نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه مدیریت ورزشی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

2 گروه مدیریت ورزشی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسِئول)

چکیده

هدف پژوهش حاضر، تدوین چارچوب مدل مفهومی مدیریت اثرات بحران اقتصادی کشور بر حوزه ورزش بود. روش تحقیق از نوع کیفی با رویکرد اکتشافی سیستماتیک انتخاب شد. جامعه آماری شامل دو بخش منابع انسانی (اساتید، مدیران و تحلیلگران) و منابع اطلاعاتی (کتاب­ها، مقالات، اسناد، رسانه­ها و ...) بود. نمونه­گیری به‌صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت(21 نفر و 65 سند). ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه­ای نظام‌مند و مصاحبه­های اکتشافی ساختارمند بود. روایی ابزار بر اساس اعتبار حقوقی و علمی نمونه، نظر خبرگان و توافق بین مصححان ارزیابی و تأیید گردید. جهت تحلیل یافته­ها از روش کدگذاری مفهومی چندمرحله­ای با رویکرد تحلیل سیستمی استفاده شد. چارچوب مفهومی استخراج‌شده شامل 2 سطح کلی، 11 منظر، 38 بُعد و 138 مؤلفه کلیدی بود. سطح اثرات بحران اقتصادی بر ورزش شامل چهار منظر اثر بر سیستم کلی ورزش، اثر بر منابع توسعه ورزش، اثر بر سطوح توسعه ورزش و اثر بر صنعت ورزش است. سطح مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش نیز شامل هفت منظر یکپارچه‌سازی راهبردی مدیریت بحران، ظرفیت‌سازی اجتماعی، ظرفیت‌سازی دانشی، ظرفیت‌سازی منابع، کارآمدسازی اقتصادی، راهبری صنعت ورزش و پیامدها و کارکردها بود. جریان کلی روابط بین متغیرها از سطح مدیریت اثرات بحران بر اثرات بحران اقتصادی در ورزش است. بر اساس یافته­ها می­توان گفت که مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش کشور نیازمند یک برنامه راهبردی است تا بتواند به تعدیل اثرات بحران اقتصادی بپردازد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Develop a conceptual framework for managing the effects of the economic crisis on sports in the country

نویسندگان [English]

  • Rasol Zabetian 1
  • Mohamad Reza Esmaeili 2
  • Zahra Haji Enzehaei 1
  • Jasem Manochehri 1

1 Department of Sports Management, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

2 Department of Sports Management, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran

چکیده [English]

The research is to formulate the framework of the conceptual model for managing the effects of Iran's economic crisis on the field of sport. A qualitative research method was chosen with a systematic exploratory approach. The statistical population included two parts of human resources (professors, managers and analysts) and information sources (books, articles, documents, media, etc.). Sampling continued in a purposeful manner until theoretical saturation was reached (21 people and 65 documents). Research tools included systematic library study and structured exploratory interviews. The validity of the tool was evaluated and confirmed based on the legal and scientific validity of the sample, expert opinion and agreement between the correctors. In order to analyze the findings, a multi-stage conceptual coding method with a systemic analysis approach was used. The extracted conceptual framework included 2 general levels, 11 perspectives, 38 dimensions and 138 key components. The level of the effects of the economic crisis on sports includes four perspectives: the effect on the overall system of sports, the effect on the resources of sports development, the effect on the levels of sports development, and the effect on the sports industry. The level of managing the effects of the economic crisis on sports included seven aspects of strategic integration of crisis management, social capacity building, knowledge capacity building, resource capacity building, economic efficiency, sports industry management and consequences and functions. The general flow of relationships between variables is from the management level of crisis effects to the effects of economic crisis in sports. Based on the findings, it can be said that the management of the effects of the economic crisis on the country's sports requires a strategic system to adjust the effects of the economic crisis.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Recession
  • Crisis Management
  • Sports Economics
  • Sports System

تدوین چارچوب مدل مفهومی مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش کشور

رسول ضابطیان[1]

 محمدرضا اسماعیلی[2]

 زهرا حاجی انزهایی[3]

جاسم منوچهری[4]


10.22034/ssys.2022.2375.2708

تاریخ دریافت مقاله: 12/3/1401

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله: 14/4/1401

مقدمه

بحران اقتصادی[5] کشور در دهه اخیر به دلیل چالش‌های سیاسی در حال افزایش است و تأثیرات منفی بسیاری بر زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، سیاسی، اکوسیستم و بین‌المللی کشور داشته است. کاهش رشد اقتصادی، بیکاری، ورشکستگی مشاغل، مشکلات معیشتی مردم، توقف پروژه و مواردی ازاین‌دست تنها برخی از خسارات ناشی از بحران اقتصادی در کشور است (‏محمدی، 2019: 54) این مسائل سبب شده تا بحران اقتصادی و مدیریت آن به مهم‌ترین مسئله حال حاضر کشور تبدیل شود.

بحران اقتصادی، یک رشد اقتصادی منفی است که همراه با تغییرات و نوسانات غیرقابل‌پیش‌بینی و قابل‌کنترل و کاهش ظرفیت تولید، خدمات و تجارت است. در یک بحران اقتصادی، رشد روزافزون تولید منفی است و درعین‌حال، نهادهای فعال متضرر می‌شوند ‏(پی تودارو و سی‌اسمیت[6]، 2013: 74). بحران اقتصادی، موضوع مطالعه هر دوشاخه اقتصاد خرد و کلان است. برای مطالعه بحران اقتصادی باید تجزیه‌وتحلیل پدیده‌ها و متغیرهای کلی اقتصادی انجام شود؛ متغیرهایی مانند سطح کل تولید جامعه و عوامل تشکیل‌دهنده آن، سطح عمومی قیمت‌ها، سطح اشتغال، رشد اقتصادی و متوسط دستمزد برای همه کارگران در اقتصاد. برای پیش‌بینی و اتخاذ سیاست‌های مناسب در آینده و اصلاح سیاست‌ها و تصمیمات اقتصادی، باید رابطه بین آن‌ها نیز بررسی شود. در این راستا مدیریت بحران اقتصادی با بررسی شاخص‌های عمومی مانند تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری وشاخص قیمت سعی در درک عملکرد کلی وضعیت، ساختار و عملکرد بحران اقتصادی دارد (مرادی و صفتی، ‏‫۱۳۹۱: 113). در این راستا، محققان اقتصاد کلان با ارائه مدل‌هایی از رابطه بین عوامل مختلف ورودی، فرایند و خروج از سیستم اقتصادی، بحران‌های موجود در این سیستم را بررسی می‌کنند.

سیستم اقتصادی، فرآیندها، ابعاد و چشم اندازهای مختلفی را شامل می‌شود؛ ازجمله: نهادها و فعالان بازار و صنعت، فرایندهای تجاری، سیستم تولید و خدمات، ارز و سرمایه، تأمین‌کنندگان، واسطه‌ها و مصرف‌کنندگان ‏(پی تودارو و سی‌اسمیت[7]، 2014: 74).

از طرفی، بحران در سیستم اقتصادی از دیدگاه نظریه‌ها و مکاتب مختلف اقتصادی و مدیریت را می‌توان در چند دیدگاه خلاصه کرد. در رویکرد «جریان بازار آزاد»، نقش حاکمیت و دولت محدود به سیاست‌گذاری، حفاظت و نظارت است. در یک رویکرد جریان بازار نسبتاً بسته مانند ایران و چین، دولت علاوه بر سیاست‌گذاری، پشتیبانی و نظارت، به‌طور فعال در زمینه مالکیت، تولید، خدمات و تجارت نیز فعالیت می‌کند. در مواقع بحرانی، سازه‌های بسته، گرچه از مزایایی برخوردارند، اما به‌طورکلی از سازه‌های باز کارآمدی کمتری دارند (شاکری، 2013: 48). از طرف دیگر، اقتصاد نهادی و اقتصاد رفتاری شرایط متفاوتی را در مواقع بحرانی می‌یابند و نهادگرایی تأکید بیشتری بر توسعه و توجه کمتر به کیفیت فرایندها نسبت به رفتارگرایی دارد. در مورد مدیریت بحران و رکود اقتصادی، اجماع جهانی وجود ندارد و باید برای هر کشور متناسب با شرایط اقتصادی آن کشور مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. با ‌وجود این، تجربیات موفقی در زمینه مدیریت نوسانات قیمت، سیاست‌های مالی، عرضه و تقاضا، تولید و بهره‌وری، نیروی کار وجود دارد که می‌تواند برای کشور ما مفید باشد (صادقی، 2011: 79).

