بسیار مهم گردید که مدل شماتیک آن در شکل 1 آمده است.

شیوه انجام تحلیل داده‌ها در این پژوهش بدین گونه بود که پس آماده‌سازی و خوانش متن مقالات، کتب، یاداشت­های منتخب، مفاهیم کلیدی به تفکیک هر اثر احصا شد. سپس مفاهیم کلیدی بر حسب وجوه اشتراک و افتراق به یک سطح بالاتر در قالب زیر مقوله‌های ثانویه دسته‌بندی شدند. در گام بعدی، زیرمقوله‌های ثانویه نیز بر اساس شباهت‌ها و تفاوت‌ها در مجموعه‌ زیر مولفه‌های فرعی اولیه جای گرفتند. سپس دیاگرام مفهومی یافته‌ها ترسیم شد. پس از هماهنگی با مجموعه خبرگان با ارائه پرسش‌نامه و بر اساس همکاری تمامی آنها، نظرات خبرگان در دور اول جمع­آوری گردید. پس از تحلیل متون، مصاحبه یافته‌های اولیه اصلاح گردید. با توجه به طیف 5 گزینه­ای لیکرت، می­توان گفت میانگین بیش از 4 بیانگر اهمیت زیاد مفهوم، میانگین بالای 75/3 نشانه اهمیت­دار بودن موضوع، میانگین کمتر از 75/3 نشانه کم‌اهمیت بودن و امتیاز کمتر از 3 نشانه اهمیت بسیار پایین مفهوم است (کولی، 2011). در مورد آستانه توافق در روش دلفی اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما عموماً اتفاق نظر در حدود 70 درصد را نشانه دستیابی به اجماع می­دانند (هانگ و همکاران، 2008). از آنجا که دور دوم دلفی در این پژوهش هر دو شرط را ارضا نمودند، لذا اجماع در فرآیند دلفی با تقریب بسیار خوبی به‌دست آمد.

 

یافته­های پژوهش

جدول 1 نشان­دهنده ویژگی­های جمعیت­شناختی نمونه مطالعاتی است. طبق این جدول، اعضای گروه خبرگان دلفی شامل سه گروه اعضای هیئت‌علمی علوم ورزشی و علوم سیاسی، مدیران دستگاه وزارت خارجه و مدیران ورزشی صاحب اثر (کتاب، مقاله، یادداشت و مصاحبه) در حوزه ورزش و امنیت ملی بودند. سایر یافته­ها در جدول 1 آمده است:

 

 

جدول 1: یافته­های جمعیت­شناختی نمونه مطالعات

شاخص

وضعیت

تعداد

درصد

شاخص

وضعیت

تعداد

درصد

وضعیت شغلی

مدیران عالی ورزش کشور

4

7/30

وضعیت سنی

کمتر از 30 سال

1

6/7

مدیران وزرات امورخارجه

2

3/15

30 تا 40

2

3/15

اعضای هیئت‌علمی

7

8/53

41 تا 50

2

3/15

وضعیت تحصیلی

دکتری

11

6/84

51 تا 60

5

4/38

کارشناسی ارشد

2

3/15

61 به بالا

3

23

بر اساس روش­شناسی، در دور اول دلفی از میان 46 مفهوم 4 مفهوم به­عنوان شاخص بسیار کم اهمیت،6 مفهوم قابل بحث و 36 مفهوم مهم و بسیار مهم شناخته شدند. ­علاوه براین با توجه به نیمه‌باز بودن پرسش‌نامه، کیفیت پرسش‌نامه مورد تایید خبرگان قرار گرفت که این خود نشانه روایی است. در دور دوم دلفی، کلیه نتایج دور اول به همراه پرسش‌نامه در اختیار خبرگان قرار گرفت. بر اساس نظر خبرگان در دور دوم، 5 شاخص به­ عنوان شاخص کم اهمیت و بقیه شاخص­ها (41) به­عنوان عوامل مهم و بسیار مهم چالش‌های امنیتی ورزش ایران شناخته شدند. با توجه به جدول 2، 19 مفهوم با کسب میانگین امتیازی بالاتر از 75/3 در دو دور دلفی به­عنوان مفهوم­های بسیار مهم و مهم به­دست آمدند. با توجه به جدول 2، از میان مفاهیم مرتبط با امنیت زیست محیطی، تدوین و التزام به رعایت آیین نامه‌ها و دستورالعمل‌های زیست محیطی  (88/4) مهمترین مفهوم، در بین مفاهیم امنیت اقتصادی افزایش گردشگری ورزشی (80/4)، افزایش قدرت نرم (91/4) در بین ابعاد امنیت سیاسی، بسیج عمومی و تهییج احساسات (69/4) مهمترین بعد امنیت نظامی و در نهایت بروز استعدادهای اجتماعی (85/4) مهمترین مفهوم بعد امنیت اجتماعی در مدل شکل­گیری جایگاه ورزش در توسعه امنیت ملی بود. سایر یافته­ها در جدول 2 آمده است: 

