نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
2 استادیار و عضو هیئتعلمی گروه تاریخ و جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه محقق اردبیلی
3 دانشجوی دکترای جامعهشناسی فرهنگی دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
چکیده
ورزش، از سبکهای زندگی اجتماعی مدرن است که با افزایش حامیان آن، برشدت و میزان خشونت و پرخاشگری ورزشی نیز اتفزوده شده است.بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، مطالعه علل خشونت و پرخاشگری در ورزش ایزان میباشذ. روش انجام این تحقیق از نوع فراتحلیل است. فراتحلیل با مرور سیستماتیک بر پژوهشهای قبلی، درصدد برآورد میزان اندازه اثر متغیر مستقل بر وابسته است. جامعه آماری تحقیق 56 سند پژوهشی بود که 33 سند آن با رعایت ملاک ورود و خروج انتخاب شدند. یافتههای پژوهش نشان داد خشونت و پرخاشگری در ورزش به عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی، روانی، اقتصادی، جمعیتی و زمینهای بستگی دارد. عوامل اجتماعی شامل پیوند افتراقی، نارضایتی اجتماعی، ضعف کنترل رسمی، ضعف کنترل غیررسمی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، تعلق اجتماعی، هویت شغلی، سابقه خشونتورزشی، آنومی اجتماعی و هویت قومی؛ عوامل فرهنگی دربرگیرنده تعلق خردهفرهنگی، سرمایه فرهنگی، تعلق مذهبی، تصورات قالبی و آنومی فرهنگی؛ عوامل روانی شامل نارضایتی از عملکرد داوران، رسانههای ورزشی، احساس بیگانگی، شخصیت ضداجتماعی، نارضایتی از فضای اجتماعی باشگاه؛ عوامل اقتصادی مشتمل بر بیکاری، آنومی اقتصادی، محرومیت نسبی، ناکامی شغلی و عوامل جمعیتی و زمینهای هم شامل سن، درآمدو پایگاه اقتصادی- اجتماعی است. در مجموع میتوان گفت فشارهای ساختاری، آنومی اجتماعی و اقتصادی، محرومیت نسبی، ضعف سرمایه اجتماعی، افزایش خردهفرهنگها، رفتار جانبدارنه گروههای مرجع، طرد اجتماعی کاهش باورهای پیونددهنده، بیکاری، کاهش فضای کسبوکار و فقدان مشارکت ساختاری بستر رفتار خشونتآمیز در ورزش را فراهم میکند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Roots of Violence- Aggression in the World of Sports (Meta-Analysis of Researches from 2004 to 2021)
نویسندگان [English]
- Akbar Zolfaghari 1
- Taha Ashayeri 2
- Tahereh Jahanparvar 3
1 Assistant Professor, Department of Political Science, Faculty of Law and Social Sciences, Payam Noor University, Tehran, Iran
2 Faculty Member, Department of History and Sociology, Faculty of Social Sciences, University of Mohaghegh Ardabili
3 PhD student of cultural sociology of faculty of social sciences Media & Communication Islamic Azad university , central Tehran branch
چکیده [English]
Sport is one of the modern social lifestyles, which has received attention. With the increase of sports supporters in Iran, the intensity and amount of sports violence and aggression has also expanded. Therefore, the research is to study the causes of violence and aggression in sports using Meta-Analysis approach.
The method of research is meta-analysis. Meta-analysis, by systematically reviewing previous researches, tries to estimate the effect size of the independent variable on the dependent variable. The statistical population was 56 research documents, of which 33 documents were selected by observing the entry and exit criteria.
The findings showed that violence and aggression in sports depend on many social, cultural, psychological, economic, demographic and contextual factors, which include differential bonding, social dissatisfaction, weak formal control, weak informal control, social trust, social cohesion, social belonging, occupational identity, history of sports violence, social anomie, ethnic identity, cultural factors including subcultural belonging, cultural capital, religious affiliation, stereotypes, cultural anomie, psychological factors including dissatisfaction with referees' performance, sports media, feeling of alienation, antisocial personality, dissatisfaction with the club's social atmosphere, economic factors including unemployment, economic anomie, relative deprivation, job failure, and demographic and contextual factors including age, income, socio-economic base.
Violent behavior in sports is facilitated by structural pressures, social and economic anomie, relative deprivation, weak social capital, increased subcultures, biased behavior of reference groups, social exclusion, reduced binding beliefs, unemployment, reduced business climate, and lack of structural participation
کلیدواژهها [English]
- Violence
- Sport Aggression
- Social Capital
- Sports Space
- Team Identity
- Ethnic Identity
فراتحلیل علل خشونت و پرخاشگری ورزشی (پژوهشهای بازه زمانی 1383 الی 1400)
اکبر ذوالفقاری[1]
طاها عشایری[2]
طاهره جهانپرور[3]
تاریخ دریافت مقاله: 9/9/1401
تاریخ پذیرش مقاله:4/4/1402
مقدمه
ورزش پدیدهای اجتماعی است که با نظام فرهنگی ارتباط عمیقی دارد(علیزاده و انتشاری، ۱۳۹۹: 46) و دارای آثار و عواقبی است. توسعه اقتصادی، زندگی اسلامی، تحرکات اجتماعی، نشاط اجتماعی و کاهش مشکلات روحی و روانی از آثار مثبت و ظهور خردهفرهنگهای مخرب از جمله: پرخاشگری، خشونت و رفتارهای وندالیسمی از عواقب این پدیده اجتماعی است(سعادتی و دیگران، ۱۳۹۶). ورزش از حوزههای عمومی، عرصهای برای مناسبات و مبادلات بینالمللی فرهنگی- اجتماعی(احمدیپور، ۱۳۹۴) و رفتاری جمعی بر توسعه سبک زندگی سالم است(قربانی و دیگران، ۱۳۹۹: 28). خشونتورزشی از جمله این رفتارهای جمعی است که برای نخستین بار در سال 1960 در انگلستان بروز پیدا کرد و اوباشگری در ورزش به مثابه «بیماری اجتماعی» نام گرفت(آقازاده و دیگران، ۱۴۰۰:93). خشونت اجتماعی ابزاری فرهنگی است جلالی، ۱۳۹۰: 2) که نسبت به سایر خشونتها برای نظام اجتماعی خطر کمتری دارد، اما در هرصورت نوعی انحراف اجتماعی(سعادتی، ۱۴۰۰: 25) و متاثر از عوامل متعدد اجتماعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و روانشناختی است(رحمتی، ۱۳۹۰: 74؛ سلیمی و داوری، ۱۳۹۴: 403). فضای ورزشگاه، داوری غیرمنصفانه و جانبدارانه، رفتار نامناسب بازیکنان، تحریک تماشاگران، رفتارهای اثرگذار لیدرها، رفتار نیروی انتظامی، رفتار عناصر مدیریتی