یکی از بخش‌های جدید و با ظرفیت بالا در اقتصاد کشور، صنعت ورزش و شرکت‌های وابسته به آن است. در سطح بین‌المللی، اجزای صنعت ورزش ازنظر نوع به چند دسته تقسیم می‌شوند: الف) عملکرد ورزشی، تولیدات ورزشی و خدمات ورزشی؛ ب) مدیران، مربیان و ورزشکاران؛ ج) سازمان­های ملی، باشگاه­های ورزشی و رسانه‌ها؛ د) کالاها و تجهیزات: پوشاک، کفش، تجهیزات؛ ر) رویدادها، تأسیسات ورزشی و سایر. اگرچه صنعت ورزش چندین بخش دارد، اما همه آن‌ها یک‌چیز مشترک دارند: تولید، محصول منحصربه‌فرد ورزش (مارک جی و لی، 2011: 29). طی 10 سال گذشته، با توجه به رشد قابل‌توجه این صنعت، ورزش توانسته است به‌عنوان یک صنعت برتر، رتبه 6 را در میان صنایع برتر اروپا و ایالات‌متحده کسب کند. سهم تولید ناخالص داخلی و ارزش‌افزوده صنعت ورزش در برخی از کشورهای پیشرفته بیش از چهار درصد گزارش‌شده است (تولاکوئیک[8] و همکاران، 2014: 148). به دلیل تولید محصولات ورزشی، ورزش به‌عنوان یک مؤلفه اصلی در توسعه اقتصادی نقش مهمی دارد. همچنین ورزش با تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم خود عامل مؤثری در توسعه اقتصاد جامعه است.

در این راستا اقتصاد ورزش، کاربرد نظریه‌های اقتصادی برای تحلیل سیستم صنعت ورزش است. در اقتصاد ورزش، مسائل و الگوهای تخصیص بهینه منابع در صنعت ورزش ارزیابی می‌شود (زاهاریا و کابوراکیس[9]، 2017: 59). دانش اقتصاد ورزش نشان داده است که رابطه صنعت ورزش با اقتصاد ملی در هر کشور از شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی ویژه‌ای برخوردار است. بنابراین مشکلات آن‌ها با یکدیگر متفاوت است و با ارائه الگوی توسعه نمی‌توان مشکلات آن‌ها را حل کرد. توسعه مدل‌های ملی به مدیریت بحران کمک می‌کند تا نکات مثبت هر یک را استخراج کند و با توجه به شرایط خاص کشور و متناسب با موضوعات خاص آن تصمیم‌گیری کند. لذا در بحران اقتصادی کنونی، به دلیل خطرات زیاد در برخی از جنبه‌های اقتصاد ورزش، برخی از ضروریات اقتصاد ورزش ایران با سود موجود برای سرمایه‌گذاران توجیه اقتصادی ندارند و نیاز به مداخله دولت برای توسعه آن‌ها ضروری است (رستم­زاده و همکاران، 2014: 112)؛ بنابراین تعامل و رابطه دوسویه توسعه ورزش و بحران اقتصادی در کشور نیاز به بررسی علمی و تخصصی دارد که در تحقیقات قبلی تحلیل و چارچوب قابل‌اعتمادی در این زمینه ارائه نشده است.

برای توضیح بهتر موضوع تحقیق، بررسی و نقد تحقیقات قبلی مربوط به موضوع تحقیق ضروری است. تحقیقات داخلی در زمینه اقتصاد و صنعت ورزش دارای فراوانی قابل‌توجهی است و هر یک از آن‌ها بخشی از صنعت ورزش را بررسی کرده اند. دستوم و همکاران (2013) در بررسی ارتباط بین محیط آکادمیک ورزش با صنعت ورزش نشان دادند که به دلیل دولتی بودن دو نهاد و استقلال مالی آن‌ها از هم ساختار دو طرف جهت تعامل مناسب نیست. نظری قنبری و صابونچی (2014) گزارش دادند که شناخت و آگاهی نسبت به تأثیرات متقابل متغیرهای اقتصادی، یکی از ملزومات گزینش سیاست صحیح جهت دستیابی به اهداف اقتصادی ورزش است. عظیم‌زاده و همکاران (2014) نشان دادند که هر دو عامل فردی، سازمانی و محیطی بر فضای کسب‌وکار در ورزش اثرگذار هستند. رستم­زاده و همکاران (2014) گزارش دادند که سرمایه­گذاری دولت در ورزش بر رشد اقتصادی اثر معنی­داری ندارد. ضیاء و همکاران (2015) نشان دادند که سرمایه فکری در تشخیص فرصت‌های کارآفرینانه تأثیر دارد و پس از آن، سرمایه رابطه‌ای با مشتری، در تشخیص فرصت صنعت مذکور بیشترین تأثیر را دارد. خسروی‌زاده و همکاران (2015) راهکارهایی همچون بهره‏گیری از توان علمی و دستاوردهای مراکز آموزش عالی در ورزش و سرمایه­گذاری صنعت ورزش بر تحقیقات دانشگاه­ها را مهم‌ترین راهکار ارتباط بین صنعت ورزش و آموزش عالی دانستند. عسکریان و همکاران (2016) نشان دادند که ایران در صادرات هیچ­کدام از کالاهای ورزشی (کفش، پوشاک و سایر) از مزیت نسبی و قدرت رقابتی برخوردار نمی­باشد. جلایی و همکاران (2018) نشان دادندکه منابع انسانی بخش ورزش، بر رشد اقتصادی صنعت ورزش ایران تأثیر معنی­داری دارد. نظریان (2019) در تحلیل فرایند تولید تا مصرف محصولات ورزشی ایرانی نشان داد که عوامل راهبردی به تفکیک بخش­های سیستم­های تولید، توزیع داخلی و صادرات، مصرف داخلی و خارجی اثرگذار هستند.

برخی تحقیقات داخلی نیز در خارج از حوزه ورزش به بررسی مسائل بحران اقتصادی کشور پرداخته­اند. صادقی (2011) گزارش کرد که مهم‌ترین تأثیرات پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بحران مالی، کاهش تولید ناخالص داخلی، افزایش نرخ بیکاری، افزایش بدهی و کسری بودجه و ناآرامی‌های اجتماعی است. برزگر خاندوزی و سلیل (۱۳۹۱) نشان دادند که ظهور بحران­های اقتصادی در عصر فناوری اطلاعات ابعاد و نتایج مختلفی دارد و راهه‌ای مدیریت آن نیز باید متناظر با ابعاد و نتایج در سطح کلی و عملیاتی باشد. شاکری (2013) عامل اصلی رکود تورمی طی مهروموم‌های بعدازآنقلاب اسلامی در اقتصاد ایران را تحریم‌های بین‌المللی بیان کرده است. نوبخت و همکاران (2014) عوامل بازاریابی، طرح کسب‌وکار، حمایت دولت، شبکه‌سازی، آمادگی کارآفرینی، فناوری، دسترسی به اطلاعات، دسترسی به سرمایه و قانونمندی از عوامل زمینه­ای موفقیت کسب‌وکار ورزشی در ایران برشمردند. سعیدواوی و همکاران (2014) ریشه عدم‌دستیابی به نتایج مورد انتظار در مقوله مدیریت بحران را در عدم‌ایجاد مکانیزمی دائمی و ادامه‌دار مبتنی برمسیرهای بین‌المللی، در فرایندهای کاری سازمان­های سراسر کشور دانستند. قوام و همکاران (2015) مدل هشداردهنده پیش از موعد بحران مالی برای اقتصاد ایران را بر مبنای بررسی رفتار و نرخ تغییرات متغیرهای کلان اقتصاد ایران تدوین کرده است. تاجمیر ریاحی و همکاران (2016) گزارش کردند که بهترین راهبرد کلی برای ایران، تقویت مقررات، رویه و حاکمیت شرکتی و بعدازآن جلوگیری از نوسانات چرخه تجاری است. سیفی و همکاران (2017) در سطح راهبردی، ویژگی‌های اصلی تاب‌آوری سازمان را تشخیص داده و برنامه‌ریزی برای تاب‌آوری با شرایطی بحرانی را پیشنهاد دادند. ورمزیاری وایمانی (2017) به ترتیب عامل­های توان تطابق و آینده‏نگری، تعامل با مشتریان، موقعیت‌طلبی، حمایت خانوار، برنامه‏ریزی راهبردی و حمایت دولت را در تاب‏آوری کسب‌وکارها مؤثر دانستند. صادقلو و همکاران (2017) نشان دادند که برای تاب‌آوری کسب‌وکارهای گردشگری باید به ویژگی­های فردی توجه ویژه‌ای داشته باشند. یزدانی و اسماعیلی (2017) نشان دادند که روابط تجاری باعث تسریع نشر بحران‌های مالی و از سوی دیگر، بحران‌های مالی باعث کاهش حجم جریان‌های تجاری در کشورهای نوظهور شده است. رضایی (2018) گزارش کرد که عدم‌هماهنگی بین سیاست‌های پولی، بازرگانی (ارزی) و مالی دولت (بودجه­ای) عامل اصلی رکود اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی و بی‌ثباتی اقتصاد کلان بوده است. میرفاطمی (2019) نشان دادند که مدیریت دانش در بحران به‌عنوان راهبردی در محیطی پویا موجبات ارتقای عملکرد فردی و سازمانی را باری جلوگیری از زوال کسب‌وکار فراهم می­سازد.