جدول 2: یافته­های حاصل از مصاحبه‌های کیفی با نمونه مطالعاتی

شاخص

مفاهیم

میانگین دور اول

انحراف معیار

میانگین دور دوم

انحراف معیار

نفرات

امنیت زیست محیطی

آموزش حفظ زیست محیطی ورزشکاران رده‌های سنی پایه (نونهالان، نوجوانان)

83/3

76/0

82/3

81/0

P3, P4, P6

توسعه همکاری­های فی مابین وزارت ورزش و جوانان، سازمان محیط زیست و غیره

74/2

87/0

33/2

65/0

P1, P2, P9

جذب مشارکت ورزشکاران نخبه در قالب سفیران زیست محیط

64/4

66/0

29/4

63/0

P5, P6, P9, P13

مطالعه تطبیقی و الگوگیری از سایر کشورهای موفق مانند استرالیا، انگلیس و غیره

09/4

59/0

59/4

72/0

P1, P2, P12

انتخاب شعارها و نمادهای زیست محیطی در رویدادهای ورزشی پرمخاطب

88/3

78/0

75/3

61/0

P3, P5, P8, P11

تدوین و التزام به رعایت آیین‌نامه­ها و دستورالعمل­های زیست محیطی (دفع پسماند ورزشگاه‌­ها و غیره)

88/4

81/0

41/4

58/0

P8, P9, P10, P12

استفاده از خودروهای برقی در حمل و نقل بازیکنان و تماشاگران در رویدادهای ورزشی

57/3

84/0

88/3

84/0

P1, P3, P12

استفاده از انرژی پاک در روشنایی، گرمایش، سرمایش

44/3

62/0

59/3

81/0

P2, P6, P9, P13, P14

ادبیات سازی از طریق تولید آثار علمی زیست محیطی ورزش مختلف در نهادهای فراگیر مانند وزارت آموزش پرورش، وزارت ورزش و جوانان

03/4

67/0

12/4

74/0

P3, P9, P12

امنیت اقتصادی

توسعه اشتعال و افزایش دستمزدها (مربی، داور، پروژه‌های کلان ورزشی، رستوران های ورزشگاه ها و ...)

55/3

59/0

48/3

81/0

P6, P9, P13

افزایش گردشگری ورزشی (تماشاگران داخل استادیوم یا گردشگران مقصد ورزشی)

80/4

77/0

65/6

66/0

P2, P3, P11

توسعه صنعت ورزش

79/4

83/0

80/4

59/0

P8, P10, P11, P12, P13

بازسازی و نوسازی زیرساخت‌های شهری (هتل ها، حمل و نقل، مخابرات و ...)

66/4

61/0

02/4

78/0

P1, P3, P5, P10

سازمان‌های خصوصی و دولتی فعال در زمینه ورزش (شهرداری، بسیج، کمیته ملی المپیک و...)

51/4

72/0

85/4

81/0

P5, P9, P10

درآمد فعالیت‌های تفریحی ورزشی (موزه های ورزشی، بخش خصوصی ورزش و ..)

64/3

74/0

72/3

84/0

P7, P8, P13

طب ورزشی (آزمایشگاه های رکات اصلاحی، کلینیک های خدمات تغذیه ای،  و ..)

59/3

59/0

90/3

66/0

P5, P7, P10, P2

فعالیت‌های تجاری (نمایشگاه تجهیزات ورزشی، موسسات بازرگانی ورزشی و ...)

99/3

84/0

66/3

67/0

P2, P3, P8, P9

درآمد حاصله از رویدادهای ورزشی مانند بلیط فروشی، حامیان مالی و ...

