نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار مدیریت ورزشی، دانشکده گردشگری، دانشگاه تهران، ایران

2 دانشجوی دکتری مدیریت دولتی واحد کرمان داشگاه ازاد اسلامی،کرمان،ایران

چکیده

هدف از تحقیق حاضر تدوین مدل توانمندسازی کارکنان بر اساس سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه‌ای در ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات، میدانی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری (161 نفر) بوده است. نمونه آماری بصورت کل شمار و برابر با جامعه آماری انتخاب شده است. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه سرمایه اجتماعی توسط ناهاپیت و گوشال (1998)، توانمندسازی اسپیترز (1995) و اخلاق حرفه‌ای کرستن و همکاران (2011) بود که روایی و پایایی آنها مورد تاٌیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی در قالب مدل‌سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم‌افزارهای Smart PLS2 وSPSS19 استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی تحقیق از برازش مناسبی برخوردار است (586/0GOF=). بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی کارکنان ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین 4/49 درصد از اثر سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی کارکنان از طریق غیرمستقیم و توسط متغیر میانجی اخلاق حرفه‌ای تبیین شده است. با توجه به یافته‌ها، نتیجه گرفته می‌شود سرمایه اجتماعی کارکنان از طریق افزایش اخلاق حرفه‌ای باعث توسعه توانمندسازی آنها می‌شود و مدیران جهت افزایش توانمندسازی کارکنان باید به تقویت سرمایه اجتماعی در آن‌ها اهتمام ویژه داشته باشند

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Development of Employee Empowerment Model Based on Social Capital and Professional Ethics in Sports and Youth Departments of Chaharmahal and Bakhtiari Province

نویسندگان [English]

  • Tahmaseb Shirvani 1
  • Rouholah Asadi 2

1 Assistant professor of sport management, Faculty of tourism, University of Tehranran, Iran

2 Kerman

چکیده [English]

The purpose of this study was to development of Employee Empowerment Model Based on Social Capital and Professional Ethics in Sports and Youth Departments of Chaharmahal and Bakhtiari Province. The present study was applied in terms of purpose and field and correlational in terms of data collection. The statistical population of the study included all employees of sports and youth departments of Chaharmahal and Bakhtiari province (161 people). The statistical sample is selected as a total number equal to the statistical population. The research instruments included the Social Capital Questionnaire by Nahapit and Gushal (1998), Spitzer Empowerment (1995) and the professional ethics of Kirsten et al. (2011) whose validity and reliability were confirmed. Descriptive statistics and inferential statistics in the form of structural equation modeling using Smart PLS2 and SPSS19 software were used to analyze the data.The results showed that the proposed research model has a good fit. There is a direct and significant relationship between social capital and employee empowerment (GOF=0/586). Also, 49/4 percentage of the effect of social capital on employee empowerment has been explained indirectly by the mediating variable of professional ethics. According to the findings, it is concluded that employees 'social capital develops their empowerment by increasing their professional ethics, and managers should pay special attention to strengthening their social capital in order to increase employees' empowerment.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Social capital
  • empowerment
  • professional ethics
  • sports and youth

تدوین مدل توانمندسازی کارکنان بر اساس سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه­ای در ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری

طهماسب شیروانی[1]

روح اله اسدی[2]

10.22034/ssys.2022.2057.2466

تاریخ دریافت مقاله: 24/07/1400

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله: 25/02/1401

 

مقدمه

  ورزش از عوامل بسیار مهم و اساسی در تأمین سلامت و نشاط جامعه است و توجه به فعالیت­های ورزشی، نقش به سزایی در رونق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد. برای مدیران، تلاش برای تأمین توانمندسازی منابع انسانی سازمان، حفظ و ارتقای سطح آن، نسبت به سایر فعالیت­ها و وظایفی که برعهده دارند در اولویت قرار دارد. وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران به عنوان بالاترین نهاد ورزشی در زمینه ارتقای ورزش کشور نقش اساسی دارد. هدف وزارت ورزش و جوانان در استان­ها، پرورش نیروی جسمانی و تقویت روحیه سالم در افراد و توسعه و تعمیم ورزش و هماهنگ ساختن فعالیت­های تربیت بدنی و تفریخات سالم و همچنین ایجاد و اداره امور مراکز ورزش و توسعه ورزش کشور در بخش ورزش قهرمانی و همگانی است که این خود عاملی در رشد و توسعه در همه جنبه­های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی کشور می­باشد (کیانی، شعبانی بهار و عرفانی، 96: 95). چنانچه این سازمان­ها بخواهند از رشد و بالندگی بهره­مند گردد، باید از کارکنان و مدیرانی برخوردار باشند که توجه ویژه­ای به معقوله­­ی توانمندسازی داشته باشند که در این زمینه می­توانند برای افزایش عملکرد شغلی از بکارگیری اخلاق حرفه­ای و سرمایه اجتماعی در سازمان استفاده کنند.

  صاحب­نظران رفتار سازمانی معتقدند سرمایه اجتماعی به عنوان منبعی از لحاظ اخلاقی مثبت است که در ارتباط با روابط اجتماعی و شبکه قرار می­گیرد و در جهت منافع مشترک بین اجتماع و یا سازمان و ارزش­های اخلاقی استفاده خواهد شد (زارعی متین، شمسی و  ادیب زاده، 1396: 28). سرمایه اجتماعی، اخلاق حرفه­ای را از طریق روابط اجتماعی، شبکه و غیره ایجاد می­کند. اعتماد متقابل در شبکه اجتماعی محدود، از طریق دستیابی به یک هدف مشترک در جهت منافع اجتماعی گسترده­تر، سرمایه اجتماعی را شکل می­دهد (فریس[6]، 2014: 105). کرستن، گارزا و اسلوتر[7] (2011: 89) مؤلفه­های هشتگانه برای اخلاق حرفه­ای بیان کردند که شامل مسئولیت­پذیری، صادق بودن، عدالت و انصاف، وفاداری، برتری­جویی و رقابت طلبی، احترام به دیگران، همدردی با دیگران و رعایت و احترام نسبت به ارزش­ها و هنجارهای اجتماعی بوده است که در تحقیق حاضر نیز از این مولفه­ها برای ارزیابی اخلاق حرفه­ای بهره­گیری شد. نتایج تحقیقات متعددی حاکی از آن است که بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه­ای ارتباط مستقیم و معنی­داری وجود دارد (عطاپور، حسنی و قلاوندی، 1396:  128 و علیزاده و همکاران، 1397: 52 و پورحسن، 1397: 85 و آیوس، جیورسن، منینگ و اسپنس[8]، 2014: 108 و مارتینز، گنزالز و نیتو[9]، 2021: 1)