در تحقیقات خارجی نیز نائورایت و رامفورد[10] (2010) در پژوهشی نشان دادند تغییر و گرایش باشگاه‌های ورزشی به فعالیت‌های مجازی موجب جذب سرمایه‌گذاران شده است. یوکاکتورک و همکاران[11] (2011) گزارش دادند که نوآوری در مدل کسب‌وکار بهترین و معتبرترین روش برای مقابله با بحران و دوره رکود اقتصادی برای افزایش سهم بازار و سودآوری است. جوهانسون و همکاران[12] (2012) نشان دادند که اکثریت سازمان‌ها یک طرح احتمالی برای بحران دارند و بیشتر این طرح‌ها شامل جنبه‌های داخلی مربوط به مدیریت و ارتباط با سهام‌داران داخلی در طی یک بحران است. ژانگ و همکاران[13] (2013) نقش صنعت ورزش در بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی را قابل‌توجه گزارش کرده­اند. ترا و همکاران[14] (2013) همکاری دولت، دانشگاه و صنعت در حوزه ورزش برزیل را برای توسعه ضروری می­داند. کنلی و توهی[15] (2014) اتحاد راهبردی را برای کسب‌وکارهای ورزشی تفریحی جهت تحقق راهبرد­ها مناسب می­داند. سوناتایت پتکویسین[16] (2014) نشان داد که وجود بحران، اعتبار شرکت­ها و کسب‌وکارها را به خطر خواهند انداخت. تولاکوئیک[17] و همکاران (2014) در آینده­نگری اقتصاد ورزش پیش­بینی کرده­اند که روند کنونی تعامل تجاری ورزش با سایر صنایع به شتاب بیشتری خواهد رسید. هیچما و احمد[18] (2015) کیفیت آموزش، آموزش حرفه‌ای، بودجه و زیرساخت‌ها و تحقیقات علمی و ارزیابی عملکرد را در اقتصاد دانش حوزه ورزش الجزایر تعیین‌کننده گزارش کرده­اند. بلومبرگ و همکاران (2016) دریافتند که این رویدادهای ورزشی حتی باوجود اپیدمی می‌توانند با خیال راحت برگزار شود به ‌شرط آنکه کشورها تدابیری را برای نظارت بیشتر بر بیماری‌های واگیردار اعمال کنند. زاهاریا و کابوراکیس[19] (2017) در بررسی موانع توسعه علمی صنعت ورزش آمریکا، نشان دادند که موانع کاربردی، زیربخش­های صنعت ورزش و محل سازمان­های ورزش مهم‌ترین موانع در این زمینه هستند. ژو[20] و همکاران (2017) برای پاسخ به بحران، دسترسی به اطلاعات و فناوری را مهم‌ترین ابزار می­دانند. سرکار[21] و همکاران (2018) سه فرآیند شناخت سازمانی، تصمیم‌گیری و اجرا یا پیاده‌سازی را برای انعطاف‌پذیری و تغییر در دوران بحران پیشنهاد دادند. اکمل ون رسلنا[22] (2018) خصوصی‌سازی در ورزش، برای مدیریت اقتصادی بهتر این صنعت مناسب می­داند. واسیل­جیوا و ستادیک[23] (2019) نشان دادند که در بحران اقتصادی، مدیریت موجودی و دارایی­ باید کارآمدتر شود. سسارونی و همکاران[24] (2020) نشان دادند که در مراحل رکود اقتصادی، راهبرد یکپارچه­سازی می­تواند مهم‌ترین راهبرد بری اثربخشی باشد. در عین حال تحقیقات جدیدتری که در زمینه اقتصاد ورزش انجام شده است عمدتا به بررسی مواردی مانند روش‌های درآمدزایی[25](اسچلوسر،2021)، تحلیل راهبردی بخش­های صنعت ورزش(کشکار،2021)، تحلیل­های اقتصادی بازار ورزش(چارچنکو[26]، 2021) و اثرات اقتصادی همه‌گیری کرونا در صنعت ورزش(آلتوباتی[27]، 2021) است. صنعت ورزش از هزاران بازیگر تشکیل شده است که در حال داد و ستد با یکدیگر هستند. مدیریت بحران در چنین سیستمی بسیار پیچیده خواهد بود. مدل‍ها به ما کمک می‌کنند که با ساده‌سازی کل سیستم به درک بهتری از تمامیت سیستم دست یابیم. در واقع مدل‌سازی مسائل را بهتر طبقه­بندی می‌کند و شانس یافتن پاسخ­های صحیح را بالا می‌برد. همچنین مبانی اصلی دانش در هر حوزه­ای بر پایه مدل­های شناسایی شده مناسب و نه یافته­های جزئی و پراکنده قرار دارد، زیرا داده­ها در قالب مدل می‌توانند کشف، تبیین و تفسیر شوند. هر چند مدل­سازی نمی­تواند روابط پدیده­های محیطی را به­طور کامل توضیح دهد، اما درک مکانیسم­های اساسی آن را آسان­تر می­کند. همچنین سازمان­های اقتصادی و یا سازمان­های ورزشی با امکانات گسترده و توانمندى فراوان به تنهایی نمی­توانند موجب مدیریت بحران اقتصادی ورزش شوند، زیرا اقتصاد ورزش یک زمینه پویا و یک محیط بین‌بخشى و خروجى کل یک نظام اقتصادی است.  از طرفی تحقیقاتی که در زمینه اقتصاد ورزش انجام‌شده است، عمدتاً به بررسی مواردی مانند روش‌های درآمدزایی، تحلیل راهبردی بخش­های صنعت ورزش و تحلیل­های اقتصادی بازار ورزش است و تاکنون تحقیق تخصصی و جامعی به بررسی بحران اقتصادی در ورزش به خصوص در کشور ایران نپرداخته است. تحقیقات خارجی نیز علی­رغم پرداختن به مسائل مختلف مدیریت و توسعه اقتصادی ورزش، اما کمتر به شرایط بحران پرداخته­اند. ازاین‌رو، به‌طورکلی تحقیقات انجام‌شده تاکنون به‌صورت تخصصی و نظام‌مند به بررسی بحران اقتصادی در حوزه ورزش نپرداخته­اند. در همین راستا ازآنجا که الگو‌های خارجی ازلحاظ ساختاری تفاوت زیادی با ساختار داخلی دارد و همین‌طور الگوهای ملی در سایر صنایع کشور نمی­تواند پاسخگویی نیازهای و مسائل مدیریت بحران اقتصادی در صنعت ورزش باشند، بنابراین نیاز به طراحی یک الگوی بومی وجود دارد. لذا پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سئوال است:

 مدل مفهومی مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش کشور چگونه است؟

روش­شناسی پژوهش

روش تحقیق از نوع مطالعات کیفی با رویکرد اکتشافی نظام‌مند و سیستماتیک و جامعه آماری پژوهش شامل دو بخش منابع انسانی آگاه و منابع اطلاعاتی مرتبط به موضوع پژوهش بود. نمونه انسانی شامل اساتید دانشگاه­ها که در حوزه اقتصاد و صنعت ورزش پژوهش­هایی انجام داده بودند، مدیران و کارشناسان خبره سازمان­های ورزشی نظیر وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون‌های ورزشی که دارای تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری مرتبط با پژوهش حاضر بودند و مشاوران و تحلیل‌گران اقتصادی حرفه­ای در ورزش نظیر کارشناسان اقتصادی روزنامه­ها، رادیو و تلویزین و کانال­های ورزشی بود. منابع اطلاعاتی نیز مشتمل بر منابع علمی، اسنادی و کتابخانه­ای تعیین گردید. نمونه آماری بر مبنای رسیدن به اشباع نظری به‌ روش قضاوتی در افراد و روش هدفمند برای منابع اطلاعاتی برآورد و نمونه­گیری شد.