باشگاه، باخت تیم محبوب، مشکلات اجرایی و نارسایی امکانات رفاهی در بروز این رفتارها موثر است(دستگردی و دیگران، ۱۳۹۹: 203). گلیزر[4]، استراوس[5]، اریک فروم[6] و نوربرت الیاس[7](سعادتی و دیگران، ۱۳۹۲: 138) معتقدند پرخاشگری ورزشی عمل اجتماعی ناشی از کژکارکردی ساختار اجتماعی و نشان از انباشت ناکامی، نفرت اجتماعی، تضاد و تعارض اجتماعی در ذهن کنشگران است(خادمی، ۱۳۸۷و سعادتی و دیگران، ۱۳۹۶). این ناهنجاریها در قالب پرتاب اشیا به داخل زمین، توهین به بازیکنان، تماشاگران، رقبا و تیم خودی، فحاشی به داور، تخریب اموال عمومی و خصوصی، شعارهای پوپولیستی، قومگرایانه و ناسیونالیستی و تفرقه افکنانه نمود می یابد(قاسمی و دیگران، : 11و نیازی، : 11). در هر صورت، ورزش از عرصههای مهم فعالیت و سبک زندگی ملتهاست که در سطوح بینالمللی بهمثابه نماد فرهنگی- ملی شناخته شده و مورد توجه قرار گرفته است. حامیان تیمهای ورزشی هنگام مسابقات ورزشی خواه ناخواه به تقابل اجتماعی- فرهنگی گرایش پیدا میکنند، شعارهای هنجارشکنانه می دهند و رفتارهای وندالیستی و نژادپرستانه دارند. نوشتن شعار و توهینهای ورزشی، شکستن صندلی ورزشگاهها، حمله به داوران، کتک زدن بازیکنان، تهدید طرفداران و تماشاگران میهمان و غیر میهمان از جمله اشکال خشونت ورزشی به حساب میاید. این خشونتها و پرخاشگریها تنها دلایل روانی- شخصیتی ندارد و به عوامل متفاوتی وابستهاند، زیرا ورزش هم یک پدیده اجتماعی و هم یک میراث فرهنگی است. از این رو، خانوادههای ایرانی بهشدت به ورزش علاقهمندند؛ به گونهای که ضمن پیگیری رویدادهای ورزشی، در کنار فعالیت های مدرسه و دانشگاه، فرزندان خود را در باشگاهها و رشتههای ورزشی ثبتنام میکنند. اما با ظهور و بروز خشونتها و پرخاشگری در حوزه ورزش نگرانی آنان از حضور فرزندانشان در فضاهای ورزشی افزایش یافته است. به همین سبب، محققان در صدد شناسایی چرایی و علل ظهور و بروز این خشونتها برآمدهاند. مطالعات خشونتورزشی در ایران سابقه طولانی دارد. در همین راستا در سالهای اخیر در این مورد مطالعاتی صورت گرفته است؛ اما پراکندگی و گستردگی مطالعات در این حوزه و رواج رویکردهای مختلف در این زمینه منجر به نتایج نسبتاً متفاوتی شده است که لزوم اجرای یک مطالعه فراتحلیل برای رسیدن به تصویری جامعتر از موضوع را ایجاب کرده است. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، ترکیب و مقایسه نتایج و یافتههای آماری پژوهشهای انجام شده در مورد علل خشونت و پرخاشگری ورزشی جهت رسیدن به نتیجهای منسجم از میان نتایج پراکنده مطالعات با بهکارگیری روش فراتحلیل است. بنابراین، اهداف پژوهش حاضر عبارتاند از:
- برآورد اندازه اثر کلی عوامل موثر بر خشونت و پرخاشگری ورزشی به روش فراتحلیل؛
- بررسی همگونی یا ناهمگونی مطالعات علل خشونت و پرخاشگری ورزشی با رویکرد فراتحلیل؛
- برآورد اندازه اثر متغیرهای تعدیلگر بر خشونت و پرخاشگری ورزشی به روش فراتحلیل.
مبانی و رویکردهای نظری
خشونت
سازمان ملل متحد(World Health Organization, 2002)، خشونت را استفاده عمدی از زور یا قدرت فیزیکی، تهدید شده یا واقعی، علیه خود، شخص دیگر یا یک گروه یا جامعه که منجر به جراحت، مرگ، آسیب روانی، توسعه نادرست یا محرومیت می شود تعریف کرده است. موزر و همکارانش(C. Moser, 2003; C. O. Moser & Clark, 2001; C. O. Moser & McIlwaine, 2004)، خشونت را به گونههای اجتماعی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی تقسیمبندی و آن را تلاش برای کسب پیروزی و حفظ قدرت اجتماعی تعریف کردهاند که شامل درگیری چریکی، درگیری شبهنظامی، ترورهای اجتماعی و درگیریهای مسلحانه احزاب است.
خشونت ورزشی
خشونت ورزشی، کنشی ورزشی است که در میادین ورزشی فرد یا افرادی از روی اراده و آگاهی بهمنظور آسیبرسانی فیزیکی یا روحی- روانی به دیگران انجام میدهد(زارع و زندیلک، ۱۳۹۱، به نقل از صدیقسروستانی، 1387: 113). فرهنگ آکسفورد، آن را به معنای تجاوز، زیان، آسیب، شدت، خشونت، تهدید، غضب، بیحرمتی و اعمال زور به کار برده است و آن را عبارت از رفتاری میداند که از سوی فردی بهقصد تهدید یا آزار بدنی دیگران بروز میکند(عباسزاده و دیگران، ۱۳۹۳: 64). خشونت ورزشی در زمره خشونتهای اجتماعی به شمار میرود که به سه دسته خشونت ورزشکاران، تماشاگران، داوران و مجریان مسابقات تقسیم میشود. لویس(پاکنژاد و درانی، ۱۳۸۸: 138) خشونت تماشاگران را در پنج دسته عمده حملات کلامی، اختلال در جریان بازی، پرتاب اشیا، دعوا کردن و وندالیسم دستهبندی کرده است.
خشونت ورزشی در ایران
در ایران، خشونت و پرخاشگری در ورزش از فوتبال آغاز شد. در دهه 1340، نخستین موجهای خشونت و پرخاشگری در ورزش فوتبال ایران از داخل زمینهای ورزشی شکل گرفت و به سکوهای تماشاگران کشیده شد(صدر، ۱۴۰۰). سال 1358، سال پرحادثهای برای فوتبال ایران بود. در بازی استقلال و پرسپولیس، در اواخر بازی و درحالیکه نتیجه بازی یک بر صفر به سود استقلال بود، طرفداران تیم پرسپولیس به داخل زمینبازی هجوم آوردند و بازی نیمهتمام قطع شد(رحمتی، ۱۳۹۰: 47). در اسفندماه 1361، پس از دیدار تیم هما و پرسپولیس در جام حذفی، درگیری تماشاگران به خارج از ورزشگاه و خیابانهای اطراف کشیده شد. از این پس، عرصه رقابتهای ورزشی فوتبال در ایران شاهد افزایش شعارهای توهینآمیز طرفداران دو تیم علیه یکدیگر، بازیکنان، و داوران بود(صدر، ۱۴۰۰). اولین حادثه پرخاشگری فوتبال که به اغتشاش اجتماعی انجامید، به بازی دو تیم پرسپولیس و پاس مربوط میشود که قرار بود در تاریخ 17 مهر 1363 انجام شود. ازدحام بیشازحد تماشاگران در ورزشگاه شیرودی باعث لغو بازی از سوی مسئولان ذیربط شد. در پی این تصمیم، تماشاگران به داخل زمین هجوم آوردند، شعارهای ناهنجار سر داده، تیرکها را از جا کنده و تور و تشکها را به آتش کشیدند(صدر، ۱۴۰۰). از اوایل دهه 1370 و همزمان با آغاز مسابقههای قهرمانی باشگاههای کشور موسوم به «جام آزادگان»، در برخی مسابقهها تماشاگران و طرفداران گروهها دست به حرکات و رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشجویانه ازجمله پرتاب سنگ به داخل زمین، درگیری بازیکنان و هجوم تماشاگران به داخل زمینبازی زدند.
نظریههای یژوهش
بر اساس «نظریه ساختارگرایی-کارکردگرایی»(دورکیم، مرتن، پارسونز و گیدنز) بحران ساختار اجتماعی و کژکارکردی اجزای سیستم در هنگام گذار از جامعه سنتی به مدرن ریشه آنومی است. به تعبیری، تغییرات سریع؛ ناگهانی و شتابان موجب آنومی است.
الف) دورکیم[8]: دورکیم درباره آنومی و چرایی ظهور آن در بحث نوسازی به تحولات اجتماعی(گذار از جامعه مکانیکی به ارگانیکی) و تقسیمکار اجتماعی(تخصصیشدن واحد و تقسیمکار اجباری و ناهنجارانه) اشاره کرده است.