  از طرفی دیگر یکی از متغیرهایی که می­تواند تحت تاثیر ارزش­های اخلاقی و اخلاق حرفه­ای در محیط کار قرار گیرد، توانمندسازی کارکنان است و مدیران سازمان­ها از طریق تشویق و توانمندسازی، کارکنان خود را برمی­انگیزند تا منافع گروهی را به عنوان منافع خود برگزینند و از راهبردهای توانمندسازی برای کارآمدی و اعتماد به نفس کارکنان به اشکال مختلف بهره می­گیرند. سازما­ن­های اخلاق­مدار رفتار نوع­دوستانه را در میان اعضای سازمان رواج می­دهند و در نتیجه از کارکنان انتظار می­رود به جای رقابت، وابستگی متقابل بیش­تری داشته باشند و بر مشارکت تاکید بیشتر کنند و با شایستگی و توانمندی بیشتری در راستای اهداف سازمان تلاش کنند. محمودزاده سیستانی و رافتی (1399: 38) در پژوهشی به بررسی تاثیر اخلاق حرفه­ای در توانمندسازی کارکنان رسمی سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مشهد پرداخته­اند که نتایج این تحقیق نشان داد اخلاق حرفه­ای ارتباط مثبت و معناداری با توانمندسازی کارکنان دارد و می­تواند عاملی مؤثر و قدرتمند برای توانمندسازی محسوب شود. نتایج تحقیقات متعددی حاکی از آن است که بین ابعاد مختلف اخلاق حرفه­ای و توانمندسازی ارتباط مستقیم و معنی­داری وجود دارد (غریب­زاده، جاهدی و کاظمی، 1395: 39 و ایاویکلی، والنتی، گاگلیاردی و انتانن[10]، 2018: 2 و سویفان و همکاران، 2020: 410).

  از آنجا که توانمندسازی کارکنان به بسترسازی اولیه و مناسب در محیط سازمان نیاز دارد و در سازمان­هایی که عوامل موثر بر توانمندسازی به طور صحیح و کامل اجرا می­شود؛ می­توان اطمینان داشت که بهترین استفاده از نیروی انسانی صورت می­پذیرد. از طرفی یکی از متغیرهای مهم در سازمان­ها، اخلاق حرفه­ای کارکنان است. رعایت اخلاق حرفه­ای در سازمان­ها علی­الخصوص سازمان­های ورزشی بصورت دستورالعمل و شیوه­نامه میسر نبوده و مدیران این سازمان­ها باید با ایجاد جو سازمانی مناسب به این امر دست یابند. در این بین به نظر می­رسد نقش سرمایه اجتماعی بسیار بارز بوده و مدیران می­توانند با شناسایی، اعمال و ایجاد سرمایه اجتماعی و تمرکز بر آن به افزایش اصول اخلاق حرفه­ای مبادرت ورزند. ترویج اخلاق حرفه­ای در سازمان­ها، نه تنها محیط با نشاط و مساعدی برای افزایش بهره­وری می­آفریند، بلکه نقش مؤثری در تبدیل پتانسیل­های بالقوه­ به بالفعل منابع انسانی سازمان دارد و می­تواند به کارکنان اعتماد به نفس بالایی بخشد. لذا با عنایت به مطالب ذکر شده و توجه به پیشینه تحقیق، مدل مفهومی پژوهش در برگیرندة سه متغیر سرمایة اجتماعی، اخلاق حرفه­ای و توانمندسازی کارکنان است. به رغم پیوند این سه متغیر در مبانی نظری به شکل مفهومی، در هیچ پژوهشی به صورت تجربی رابطة این سه متغیر بررسی نشده است. نوآوری پژوهشگر در این پژوهش آن است که این ارتباط را در سطح عملیاتی و تجربی دنبال کرده و با استفاده از روش مدل­یابی معادلات ساختاری این رابطه را در محیط ادارات ورزش و جوانان آزموده است. در واقع محققان در این تحقیق به­دنبال پاسخ­گویی به این سؤال هستند که  نقش میانجی­گری اخلاق حرفه­ای در بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی کارکنان اداره ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری چگونه است؟

شکل 1: مدل مفهومی تحقیق

روش­شناسی  پژوهش

پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوة گردآوری اطلاعات، میدانی و از نوع همبستگی می­باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 161 نفر بوده است که نمونه آماری بصورت کل شمار و برابر با جامعه آماری انتخاب شده است. بعد از توزیع پرسشنامه­ها، 4/94 درصد از پرسشنامه­ها (152 پرسشنامه) که قابلیت تجزیه و تحلیل داشتند، جمع­آوری شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه اجتماعی، توانمندسازی و اخلاق حرفه­ای کارکنان و متغیرهای جمعیت شناختی بوده است. پرسشنامه سرمایه اجتماعی توسط ناهاپیت و گوشال[11] (1998) ساخته شد که شامل 24 سؤال و حاوی 3 بعد ساختاری، روانشناختی و رابطه­ای می­باشد. این پرسشنامه بر اساس مقیاس پنج درجه­ای لیکرت (کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم) می­باشد. برای ارزیابی توانمندسازی کارکنان از پرسشنامه توانمندسازی اسپیترز[12] (1995) استفاده شده است که شامل 12 سؤال و دارای نمره­گذاری لیکرت ۵ گزینه‌ای است. این پرسشنامه دارای 4 زیر مقیاس است که عبارتند از: موثر بودن، معنی­داری، احساس شایستگی و حق انتخاب. پرسشنامه اخلاق حرفه­ای کرستن و همکاران (2011)، 16 سؤالی که اخلاق حرفه­ای کارکنان را در هشت بعد مسئولیت­پذیری، صادق بودن، عدالت و انصاف، وفاداری، برتری­جویی و رقابت طلبی، احترام به دیگران، همدردی با دیگران و رعایت و احترام نسبت به ارزش­ها و هنجارهای اجتماعی بصورت طیف پنج ارزشی لیکرت (کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم) مورد اندازه­گیری قرار داده است. همچنین متغیرهای فردی افراد نمونه شامل: سن، جنسیت، سطح تحصیلات، نوع استخدام و سابقه خدمت بوده است. برای تعیین روایی صوری و محتوایی، پرسشنامه‌های تحقیق بین 12 نفر از اساتید مدیریت ورزشی توزیع گردید. در بررسی کیفی روایی صوری پرسشنامه مواردی مانند یافتن سطح دشواری، میزان عدم تناسب، ابهام، عبارات و یا وجود نارسایی در معانی کلمات انجام گرفت که نظرات متخصصان به صورت تغییراتی جزئی در پرسشنامه اعمال شد. در بخش روایی محتوایی مواردی مانند دستور زبان، استفاده از کلمات مناسب، اهمیت سوالات، قرارگیری سوالات در جای مناسب خود مورد بررسی قرار گرفت. پس از عودت پرسشنامه‌ها، نظرات و پیشنهادهای اخذ شده، پرسشنامه نهایی تدوین گردید. همچنین به منظور بررسی روایی همگرا و واگرا پرسشنامه­ها از نرم­افزار PLS استفاده شده است. برای بررسی روایی همگرا از شاخص AVE[13] (میانگین واریانس استخراج شده) استفاده گردید که نشان دهنده میانگین واریانس به اشتراک گذاشته شده بین هر متغیر با سؤالات خود است. همچنین برای بررسی روایی واگرا از شاخص فورنل و لارکر[14] (1981) که میزان رابطه یک متغیر با سؤالاتش در مقایسه رابطه آن متغیر با سایر متغیرها است. نتایج مربوط به روایی همگرا و واگرا در بخش نتایج تحقیق ارائه شده است. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه نیز از روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. معیار آلفای کرونباخ، یک معیار سنتی برای تعیین پایایی سازه­ها می­باشد در حالی­که روش حداقل مربعات جزئی[15] (PLS) معیار پایایی ترکیبی را بکار می­برد و برتری نسبی آن نسبت به آلفای کرونباخ در این است که پایایی ساز­­ها نه به­صورت مطلق بلکه با توجه به همبستگی سازه­هایشان با یکدیگر محاسبه می­شوند. در صورتی که مقدار پایایی ترکیبی[16] (CR) هر سازه بالای 7/0 شود، مدل­های اندازه­گیری، از پایداری درونی مناسب برخوردارند و اگر این مقدار کمتر از 6/0 باشد، فقدان پایایی را نشان می­دهد (داوری و رضازاده، 1395: 67).