جدول1: مشخصات نمونه آماری پژوهش

جامعه

منابع انسانی

منابع اطلاعاتی

گروه مطالعه

اساتید دانشگاه در حوزه اقتصاد و صنعت ورزش

مدیران و کارشناسان خبره سازمان­های ورزشی

مشاوران و تحلیلگران اقتصادی در ورزش

منابع کتابخانه‌ای و علمی (مقاله، کتاب و...)

گزارش­ها و اسناد اجرایی و حقوقی

منابع و آرشیوهای رسانه­ای

نمونه­گیری

قضاوتی (نظری)

قضاوتی (نظری)

قضاوتی (نظری)

هدفمند

هدفمند

هدفمند

حجم نمونه

8 نفر

6 نفر

7 نفر

23 نسخه

16 نسخه

25 نسخه

21 نفر

65 نسخه

ابزار پژوهش شامل مطالعه کتابخانه­ای نظام‌مند و مصاحبه اکتشافی (نیمه‌ساختارمند) بود. مشخصات ابزارهای پژوهش به‌صورت زیر می­باشد. استخراج مؤلفه‌ها با بررسی مبانی و پیشینه از طریق مطالعه اسناد، کتاب­ها و مقالات شامل منابع داخلی و خارجی انجام گردید. از مصاحبه­ها جهت تکمیل و تطبیق عوامل و روابط شناسایی‌شده در مطالعه کتابخانه­ای استفاده شد. انجام مصاحبه­ها بر اساس چارچوب تحلیلی طراحی‌شده از قبل صورت گرفت. قبل از انجام هر مصاحبه، مصاحبه­های قبلی تحلیل‌می‌شدند و مبنای مصاحبه جدید قرار می­گرفتند. روایی ابزار با استفاده از روش­های روایی­سنجی کیفی یادشده کنترل و مطلوب ارزیابی شد.

جدول 2: مشخصات ابزارهای پژوهش

روش

ابزار

زمینه مطالعه

روایی

مطالعه کتابخانه­ای

رونوشت (چک‌لیست استخراج مفاهیم)

منابع اطلاعاتی

انتخاب نسخه­های معتبر به لحاظ علمی و حقوقی

روایی محتوایی توسط (9 نفر متخصص) میزان توافق بین کدگذاران و مصححان (سه نفر – میزان توافق 71/0

مصاحبه

چارچوب پرسش (پرسشنامه بازپاسخ)

منابع انسانی

انتخاب افراد برحسب شایستگی علمی و فنی

در نمونه­گیری نظری و هدفمند پژوهشگر می‌کوشد تا به‌صورت هدف‌دار بر مبنای اینکه چه نوع اطلاعات خاصی موردنیاز است، اقدام کند. اساس انتخاب نمونه این بود که افراد و اطلاعات منتخب بتوانند به شکل­گیری نظریه و تکرارپذیری یافته­ها کمک کنند. تکرارپذیری در دو بُعد مدنظر قرار گرفت: 1. تکرارپذیری لغوی که در آن تولید نتایج مشابه با انتخاب مورد­های مشابه هدف بود؛ 2. تکرارپذیری نظری که در آن تولید نتایج متضاد از طریق انتخاب موردهایی در قطب­های مخالف هدف بود. در این پژوهش، با ارائه بازخورد به مصاحبه­شوندگان و قراردادن آن‌ها در مسیر پژوهش- به‌طوری‌که بر نحوه پاسخ‌گویی آن‌ها تأثیر نگذارد- به‌منظور افزایش روایی درونی اقدام شد. در ضمن پس از انجام هر مصاحبه، الگوی به‌دست‌آمده تا آن مرحله ارائه می­شد و درصورتی‌که مصاحبه­شونده نکاتی را نسبت به الگو داشت، موردبحث قرار می‌داد. این کار پس از انجام مصاحبه انجام گردید تا مصاحبه خالی از هرگونه پیش­فرض و جهت­گیری انجام شود. همزمان با گردآوری داده­ها، کار تحلیل آن‌ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی نیز شروع شد. پس از استخراج کدها، آن‌ها طبقه­بندی می‌شدند- مقایسه مداوم، تفاوت‌ها و تشابهات بین این کدها را آشکار می‌کند- طبقات جدا و یا ادغام می‌گردند تا نظریه درروند این فرآیند شکل گیرد. منابع و متون موجود نیز درروند تکمیل تئوری مورداستفاده قرار می‌گرفت. کار گردآوری داده­ها تا زمانی ادامه یافت که پژوهشگر اطمینان حاصل کند که ادامه کار چیز تازه‌ای به دانسته‌های او نمی‌افزاید. پس از انجام 21 مصاحبه در طی دوره شش ماه، تحلیل داده­ها حاکی از اضافه‌نشدن داده جدید به داده­های قبلی بود، چراکه درصد بالایی از داده­های مستخرج از مصاحبه­های آخر تکراری بود. بنابراین، با رسیدن به حد اشباع نظری، به مصاحبه­ها پایان داده شد. کدگذاری با استفاده از مطالعات قبلی و نظر چند پژوهشگر انجام شد. مدل پژوهش نیز بر اساس روابط شناسایی‌شده به‌صورت یک چارچوب مفهومی ترسیم گردید. کدگذاری در سه مرحله کدگذاری اول (باز)، کدگذاری دوم (محوری) و کدگذاری سوم (گزینشی یا انتخابی) انجام شد تا مقوله­ها تبدیل به مؤلفه‌ها، سپس ابعاد و درنهایت عامل­های اصلی در مدل مفهومی شوند. گزینش و نگارش نهایی مؤلفه‌ها بر اساس فراوانی تکرار مضامین کلیدی آن‌ها در یافته­های مستخرج از ابزار پژوهش (مصاحبه و مطالعه نظری) در دو بخش جامعه آماری (انسانی و اطلاعاتی) بود.