60/3

81/0

85/3

59/0

P1, P2, P9, P10

امنیت سیاسی

افزایش ظرفیت قدرت نرم

91/4

69/0

88/4

87/0

P4, P5, P9, P12

تقویت اقتدار و عزم ملی

71/3

84/0

59/3

66/0

P1, P4, P7, P8

توسعه منافع علمی

82/4

81/0

66/4

54/0

P6, P7, P11, P1

تقویت دولت-ملت سازی

33/3

87/0

13/3

81/0

P1, P3, P5, P9

تلاش احزاب مختلف برای جذب طرفداران ورزشی

29/3

74/0

45/3

74/0

P2, P3, P11

رسمیت‌شناختن کشور/دولت ها در عرصه بین‌الملل

59/4

76/0

78/4

80/0

P9, P10, P12

ساخت و توسعه هژمون ملی

75/2

65/0

75/2

55/0

P1, P6, P10, P5

آشتی و مصالحه عمومی

21/3

63/0

88/3

73/0

P3, P6, P9

تقویت ایدئولوژی حاکمیت

88/2

70/0

59/2

91/0

P5, P6

استفاده ابزاری در توسعه تعاملات دیپلماتیک نوین

59/3

61/0

66/3

88/0

P4, P9, P10

استفاده از نخبگان ورزشی بمنظور افزایش مشارکت سیاسی

66/3

58/0

43/3

76/0

P2, P10, P13

امنیت نظامی

تقویت حس برتری جویی نظامیان

13/3

88/0

45/3

72/0

P3, P4, P6

طراحی رویدادهای ورزشی مخصوص نظامیان مانند سیزم

45/3

81/0

83/3

76/0

P1, P2, P9

تقویت عزت‌نفس نظامیان

98/3

74/0

74/3

68/0

P5, P6, P9, P13

کاهش اضطراب و افسردگی نظامیان

05/4

86/0

14/4

81/0

P1, P2, P12

بسیج عمومی و تهییج احساسات

69/4

55/0

29/4

74/0

P3, P5, P8, P11

افزایش سرسختی ذهنی و جنبه‌های روانی نظامیان

14/4

73/0

18/4

82/0

P8, P9,

اجتماعی کردن نظامیان و سربازان

48/3

91/0

88/3

78/0

P1, P3, P12

امنیت اجتماعی

تقویت هویت قومی اقوام

65/3

88/0

57/3

81/0

P2, P6, P9, P13, P14

همزیستی مسالمت آمیز افراد در اجتماع

80/3

83/0

83/3

84/0

P3, P9, P12

تقویت حضور زنان در اجتماع

02/3

72/0

04/3

62/0

P6, P9, P13

توسعه مشارکت مردمی

85/3

76/0

64/3

67/0

P2, P3, P11

افزایش نشاط اجتماعی

72/4

68/0

59/4

61/0

P2, P8, P11

ابزاری برای کنترل اجتماع

90/2

58/0

88/2

77/0

P8, P10,

ارتقا سلامت روانی و جسمی

66/4

64/0

58/4

83/0

P1, P3, P5, P10

بروز استعدادهای اجتماعی

85/4

83/0

57/4

74/0

P5, P9, P10

مراقبت و تحکیم ارتباطات اجتماعی

59/3

75/0

83/3

78/0

P7, P8, P13

تقویت روحیه ورزشکاری و پرورش اخلاق انسانی

29/3

59/0

24/3

84/0

P5, P7, P10, P2

 

در نهایت با استفاده از یافته‌های جدول 2، مدل شماتیک مورد مطالعاتی به ترتیب اهمیت و میانگین هرکدام از مفاهیم اثر گذار ورزش بر تامین امنیت در شکل زیر آمده است:

 

شکل 1: مدل شماتیک جایگاه ورزش در تامین امنیت (به ترتیب میانگین)

 

 

 