جدول 1: ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی متغیرهای تحقیق

متغیر

تعداد گویه

ضریب آلفای کرونباخ

پایایی ترکیبی (CR)

سرمایه اجتماعی

24

86/0

88/0

توانمندسازی

12

83/0

85/0

اخلاق حرفه­ای

16

86/0

86/0.

   همانطور که در جدول 1 مشخص شده است، مقادیر مربوط به پایایی متغیرهای تحقیق بیشتر از 7/0 می­باشد، که نشان از پایایی مناسب پرسشنامه­های پژوهش حاضر دارد.

 برای آزمون مدل این پژوهش از روش مدل­سازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS استفاده گردید.

یافته­های پژوهش

  بررسی عوامل جمعیت­شناختی نمونه آماری نشان داد؛ از مجموع 152 پرسشنامه برگشتی از نمونه آماری، 81 درصد مرد (123 نفر) و 19 درصد زن (28 نفر) بودند. بیشترین سابقه شغلی آنها در طبقه 5 تا 11 سال، 46 درصد بود. همچنین بررسی سطح تحصیلی شرکت­کنندگان نشان داد؛ اکثریت کارکنان دارای مدرک کارشناسی بودند (35 درصد) و  بیشترین بخش از نیروهای این ادارات (51 درصد)، از طریق استخدام قراردادی مشغول به کار هستند.

به منظور اجرای مدل­سازی معادله ساختاری توجه به پیش فرض هم­خطی چندگانه حائز اهمیت است، اگر هم­خطی در یک معادله رگرسیون بالا باشد، بدین معنی است که بین متغیرهای مستقل همبستگی بالای وجود دارد و اعتبار مدل زیر سوال می­رود. از طرف دیگر یک ارتباط علّی وقتی تأیید می­شود که بتوان نشان داد، هیچ متغیر دیگری بر رابطه بین دو متغیر مستقل و وابسته از طریق هم­خطی بالا با متغیر مستقل تأثیر نمی­گذارند.  در این حالت است که می­توان ادعا کرد، هم­خطی وجود ندارد و یا تأثیر آن خیلی اندک است و می­توان از آن چشم­پوشی کرد. در پژوهش حاضر به منظور بررسی هم­خطی بین متغیرهای مستقل در مدل معادله ساختاری از مقادیر مربوط به دو شاخص تورم واریانس[17] و ضریب تحمل[18] استفاده گردیده است که نشان دهنده میزان هم­خطی بین متغیرهای مستقل می­باشند (جدول 3).

جدول 3. برآورد هم­خطی چندگانه با استفاده از شاخص ضریب تحمل و عامل تورم واریانس

متغیرها

شاخص­های هم­خطی چندگانه

شاخص تحمل

عامل تورم واریانس

سرمایه اجتماعی

481/0

012/2

توانمندسازی

519/0

304/2

با مدنظر قرار دادن نقطه برش مربوط به شاخص­های تحمل و عامل تورم واریانس که به ترتیب 4/0 و 5/2 است (بیشتر از 4/0 بودن شاخص تحمل و کمتر از 5/2 بودن عامل تورم واریانس) (بایرن[19]، 2010) نتایج این دو شاخص در پژوهش حاضر بیانگر عدم وجود هم­خطی چندگانه و یا به عبارتی مطلوبیت این پیش­فرض است.

 برازش مدل تحقیق در سه بخش انجام شده است: 1) برازش مدل­های اندازه­گیری، 2) برازش مدل­های ساختاری و 3) برازش مدل کلی. به این ترتیب که ابتدا، از صحت روابط موجود در مدل­های اندازه­گیری با استفاده از معیارهای پایایی و روایی اطمینان حاصل کرده و سپس به بررسی و تفسیر روابط موجود در بخش ساختاری پرداخته و در مرحله پایانی نیز برازش کلی مدل پژوهش بررسی شده است.

  مدل اندازه­گیری، مربوط به بخشی از مدل کلی می­شود که در برگیرنده یک متغیر به همراه سوالات مربوط به آن است. برای بررسی برازش مدل­های اندازه­گیری از سه معیار پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شده است.

  سنجش بارهای عاملی: بارهای عاملی از طریق محاسبه مقدار همبستگی سؤالات یک متغیر با آن متغیر محاسبه می­شوند که اگر این مقدار برابر و یا بیشتر از مقدار 4/0 شود، مؤید این مطلب است که واریانس بین متغیر و سؤالات آن از واریانس خطای اندازه­گیری آن متغیر بیشتر بوده و پایایی در مورد آن مدل اندازه­گیری قابل قبول است (هالند[20]، 1999: 195). نتایج مربوط به بارهای عاملی سؤالات مدل­های اندازه­گیری و ضرایب معناداری (t-values) مربوط به آنها، در شکل 2 و 3 قابل مشاهده است.  همانطور که در شکل 3 مشخص است، تمامی 52 ضرایب بارهای عاملی گویه­ها از 4/0 بیشتر است، که نشان از مناسب بودن این معیار دارد. با توجه به ضرایب معناداری t سؤالات که همه بالاتر از 96/1 می­باشد (شکل 2)، پس می­توان بیان کرد که بارهای عاملی همه سؤالات در سطح 95 درصد معنادار هستند و نیازی به حذف هیچ­کدام از سؤالات نیست (داوری و رضازاده، 1395: 67).