یافته­های پژوهش

چارچوب مفهومی استخراج‌شده شامل 2 سطح کلی (اثرات بحران و مدیریت بحران)، 11 منظر (متغیر اصلی)، 38 بُعد و 138 مؤلفه کلیدی بود (جدول 3):

جدول 3: چارچوب­بندی و کدگذاری چندمرحله‌ای مؤلفه‌های شناسایی‌شده

اثرات بحران اقتصادی بر ورزش

کدمحوری

مقوله

مفاهیم

تکرار مضامین کلیدی

اثر بر سیستم کلی ورزش

سیستم اقتصادی و مالی ورزش

کاهش رشد اقتصادی ورزش و کاهش رقابت‌پذیری صنعت ورزش

8

خطر برشکستگی برای کسب‌وکارها

9

کاهش بودجه و درآمدهای سازمان­های ورزشی

11

کاهش بازارهای حقیقی و رشد بازارهای مجازی و غیرمجاز

10

افزایش هزینه­ها فرایندها و رویدادها

7

کاهش­ سرمایه‌گذاری و حمایت­های مالی از ورزش

9

از بین رفتن بسیاری و از مشاغل افزایش بیکاری

7

نوسانات خارج از کنترل جریان عرضه و تقاضا در ورزش

9

سیستم سیاسی و مدیریتی ورزش

چالش­های سیاسی در نظام ورزش

15

پیچیده شدن شرایط تصمیم­گیری و مدیریت

13

تغییر رویکرد توسعه به مدیریت بحران

10

ناکارآمدی مدیریت سازمان­ها

8

کاهش توجهات نهادی و سیاسی به‌نظام ورزش

12

سیستم فرهنگی و اجتماعی ورزش

کاهش مشارکت اجتماعی در ورزش

13

کاهش ارزش­های کارکردی ورزش در جامعه

10

کاهش امکان جریان­سازی رسانه­ای برای ورزش

9

کاهش اولویت ورزش نسبت به مسائل معیشتی

7

اثر بر منابع توسعه ورزش

منابع فیزیکی ورزش

توقف پروژه­های عمرانی

9

عدم امکان رشد زیرساخت­های ورزشی

14

فرسودگی فناوری­ها و تأسیسات حوزه ورزش

9

کاهش استانداردها و کیفیت اماکن ورزشی

9

افزایش هزینه­های تجهیزات ورزشی

8

منابع انسانی ورزش

محدودیت‌های جذب نیروی انسانی

7

از دست رفتن سرمایه انسانی ورزش

3

افزایش مهاجرت ورزشی بین‌استانی و به خارج از کشور

10

منابع دانشی ورزش

کاهش دسترسی به فناوری­های ورزشی روز جهان

6

عدم‌امکان تأمین منابع مالی برای پژوهش

7

ضعف سیستم علمی آموزشی ورزش

8

کاهش تولیدات علمی باکیفیت

10

اثر بر سطوح توسعه ورزش

ورزش پرورشی و پایه

کاهش امکان پرورش استعدادهای ورزشی و حمایت از آن‌ها

8

تعویق برنامه­ها و رویدادهای ورزش پرورشی و پایه

7

ناکارآمد شدن سیستم آموزش ورزش

6

ورزش همگانی و تفریحی

کاهش و تعویق برگزاری رویدادهای ورزشی همگانی

6

کاهش امکان حمایت از فعالیت­های داوطلبانه و اجتماعی حوزه ورزش

5

کاهش امکان حمایت از مراکز فعال ورزش همگانی

11

ورزش قهرمانی و حرفه­ای

مشکلات تیم­داری و باشگاه­داری

13

کاهش توان کسب موفقیت بین‌المللی در ورزش رقابتی

9

مشکلات تیم­های دولتی

9

تعویق مسابقات و رویدادهای ورزشی

8

اثر بر صنعت ورزش

خدمات ورزشی

مشکلات مراکز خدمات ورزشی

15

رشد فعالیت­های غیرمجاز ورزشی به دلیل فشار اقتصادی

9

امکان تعطیلی باشگاه­های خدمات ورزشی

6

تولیدات ورزشی

کاهش تولیدات ورزشی

9

کاهش کیفیت محصولات ورزشی

10

مشکلات شرکت­های تولیدی ورزشی

12

تجارت ورزشی

مشکلات واردات و صادرات ورزشی

7

قاچاق کالاهای ورزشی

10

کاهش اخلاق در بازاریابی و تبلیغات ورزشی

15

سیستم توزیع محصولات ورزشی در کشور

14

 

.