بحث و نتیجه­گیری

پژوهش حاضر تلاش داشت تا با رویکردی نوین به ورزش به‌عنوان مفهومی امنیت‌ساز و بررسی جایگاه ورزش و تقویت امنیت کشورها از منظر نظریه کپنهاگ بپردازد. پنج بعد اصلی این نظریه شامل امنیت نظامی، امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی و فرهنگی و امنیت محیط زیست و جایگاه ورزش در هر کدام بر اساس تجربیات جهانی و مصاحبه با متخصصان امر به‌عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته­های پژوهش حاضر نشان داد که از دید نمونه مطالعاتی بسیج عمومی و تهییج احساسات (69/4)، جنبه‌های روانی نظامیان (14/4) و کاهش اضطراب و افسردگی نظامیان (05/4) به‌عنوان مهمترین ابعاد امنیت نظامی در بستر ورزش مطرح است. در واقع به رغم بعد سخت نظامی­گری و شرایط دشوار سخت‌افزار جنگی، ورزش به عنوان مفهومی نرم می‌تواند اهرمی در راستای برانگیختن احساسات و فرمانبری بهینه نظامیان باشد. به علاوه، ورزش به عنوان یکی از مولفه‌های اصلی تامین سلامت جسم و روان نقشی پررنگ در تمرینات منابع انسانی نیروهای نظامی داشته که لزوم توجه به این  مقوله در تامین امنیت نظامی کشور را دو چندان می‌کند؛ مانند آنچه در جهان و در قالب مسابقات ارتش­های جهان (سیزم) روی می‌دهد، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران نیز می‌توانند با راه‌اندازی و تقویت جشنواره‌های ورزشی مختلف بر اساس مهارت‌های ورزشی مورد نیاز نظامیان مانند مسابقات سه‌گانه (دوچرخه‌سواری، دو و میدانی و شنا) و پنج‌گانه (تیراندازی، اسب سواری، دوچرخه‌سواری، دو و میدانی و شنا) و غیره علاوه بر تقویت قوای جسمانی در نهایت پایه‌های امنیت نظامی کشور را نیز مستحکم‌تر کنند. بحث تقویت قوای جسمانی از طریق  ورزش در جهان امروز می‌تواند جایگزینی برای جنگ­های نظامی کشورها باشد. بسیاری از کشورها از جمله چین، ایالات متحده و روسیه تلاش کرده­اند تا با استفاده از فضای رویدادهای ورزشی و به طور خاص بازی‌های المپیک از این اهرم برای توسعه هژمون خود در عرصه بین‌المللی استفاده نمایند. مطابق تعبیر گریکس و لی (2013) در واقع رویدادهای ورزشی را می‌توان «جایگزینی برای جنگ» نامید؛ جایی که استعاره‌های مختلف مانند "جنگ فوتبال"، "خون در آب" و "جنگ هاکی" به تقابل و رویارویی ابرقدرت­های جهان در عرصه ورزش اشاره می‌کند.

شاید اثرگذارترین نقش ورزش در میان ابعاد «نظریه کپنهاگ» را بتوان در توسعه امنیت اقتصادی کشورها دید. کشورهای دارای اقتصاد پیشرفته مانند آمریکا یا دارای اقتصاد درحال‌توسعه مانند چین، برزیل و روسیه در رقابت برای کسب میزبانی ابر رویدادهای ورزشی مانند بازی‌های المپیک و جام جهانی فوتبال در دو دهه اخیر گوی سبقت را بارها از یکدیگر بوده‌اند تا در کنار توسعه فضای سیاسی این کشورها، رشد اقتصادی حوزه ورزش در نهایت به توسعه اقتصادی این کشورها منجر شود. از دید نمونه مطالعاتی پژوهش حاضر، افزایش گردشگری (80/4) توسعه صنعت ورزش (79/4) و بازسازی و نوسازی زیرساخت‌های شهری (66/4) مهمترین شاخص‌های تقویت امنیت اقتصادی در بستر ورزش کشورهاست.  به عنوان نمونه، ایالات متحده آمریکا از المپیک ۲۰۰۰ سیدنی همواره در تمامی مراسم ‌نامزدی (بیدینگ) رویدادهای ورزشی یکی از شهرهای خود را به عنوان نامزد میزبانی بازی‌های المپیک معرفی تا علاوه بر عرضه خود به عنوان کشوری استاندارد در عرصه جهانی، به توسعه اقتصادی خود رشدی روز افزون دهد. کشورهای اقتصاد نوظهور و در رأس آنها چین (میزبان المپیک تابستانی 2008)، برزیل (میزبان المپیک تابستانی 2016 و جام جهانی 2014 فوتبال) و روسیه (میزبان جام جهانی 2018 فوتبال و بازی‌های المپیک زمستانی 2018) امروزه با استفاده از رویدادهای ورزشی خود را به‌عنوان یکی از مقاصد گردشگری معرفی و با استفاده از این میزبانی‌ها علاوه بر معرفی خود به‌عنوان شهر یا کشوری امن برای گردشگران به توسعه زیرساخت‌های مورد نیاز از قبیل هتل، حمل و نقل و غیره بر اساس نیازمندی­های آنان اقدام کرده‌اند. در واقع پخش تلویزیونی فراگیر رویدادهای ورزشی توانسته است تا ضمن معرفی جاذبه­ها و دستاوردهای اجتماعی فرهنگی خود، مردمان جهان را به حضور و سرمایه‌گذاری مضاعف در شهر یا کشور میزبان ترغیب نمایند.