- مدرنیزاسیون[9]: دورکیم از بیهنجاری بهعنوان «آنومی» یاد و آن را در قلب جوامع مدرن جستجو میکند. وی اعتقاد دارد آنومی در بحران اقتصادی رخ میدهد، زیرا هنجارهایی که قبلاً جاهطلبیها را کنترل میکردند و فرد را از جایگاه خود راضی نگه میداشتند، فرومیریزند و دیگر جاهطلبیها و آرزوها را محدود نمیکنند. با ایجاد چنین وضعی، فرد شروع به آرزوی ثروت بیشتر و بیشتر میکند و هرچقدر هم که به دست میآورد، راضی نمیشود و تنها راهحل آن، رفتار آنومیک است.
- تقسیمکار[10]: دورکیم اولین جامعهشناسی است که آنومی را وارد عرصه جامعهشناسی کرد(Deflem, 1989: 627). وی(Durkheim, 2019: 277-280)، بر رابطه بین فرد و جامعه متمرکز کرده و به این سؤالات پاسخ داده است: چگونه فرد درحالیکه در جوامع صنعتی خودمختارتر میشود، بیشازپیش به جامعه وابسته میشود؟ و چگونه فرد در جوامع صنعتی درعینحال که بیشتر با جامعه پیوند میخورد، میتواند فردگرای افراطی و گسیخته از نظام جمعی باشد(Allik & Realo, 2004: 29, quotes Dourkheim, 1989, 1993). دورکیم(Durkheim, 2019: xxx). او تأکید میکند این تناقض زمانی حل میشود که به تقسیمکار نه بهعنوان سیستم اقتصادی که بهعنوان سازگاری برای نوع جدیدی از همبستگی اجتماعی نگاه شود. به گفته وی(Durkheim, 2019: 2)، تقسیمکار مختص دنیای اقتصاد نیست که ناظر بر حوزههای اجتماعی، اداری و قضایی است و روزبهروز هم تخصصیتر میشود.
ب) رابرت کی مرتن[11]: مرتن، مفهوم آنومی دورکیم را توسعه بخشید و آن را حاصل تضاد بین ساختار فرهنگی و کانالهای توسعه اجتماعی در جامعه میداند.
- نظریه اجتماعی[12] و ساختار اجتماعی[13]: این جامعهشناس آمریکایی پس از دورکیم، مفهوم آنومی را بازنگری و نظاممند کرد؛ با این تفاوت که، دغدغه اصلی دورکیم در آنومی، همبستگی و انسجام جامعه در دوران گذار از دوران سنتی به مدرن بود، اما قصد اصلی مرتن از آنومی، تبیین علل و میزان بالای جنایت در آمریکا(Etemadifar, 2016: 15). مرتن(Merton, 1938). اصطلاح آنومی را برای تبیین نظریههای آنومی و فشار رفتار انحرافی به کار برد. وی، آنومی را با انحراف مرتبط دانست و استدلال کرد ناپیوستگی فرهنگ و ساختار، پیامد ناکارآمدی دارد که انحراف اجتماعی است(Ahsan, 2018: 5).
- نظریه آنومی[14]: از منظر مرتن، آنومی به معنای تضعیف روحیه یا غیرنهادینهسازی ابزار برای درک بهتر رابطه ساختار اجتماعی، فرهنگ و رفتار انحرافی(Bernburg, 2002: 729)، است که پیامد تفکیک اهداف فرهنگی و هنجارهای نهادی میباشد(Etemadifar, 2016: 16). وی، با تأکید بر عدمتعادل بین ابزارهای تجویزشده اجتماعی و اهداف فرهنگی(Bernburg, 2002: 729)، اعتقاد دارد عدم تعادل فرهنگی و ساختاری موجب گسترش تفاوتهای اجتماعی در سطوح مختلف انحراف میشود(Baumer, 2007: 625). بهزعم مرتن، عدمتعادل در تأکید بیش از حد اهداف فرهنگی موجب ایجاد آنومی در حوزه فرهنگی میگردد(Baumer & Gustafson, 2007: 69).
- نظریه فشار[15]: نظریه آنومی مرتن با مرور زمان به سمتوسوی «نظریه فشار» تغییر مفهوم داد و تلاش کرد توضیح دهد چرا میزان جرائم (اجتماعی) در میان گروههای خاصی از جامعه مانند طبقات پایین بیشتر است(Deflem, 1989: 721). مرتن(Agnew & Brezina, 2010: 97)، اولین نسخه مدرن «نظریه فشار» را در سال 1938 ارائه و تأکید کرد سویهها یا عوامل استرسزا احتمال وقوع رفتارهای اجتماعی غیرقانونی یا علیه نظم اجتماعی را افزایش میدهند. به گفته وی، زمانی که افراد برای تامین مشروع اهداف اجتماعی با مانع مواجه شوند، از ابزارهای نامشروع بهره میگیرند(Stults & Baumer, 2008: 226). بناربراین، رفتار انحرافی زمانی شروع میشود که فرد چارهای جز استفاده از ابزارهای نامشروع ندارد(Marwah & Deflem, 2006: 58-59). به اعتقاد مرتن(Bois, 1959: 8-9)، مردم در پاسخ به ناسازگاریها جامعه، به پنج شیوه همنوایی، خلاقیت، مناسکگرایی، واپسگرایی و شورش عمل میکنند:
- همنوایی: پذیرش هر دو، هم اهداف فرهنگی و هم ابزارهای نهادینهشده؛
- خلاقیت و نوآوری: پذیرش اهداف فرهنگی بدون پذیرش ابزار دستیابی به اهداف؛
- مناسکگرایی: پذیرش ابزارهای نهادینهشده بدون پذیرش اهداف فرهنگی؛
- واپسگرایی یا عقبنشینی: عدم پذیرش اهداف فرهنگی و ابزارهای نهادینهشده؛
- شورش: ایجاد اهداف فرهنگی و ابزارهای نهادینهشده جدید.
ج) آنتونی گیدنز[16]: گیدنز، ریشه آنومی را در تغییرات ناشی از جهان سنتی به جهان مدرنی میداند که در آن سنتها، عرف، الگوهای خویشاوندی از بین رفته و دولت سلطه قوی و تمامعیاری بر جامعه پیدا کرده است. به گفته وی، بخشی از آنومی مربوط به از جاکندگی جامعه، انتزاعی و تخصصیشدن نهادهای اجتماعی است. «نظریه اجتماعی مدرن» گیدنز، ریشه ها و پیامدهای آنومی را تحلیل کرده است.
- نظریه اجتماعی مدرن[17]: بر اساس مطالعات گیدنز، تقسیم آنومیک کار(سادهتر، آنومی یا فقدان مقررات اخلاقی) و تقسیم اجباری کار(سادهتر، بیعدالتی)، از مهمترین بحرانهای جوامع اجتماعی مدرن است(Royce, 2015: 140-143). گیدنز(McCloskey, 1976: 1486, quotes Giddens, 1971b)، با بیان اینکه آنومی، فعالیتی اجتماعی مربوط به همه ساختار هاست و محدود به ساختار اجتماعی نمیشود(Giddens, 1966: 292)، تأکید میکند مفهوم امروزی آنومی، فعالیتهای اجتماعی را بیشتر در بر میگیرد.
د) تالکوت پارسونز[18]: پارسونز، جامعهشناس کلاننگری است که در تحلیل آنومی بهکل نظام (یک مجموعه کل) توجه میکند و جامعه را ترکیب یافته از سازههای به هم پیوندخوردهای میداند که با اختلال در یک بعد، اجزای دیگر آن نیز تعادل، کارایی و نظم ذاتی و خودترمیمی خود را از دست میدهند. وی در نظریه کنش اجتماعی، چگونگی ایجاد بحران یا آنومی را تبیین و تشریح کرده است.