سیستم مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش

منظر

ابعاد

مؤلفه

تکرار مضامین کلیدی

یکپارچه

‌سازی راهبردی مدیریت بحران

تصمیم‌گیری و سازماندهی

مشارکت­دهی بخشی و فرابخشی در تصمیم­گیری و سیاست‌گذاری نظام ورزش

6

نظارت بر برنامه­ریزی و درستی اطلاعات‌پایه آن در ورزش

6

تدوین الگوی تقسیم‌کار ملی، بین سازمانی و فرابخشی در ورزش

5

کارآمدی حقوقی و نظارتی

بازنگری قوانین مرتبط با اقتصاد حوزه ورزش

11

ایجاد الزامات حقوقی برای رعایت اصول اقتصاد مقاومتی در ورزش

9

نظارت بر فضای کسب‌وکار و رعایت قوانین تجارت و اشتغال

5

مدیریت ریسک فرابخشی

شناسایی و ارزیابی ریسک‌های تعیین‌کننده در ورزش

3

طراحی و بازبینی برنامه مدیریت ریسک با رویکرد آینده­نگری

6

تأمین منابع و دانش مدیریت ریسک

11

تأثیرات ریسک‌ها و تعیین روش مقابله با ریسک‌ها

7

ظرفیت

‌سازی اجتماعی

جلب حمایت محیطی

حمایت نهادها و سازمان­های دولتی از بخش­های ورزشی زیرمجموعه خود

3

حمایت سازمان­های متولی صنعت و بازار از کسب‌وکارهای ورزشی

11

حمایت برندهای بزرگ از کسب‌وکارهای کوچک

8

حمایت مراکز علمی و آموزشی از کسب‌وکارهای ورزشی

2

حمایت و شخصیت­های ورزشی و فعالان رسانه­ای ورزش از کسب‌وکارهای ورزشی

4

جریان‌سازی رسانه‌ای

فضاسازی رسانه‌ای مثبت برای همکاری در بحران اقتصادی

2

آموزش اصول مدیریت بحران به جامعه ورزش

6

همراسازی صفحات رسانه­ای اجتماعی با رسانه­ای رسمی در زمینه ورزش

4

فرهنگسازی محیطی

غافل نشدن کسب‌وکار از مسئولیت­های اجتماعی مربوط به شرایط موجود

5

پایبندی به اخلاق بازاریابی و کسب‌وکار

3

فر هنگسازی همیاری در جامعه ورزش برای شرایط بحران اقتصادی

10

رفع چالش‌های ذینفعان

ارزیابی مطالبات افراد و مراکز ورزشی

6

جلوگیری از مهاجرت ورزشی

2

پیگیری مشکلات شغلی مربیان و متخصصان

8

ظرفیت‌

سازی دانشی

خدمات و مشاوره به مراکز

ارائه دانش کاربردی برای مدیریت بحران در سازمان­های ورزشی کشور

9

ارائه اطلاعات بازار ورزش در شرایط رکورد اقتصادی

8

ارائه خدمات و مشاوره فنی و تخصصی به مراکز ورزشی

13

توسعه علمی

تولید دانش بومی موردنیاز بخش­ها صنعت

3

سرمایه­گذاری سازمان­های ورزشی بر تحقیق و توسعه

10

انجام تحقیقات مناسب و ارائه دانش و اطلاعات موردنیاز در بحران

6

نظام نوآوری

فراهم­سازی رشد استارتاپ­های ورزشی

5

حمایت از ایده­پردازان و کارآفرینان ورزشی

11

تشویق افراد توانمند به کارآفرینی اجتماعی در ورزش

9

بهره‌گیری از تجربیات بین‌المللی

رصد تحولات بین‌المللی اقتصاد ورزش

6

مطالعه تطبیقی از اقدامات و برنامه­های سایر کشورها در زمینه بحران اقتصادی

9

دریافت مشاوره و خدمات اقتصادی و مدیریتی خارجی برای بخش ورزش

6

ظرفیت

‌سازی منابع

مدیریت منابع فیزیکی

حفاظت از فضاهای ورزشی طبیعی

5

اجاره دادن فضاها یا تجهیزات بلااستفاده دولتی به افراد و مراکز واحد شرایط

6

برون­سپاری و خصوصی­سازی پروژه­های ورزشی دولتی

4

ایجاد فضای سرمایه­گذاری در پروژه­های عمرانی ورزشی

3

تأمین فناوری و سیستم‌ها

هوشمندسازی رویدادها و فضاهای ورزشی

4

فناوری­های سخت­افزاری و نرم­افزاری ورزشی

11

ارتقای زیرساخت فناوری برای کسب‌وکارهای ورزشی

8

اجرای دولت الکترونیک برای سازمان­های ورزشی دولتی

9

کارآمد

سازی اقتصادی

حمایت‌های مالی دولتی

ارائه یارانه و وام‌های دولتی بدون یا کم بهره به مراکز ورزشی واحد شرایط

11

تسریع در پرداخت سرمایه‌گذاری‌های از پیش برنامه‌ریزی‌شده

7

پرداخت زودتر از موعد بخشی از اعتبارهای مالیاتی در بخش ورزش

9

ایجاد صندوق ثبات اقتصادی برای ورزش

7

ارائه بسته حمایتی برای افراد و اقشار نیازمند و مراکز ورزشی

9

بهبود مدیریت مالی

مدیریت بودجه دولتی در سازمان‌های ورزشی

9

مدیریت درآمدها در سازمان‌های ورزشی

5

مدیریت حمایت­ها در سازمان‌های ورزشی

13

مدیریت هزینه­ها در سازمان‌های ورزشی

10

تعدیل فشارهای اقتصادی

توقف پرداخت سود و بازخرید سهام و مالیات

8

مدیریت بدهکاران و بستانکاران

12

تعدیل نحوی پرداخت قبض‌ها، دستمزدها، مالیات‌ها

13

کاهش اجاره‌بهای فضاهای ورزشی دولتی برون‌سپاری شده

10

بازبینی حساب‌های پرداختنی و هزینه‌ها

9

راهبری صنعت ورزش

توانمندسازی کسب‌وکارها

آموزش همگانی بازاریابی به کسب‌وکارهای ورزشی

7

کمک به کسب‌وکارهای ورزشی برای شبکه­سازی و بازاریابی

7

کمک به کسب‌وکارهای ورزشی برای تأمین منابع اولیه

10

آموزش پروژه­محوری، تیم­سازی و دورکاری

8

آموزش مهارت­های مرتبط با شرایط بحران اقتصادی

3

شبکه‌سازی بازاریابی

همسوسازی کانال­های توزیع و شبکه­های بازاریابی محیطی ورزش

9

رصد رفتار خرید و مصرف مشتریان

8

مدیریت بازار ورزش

رصد تحولات بازار ورزش و ارائه اطلاعات آن

9

نظارت بر قیمت‌گذاری محصولات و خدمات

4

مبارزه با قاچاق کالاهای ورزشی

9

واکنش به تحولات بازار ورزش

8

مدیریت زنجیره تأمین

مذاکره با تأمین‌کنندگان برای توافق بر سر قیمت مناسب یا شرایط بهتر

7

حفظ زنجیره تأمین کسب‌وکارهای ورزشی از تولید تا فروش

5

افزایش شبکه محیطی و زنجیره تأمین کسب‌وکار ورزشی

5

تقویت شراکت و همکاری

همکاری و شراکت بین مراکز ورزشی و غیرورزشی

4

همکاری و شراکت بین کسب‌وکارهای ورزشی داخلی و خارجی

8

همکاری و شراکت بین مراکز و کسب‌وکارهای ورزشی باهم

10

تشویق به تغییر و ثبات

تغییر در ویژگی­های بسته­بندی و عرضه محصولات متناسب

12

تغییر و نوآوری در نوع محصول و خدمات

4

تغییر در بازار هدف

7

تغییر و نوآوری در سیستم بازاریابی

8

پیامدها و کارکردها

حفظ چرخه اقتصادی ورزش

حفظ جایگاه ورزش در تولید ناخالص ملی

9

حفظ ظرفیت­های اشتغال‌زایی و کسب‌وکار ورزش

8

حفظ گردش مالی در بخش ورزش

13

پایدارسازی منابع و فرایندها

تثبیت منابع دولتی

8

حفظ مشارکت و سرمایه­گذاری بخش خصوصی

9

ثبات در فعالیت­ها و رویدادهای ورزشی

11

ارتقای تاب‌آوری سازمان‌ها

ارتقای چابکی و هوشمندی سازمان­ها و کسب‌وکارها

7

انعطاف در برنامه­ها و فرایندها

10

تنوع­بخشی به شبکه تأمین محیطی

8

حفظ مشارکت در ورزش

حفظ مشارکت ورزشی پرورشی، همگانی و رقابتی

12

مصرف ورزشی و ورزش در سبد خانوار

9

حفظ مشارکت اجتماعی، هواداری و داوطلبی در ورزش

8


بر اساس جدول 3 و شکل 1 چارچوب مفهومی و مدل پژوهش شامل دو سطح اثرات بحران و مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش کشور بود. جریان کلی روابط بین متغیرها از سطح مدیریت اثرات بحران بر اثرات بحران اقتصادی در ورزش است.

 

شکل 1: مدل مفهومی پژوهش

 سطح اثرات بحران اقتصادی بر ورزش

 این سطح شامل چهار منظر اثر بر سیستم کلی ورزش، اثر بر منابع توسعه ورزش، اثر بر سطوح توسعه ورزش و اثر بر صنعت ورزش بود. در منظر اثر بر سیستم کلی ورزش شامل ابعاد اثر بر سیستم اقتصادی و مالی ورزش، سیستم سیاسی و مدیریتی ورزش و سیستم فرهنگی- اجتماعی ورزش بود. منظر اثر بر منابع توسعه ورزش شامل ابعاد اثر بر منابع فیزیکی ورزش، منابع انسانی ورزش و منابع دانشی ورزش است. منظر اثر بر سطوح توسعه ورزش شامل ابعاد اثر بر ورزش پرورشی و پایه، ورزش همگانی و تفریحی و ورزش قهرمانی و حرفه­ای بود. منظر اثر بر صنعت ورزش شامل ابعاد اثر بر خدمات ورزشی، تولیدات ورزشی و تجارت ورزشی است.

سطح مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش

 این سطح شامل هفت منظر یکپارچه‌سازی راهبردی مدیریت بحران، ظرفیت‌سازی اجتماعی، ظرفیت‌سازی دانشی، ظرفیت‌سازی منابع، کارآمدسازی اقتصادی، راهبری صنعت ورزش و پیامدها و کارکردها بود. منظر یکپارچه‌سازی راهبردی مدیریت بحران مشتمل بر ابعاد تصمیم‌گیری و سازماندهی، کارآمدی حقوقی و نظارتی و مدیریت ریسک فرابخشی بود. منظر ظرفیت‌سازی اجتماعی شامل ابعاد جلب حمایت محیطی، جریان‌سازی رسانه‌ای، فرهنگ‌سازی محیطی و رفع چالش‌های ذینفعان است. منظر ظرفیت‌سازی دانشی مشتمل بر ابعاد خدمات و مشاوره به مراکز، توسعه علمی، نظام نوآوری و بهره‌گیری از تجربیات بین‌المللی بود. منظر ظرفیت‌سازی منابع شامل ابعاد مدیریت منابع فیزیکی و تأمین فناوری و سیستم‌هاست. منظر کارآمدسازی اقتصادی مشتمل بر ابعاد حمایت‌های مالی دولتی، بهبود مدیریت مالی و تعدیل فشارهای اقتصادی بود. منظر راهبری صنعت ورزش شامل ابعاد توانمندسازی کسب‌وکارها، شبکه‌سازی بازاریابی، مدیریت بازار ورزش، مدیریت زنجیره تأمین، تقویت شراکت و همکاری و تشویق به تغییر و ثبات است. منظر پیامدها و کارکردها مشتمل بر ابعاد حفظ چرخه اقتصادی ورزش، پایدارسازی منابع و فرایندها، ارتقای تاب‌آوری سازمان‌ها و حفظ مشارکت در ورزش بود.