ظرفیت قدرت نرم ورزش (91/4)، توسعه منافع ملی (82/4) و به رسمت شناختن کشور در عرصه بین‌الملل (59/4) مهمترین مفاهیم و کارکردهای ورزش در تقویت بعد سیاسی امنیتی از دید نمونه مطالعاتی گزارش گردید. پر واضح است دیپلماسی عمومی به‌عنوان ابزاری برای رویارویی، دوستی و صلح میان دو یا چند ملت نقش بسزایی در توسعه تعاملات دستگاه وزارت خارجه کشورها دارد و ورزش به‌عنوان یکی از مولفه‌های این نوع دیپلماسی، ابزاری کم‌هزینه، پرمخاطب و اثربخش در حفظ و توسعه دستاوردهای سیاسی و به تبع امنیت سیاسی یک کشور است. همان گونه که دیپلماسی پینگ پنگ در اوج دوران جنگ سرد (1971) موجبات "بازآزمایی ایجاد رابطه" میان چین و امریکا گردید، ورزش بین‌المللی و به طور خاص رویدادهای بزرگ مانند جام جهانی و بازی‌های المپیک ابزاری عامه‌پسند در قطع، ایجاد و تقویت روابط سیاسی بین کشورهاست. همانند آنچه دوستی (1390) یا خبیری و همکاران (1394) اشاره کردند، ورزش بهترین اهرم برای بیان وضعیت یک کشور در هندسه سیاسی جهان امروز است؛ جایی که به طور نمونه ایالات متحده آمریکا با تحریم دیپلماتیک بازی‌های المپیک زمستانی ۲۰۲۲ چین نشان داد که از تصمیمات دولت چین ناراضی و در اولین گام تصمیم گرفت تا این عدم‌تفاهم را از تریبون ورزش به عنوان پربیننده‌ترین رویداد جهان امروز بیان کند.

ورزش و امنیت اجتماعی_فرهنگی نیز به عنوان دو مقوله گره خورده به یکدیگر موجب تقویت و گاه در تضعیف یکدیگر گام بر می‌دارند. از دید نمونه مطالعاتی بروز استعدادهای اجتماعی (85/4)، افزایش نشاط اجتماعی (79/4) و ارتقای سلامت روانی و اجتماعی (72/4) به ترتیب مهمترین مفاهیم اثرگذار ورزش در توسعه و تقویت امنیت اجتماعی است. ورزش به عنوان زبان مشترک همه مردم دنیا بستری مناسب برای بروز استعدادهای نهفته و آشکارسازی ظرفیت‌های اجتماعی_فرهنگی است. به عنوان نمونه جوامع سیاه‌پوست و کشورهایی مانند جامائیکا و کنیا همواره در مسابقات دو سرعت (100 و 400 متر) بازی­های المپیک بر سکوی قهرمانی قرار گرفته و از این طریق توانسته‌اند هویت و فرهنگ خود را به‌عنوان  ملتی ورزشی معرفی نمایند؛ همانگونه که خبیری و همکاران (1394) اشاره کردند حضور ستارگان دورگه آفریقایی مانند پوگبا، مکه له له و زیدان در تیم ملی فرانسه خود گواهی دیگر بر این مدعاست. نشاط اجتماعی، دیگر مفهوم نهفته در ورزش بود که نمونه آن را می‌توان در صعود تیم ملی ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه دید.  از دید یکی از مصاحبه‌شوندگان شادی مردمان پس از این صعود با شادی با فتح خرمشهر یکی و در ابتدا پیروزی ایران بر استرالیا در مرحله مقدماتی و در نهایت تکرار موفقیت در جام جهانی با شکست آمریکا خود دلیلی بود بر جایگاه ورزش در تقویت نشاط و سرزندگی عامه مردم بود. به علاوه، به راحتی می‌توان متوجه شد افراد ورزشکار کمتر دچار مشکلات و مسائل روزمره زندگی شده و ورزش به واسطه هورمون‌های فیزیولوژیک مختلفی که در بدن ترشح می­کند آستانه صبر و بردباری افراد را افزایش و در نهایت موجبات ترویج روابط صلح‌آمیز و آشتی میان مردمان می­شود. بحث حضور زنان در ورزشگاه­های ایران و تقویت نشاط ملی از این طریق را می‌توان یکی دیگر از چالش‌های امنیتی سیاسی مطرح شده در این دوره دید. پرواضح است نشاط زنان موجبات شادمانی خانواده و در نهایت تقویت نشاط اجتماعی شده که این موضوع می‌تواند بر لزوم استفاده از ورزش برای تزریق سرزندگی ملی و در نهایت برون‌رفت این بخش عظیم از اجتماع از محدودیت‌ها و محرومیت‌های ورزش اثری مضاعف بگذارد.