- نظریه کنش[19] یا تکامل اجتماعی[20]: دیدگاههای پارسونز در مورد جامعهشناسی، نظم اجتماعی، آنومی و هرجومرج را میتوان در قالب «نظریه کنش اجتماعی»، «نظریه نظم»، «نظریه جامعه» بهعنوان فرآیند تولید و نظریه تکامل اجتماعی تبیین و تشریح کرد. از دیدگاه وی، آنـومی همان بیهنجاری، بیقانونی یا درهمریختگی هنجاری و متفاوت از تعریف دورکیم است(Orru, 1986; Smith & Bohm, 2008; TenHouten, 2016). پارسونز(Parsons, 1968)، آنومی را بیهنجاری در حوزه اجتماعی تعریف و با اشاره به اندیشههای دورکیم، تأکید کرده است بـرای رسیدن به نظم اجتماعی، تحقق وفاق اجتماعی ضروری است(آرون، ۱۳۹۶: 72 به نقل از پارسونز، 1986).
پیشینه تجربی تحقیق جهت اجرای فراتحلیل
جدول 1: پیشینه پژوهش
رد |
نویسنده |
شیوه نمونهگیری |
گروه موردبررسی |
حجم نمونه |
استان |
|
(آقازاده و دیگران، ۱۴۰۰) |
تصادفی ساده |
هواداران تیمهای سپیدرود رشت و نساجی مازندران |
۳۸۰ |
مازندران |
|
(سعادتی، ۱۴۰۰) |
هدفمند |
هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی |
400 |
آذربایجان غربی |
|
(مفاخر و دیگران، ۱۴۰۰) |
هدفمند |
تماشاگران مسابقات قهرمانی کشتی |
225 |
مناطق فارس |
|
(جعفروندنو و دیگران، ۱۴۰۰) |
تصادفی |
ورزشکاران دانشگاه آزاد اسلامی |
300 |
فارس |
|
(زندیخواری و حسینی، ۱۳۹۹) |
تصادفی ساده |
تماشاگران تیمهای سپاهان و ذوبآهن |
797 |
اصفهان |
|
(اتقیا و دیگران، ۱۴۰۰) |
تصادفی ساده |
هواداران باشگاههای فوتبال استقلال و پرسپولیس تهران |
387 |
تهران
|
|
(دعاگویان و دیگران، ۱۳۹۹) |
تصادفی ساده |
تماشاگران چهار ورزشگاه آزادی، پاس قوامین، شهدای شهر قدس، تختی |
۴۴۱ |
تهران |
|
(علیزاده و انتشاری، ۱۳۹۹) |
هدفمند |
تماشاگران و بازیکنان فوتبال لیگ برتر |
۸۰ |
گیلان |
|
(طالبپور، ۱۴۰۰) |
تصادفی ساده |
تماشاگران فوتبال در تهران |
400 |
تهران |
|
(قربانی و دیگران، ۱۳۹۹) |
هدفمند |
مسئولان برگزاری و داوران فدراسیون والیبال و رئیس تیمهای لیگ برتر و دسته یک مردان باشگاههای ایران |
۱۴۹ |
تهران |
|
(سالمی خوزانی و دیگران، ۱۳۹۹) |
طبقهای تصادفی |
اعضای تیم تکواندوکار |
300 |
تهران |
|
(فریدفتحی و دیگران، ۱۳۹۸) |
طبقهای تصادفی |
هواداران فوتبال و لیدرهای ورزشگاه |
523 |
تهران |
|
(موسوی و عبدالهی، ۱۳۹۷) |
تصادفی ساده |
کلیه ورزشکاران شهر بوشهر |
100 |
بوشهر |
|
(پرویزی عمران و صالح نیا، ۱۳۹۷) |
تصادفی |
معلمان ورزش |
169 |
مازندران |
|
(آقایی و ملانوروزی، ۱۳۹۸) |
تصادفی |
تماشاگران تیمهای استقلال و پرسپولیس تهران |
384 |
تهران |
|
(سعادتی و دیگران، ۱۳۹۶) |
تصادفی ساده |
تماشاگران فوتبال حاضر دریکی از ورزشگاههای کشور |
۴۰۰ هدفمند |
آذربایجان غربی |
|
(شهابی و دیگران، ۱۳۹۵) |
تصادفی ساده |
تماشاگران سه مسابقه استقلال- پرسپولیس، نفت و پرسپولیس، استقلال و راهآهن |
۴۰۰ |
تهران |
|
(علیوردینیا و خاکزاد، ۱۳۹۵) |
تصادفی ساده |
دانشجویان رشته علوم انسانی و تربیتبدنی |
۴۱۵ |
مازندران |
|
(غلامی ترکسلویه و حیدرینژاد، ۱۳۹۴) |
تصادفی ساده |
تماشاگران استقلال اهواز و فولاد خوزستان |
۳۵۴ |
خوزستان |
|
(احمدیپور، ۱۳۹۴) |
تصادفی ساده |
تماشاگران استادیوم آزادی |
345 |
تهران |
|
(سعادتی و دیگران، ۱۳۹۲) |
تصادفی ساده |
هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی شهر تبریز |
۴۰۰ |
آذربایجان غربی |
|
(عباس زاده و دیگران، ۱۳۹۳ب) |
تصادفی ساده |
هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی |
۴۰۰ |
آذربایجان غربی |
|
(کبیری و دیگران، ۱۳۹۳) |
تصادفی ساده |
تماشاگران باشگاه فرهنگی داماش رشت و ملوان بندرانزلی |
۳۰۰ |
گیلان |
|
(رجبلو و دیگران، ۱۳۹۲) |
تصادفی ساده |
تماشاچیان بازی تیمهای استقلال و پیروزی |
395 |
تهران |
|
(امید جلالی، ۱۳۹۲) |
تصادفی ساده |
تماشاگران چندین بازی فوتبال لیگ برتر |
۳۶۰ |
تهران |
|
(عباسزاده و دیگران، ۱۳۹۳الف) |
تصادفی ساده |
هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی |
۴۰۰ |
آذربایجان غربی |
|
1. (صفریشیرکوهی و زندی، ۱۳۹۰) |
خوشهای تصادفی |
تماشاگران ۶ بازی تیمهای استقلال و پیروزی به حریفان |
۴۰۰ |
تهران |
|
(پاکنژاد و درانی، ۱۳۸۸) |
تصادفی ساده |
تماشاگران استقلال و پیروزی |
۷۲۷ |
تهران |
|
(قاسمی و دیگران، ۱۳۸۸) |
تصادفی ساده |
تماشاگران تیمهای استقلال و پرسپولیس |
۳۸۴ |
تهران |
|
(وثوقی و خسروینژاد، ۱۳۸۸) |
تصادفی ساده |
تماشاگران دو تیم صبا و پیروزی |
۴۲۰ |
تهران |
|
(رحمتی و محسنیتبریزی، ۱۳۸۲) |
تصادفی ساده |
تماشاگران تیمهای پرسپولیس و استقلال |
۴۰۴ |
تهران |
|
(عنبری، ۱۳۹۶) |
تصادفی ساده |
تماشاگران فوتبال در مسابقات |
۱۰۲۰ |
تهران |
|
( رحمتی، ۱۳۹۰) |
|
تماشاگران دو تیم استقلال و پرسپولیس |
۲۸۴ |
تهران |
روششناسی پژوهش
روش انجام تحقیق از نوع فراتحلیل[21] است که محقق با استفاده از مرور ادبیات و تحقیقات صورت گرفته در بازه زمانی 1383 الی 1400، با محوریت "خشونتورزشی، پرخاشگری ورزشی"، با حجم نمونه 33 تحقیق را شناسایی و بعد از کنترل از حیث روشی، اعتبار، روایی و یافتههای علمی، آنها را برحسب روش، حجم نمونه، ضرایب همبستگی و سطح معنیداری، جامعه آماری، سال و غیره دستهبندی و سازماندهی کرده است. بعد از شناسایی ضرایب همبستگی و حجم نمونه و سطح معنیداری تحقیقات، آنها وارد نرمافزار شده و اندازه اثر نهایی هر پژوهش و اثر نهایی کل بهوسیله فرمول فیشر و کوهن برآورد شده است. برای تشخیص همگنی یا ناهمگنی تحقیقات فوق، از نمودار قیفی، آزمون Q استفاده گردیده و بعد از اثبات فرض ناهمگونی بین مطالعات از متغیر تعدیلگر (زمینهای) برای سنجش میزان اثر آن بر پرخاشگری-خشونتورزشی بهرهگیری شده است. بر این اساس مهمترین پژوهشهای داخلی مرتبط با موضوع(پیمایش+پرسشنامه)، به اختصار در جدول 1 بیان شدهاند.