بحث و نتیجه­گیری

هدف پژوهش حاضر، تدوین چارچوب مدل مفهومی مدیریت اثرات بحران اقتصادی کشور بر حوزه ورزش بود. یافته­های پژوهش شامل چارچوب مفهومی استخراج‌شده مبتنی بر دو سطح کلی، 11 منظر، 38 بُعد و 138 مؤلفه کلیدی بود. دو سطح کلی چارچوب مفهومی شامل اثرات بحران اقتصادی بر ورزش و مدیریت این اثرات است. جریان کلی روابط بین متغیرها از سطح مدیریت اثرات بحران بر اثرات بحران اقتصادی در ورزش است. درواقع لازم است ابتدا انواع اثرات محتمل بحران اقتصادی بر ورزش شناسایی و نظام‌مند شود. سپس راهکارها و چارچوب راهبردی متناسب با آن ارائه گردید. ازاین‌رو، چارچوب استخراج و تدوین‌شده درواقع شامل اثرات بحران و راهکارهای پیشنهادی پاسخ و واکنش به اثرات بحران اقتصادی بر ورزش است. برخی تحقیقات پیشین نیز به ارائه چارچوب، تئوری و مدل­های مفهومی درزمینه مدیریت و توسعه اقتصادی با رویکرد رفع چالش و بحران پرداخته­اند. برخی مطالعات شناخت جامع تأثیرات متقابل متغیرهای اقتصادی برای اتخاذ سیاست درست در اقتصادی ورزش ضروری می­دانند (نظری قنبری و صابونچی، 2014). قوام و همکاران (2015) مدل پیش‌بینی بحران مالی و اقتصادی کشور را بر مبنای بررسی متغیرهای کلان تدوین کرده است. برخی شواهد نیز نشان دادند که ظهور بحران­های اقتصادی در عصر فناوری اطلاعات ابعاد و نتایج مختلفی دارد و راهه‌ای مدیریت آن نیز باید متناظر با ابعاد و نتایج در سطح کلی و عملیاتی باشد (سلیل، 2012). واسیل­جیوا و ستادیک (2019) نقش بحران اقتصادی در کاهش منابع و دارایی را قابل‌توجه ارزیابی کردند. این شواهد تبیین‌کننده اثرات شناسایی‌شده در بحران اقتصادی نسبت به سیستم ورزش هستند.

اثرات بحران اقتصادی بر ورزش در چهار منظر اثرات بر سیستم کلی ورزش، اثرات بر منابع توسعه ورزش، اثرات بر سطوح توسعه ورزش و اثرات بر صنعت ورزش تعریف‌شده است. درواقع، بخشی از مظاهر اثرات بحران اقتصادی در کلیات سیستم ورزش کشور نمود پیدا می­کند و سیستم اقتصادی و مالی، سیستم سیاسی و مدیریتی و سیستم فرهنگی و اجتماعی آن را تحت تأثیر قرار می­دهد. با توجه به وابستگی مدیریت و توسعه ورزش به منابع، برخی از اثرات مربوط به محدودیت در منابع است. این منابع شامل منابع فیزیکی (فضاها و امکانات)، منابع انسانی (مدیران، کارکنان، مربیان، ورزشکاران، متخصصان، مدرسان و...) و منابع دانشی (اطلاعات، تولیدات علمی، نوآوری­ها و ...) تعیین گردیده است. بخش دیگری از نظام ورزش که متأثر از بحران اقتصادی و احتمال مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین بخش­های آن نیز می­باشد شامل سطوح توسعه ورزش است. بحران اقتصادی می­تواند ورزش پرورشی و پایه (دانش‌آموزی، دانشجویی، استعدادیابی و...)، ورزش همگانی و تفریحی (شهروندی، سلامت­محوری و...) و ورزش قهرمانی و حرفه­ای (رقابت­ها، مسابقات و ...) تا حدی زیادی دچار رکود نماید. در نهایت مشهودترین بخش متأثر از بحران اقتصادی در نظام ورزش را می­توان بخش­های صنعت ورزش دانست. خدمات ورزشی (آموزش، تمرین و...)، تولیدات ورزشی (کالا و تجهیزات) و تجارت ورزشی (توزیع، واردات، صادرات، بازاریابی و...) خود تشکیل‌دهنده عمده سیستم اقتصاد ورزش هستند و به‌طور مستقیم­تری از بحران اقتصادی متأثر و متضرر می­شوند.

در تبیین یافته­های مربوط به اثرات بحران اقتصادی در ورزش می­توان به شواهدات علمی و مستندات محیطی پیشین رجوع کرد. عمده تحقیقات نشان داده­اند که شرایط بحران اقتصادی و بازار با عواملی نظیر کمبود منابع مالی، نوسانات نیروی کار، کاهش تسهیلات فیزیکی، ضعف زیرساخت اقتصادی و خدمات تخصصی بر فضای کسب‌وکار در ورزش تأثیرگذار است (محمدکاظمی و همکاران، 2015؛ عسکریان و همکاران، 2016). مطالعات دیگری نیز مهم‌ترین مشکلات اقتصادی ایران را مالکیت گسترده دولتی، ساختار انحصاری بازار، درون­گرایی وعدم‍تعادل با بازارهای خارجی گزارش کرده­اند (سعیدواوی و همکاران، 2014). تحقیقات دیگر نیز از فقدان تبلیغات و بازاریابی مناسب برای یافتن بازارهای مناسب جهت عرضه‌ محصولات، عدم‌کیفیت مناسب در بسته­بندی­ها، تحریم اقتصادی و قیمت گران کالاهای تولیدی در ایران نسبت به بازارهای جهانی و نابرابری ارزی را محرک و تشدیدکننده رکود و بحران اقتصادی کشور دانسته­اند (یزدانی و اسماعیلی، 2017). صادقی (2011) مهم‌ترین پیامدهای بحران مالی را در حوزه­های اقتصادی و اجتماعی ازجمله کاهش تولید ناخالص داخلی، افزایش نرخ بیکاری، افزایش بدهی و کسری بودجه و ناآرامی­های اجتماعی گزارش کرده­اند.

چارچوب مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش متناسب به کلیات و ماهیت سیستم ورزش کشور و نوع­شناسی اثرات شناسایی‌شده تدوین گردید. ازآنجاکه مدیریت بحران درواقع تنها محدود به رفع چالش و بحران نیست، بلکه اجرای نوعی توسعه متناسب با شرایط بحران است، بنابراین هفت منظر یکپارچه‌سازی راهبردی مدیریت بحران، ظرفیت‌سازی اجتماعی، ظرفیت‌سازی دانشی، ظرفیت‌سازی منابع، کارآمدسازی اقتصادی، راهبری صنعت ورزش و پیامدها و کارکردها تدوین گردید. درواقع ابتدا باید اقدامات و تصمیمات پراکنده بازنگری و نظام­مند شود سپس از طریق ظرفیت­سازی درون و برون سیستم ورزش در منظرهای اجتماعی، علمی و منابع قابلیت­های اقتصادی در سیستم ورزش ارتقا یابد. سپس از طریق حمایت­ها و نظارت­های ویژه بتوان بستر تغییر رویکرد در صنعت ورزش را فراهم ساخت. درنهایت، پیامدها و کارکردهای مدیریت بحران باید مشخص و نمایان شوند و به بخش­ها و بازیگران سیستم ورزش بازخورد داده شود تا اقدامات مدیریت بحران برای ادامه توجیه­پذیر باشند. یکپارچه‌سازی راهبردی مدیریت بحران اقتصادی ورزش ­باید بخش­های تصمیم‌گیری و سازماندهی، کارآمدی حقوقی و نظارتی و مدیریت ریسک فرابخشی را در بربگیرد. ظرفیت‌سازی اجتماعی شامل نیز باید بتواند منجر به جلب حمایت محیطی، جریان‌سازی رسانه‌ای، فرهنگ‌سازی محیطی و رفع چالش‌های ذینفعان شود. در ظرفیت‌سازی دانشی ضرورت دارد تا از تجربیات بین‌المللی استفاده شود و به کسب‌وکارها و سازمان­های ورزشی خدمات و مشاوره فنی، مدیریتی و مالی ارائه گردد. علاوه براین به دلیل نیاز به دانش و فناوری بومی به‌ویژه در شرایط تحریم لازم است تا توسعه علمی و رشد نوآوری در سیستم ورزش تقویت شود. ظرفیت‌سازی منابع نیز مربوط به دو بخش منابع فیزیکی و سازه­های ورزشی و همچنین فناوری­های و سیستم‌های هوشمند مرتبط با ورزش است. برای کارآمدسازی اقتصادی لازم است تا در کنار حمایت­های مالی دولتی اقدامات جدی هم برای بهبود مدیریت مالی سازمان­های ورزش و تعدیل فشارهای اقتصادی موجود در ورزش اندیشیده شده و اجرایی گردند. صنعت ورزش نیز نیازمند راهبری و حکمرانی خوب است؛ به‌نحوی‌که بتوان به توانمندسازی کسب‌وکارها، شبکه‌سازی بازاریابی، مدیریت بازار ورزش، مدیریت زنجیره تأمین، تقویت شراکت و همکاری و تشویق سازمان­ها به تغییر و ثبات دست‌یافت. درنهایت پیامدها و کارکردهای ملموس و تأثیرگذار باید حاصل شوند که حفظ چرخه اقتصادی ورزش، پایدارسازی منابع و فرایندها، ارتقای تاب‌آوری سازمان‌ها، حفظ مشارکت در ورزش مهم‌ترین و بزرگ‌ترین آن‌ها هستند.