  آلفای کرونباخ و پایایی مرکب: دومین معیار برای برازش مدل­های اندازه­گیری در روش PLS، محاسبه و گزارش ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی متغیرها است. مقادیر مربوظ به آلفای کرونباخ و پایایی مرکب در بخش روش تحقیق بیان شده است.

  روایی همگرا: روایی همگر بعد از پایایی دومین معیاری است که برای برازش مدل­های اندازه­گیری در روش PLS بکار برده می­شود. معیار AVE (میانگین واریانس استخراج شده) نشان دهنده میانگین واریانس به اشتراک گذاشته شده بین هر متغیر با سؤالات خود است. به بیان ساده­تر  AVEمیزان همبستگی یک متغیر با سؤالات خود را نشان می­دهد که هرچه همبستگی بیشتر باشد، برازش نیز بیشتر است. مقدار بحرانی برای معیار AVE که برای سنجش روایی همگرا معرفی شده است، 5/0 می­باشد. بدین معنی که مقدار AVE بالای 5/0 روایی همگرای قابل قبول را نشان می­دهد (بارکلای، هیگینز و تامپسون[21]، 1995: 285). ضرایب مربوط به AVE متغیرهای تحقیق در جدول 4 مشخص شده است.

جدول 4. ضرایب AVE متغیرهای تحقیق

متغیر

AVE (میانگین واریانس استخراج شده)

سرمایه اجتماعی

65/0

توانمندسازی

77/0

اخلاق حرفه­ای

59/0

با توجه به بالا بودن ضرایب AVE نشان داده شده در جدول 4 که بالای 5/0 هستند، لذا می­توان بیان کرد که مدل تحقیق از روایی همگرای مناسب برخوردار است.

روایی واگرا: در نهایت روایی واگرا سومین شاخص سنجش برازش مدل­های اندازه­گیری در روش  PLS است. فورنل و لارکر [22](1981: 39) روشی را برای تعیین میزان روایی واگرای مدل­های اندازه­گیری تعیین نمودند. در این روش میزان رابطه یک متغیر با سؤالاتش در مقایسه رابطه آن متغیر با سایر متغیرها است؛ بطوری­که روایی واگرای قابل قبول یک مدل حاکی از آن است که یک متغیر در مدل تعامل بیشتری با سؤالات خود دارد تا با سؤالات دیگر. روایی واگرا وقتی در سطح قابل قبول است که میزان AVE  برای هر متغیر بیشتر از واریانس اشتراکی بین آن متغیر و متغیرهای دیگر (یعنی مربع مقدار ضرایب همبستگی بین متغیرها) در مدل باشد (فورنل و لارکر، 1981: 39). جدول 5 ماتریس مربوط به روایی واگرای مدل­های اندازه­گیری تحقیق را نشان می­دهد.

جدول 5. ماتریس روایی واگرا مدل اندازه­گیری

اخلاق حرفه­ای

توانمندسازی

سرمایه اجتماعی

متغیر

-

-

8/0

سرمایه اجتماعی

-

87/0

72/0

توانمندسازی

76/0

69/0

67/0

اخلاق حرفه­ای

  همان­گونه که از جدول 5 برگرفته از روش فورنل کورنر (1981) مشخص می­باشد، مقدار جذر AVE متغیرها در پژوهش حاضر که در خانه­های موجود در قطر اصلی ماتریس قرار گرفته­اند، از مقدار همبستگی میان آنها در خانه­های زیرین و چپ قطر اصلی ترتیب داده شده­اند بیشتر است. از اینرو می­توان اظهار داشت که در پژوهش حاضر، متغیرها در مدل تحقیق حاضر تعامل بیشتری با سؤالات خود دارند تا با متغیرهای دیگر. به بیان دیگر، روایی واگرای مدل در حد مناسب است.

  شاخص­های ارزیابی برازش مدل ساختار: به منظور برازش مدل ساختاری، به ترتیب شاخص­های ارزیابی زیر صورت گرفت: 1. اعداد معناداری t (t-values)، 2. شاخص R2، 3. شاخص Q2  و 4. شاخص  افزونگی.

  اعداد معناداری t (t-values): ابتدایی­ترین شاخص برای سنجش رابطه بین متغیرها در مدل (بخش ساختاری)، اعداد معناداری t است. در صورتی که مقدار این اعداد در سطح 95 درصد از 96/1 بیشتر شود، نشان از صحت رابطه­ی بین متغیرها است. شکل دو مقادیر t-values را برای ارزیابی بخش ساختاری مدل  تحقیق را نشان می­دهد. همان­گونه که در شکل 3 قابل مشاهده است، تمامی ضرایب معناداری t از 96/1 بیشتر بوده و این حاکی از معنادار بودن تمامی مسیرهای مشخص شده در سطح اطمینان 95 درصد و مناسب بودن مدل ساختاری دارد (داوری و رضازاده، 1395: 67).

شاخص R2 : برازش بخش ساختاری مدل بوسیله شاخص R2 تعیین می­شود. هنسلر و همکاران[23] (2009) سه مقدار 19/0، 33/0 و 67/0 را به­عنوان مقدار ملاک برای مقادیر ضعیف، متوسط و قوی R2 معرفی نموده­اند. ضرایب مربوط به R2 متغیرهای درون­زای مدل ساختاری در جدول 6 قابل مشاهده است. با توجه به مقادیر R2  ذکر شده در جدول 6، می­توان بیان کرد که مدل ساختاری پژوهش از برازش قوی برخوردار است.

شاخص Q2: این شاخص که توسط استون و گیزر[24] (1975: 111) معرفی شد، قدرت پیش­بینی مدل را مشخص می­سازد. هنسلر، رینگل و سینوکویس[25] (2009: 277) در مورد شدت قدرت پیش­بینی مدل در مورد متغیرهای­ درون­زا سه مقدار 2/0، 15/0. و 35/0 را تعیین نمودند، که به ترتیب نشان از قدرت پیش­بینی ضعیف، متوسط و قوی متغیر و یا متغیرهای برون­زای مربوط به آن­را دارد. در جدول 6 مقادیر مربوط به Q2 متغیرهای مدل تحقیق حاضر مشخص شده است. با توجه به اینکه مقدار Q2 برای تمامی متغیرهای درون­زای مدل تحقیق حاضر بیشتر از 35/0 می­باشد، نشان از قدرت پیش­بینی قوی متغیرهای برون­زای مربوط به آنها را دارد و در نتیجه می­توان بیان کرد که قدرت پیش­بینی مدل ساختاری تحقیق مناسب و قوی می­باشد.                                                                                                                                                           شکل2. مقادیر t-values برای ارزیابی بخش ساختاری مدل

شاخص افزونگی: این شاخص نشان دهنده مقدار تغییرپذیری سؤالات یک متغیر درون­زا است که از یک یا چند متغیر برون­زا تاٌثیر می­پذیرد. در مورد مقدار ملاک شاخص افزونگی عددی ذکر نشده و فقط مثبت بودن آن حائز اهمیت است (داوری و رضازاده، 1395: 67). جدول 6 ضرایب مربوط به شاخص افزونگی متغیرهای مدل تحقیق حاضر را نشان می­دهد.