یافتههای پژوهش
الف. یافتههای توصیفی
- 47 درصد از نویسندگان مقاله این حوزه به رشته علوم اجتماعی، 37 درصد به رشته علوم ورزشی، 7 درصد به رشته حقوق و روانشناسی، و 3 درصد به رشته علوم انتظامی اختصاص دارد.
- 77 درصد از پژوهشها به روش نمونهگیری تصادفی، 13 درصد به روش هدفمند (غیر احتمالی)، 7 درصد به روش تصادفی طبقهای و 3 درصد به روش خوشهای صورت گرفته است.
- 63 درصد از جامعه آماری پژوهش از تماشاگران و تماشاچیان فوتبال، 23 درصد از هواداران عمومی، 10 درصد از نیروهای سازمان ورزشی و 3 درصد از دانشجویان دانشگاهی بوده است.
- 67 از قوم فارس، 13 درصد قوم ترک و مازنی، 3 درصد از قوم گیلگی و عرب بوده است.
- 43 درصد از تحقیقات در مناطق توسعهیافته، 46 درصد در مناطق درحالتوسعه و 11 درصد در مناطق کمتر توسعهیافته انجامشده است.
ب.یافتههای استنباطی
-اندازه اثر پژوهش
بر این اساس نتایج جدول 2 نشان میدهد:
- بین عوامل اجتماعی و گرایش به خشونتورزشی رابطه معنیداری وجود دارد. بر این اساس پیوند افتراقی (281/0)، نارضایتی اجتماعی (386/0)، ضعف کنترل رسمی (577/0)، ضعف کنترل غیررسمی (530/0)، اعتماد اجتماعی (326/0)، انسجام اجتماعی (325/0)، تعلق اجتماعی (264/0)، هویت شغلی (565/0)، سابقه خشونتورزشی (505/0)، آنومی اجتماعی (377/0)و هویت قومی (433/0) در گرایش به خشونتورزشی مؤثر بوده است.
- بین عوامل فرهنگی و گرایش به خشونتورزشی رابطه معنیداری وجود دارد. بر این اساس تعلق خردهفرهنگی (328/0)، سرمایه فرهنگی (306/0)، تعلق مذهبی (244/0)، تصورات قالبی (450/0) و آنومی فرهنگی (709/0) در گرایش به خشونتورزشی مؤثر بوده است.
- بین عوامل روانی و گرایش به خشونتورزشی رابطه معنیداری وجود دارد. بر این اساس نارضایتی از عملکرد دواران (423/0)، نارضایتی از رسانههای ورزشی (493/0)، احساس بیگانگی (324/0)، شخصیت ضداجتماعی (360/0) و نارضایتی از فضای اجتماعی باشگاه (739) در گرایش به خشونتورزشی مؤثر بوده است.
- بین عوامل اقتصادی و گرایش به خشونتورزشی رابطه معنیداری وجود دارد. بر این اساس بیکاری (379/0)، آنومی اقتصادی (260/0)، محرومیت نسبی (388/0) و ناکامی شغلی (170/0) در گرایش به خشونتورزشی مؤثر بوده است.
- بین عوامل جمعیتی و زمینهای و گرایش به خشونتورزشی رابطه معنیداری وجود دارد. بر این اساس سن (121/0)، درآمد (200/0) و پایگاه اقتصادی-اجتماعی (231/0) در گرایش به خشونتورزشی مؤثر بوده است.
جدول 2: اندازه اثر پژوهش
متغیرهای پژوهش |
گزارش آماری |
|||||
Effect size |
lower |
upper |
Z |
sig |
||
عوامل اجتماعی
|
پیوند افتراقی |
281/0 |
377/0 |
374/0 |
761/3 |
000/0 |
نارضایتی اجتماعی |
386/0 |
301/0 |
367/0 |
132/14 |
000/0 |
|
ضعف کنترل رسمی |
577/0 |
171/0 |
209/0 |
656/2 |
000/0 |
|
ضعف کنترل غیررسمی |
530/0 |
217/0 |
319/0 |
936/4 |
000/0 |
|
اعتماد اجتماعی |
326/0 |
190/0 |
288/0 |
802/2 |
000/0 |
|
انسجام اجتماعی |
325/0 |
116/0 |
371/0 |
086/1 |
000/0 |
|
آنومی اجتماعی |
377/0 |
111/0 |
2277/0 |
927/9 |
000/0 |
|
سابقه خشونتورزشی |
505/0 |
145/0 |
276/0 |
196/6 |
000/0 |
|
تعلق اجتماعی |
2264/0 |
312/0 |
488/0 |
869/1 |
000/0 |
|
هویت شغلی |
565/0 |
277/0 |
319/0 |
807/14 |
000/0 |
|
هویت قومی |
433/0 |
091/0 |
123/0 |
276/1 |
000/0 |
|
عوامل فرهنگی |
تعلق خردهفرهنگی |
328/0 |
101/0 |
277/0 |
659/4 |
000/0 |
سرمایه فرهنگی |
306/0 |
381/0 |
471/0 |
177/2 |
000/0 |
|
تعلق مذهبی |
244/0 |
238/0 |
332/0 |
670/1 |
000/0 |
|
تصورات قالبی |
0.450 |
147/0 |
197/0 |
729/5 |
000/0 |
|
آنومی فرهنگی |
709/0 |
338/0 |
501/0 |
918/3 |
000/0 |
|
عوامل روانی |
نارضایتی از عملکرد دواران |
423/0 |
100/0 |
199/0 |
009/4 |
000/0 |
نارضایتی از رسانههای ورزشی |
493/0 |
200/0 |
385/0 |
478/9 |
000/0 |
|
نارضایتی از فضای اجتماعی باشگاه |
739/0 |
146/0 |
228/0 |
0226/3 |
000/0 |
|
احساس بیگانگی |
324/0 |
220/0 |
379/0 |
613/5 |
000/0 |
|
شخصیت ضداجتماعی |
360/0 |
371/0 |
741/0 |
781/3 |
000/0 |
|
عوامل اقتصادی |
بیکاری |
379/0 |
401/0 |
601/0 |
872/5 |
000/0 |
آنومی اقتصادی |
260/0 |
101/0 |
277/0 |
128/4 |
000/0 |
|
محرومیت نسبی |
388/0 |
178/0 |
223/0 |
304/1 |
000/0 |
|
ناکامی شغلی |
170/0 |
189/0 |
254/0 |
822/1 |
000/0 |
|
عوامل جمعیتی |
سن |
121/0 |
089/0 |
118/0 |
189/9 |
000/0 |
درآمد |
200/000 |
145/0 |
266/0 |
675/3 |
000/0 |
|
پایگاه اقتصادی-اجتماعی |
231/0 |
371/0 |
408/0 |
510/7 |
000/0 |
آزمون Q: این آزمون برای همگنی و ناهمگنی مطالعات بهکار میرود. دو فرض اساسی را در پیش میگیرد:
- فرض صفر: بین مطالعات تحت بررسی تفاوت معنیداری وجود ندارد.