تحقیقات و مطالعات قبلی نیز عمدتاً تأییدکننده منظرها و ابعاد شناسایی‌شده هستند. برخی پژوهش ظرفیت­سازی علمی و دانشی بهره­گیری از ظرفیت­های دانشگاه­ها و تغییر رویکرد به اقتصاد دانش‌محور را برای رفع چالش­های موجود در ورزش و افزایش شتاب توسعه ضروری می­دانند. (دستوم و همکاران، 2013؛ خسروی‌زاده و همکاران، 2015؛ میرفاطمی، 2019؛ ترا و همکاران، 2013؛ هیچما و احمد،  و زاهاریا و کابوراکیس، 2017). ترا و همکاران (2013) همکاری دولت، دانشگاه و صنعت در حوزه ورزش برزیل را برای توسعه ضروری می­داند. محققانی مانند ضیاء و همکاران (2015)، جلایی و همکاران (2018)، چادویک و همکاران(2022) وساتو و همکاران(2021) نقش منابع انسانی در اقتصاد ورزش را قابل‌توجه گزارش کرده­اند. تحقیقات دیگر نیز چهارچوب قانون و مقررات جامعه، سیاست‌های مالی، حقوقی و حمایتی و محدودیت‌های محیطی را برای ارتقای حکمرانی و راهبری صنعت ورزش تعیین‌کننده گزارش کرده­اند (عسکریان و همکاران، 2016؛ رضایی، 2018 و سایر). تحقیقاتی نیز بازاریابی(کرابتری[28] و همکاران،2022)، حمایت دولت(جان [29]و همکاران،2022)، شبکه‌سازی و کارآفرینی(لارا [30]و همکاران،2022)، فناوری و فناوری اطلاعات(لوی وانگ[31]،2022)، سرمایه(آبیدوونا[32]،2022) و قانونمندی(ژانگ[33]،2022) را مهم‌ترین عوامل موفقیت در صنعت ورزش برشمردند (نوبخت و همکاران، 2014). برخی از محققان گزارش کردند که بهترین راهبرد کلی برای ایران، تقویت مقررات، رویه و حاکمیت شرکتی و بعدازآن جلوگیری از نوسانات چرخه تجاری است (تاجمیر ریاحی و همکاران، 2016). سرکار و همکاران (2018) و سسارونی و همکاران (2020) نشان دادند که در رکود اقتصادی، راهبرد یکپارچه­سازی، انعطاف‌پذیری و تغییر می­تواند بسیار رهگشا باشند. سیفی و همکاران (2017) و ورمزیاری وایمانی (2017) سازگاری و تاب‌آوری سازمان را نیازمند بلوغ راهبردی و شرایط محیطی می­داند. برخی مطالعات نیز استفاده از فضای مجازی و شبکه­های اجتماعی را یک‌راه حل راهبردی برای کسب‌وکارها در دوران بحران می­دانند (دویل[34] و همکاران،2022؛گارزا[35] و همکاران،2022؛ چادویک[36] و همکاران،2022؛ هان و لی[37]،2022). یوکاکتورک و همکاران (2011) و ژو و همکاران (2017) برای پاسخ به بحران دسترسی به اطلاعات، نوآوری و فناوری را جزو بهترین روش­ها در شرایط بحران و رکود اقتصادی معرفی کرده­اند. کنلی و توهی (2014) اتحاد راهبردی را برای کسب‌وکارهای ورزشی جهت تحقق راهبرد­ها مناسب می­داند. این مطالعات تأییدکننده منظرها و ابعاد شناسایی‌شده برای مدیریت اثرات بحران اقتصادی در ورزش کشور هستند.

در بحث کاربست نتایج این پژوهش نیز می­توان به‌ضرورت استفاده از رویکرد مدل‌سازی کیفی اکتشافی و نظام مند در حوزه موضوع پژوهش و جامعه آماری موردمطالعه پرداخت. اقتصاد و صنعت ورزش کشور از بازیگران زیادی تشکیل‌شده است که در حال دادوستد با یکدیگر هستند. این سیستم تحت تأثیر بحران اقتصادی کشور با رکود بی‌سابقه‌ای مواجه است. مدیریت اثر بحران اقتصادی محیطی در چنین سیستمی بسیار پیچیده و غیرقابل درک خواهد بود. چارچوب­ها و مدل­ها ارائه‌شده توسط محققان به کارگزاران به مدیران کمک می­کنند که با ساده­سازی کلیات سیستم صنعت ورزش به درک بهتری از تمامیت آن دست یابند. مدل­های اکتشافی مسائل را بهتر طبقه­بندی می‌کنند و شانس یافتن پاسخ­های صحیح را بالا می­برند تا تصمیم­گیری به یافته­های جزئی و پراکنده بر مبنای چارچوب­های فکری برخاسته ازنظر خبرگان و مبانی علمی قرار بگیرد. همچنین کشف، تبیین و تفسیر داده­های بحران اقتصادی در چارچوب مدل­سازی بهتر می­تواند روابط پدیده­های محیط اقتصادی را توضیح دهد و درک مکانیسم­های مالی و تجاری را آسان­تر ­کند. اهمیت مدل ارائه‌شده در این پژوهش و جایگاه آن در دانش موجود به دلیل فقدان مدل­های قابل‌اتکا و دارای مصادق عینی در نظام اقتصادی ورزش کشور می­تواند در صورت وجود تمایلات محیطی در سطح قابل‌توجهی قرار بگیرد. بر اساس مدل ارائه‌شده سازمان­های متولی اقتصاد و صنعت ورزش باوجود توانمندى­های ساختاری و اجرایی به‌تنهایی نمی­تواند اثرات بحران اقتصادی بر ورزش را مدیریت کنند (شواهد فعلی از وضعیت ورزش کشور گویای این مسئله است)، زیرا سیستم اقتصاد و صنعت ورزش یک زمینه پویا با محیط پیچیده و ساختار چندبخشی است و خروجى مطلوب این سیستم نیازمند یک چارچوب راهبردی یکپارچه می­باشد. استفاده از مدل­های اکتشافی و جامع­نگر در ارزیابی، برنامه­ریزی و تصمیم­گیری می­تواند به کاهش ناکارایی برنامه­هاى فعلی و جزیره­اى عمل کردن در حوزه توسعه اقتصادی ورزش کشور منجر شود.

درنهایت بر اساس کلیات یافته­های می­توان گفت که مدیریت بحران اقتصادی در ورزش، فرایندی سیستماتیک و چندسطحی است که در هر سطح و مرحله دارای ویژگی­های مختص به خود می­باشد و از عوامل همبسته خود اثر می­پذیرد. ازاین‌رو، ضرورت دارد تا ارتباط بین عوامل در درون هر سطح و با سایر سطوح را در نظر گرفته شوند. به‌طور مشخص باید گفت که مدیریت اثرات بحران اقتصادی بر ورزش کشور، نیازمند یک سیستم راهبردی است تا بتواند از طریق ظرفیت‌سازی اکوسیستمی به تعدیل اثرات بحران اقتصادی بپردازد. در این راستا تشکیل کمیته‌های توانمند عملیاتی، ارائه برنامه‌ریزی راهبری توسط سازمان‌های متولی ورزش در کشور، جلب حمایت های مالی و قانونی از نهادهای قانون‌گذار به‌ویژه مجلس شورای اسلامی، تشکیل جلسات تخصصی با دولت و در عین حال سرمایه‌گذاری در توسعه فناوری‌های اطلاعاتی در صنعت ورزش، توسعه مزایای رقابتی در صنعت ورزش، بهره‌گیری از ظرفیت‌های گردشگری در توسعه صنعت ورزش از راهبردهای گذر از دوران بحران در صنعت ورزش کشور است.