جدول 6. مقادیر مربوط به شاخص­های ارزیابی برازش مدل ساختاری

متغیر

R2

Q2

شاخص افزونگی

سرمایه اجتماعی

-

418/0

-

توانمندسازی

960/0

501/0

736/0

اخلاق حرفه­ای

486/0

392/0

539/0

شاخص­ ارزیابی برازش بخش مدل کلی: مدل کلی شامل هر دو بخش مدل­های اندازه­گیری و معادلات ساختاری می­شود و با تاٌیید برازش آن، بررسی برازش در یک مدل کامل می­شود. برای بررسی برازش مدل کلی تنها از یک شاخص به نام شاخص نیکویی برازش GOF استفاده می­شود و از آن می‌توان برای بررسی اعتبار یا کیفیت مدل تحقیق بصورت کلی استفاده کرد. وتزلز، اودکرکن و والوپن[26] (2009: 177) سه مقدار 01/0  ، 25/0 ، 36/0 را به عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی کرده­اند.

مقدار GOF برای مدل تحقیق 586/0 بدست آمد. با توجه به سه مقدار 01/0  ، 25/0 ، 36/0 که به­عنوان مقادیر ضعیف، متوسط و قوی برای GOF معرفی شده است و حصول مقدار 586/0 برای GOF در مورد مدل تحقیق، برازش بسیار مناسب مدل کلی آن تاٌیید می­گردد.

  آزمودن فرضیه­های تحقیق: پس از برازش مدل­های اندازه­گیری، مدل ساختاری و مدل کلی، اجازه بررسی و آزمودن فرضیه­های تحقیق خود بوجود آمده است. با توجه به مقادیر t روابط بین متغیرهای مدل و ضرایب استاندارد شده مدل پژوهش در شکل 2 و 3، نتایج معناداری فرضیه­های تحقیق و همچنین ضرایب استاندارد مربوط به هر کدام در جدول 7 مشخص شده است.

جدول 7. بررسی فرضیه­های تحقیق

ردیف

مسیر (فرضیه)

ضریب مسیر

آماره t

نتیجه آزمون

1

سرمایه اجتماعی -----> اخلاق حرفه­ای

698/0

894/18

پذیرش فرضیه

2

اخلاق حرفه­ای ----> توانمندسازی

798/0

131/10

پذیرش فرضیه

3

سرمایه اجتماعی----> توانمندسازی

57/0

335/2

پذیرش فرضیه

همانطور که در جدول 7 قابل مشاهده است، با توجه به ضریب مسیر و آماره t، کلیه­ی فرضیه­های تحقیق مورد پذیرش قرار گرفتند.

 

شکل 3. ضرایب استاندارد شده مدل پژوهش

   تعیین شدت تأثیر میانجی: برای آزمودن معناداری تاثیر متغیر میانجی (اخلاق حرفه­ای) در رابطه بین دو مستقل و وابسته (سرمایه اجتماعی و توانمندسازی) از آزمون سوبل استفاده گردید. همچنین برای تعیین شدت اثر غیر مستقیم، یعنی شدت اثر متغیر میانجی، از آماره­ای به نام VAF استفاده می­شود که مقداری بین صفر و یک است. هرچه این مقدار به یک نزدیک­تر باشد نشان از قویتر بودن تأثیر متغیر میانجی دارد. در واقع این مقدار نسبت اثر غیر مستقیم بر اثر کل را می­سنجد (داوری و رضازاده، 1395: 67). نتایج مقدار Z-value و VAF در جدول 8 قابل مشاهده است.

جدول 8. مقادیر مربوط به شدت تاثیر متغیر میانجی (اخلاق حرفه­ای)

ردیف

متغیر میانجی

Z-value

VAF

1

اخلاق حرفه­ای

365/3

494/0

همانطور که در جدول  8  قابل مشاهده است، مقدار Z-value حاصل از آزمون سوبل 365/3 گزارش شده است که به دلیل بیشتر بودن از مقدار 96/1، می­توان اظهار داشت که در سطح 95 درصد، تاٌثیر متغیر میانجی اخلاق حرفه­ای کارکنان در رابطه میان سرمایه اجتماعی و توانمندسازی کارکنان معنادار است. همچنین در جدول 8 مقدار VAF ، 494/0 گزارش شده است که این بدان معنی است که 4/49 درصد از اثر سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی کارکنان از طریق غیر مستقیم و توسط متغیر میانجی اخلاق حرفه­ای آنها تبیین می­شود.

بحث و نتیجه­گیری  

از آنجا که یکی از وظایف ادارات ورزش و جوانان، خدمت­رسانی به افراد مختلف جامعه و همچنین ایجاد بستری مناسب برای انجام فعالیت­های ورزشی توسط اقشار مختلف به منظور تأمین سلامت جسمی و روحی آنهاست، این وظیفه مستلزم داشتن منابع انسانی توانمند و با اخلاق حرفه­ای بالاست؛ بنابراین آنها در زمینة تحقق اهداف و مقاصد خود باید به نیروی انسانی خود و نیازمندی­های شغلی آنان توجه خاصی مبذول دارند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تدوین مدل توانمندسازی کارکنان بر اساس سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه­ای در ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری بود.