- فرض خلاف: بین مطالعات تحت بررسی تفاوت معنیداری وجود دارد.
بر این اساس در صورتی همگنی مطالعات، از اندازه ثابت و ناهمگنی از مدل تصادفی استفاده میشود، نتایج حاصل از تصادفی در شرایط ناهمگنی، قابلیت تعمیم بیشتری نسبت به مدل ثابت دارد.
جدول 3: آزمون Q
وضعیت همگنی مطالعات |
|||
i-sqared |
p-value |
df |
Q-value |
870/95 |
000/0 |
31 |
903/775 |
با توجه به نتایج مدل با اطمینان با 99 درصد میتوان گفت که فرض صفر مبتنی بر همگن بودن مطالعات رد شده و فرض ناهمگونی (عدم همگنی) پژوهشها تأییدشده است. معنادار بودن 778=Q نشان از وجود ناهمگنی است. مقدار مجذور i دارای مقداری بین 100-0 است و ناهمگنی را بهصورت درصدی نشان میدهد. هرچه به 100 نزدیکتر، نشاندهنده ناهمگنی بیشتر اندازههای اثر پژوهش اولیه است. مقدار 95 درصد مؤید این است که 95 درصد تغییرات کل مطالعات به ناهمگنی بین پژوهش مربوط است. بر این مبنا باید از اثر تصادفی برای تحلیل استفاده کرد؛ یعنی این وضعیت میگوید که بررسی شاخصها بر پرخاشگری- خشونتورزشی، به لحاظ ویژگی تحقیقات از هم متفاوت هستند و باید برای مشخص کردن محل این تفاوتها و واریانس از متغیر تعدیلگر استفاده کرد. نامتجانس بودن، نشانگر وجود اثر تعدیل در اندازه اثر مطالعات است. پس علاوه بر اندازه اثر، باید اثر تعدیل متغیرهای دیگر را نیز بررسی کرد.
ارتباط متغیرهای تعدیلگر بر میزان خشونتورزشی
-جامعه آماری
جدول 4 نشان میدهد که بین نوع جامعه آماری و خشونت و پرخاشگری ورزشی رابطه معنیداری وجود دارد و اثر کلی آن برابر با 38/0 است. بر این اساس، مقدار اثر هواداران فوتبال (378/0)، تماشاگران فوتبال (367/0) بر خشونت ورزشی بیشتر از کادر سازمانی ورزشی (332/0) و دانشجویان (304/0) است.
جدول 4: تأثیر جامعه آماری بر خشونت - پرخاشگری ورزشی
نوع جامعه |
تصادفی |
||
اندازه ترکیبی |
z-value |
sig |
|
هواداران |
378/0 |
477/10 |
000/0 |
کادر سازمانی ورزشی |
372/0 |
098/4 |
000/0 |
دانشجویان |
304/0 |
118/6 |
000/0 |
تماشاگران فوتبال |
367/0 |
378/12 |
000/0 |
اثر کل |
388/0 |
881/7 |
000/0 |
- سطح توسعه استان
بین نوع توسعه استان و خشونت و پرخاشگری ورزشی رابطه معنیداری وجود دارد و اثر کلی آن برابر با 37/0 است. بر این اساس استانهای کم توسعه (38/0) و درحالتوسعه (36/0) تمایل زیادی به پرخاشگری ورزشی دارند و این میزان در استانهای توسعهیافته (30/0) کمتر است.
جدول 5: سطح توسعه و خشونت - پرخاشگری ورزشی
سطح توسعه |
تصادفی |
||
اندازه ترکیبی |
z-value |
sig |
|
توسعهیافته |
300/0 |
503/3 |
000/0 |
درحالتوسعه |
361/0 |
271/6 |
000/0 |
کم توسعه |
389/0 |
065/8 |
000/0 |
اثر کل |
372/0 |
442/3 |
000/0 |
- جنسیت
بین نوع جنسیت و خشونت و پرخاشگری ورزشی رابطه معنیداری وجود دارد و اثر کلی آن برابر با 19/0 است. بر این اساس مردان (17/0) نسبت به زنان (13/0) تمایل زیادی به پرخاشگری ورزشی دارند.
جدول 6: جنسیت و خشونت - پرخاشگری ورزشی
جنسیت |
تصادفی |
||
اندازه ترکیبی |
z-value |
sig |
|
مرد |
172/0 |
193/3 |
001/0 |
زن |
135/0 |
101/8 |
000/0 |
اثر کل |
191/0 |
760/12 |
003/0 |
بحث و نتیجهگیری
خشونت ورزشی از مسائل اجتماعی-فرهنگی جامعه ایرانی است که درباره آن، تحقیقات مختلفی به روش پیماشی صورت گرفته است. با توجه به حجم بالای مطالعات پیمایشی و خلأ مهم پژوهشی از حیث فراتحلیل و جمعبندی مطالعات پیشین، مطالعه حاضر با هدف فراتحلیل پژوهشهای مرتبط با خشونت و پرخاشگری ورزشی به این نتیجه رسیده است:
- عوامل اجتماعی در گرایش به خشونت- پرخاشگری ورزشی نقش داشتهاند؛ به گونهای که هرچه شدت پیوند افتراقی (همنشینی افتراقی) میان افراد خشونتطلب با سایر هواداران بیشتر باشد، در اثر این تعامل، رفتارهای پرخاشگرانه نیز انتقال مییابند؛ در فضای جمعی و دوستانه، به هنگام رقابت ورزشی این مسئله به سایرین سرایت کرده و طی این فرایند رفتارهای خشونتآمیز ورزشی آموخته میشوند. با افزایش میزان نارضایتی اجتماعی در جامعه، میان هواداران ورزشی از امور اقتصادی، اجتماعی و ورزشی تمایل به پرخاشگری نیز بیشتر میشود. در اصل فضای ورزشی، زمینههای بروز این خشونت را نمایان میسازد که طی جامعهپذیری در فرد شکلگرفته است. هرچه وضعیت نظارت بر روند بازی، رفتار تماشاگران و برخورد با خاطیان و افراد نابهنجارانه، ضعیف و فاقد اقتدار باشد، بسترهای اقدام به رفتارهای پرخاشگرانه ورزشی را تقویت میکند. بی اعتنایی نهادهای خانواده، مدرسه، دانشگاه، و عمومی به رفتارهای نابهنجارانه و غیراخلاقی در رویدادهای ورزشی موجب افزایش پرخاشگری ورزشی در هنگام مسابقات ورزشی میشود. با افزایش میزان اعتماد درمیان اعضای جامعه، هواداران و تیم ورزشی، کادر ورزشی، از شدت تمایل به خشونتورزشی نیز کاسته میگردد. با افزایش شدت انسجام در سطح ورزشی، میان هواداران و سایر بخشهای جامعه، میزان رفتارهای پرخاشگرانه ورزشی نیز کنترل میشود. هرچه شدت تعلق اجتماعی به هویت، خانواده، و جامعه بیشتر باشد، به همان میزان رفتارهای خشونتآمیز کنترل میشوند. با افزایش تقویت هویت شغلی، شدت تمایل افراد به رفتارهای خشونت آمیز کم می گردد. افرادی که سابقه خشونتورزشی دارند، مجدد بهسوی رفتار خشونتآمیز سوق مییابند. درصورتیکه افراد احساس کنند، آنومی اجتماعی در جامعه شدت بیشتری دارد، شدت گرایش به رفتارهای خشونتآمیز نیز بیشتر میشود. هرچه شدت هویت قومی قویتر، به همان شدت گرایش به خشونتورزشی بیشتر خواهد بود.