ورزش و رویدادهای ورزشی، از یک سو به دلیل ماهیت فراگیر، تریبونی خوب برای ترویج فعالیت‌های دوستانه محیط زیست هستند و از سوی دیگر، به دلیل ایجاد آلودگی‌های مختلف زیست محیطی مانند پسماندها، آلودگی‌های نوری و غیره (مانند استفاده از آفت‌کش‌ها در بازی‌های المپیک زمستانی 2010 ونکوور و از بین رفتن گونه‌های جانوری دریاچه محل احداث دهکده مسابقات) در تهیه زیرساخت‌های ورزشی می‌تواند بسیاری از گونه­های گیاهی و جانوری را از بین ببرد. همان گونه که پریوس (2013) و دالس و سودرمن (2010) نیز اشاره کردند به حداقل رساندن این آثار مخرب یکی از اهداف پروژه‌های سبز در رویدادهای ورزشی است. کمیته بین‌المللی المپیک بارها به کمیته‌های برگزاری این مسابقات هشدار داده است که سبزشویی را جایگزین فعالیت‌های حفظ محیط زیست نکرده و شهرهای میزبان تلاش کنند تا با استفاده از خلاقیت و فناوری حداقل آسیب را به طبیعت وارد نمایند. به نظر می‌رسد از دید نمونه مطالعاتی تدوین چارچوب و قوانین برای تبیین و بازتعریف کارکرد ورزش در تقویت امنیت محیط زیست (88/4) و در ادامه استفاده از قهرمانان ملی نخبه در قالب سفیران حفظ محیط زیست (64/4) و در نهایت استفاده از تجارب سایر کشورها مانند استرالیا (المپیک سبز 2000 سیدنی)، انگلستان (المپیک سبز سبز 2012 لندن) و غیره بتوانند کارگشای بسیاری از مسائل و مصائب محیط زیستی باشد. در واقع ورزش به واسطه ماهیت همه‌پسند خود بستری مناسب برای انعکاس رویدادهای دوستداران زیست‌محیطی است. در سال‌های اخیر استفاده از نمادهای مختلف حیوانات برای فدراسیون‌های مختلف ورزشی کشور، استفاده از طرح یوزپلنگ بر روی پیراهن تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه و سایر فعالیت­ها از سوی کمیسیون محیط زیست کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان اقداماتی ارزنده و در عین حال دفعی است که نیاز به ارائه چارچوب و ریل­گذاری از طریق آیین‌نامه‌ها و مقررات مختلف می‌تواند به بازتعریف جایگاه ورزش در تقویت امنیت زیست محیطی کمک شایانی نماید. به نظر می‌رسد با ارائه الگوی شماتیک جایگاه ورزش در تقویت امنیت ملی کشورها به خوبی می‌توان دریافت که جهان امروز از ورزش به‌عنوان پدیده مدرن، باز، فراگیر و همگی‌پسند در راستای توسعه اهداف امنیتی جوامع بهره می‌برد. لذا پیشنهاد می­گردد:

بمنظور ادبیات‌سازی و آشنا نمودن نهادهای امنیتی کشور از جمله شورای عالی امنیت ملی، وزارت اطلاعات و غیره با مقوله ورزش، هریک از ابعاد پنج گانه نظریه کپنهاگ در پژوهشی مجزا مورد بررسی قرار گیرد؛

با توجه به یافته‌های پژوهش، مطالعه الگوهای موفق در زمینه استفاده از ورزش در تامین امنیت در کشورهای پرآشوب ورزشی مانند انگلستان و آلمان می تواند راهگشای بسیاری از چالش‌های امنیتی- سیاسی ورزش جمهوری اسلامی ایران باشد؛

تدوین مقررات و آیین‌نامه‌ها در کنار تضمین ضمانت و اهرم‌های اجرایی با مشارکت دستگاه‌های مربوطه از جمله وزارت ورزش و جوانان و سازمان حفاظت از محیط زیست برای استفاده از فضای ورزش در توسعه برنامه‌های پایداری زیست محیطی؛

تلاش برای کسب میزبانی رویدادهای مختلف ورزشی به‌ویژه رویدادهای قاره­ای مانند بازی­های آسیایی به منظور توسعه گردشگری ورزشی کشور و در نهایت تامین پایدار اقتصاد غیرنفتی؛

استفاده از فضای ورزش به‌عنوان محیطی امن، باز و آزاد برای بروز استعدادهای نهفته در قالب رویدادها و مهارت‌های ورزشی مختلف از جمله تهیه برنامه­های تلویزیونی مختلف و غیره؛

تدوین برنامه‌های فرهنگی با رویکرد ورزشی خارجی و معرفی جمهوری اسلامی به‌عنوان کشوری در‌حال‌توسعه با جذابیت‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و زیست محیطی.