نتایج تحقیق حاضر نشان داد که با توجه به ضریب مسیر در مدل تحقیق (698/0)، بین سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه­ای کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد (ارائه شده در جدول 7) و فرضیه اول تحقیق مورد تاٌیید قرار گرفت. نتایج تحقیق در این فرضیه با نتایج تحقیق عطاپور و همکاران (1396: 128)، علیزاده و همکاران (1397: 52)، آیوس و همکاران (2014: 108) و مارتینز و همکاران (2021: 1) همخوانی دارد. در این راستا پورحسن (1397: 85) عنوان می­کند اگر سازمان دارای مسئولیت اجتماعی بالایی باشد و سرمایه اجتماعی بالایی را در کارکنان خود داشته باشد، مدیران و کارکنان موارد اخلاقی را به خوبی رعایت می­کنند. بعد شناختی سرمایه اجتماعی در برگیرنده میزان اشتراک کارکنان درون یک شبکه اجتماعی در یک دیدگاه؛ یا درک مشترک میان آنان است و مانند بعد ارتباطی به ماهیت ارتباطات میان افراد در یک سازمان می­پردازد (علیزاده و همکاران، 1397: 52). همچنین عطاپور و همکاران (1396: 128) در پژوهش خود تحلیل کرده­اند که طبق نظریه بوردیو، کارکنان در طول زمان و با توجه به شرایط، به رفتارهاى خود معنى مى­بخشند. اگر سازمان داراى مسئولیت اجتماعى باشد و سرمایه اجتماعى بالایى را در بین کارکنان خود داشته باشد، مدیران و کارکنان موارد اخلاقى را به خوبى رعایت مى­کنند.

این ارتباط متقابل همراه با درک متقابل می­تواند بین کارکنان احترام به وجود آورد و در زمان مشکلات و تعارضات بین کارکنان یک نوع احساس همدردی بین آنها القاء نماید و باعث بروز رفتارهای اخلاقی مثبت گردد. در بعد ساختاری سرمایة اجتماعی نیز وقتی فراینـد تصمیم­گیری و اطلاعات مربوط به ادارات ورزش و جوانان به طور شفاف در اختیار مجموعه سازمانی و کارکنان قرار می­گیرد، کارکنـان هـم شفافیت و صداقت را در رفتارهای خود خواهند داشت و بدین ترتیب باعث تقویت اخلاق حرفه­ای آنها خواهد شد.

نتایج پژوهش در دومین فرضیه نشان داد بین اخلاق حرفه­ای و توانمندسازی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری با توجه به ضریب مسیر ارائه شده در جدول 7 (798/0)، ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد. نتایج تحقیق در این قسمت با نتایج تحقیق غریب­زاده و همکاران (1395: 39)، سیستانی و رافتی (1399: 38)، ایاویکلی و همکاران (2018: 2) و سویفان و همکاران (2020: 410) در یک راستا قرار دارند. سیستانی و رافتی (1399: 38) در پژوهش خود عنوان کردند که اخلاق حرفه­ای به عنوان یکی از ویژگی­های سرمایه انسانی رایج شده است و مهمترین متغیر در موفقیت سازمان می­باشد. اخلاق حرفه­ای بر توانمندسازی کارکنان تأثیر به سزایی داشته و مایه افزایش بهره­وری نیروی انسانی می­باشد. همچنین ایاویکلی و همکاران (2018: 2) در پژوهش خود تحلیل کردند که بهبود اخلاق حرفه­ای کارکنان می­تواند احساس شایستگی، احساس مؤثر بودن، احساس معنادار بودن و حق انتخاب را در کرکنان به دنبال داشته باشد و همین عوامل، توانمندسازی در بین آنها و در کل سازمان را به دنبال خواهد داشت. وقتی در سازمان اخلاق حرفه­ای رعایت گردد و کارکنان مطمئن باشند که با آنان منصفانه و یکسان رفتار خواهد شد و حتی در مقام زیردست نیز نتیجه نهایی کارهایشان، نه آسیب و زیان بلکه عدالت و صفا خواهد بود، بنابراین، ایجاد جو اعتماد و برقراری ارتباطات صادقانه در سازمان، موجب ایجاد انگیزه در کارکنان برای اجرا و انجام وظایف شغلی و ایجاد حس تعلق و مسئولیت­پذیری بیشتر در امور می­شود و باعث توانمندسازی بیشتر کارکنان در شغل خود خواهد شد (غریب­زاده و همکاران، 1395: 32). احترام قایل شدن به انسان و اندیشه­های والای او که یکی از مولفه­های اخلاق حرفه است، در واقع پاسخگویی به یکی از نیازهای اساسی اوست که نتیجه آن تقویت اعتماد به نفس و وجدان­کاری در نیروهای فعال سازمان است. در واقع نیروی کار وقتی مورد احترام قرار گیرد و ایده­ها و افعال او پاس داشته شود، بهتر می­تواند به فعالیت بپردازد؛ قدرت خلاقیت در کارهای او به مراتب بیشتر خواهد شد و می­تواند موثرتر برای سازمان فعالیت کند. این موثرتر بودن در واقع توانمند شدن نیروی کار در سازمان است.

نتیجه بعدی تحقیق درخصوص ارتباط بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختیاری است. با توجه به نتایج جدول 7 و ضریب مسیر 57/0 بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی کارکنان، می­توان بیان نمود بین این دو متغیر ارتباط مستقیم و معنادار وجود دارد. نتایج این بخش پژوهش با نتایج تحقیقات کشاورزی و همکاران (1390: 329)، نصر اصفهانی و همکاران (1395: 111)، کاظمی و همکاران (1397: 143) و هیدالگو و هریس (2018: 2153) همخوانی دارد. در تبیین این نتایج می­توان بیان نمود که سازمانی با سرمایه اجتماعی نیرومند، قادر به دسترسی سریع با زمانبندی مناسب به مجموعه متنوعی از اطلاعات به منظور خلق عملکرد بالا است. این سرمایه نوعی دارایی ناملموس برای سازمان­ها به شمار می­آید و در این میان، موفقترین سازمان­ها آنهایی هستند که از این دارایی به نحو مطلوب و در سریعترین زمان ممکن استفاده کنند. در این راستا نصر اصفهانی و همکاران (1395: 111) در پژوهش خود، سرمایه اجتماعی را منبعی می­دانند که افراد، گروه‌ها و جوامع برای رسیدن به نتایج مطلوب آن­را به کار می‌گیرند و از طریق تسهیل روابط اجتماعی، باعث توانمندتر شدن افراد می­گردد. سرمایه اجتماعی از طریق مؤلفه­هایی همچون اعتماد، ارتباطات و مشارکت و همکاری در میان اعضا سبب تسهیم دانش و ارتقاء یادگیری سازمانی شده و از این طریق ارتقاء و بهبود توانمندی را برای کارکنان سازمان به همراه خواهد داشت (کاظمی و همکاران، 1397: 143). بدین ترتیب که سرمایه اجتماعی با ایجاد کانال­های ارتباطی و اطلاعاتی و همچنین شبکه­های اجتماعی در سازمان، موجب توسعه ارتباطات بین فردی می­شود که این تعاملات و ارتباطات به نوبه خود باعث تسهیل و تسریع خلق، تسهیم و کاربرد دانش در بین اعضای سازمان می­شود. به بیان دیگر سرمایه اجتماعی با اداره دارایی­های دانشی و فکری در سازمان، شرایط به کارگیری فرایندهای مدیریت دانش در سازمان را تسهیل می­کند، که این به نوبه خود می­تواند در توانمندسازی کارکنان موثر باشد.