- عوامل فرهنگی در گرایش به خشونت-پرخاشگری ورزشی نقش داشتهاند؛ بدین صورت که هرچه شدت تعلق به خردهفرهنگی بیشتر باشد، به همان میزان گرایش به خشونتورزشی بیشتر خواهد شد. افرادی که از سرمایه فرهنگی بیشتری برخوردار هستند، رفتارهای پرخاشگرایانه کمتری دارند. مذهب نقش کنترلکننده و اصلاحکننده رفتارهای خشونتآمیز را دارد و فرد را به رفتارهای مناسب با هنجارهای اجتماعی سوق میدهد. هرچه شدت تصورات قالبی منفی بیشتر باشد، به همان میزان شدت گرایش به خشونتورزشی نیز بیشتر میشود. با افزایش شدت آنومی فرهنگی، پرخاشگری ورزشی عادی شده و تبدیل به یک فرهنگ عمومی میشود.
- عوامل روانی در گرایش به خشونت- پرخاشگری ورزشی نقش داشتهاند. از این رو، هرچه شدت نارضایتی از عملکرد دواران در بازیهای قبلی و جریان بازی به دلیل قضاوت، عملکرد و تصمیمات داوری بیشتر باشد، افراد بهسوی رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز گرایش مییابند. در صورت افزایش میزان نارضایتی از رسانههای ورزشی، شدت خشونتورزشی نیز افزایش مییابد. احساس بیگانگی، افراد را مستعد پرخاشگری میکند. افرادی که دارای شخصیت ضداجتماعی باشند، به هنگام رویدادهای ورزشی از خود خشونت و پرخاشگری نشان میدهند. هرچه میزان نارضایتی از فضای اجتماعی باشگاه، امکانات، سطح و کیفیت برگزاری به هنگام رویدادهای ورزشی بیشتر باشد، به همان میزان بسترهای رفتارهای پرخاشگرانه ورزشی زیادتر میشود.
- عوامل اقتصادی در گرایش به خشونت- پرخاشگری ورزشی نقش داشتهاند؛ بدین مفهوم که بیکاری باعث افزایش شدت پرخاشگری و خشونتورزشی میشود. هرچه شدت آنومی اقتصادی بیشتر باشد، به همان میزان شدت تمایل به پرخاشگری ورزشی نیز بیشتر میشود. هرچه شدت محرومیت نسبی میان طبقات اجتماعی و هواداران زیادتر باشد، به همان اندازه تمایل به خشونتورزشی نیز بیشتر گردد. ناکامی شغلی باعث گرایش فرد به خشونتورزشی میشود.
- عوامل جمعیتی در گرایش به خشونت- پرخاشگری ورزشی نقش داشته اند؛ بدین شکل که با افزایش سن افراد در جامعه، میان هواداران و تیمها ورزشی، تمایل به خشونت کاسته میشود. هرچه میزان درآمد فردی بیشتر شود، فرد تا حدی احساس رضایت کرده و کمتر دست به خشونت میزند. با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی فرد، رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه ورزشی کاهش مییابد.
پژوهشهای آقازاده و همکاران(۱۴۰۰)، سعادتی(۱۴۰۰)، قربانی و فراهانی(۱۳۹۹)، سالمی و همکاران(۱۳۹۹)، فتحی و همکاران(۱۳۹۸)، موسوی و عبداللهی(۱۳۹۷)، پرویزی و صالحنیا(۱۳۹۷)، آقایی و ملانوروزی(۱۳۹۸)، سعادتی و همکاران(۱۳۹۶)، وثوقی و خسروینژاد(۱۳۸۸)، رحمتی و محسنی تبریزی(۱۳۸۲)، عنبری(۱۳۹۶) و رحمتی(۱۳۹۰) نتایج فوق را تائید و تصدیق کردهاند که فشارهای ساختاری، آنومی اجتماعی و اقتصادی، محرومیت نسبی، ضعف سرمایه اجتماعی، افزایش خردهفرهنگی قومی- اجتماعی، رفتار سوگیرانه گروههای مرجع، طرد اجتماعی افراد و کاهش باورهای پیونددهنده، بیکاری و کاهش فضای کسبوکار، احساس آنومی و فقدان مشارکت ساختاری در جامعه، بستر رفتار خشونتآمیز ورزشی را فراهم میکنند؛ زیرا کنشهای ورزشی تابعی از شرایط اجتماعیاند. دورکیم، مرتن، پارسونز و آنتونی گیدنز ضمن تایید یافتههای تحقیق حاضر تاکید کردهاند که جوامع بر اساس نظم و هنجارهای اجتماعی، مدیریت و سازماندهی میشوند. هنجارهای اجتماعی، الگوها و شیوههای تعیینکننده کنش اجتماعیاند که در فرایند متقابل در جامعه اجتماعی شکل میگیرند که پیروی از آن به تعادل نظام اجتماعی و نظم اجتماعی منجر میگردد. درصورتیکه هنجارهای اجتماعی، اقتدار کنترلی و تنظیمی خود را بر بازیهای اجتماعی از دست بدهند، کنشگران اجتماعی نسبت به قواعد بازی بیتفاوت میشوند و شک و تردید بهمرور فزونی میگیرد. این واقعه اجتماعی متعلق به جامعه مدرن است؛ جامعهای که از ساحت سنتی خود به سمت قالب نوین در حال چرخش و توسعه است. بر این اساس ناهنجاری اجتماعی محصول بیسازمانی اجتماعی (تقابل ارزشی- اختلال کارکردی، تضاد بین نهادهای سنتی- مدرن، تأخر فرهنگی- اجتماعی در گذار اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی سنتی و عدمبازآفرینی سرمایه اجتماعی مدرن، رهاشدگی خانواده، جابجایی و تحرک اجتماعی- جغرافیایی، کاهش قواعد کنترلگر، فروپاشی سنتهای اجتماعی، بیقاعدگی مدنی و نبود قوانین جایگزین در اثرگذار (آشفتگی هنجاری) است. پارادایم کارکرد- ساختارگرا ریشه و منابع این مسائل را تغییراتی میدانند که منجر به بیسازمانی اجتماعی شده است. نگاه دوگانه به جامعه از حرکت اجتماعی از یک سامان سنتی به سامان و نظم جدید و فاصله زمانی این دو جریان و تغییرات ارزشی- هنجاری، بسترهای مسائل اجتماعی ازجمله شکاف اجتماعی، بیاعتمادی اجتماعی، خردهفرهنگ منفی و الگوهای رفتاری غیرنرمال را ایجاد میکند. «نظریه بیسازمانی اجتماعی» سرچشمه مسائل اجتماعی را نوسازی (تغییرات اجتماعی و خیزش جامعه از قالب سنتی به مدرن) میدانند(عشایری و دیگران، ۱۴۰۰: 148). این حالت با بیسامانی اجتماعی ظهور مییابد؛ یعنی هرگونه رخداد اجتماعی و کنش اجتماعی در درون یک ملت، بدون حضور هنجارهای اجتماعی صورت میگیرد. قانون اجتماعی در عرصه اجرا، سیاستگذاری و تنظیم فاقد کارکرد است. آنومی اجتماعی به مفهوم بیهنجاری، بیقاعدگی، بیسازمانی، تعلیق قواعد، خلأ قواعد، تعارض قواعد، ضعف قواعد و هنجارهای اجتماعی، اغتشاش، بیاخلاقی اجتماعی و بحران اجتماعی است. آنومی اجتماعی، شاخص مهم بیسازمانی اجتماعی است که هنجارهای اجتماعی مطلوب مشترکی برای دولت و مردم وجود ندارد و زمینههای تعامل اجتماعی متقابل عامالمنفعه وجود ندارد که طبق آن وقایع اجتماعی پیشبینی و کنترل شودو همیشه نوعی از آشفتگی و بحران اجتماعی دیده میشود.