  •  منابع

    • اختیاری، ن.؛ عیدی، ح. و شعبانی مقدم، ک. (1397). «تبیین عوامل اثرگذار بر توسعه فرهنگ محیط زیست در ورزش». نشریه پژوهش‌های کاربردی در مدیریت ورزشی. شماره 26، صص 57-67.
    • اسکو، و. و شجاعی، م. (1394). «ورزش یک تفریج یا صنعت پرسود». همایش ملی علوم ورزشی نوین ورزش حرفه‌ای و ارتقای تندرستی، دانشگاه گنبد کاووس.
    • آنت، ز، سجادی، ن. و خبیری، م. (1392). «ارتباط ملی‌گرایی مصرفی با تجمل‌گرایی، پذیرش فرهنگی و تهدید ادراک‌شده اقتصادی در رازیابی کالاهای ورزشی داخلی و خارجی». نشریه پزوهش‌های کاربردی در مدیریت ورزشی. شماره 5،صص 5-11.
    • بختیاری، حسین و صالح‌نیا، علی. (1397). «اولویت‌بندی تهدیدات امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)». نشریه مطالعات راهبردی سیاست‌گذاری عمومی(مطالعات راهبردی جهانی‌شدن). شماره 27، صص 255-277.
    • بهرامی، ز. و عراقچی، ع. (1396). «تهدیدات جدید امنیتی رژیم صهیونیستی». نشریه ساست دفاعی. شماره 98، صص 127-162.
    • خبیری، م.؛ سجادی، ن.، علی‌دوست، ا و. شریعتی، م. (1394). جنبش المپیک یا چنبش دیپلماتیک؛ نقش ورزش در توسعه روابط بین‌الملل کشورها. تهران: نشر تیک تاک
    • دوستی، م. (1392). «علل ورود سیاسیون به ورزش». رساله دکتری، دانشکده تربیت‌بدنی، دانشگاه تهران.
    • شریعتی، م. و ناظمی، م. (1396). «طراحی مفاهیم فرهنگ صلح‌ساز ورزش».
    • علی‌دوست قهفرخی، ا.؛ جلالی فراهانی، م. و نادران، ا. (1390). «موانع توسعه تعاونی‌های ورزشی در ورزش حرفه‌ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر سیاست‌های کلی اصل 44». نشریه مدیریت ورزشی. شماره 10، صص 41-56.
    • قربان‌پور، علی و قربان‌پور، محمد. (1397). «مفهوم امنیت ملی و نقش قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در تأمین آن». اثر برگزیده جشنواره علامه جعفری (ره). انجمن پژوهش‌های علوم اجتماعی ایران.
    • مبینی کشه، ز.؛ یزدانی، ع. و امیدی، ع. (1397). «تارشگری جهانی و امنیت بین الملل؛ بر اساس مکتب کپنهاگ». نشریه امنیت پژوهشی. شماره 63 ،صص 91-120.
    • نظام‎دوست، ح. (1392). «توسعه درامدزایی و تداوم فعالیت‌های ورزشی و اقتصادی باشگاه‌های ورزشی و بازار سرمایه». ماهنامه بورس. شماره 104 ،ص 71.
    • نیکو، ح. و سویلمی، م. (1396). «جایگاه برنامه هسته‌ای ایران در دکترین امنیت رژیم صهیونیستی». نشریه مطالعات روابط بین‌الملل. شماره 37، صص 137-171.
    • هلمت، ن.؛ رمضانی‌نژاد، ر.؛ همتی‌نژاد، م. و صلاح، د. (1394). «ارتقای رسالت و کارکرد ورزش جهت کاهش اثرات زیستی جنگ (مطالعه در عراق)». نهمین همایش بین‌المللی تربیت‌بدنی و ورزش. پژوهشگاه تربیت بدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری.
    • Allen Pigman, G., & Simon Rofe, J. (2014). Sport and diplomacy: an introduction1”. Sport in Society, 17(9), 1095-1097.
    • Castro, A. S. (2013). “South Africa’s Engagement in Sports Diplomacy: The Successful Hosting of the 2010 FIFA World Cup”. The Hague Journal of Diplomacy, 8(3-4), 197-210.
    • Cleland, J., & Cashmore, E. (2018). “Nothing will be the same again after the Stade de France attack: Reflections of association football fans on terrorism, security and surveillance”. Journal of Sport and Social Issues, 42(6), 454-469.
    • Culley, J. M. (2011). “Use of a computer-mediated Delphi process to validate a mass casualty conceptual model”. Computers, informatics, nursing: CIN, 29(5), 272.
    • Dmytro, K., Oksana, S., Olha, K., Yuriy, Y., Igor, K., Valentin, B., & Nataliia, H. (2020). Enhancing physical fitness of future national security personnel of Ukraine using team sports.
    • Dolles, H., & Söderman, S. (2010). “Addressing ecology and sustainability in mega-sporting events: The 2006 football World Cup in Germany”. Journal of Management & Organization, 16(4), 587-600.
    • Giulianotti, R., & Klauser, F. (2010). “Security governance and sport mega-events: Toward an interdisciplinary research agenda”. Journal of Sport and Social issues, 34(1), 49-61.
    • Grix, J., & Lee, D. (2013). “Soft power, sports mega-events and emerging states: The lure of the politics of attraction”. Global society, 27(4), 521-536.
    • Houlihan, B., & Giulianotti, R. (2012). “Politics and the London 2012 Olympics”. (in) security Games. International Affairs, 88(4), 701-717.
    • Hung, H. L., Altschuld, J. W., & Lee, Y. F. (2008). “Methodological and conceptual issues confronting a cross-country Delphi study of educational program evaluation”. Evaluation and program planning, 31(2), 191-198.
    • Mallen, C., Stevens, J., & Adams, L. J. (2011). “A content analysis of environmental sustainability research in a sport-related journal sample”. Journal of Sport Management, 25(3), 240-256.
    • Murray, S. (2018). Sports diplomacy: Origins, theory and practice. Routledge
    • Okhrimenko, I., Hrebeniuk, M. O., Borovyk, M. O., Krasnopolskyi, M. M., Rodionov, M. O., Kuzenko, Y. I., & Korak, Y. O. (2021). “Sport classes as effective means for psychophysical health improvement of representatives of the security and defense sector”. Wiadomości Lekarskie, 74(5), 1142-1146.
    • Preuss, H. (2013). “The contribution of the FIFA World Cup and the Olympic Games to green economy”. Sustainability, 5(8), 3581-3600.
    • Ratten, V. (2019). “Introduction: Sport Technology and Innovation”. In Sports Technology and Innovation (pp. 1-18). Palgrave Macmillan, Cham.
    • Riordan, J. (2007). “The impact of communism on sport”. Historical Social Research/Historische Sozialforschung, 110-115.
    • Varanasi, U. P. (2017). “Research on Environmental Scarcity and Conflict”. Anish Kumar Verma, 49.