در نهایت با توجه به نتایج ارائه شده در جدول 8 تحقیق حاضر، می­توان بیان کرد که متغیر اخلاق حرفه­ای به عنوان یک متغیر میانجی در رابطه بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان چهارمحال و بختباری تاثیر­گذار است. در تبیین این یافته می­توان به این نکته اشاره شود سـرمایه اجتمـاعی بـه عنـوان یـک سـازه مفهـومی، منجـر بـه شکل­گیری بینش­های تازه­ای در روابـط اجتمـاعی و تـأثیر ایـن بینش­ها بر زندگی افراد می­شود. توسعه نظری این مفهـوم مـا را به سوی دانشی فراتر از دانش قبلی نسبت بـه روابـط اجتمـاعی سوق می­دهد. بدین ترتیب وجـود عناصـر سـرمایه اجتمـاعی در سازمان هم سبب ایجاد و افزایش وجدان کاری در میان کارکنان شده و باعث می­شود کـه رضـایت قلبـی، تعهـد و التـزام عملـی نسبت به وظیفه­هایی است که قرار اسـت انـسان آنهـا را انجـام دهد، افزایش یافته و افراد با پشتکار، سـختکوشـی و انگیـزش، سازمان را در دستیابی به اهداف خود یاری رسـانند (قلاوندی و همکاران، 1396: 132). از طرفی رعایت عدالت، صداقت و احترام به ارزش­ها در سازمان­ها که به عنوان مولفه­های مهم اخلاق حرفه­ای محسوب می­شوند، می­تواند به کارکنان این حس را القا کند که برای سازمان مهم هستند و از این طریق مسئولیت­پذیری آنها ارتقاء یابد و این موضوع باعث گردد کارکنان با توانمندی بیشتری برای سازمان فعالیت کنند.

در مجموع می­توان بیان کرد توسعه روابط بر مبنای اعتماد، محبت، تعهد و التزام در بین کارکنان و مدیران ادارات ورزش و جوانان موجب ایجاد و درک مشترک و نزدیکی اهداف و ارزش­های فردی و سازمانی می­شود که این زبان مشترک با محوری­ترین موضوعات منشور اخلاقی سازمان، یعنی توجه و حفظ کرامت انسانی همسویی دارد و باعث می­شود کارکنان با اشتیاق و توانایی بیشتر و توجه به این نکته که اثر بهتر و بیشتری برای سازمان داشته باشند فعالیت کنند. با توجه به اینکه نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی و اخلاق حرفه­ای نقش بسزایی در بهبود توانمندسازی کارکنان دارند، لذا مدیران ادارات ورزش و جوانان باید به دنبال رفع موانع و فراهم کردن بستر استقرار سرمایه اجتماعی و بهبود اخلاق حرفه­ای سازمان خود باشند. همچنین مدیران و کارکنان ورزش و جوانان که یکی از متولیان اصلی ورزش محسوب می­شوند، در توسعه ورزش استان و کشور و نهادینه کردن آن نقش مهمی را ایفا می­کنند؛ لذا به منظور حضور کارا و مؤثر در عرصه­های مختلف ورزشی، اقتصادی و اجتماعی چاره­ای جز توجه بیشتر به حوزه­های مختلف اخلاق حرفه­ای، سرمایه اجتماعی ندارند. با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر پیشنهاداتی برای مدیران ادارات ورزش و جوانان ارائه می­گردد. ارتباط خوب و مداوم مدیران با کارکنان، زمینـه مناسـبى بـراى وجدان کارى و رعایت اخلاق حرفه­ای فراهم مـی­آورد از ایـن رو، ارتبـاط دوسـتانه مـدیران نسبت به کارکنان باعث وفادارى آنان به سازمان گردیده و در محیط کار، توانمندسازی و مسؤولیت­پذیرى را گسترش می­دهد، بنابراین لازم است مدیران جوی صمیمی همراه با ارتباطات خوب و مناسب در سازمان ایجاد نمایند. با  احترام قائل شدن به انسان، در واقـع پاسـخگویی بـه یکـی از نیازهای اساسی اوست، که نتیجه آن تقویت اعتماد بـه نفـس و وجدان کاری در نیروهای فعال سازمان اسـت. در واقـع، نیـروی کار وقتی مورد احترام قرار گیرد و ایده­ها و افعال او پاس داشـته شود، بهتر مـی­توانـد بـه فعالیـت بپـردازد و توانایی او در کارها به مراتب بیشتر خواهد شد، لذا پیشنهاد می­گردد همواره در سطح سازمان کارکنان مورد احترام باشند. همچنین پیشنهاد می­گردد که مدیران ادارات ورزش و جوانان دوره­های آموزشی متنوعی و منظمی را برای آشنایی کارکنان با مفاهیم، اصول و راهکارهای بهبود اخلاق حرفه­ای، سرمایه اجتماعی و توانمندسازی کارکنان برگزار نمایند. برگزاری جلسات مشترک بین کارکنان ادارات ورزش و جوانان و کارکنان ستادی، می­تواند موجب افزایش دیدگاه­های مشترک و تسهیم دانش میان کارکنان گردد و در نتیجه بعد شناختی سرمایه اجتماعی تقویت گردد.

  • منابع

    • پورحسن، سمیه. (1397). «مدل­سازی رابطه بین سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و اخلاق حرفه­ای در شرکت­های بازرگانی». اخلاق در علوم و فناوری، جلد ۱۳ شماره ۴ صفحات ۷۷-۸۵.
    • داوری، علی و رضازاده، آرش. (1395). مدل‌سازی معادلات ساختاری با نرم‌افزار "PLS انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ سوم، صص 69-67.
    • زارعی­متین، حسن؛ شمسی، فاطمه؛ ادیب­زاده، مرتضی. (1396). "سرمایة اخلاقی مولد سرمایة اجتماعی". مدیریت سرمایه اجتماعی، دوره 4، شماره 1، صص:44-27.
    • عطاپور، ژیلا؛ حسنی، محمد؛ قلاوندی، حسن. (1396). "بررسی رابطه بین اخلاق حرفه‌ای و سرمایه اجتماعی با رفتار شهروندی سازمانی در بین دبیران دوره دوم متوسطه شهرستان مشگین شهر". پژوهش­های رهبری و مدیریت آموزشی، دوره 4، شماره 14، صص: 156-127.
    • علیزاده، معصومه؛ مهاجران، بهناز؛ قلعه­ای علیرضا. ( 1397). "تحلیل کانونی رابطه بین مؤلفه­های اخلاق حرفه­ای و ابعاد سرمایه اجتماعی". فصلنامه اخلاق در علوم و فنّاوری، سال سیزدهم، شماره 2، صص: 60-52.
    • غریب­زاده، رامین؛ غریب­زاده، شیما؛ جاهدی، محمد؛ کاظمی، سلیم. (1395). "بررسی رابطه بین اخلاق حرفه­ای مدیران با توانمندسازی روان شناختی و نوآوری سازمانی (مورد مطالعه: کارکنان آموزش و پرورش اردبیل)".
      دو فصلنامه پژوهش های روان شناختی در مدیریت ، سال سوم، شماره 5، ص 39.
    • قلاوندی، حسن؛ اشرفی، فرشید؛ علیزاده، سیما. (1396). "رابطه بین سرمایه اجتماعی و وجدان کاری به عنوان یک اصل اخلاقی". فصلنامه اخلاق در علوم و فناوری، سال دوازدهم، شماره 3، صص: 141-132.
    • کاظمی، رحیم؛ یعقوبی، جعفر؛ نعیمی، امیر. (1397). "تحلیل تأثیر سرمایه اجتماعی بر روی توانمندسازی روان‌شناختی زنان روستایی شهرستان سلماس". علوم ترویج و آموزش کشاورزی، دوره 14، شماره 2، صص: 159-143.
    • کشاورزی، حسین؛ حسینی، سشید احمد؛ حیدری نسب، لیلا؛ آمده، علی اصغر. (1390). "بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و توانمندسازی روان شناختی کارکنان در سطح استانداری قم". راهبردهای بازرگانی، جلد ۹، شماره ۵۰، صص: ۳۲۹-۳۴
    • کیانی، مجید؛ شعبانی­بهار، غلامرضا؛ عرفانی، نصرالله. (1396). "تدوین مدل سالمت سازمانی براساس فضیلت سازمانی کارکنان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران". مطالعات مدیریت رفتار سازمانی در ورزش، دوره 4، شماره 3، صص: 106-95.
    • محمودزاده سیستانی، سمانه؛ رافتی، محمد. (1399). "بررسی تاثیراخلاق حرفه­ای در توانمندسازی کارکنان رسمی سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مشهد"، مجله علوم پیراپزشکی و بهداشت نظامی، سال پانزدهم، شماره 4، صص: 42-38.
    • نصر اصفهانی، علی؛ فرخی، مجتبی؛ امیری، زینب. (1395). "تأثیر سرمایه اجتماعی بر توانمندسازی کارکنان (مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان شریعتی تهران)". جامعه شناسی کاربردی، دوره 27، شماره 2، صص: 126-111.
    • هاشمی، سید حامد؛ پور امین­زاده، سعیده. (1390). "چالش­های فراروی توسعه منابع انسانی و راهکاری برای رفع آن". ماهنامه کار و جامعه، شماره 136، صص: 21-4.

     

    • Ayios, A., Jeurissen, R., Manning, P., & Spence, L. (2014). "Social Capital: A Review from an Ethics Perspective". Business Ethics: A European Review, Vol. 23, Issue 1, pp. 108-124.
    • Barclay, D., Higgins, C., & Thompson, R. (1995). "The Partial Least Squares (PLS) Approach to Causal Modeling: Personal Computer Adoption and Use as an Illustration". Technology Studies, 2(2), 285-324.
    • Byrne, B. M. (2010). "Structural equation modeling with AMOS: Basic concepts, applications, and programming (2nd Ed.)". Routledge/Taylor & Francis Group.
    • Christian, M. S., Garza, A. S., & Slaughter, J. E. (2011). "Work engagement: A quantitative review and test of its relations with task and contextual performance". Personnel psychology, 64(1), 89-136
    • Fornell, C., & Larcker, D. F. (1981)."Evaluating structural equation models with unobservable variables and measurement error". Journal of Marketing Research, 18 (1), Pp: 39-50.
    • Frith, L. (2014). "Social enterprises, health-care provision and ethical capital". Social Enterprise Journal, 10(2), 105-120
    • Henseler, J., Ringle, C. M., & Sinkovics, R. R. (2009). "The use of partial least squares path modeling in international marketing". Advances in International Marketing, 20, Pp: 277–320.
    • Hidalgo, A. & Harris, l. (2018). "Social Capital, political empowerment and social difference: a mixed-methods study of an ecotourism project in the rural Volta region of Ghana". Journal of Sustainable Tourism, Volume 26, Issue 12, P: 2153-2172.
    • Hulland, J. (1999). "Use of partial least squares (PLS) in strategic management research: A review of four recent studies". Strategic Management Journal, 20, Pp: 195-204.
    • Hurtado, D., Ichiro, K., & Sudarsky, J. (2012). "Social Capital and Self-Rated Health in Colombia: The Good, the Bad and the Ugly", Social Science & Medicine, 72(4): 584-590.
    • Iavicoli, S., Valenti, A., Gagliardi, D., & Rantanen, J. (2018)."Ethics and Occupational Health in the Contemporary World of Work". International Journal of Environmental Research and Public Health, (15), 1713; Pp: 2-17.
    • Martínez, D., González-Álvarez, N., & Nieto, M. (2021). "Social Capital, Corporate Ethics and Social Progress. Strategic Responses for a Sustainable Future". New Research in International Management (Emerald Studies in Global Strategic Responsiveness), pp. 1-20. https://doi.org/10.1108/978-1-80071-929-320214001.
    • Nahapiet, J., & Ghoshal, S. (1998). "Social capital, intellectual capital, and the organizational advantage". Academy of management review, 23(2), 242-266.
    • Spreitzer, G. M. (1995). "Social Structural Characteristics of Psychological Empowerment", Academy Of Management Journal, Volume 39, Number 2, 483-504.
    • Stone, M. & Geisser, F. (1975). "Cross validatory choice and assessment of statistical predictions". Journal of the Royal Statistical Society, 36, 2, Pp: 111-147.
    • Suifan, T., Diab, H., Alhyari, S., & Sweis, R. (2020). "Does ethical leadership reduce turnover intention? The mediating effects of psychological empowerment and organizational identification". Journal of Human Behavior in the Social Environment, Volume 30, Issue 4, P: 410-428.
    • Weil, F., & Lee, M. (2012). "The Burdens of Social Capital: How Socially-Involved People Dealt with Stress after Hurricane Katrina", Social Science Research, 41(1):110-119.
    • Wetzels, M., Odekerken, S. G. & Vanoppen, C. (2009). "Using PLS Path Modeling for Assessing Hierarchical Construct Models: Guidelines and Empirical Illustration". MIS Quarterly, 33(1), 177-195.