منابع
- آرون، ریمون. (۱۳۹۶). مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی. باقر پرهام. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
- آقازاده، اکبر؛ حسینی، بهزاد و عبادی باربین، حامد. (۱۴۰۰). «خشونت ورزشی در هواداران فوتبال: نقش هیجانخواهی و هوش فرهنگی با میانجیگری آستانه تحمل». مطالعات روانشناسی ورزشی. 10(37)، صص85-106.
- آقایی، مجید؛ و ملانوروزی، کیوان. (۱۳۹۸). «تحلیل جرمشناختی تئوری ناکامی– پرخاشگری در خشونت تماشاگران فوتبال». مطالعات روانشناسی ورزشی. 7(26)، صص 151-166.
- احمدیپور، روناک. (۱۳۹۴). «بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر بروز رفتارهای هیجانی هواداران فوتبال». همایش ملی روانشناسی و مدیریت آسیبهای اجتماعی.
- پاکنژاد، محسن و درانی، کمال. (۱۳۸۸). «رفتارهای تهاجمی تماشاگران فوتبال و علل روانی و اجتماعی آن». نشریه رشد و یادگیری حرکتی ورزشی. 1(3)، صص 117-142.
- پرویزی عمران، فاطمه و صالح نیا، بهرام. (۱۳۹۷). «رابطه مشارکت در ورزش با میل به خشونت در محیط کار در معلمان ورزش». پژوهش اجتماعی. 10(39)، صص 150-219.
- جلالی، امید. (۱۳۹۰). «بررسی خشونت در تماشا جیان فوتبال ورزشگاههای شهر تهران و ارائه راهکار جهت کنترل آن از دیدگاه مدیران اماکن ورزشی». پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج.
- خادمی، علیرضا. (۱۳۸۷). «بررسی جامعهشناسانه خشونت و پرخاشگری تماشاگران در ورزشگاهها». مطالعات امنیت اجتماعی. 16(0)، صص47-72.
- دستگردی، مهدی؛ دبیر، علیرضا و شریعتی فیضابادی، مهدی. (۱۳۹۹). «مدلسازی ساختاری مفاهیم ناهنجاری در ورزشگاههای ایران». فصلنامه علمی کارافن. 16(2)، صص 189-206.
- رحمتی، محمدمهدی. (۱۳۹۰). جامعهشناسی خشونت ورزشی. شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
- رحمتی، محمدمهدی و محسنیتبریزی، علیرضا. (۱۳۸۲). «بررسی عاملهای جامعهشناختی خشونت و پرخاشگری تماشاگران فوتبال(مطالعه موردی: شهر تهران)». المپیک. 24(11)، صص 77-92.
- زارع، بیژن و زندیلک، علیاکبر. (۱۳۹۱). «مطالعه رابطه سطح توسعهیافتگی اقتصادی ـ اجتماعی با میزان جرائم خشن در بین استانها». مجله مطالعات اجتماعی ایران. 5(3)، صص 97-125.
- سالمی خوزانی، مجتبی؛ اصلانخانی، محمدعلی؛ خبیری، کاوه؛ و بهدری، رضا. (۱۳۹۹). «مقایسه عوامل مرتبط با پرخاشگری در مردان تکواندوکار حرفهای و نیمهحرفهای و تحلیل جامعهشناختی اعتقادات مذهبی درآنها». مطالعات فرهنگی اجتماعی المپیک. 1(1)، صص 49-73.
- سعادتی، موسی. (۱۴۰۰). «مطالعه جامعهشناختی رابطه بین هویت قومی و پرخاشگری با تاکید بر نظریه بهرسمیتشناسی اکسل هونت». جامعهشناسی کاربردی. 84(32)، صص29-44.
- سعادتی، موسی؛ عباسزاده، محمد و حاتمی، رقیه. (۱۳۹۲). «بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و پرخاشگری». فصلنامه دانش انتظامی آذربایجان شرقی. 3(1)، صص 1-25.
- سعادتی، موسی؛ عباسزاده، محمد؛ کبیری، افشار و عشایری، طاها. (۱۳۹۶). «بررسی جامعهشناختی عوامل موثر بر پرخاشگری در بین تماشاگران فوتبال». انتظام اجتماعی. 24(9)، صص 35-70.
- سلیمی، علی و داوری، محمد. (۱۳۹۴). جامعهشناسی کجروی. پژوهشکده حوزه و دانشگاه
- صدر، حمیدرضا. (۱۴۰۰). روزی روزگاری فوتبال: فوتبال و جامعهشناسی. نشر چشمه
- عباسزاده، محمد؛ سعادتی، موسی و محمدی، عاطفه. (۱۳۹۳ب). «بررسی رابطه بین کنترل اجتماعی و پرخاشگری در بین تماشاگران فوتبال (هواداران تیم تراکتورسازی تبریز)». فصلنامه دانش انتظامی آذربایجان شرقی. 4(1)، صص1-18.
- عشایری، طاها؛ جهان پرور، طاهره؛ احمدی می لاسی، مرضیه و سوری، مسلم. (۱۴۰۰). «مرور نظاممند مسائل اجتماعی ایران : بازه زمانی 1380 الی 1400». مجله جامعشناسی ایران. 22(3)، صص 120-152.
- علیزاده، امیررضا و انتشاری، فاطمه. (۱۳۹۹). «بررسی عوامل موثر بر شیوههای ابراز خشونت در تماشاگران و بازیکنان فوتبال». رویکردهای پژوهشی نوین در مدیریت و حسابداری. 41(4)، صص 42-54.
- عنبری، موسی. (۱۳۹۶). «ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻋﻮﺍﻣﻞ ’گروهی ﻭ ﺧﺮﺩﻩﻓﺮﻫﻨﮕﻰ ﻣﻮﺛﺮ ﺑر ﺧﺸﻮﻧﺖﮔﺮﺍﻳﻰ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮﺍﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ». مطالعات فرهنگی و ارتباطات. 3(9)، صص 17-44.
- فریدفتحی، اکبر؛ قره گوزلو خیرآبادی، حسن و غایبی سدهی، حامد. (۱۳۹۸). «شناسایی عوامل غیرسازمانیافته موثر بر رفتار نابهنجار هواداران فوتبال». سومین کنگره ملی دستاوردهای علوم ورزشی و سلامت.
- قاسمی، وحید؛ ذوالاکتاف، وحید و نورعلیوند، علی. (۱۳۸۸). «توصیف جامعهشناختی عوامل مؤثر بر وندالیسم و اوباشگری در ورزش فوتبال». المپیک. 45(17)، صص 69-80.
- قربانی، لیلا؛ فراهانی، مرجان و کشاورز، لقمان. (۱۳۹۹). «تحلیل عوامل محیطی و سازمانی مؤثر بر بروز پرخاشگری و خشونت تماشاچیان مسابقات والیبال ایران». فصلنامه علمی پژوهشهای کاربردی در مدیریت ورزشی. 8(4)، صص25-37.
- موسوی، صدیقه سادات و عبدالهی، اسماعیل. (۱۳۹۷). «بررسی و تحلیل عوامل خشونت ورزشی و راهکار های پیشگیری از آن در شهر بوشهر». دومین کنفرانس ملی پژوهشهای نوین در مدیریت و حقوق.
- نیازی، اسفندیار. (۱۳۹۳). «راهکارهای پیشگیری انتظامی از بروز پرخاشگری در مجموعههای ورزشی». پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علوم انتظامی امین.
- وثوقی، منصور و خسروینژاد، سیدمحسن. (۱۳۸۸). «بررسی عوامل فرهنگی اجتماعی رفتار هیجانی تماشاگران فوتبال». مجله پژوهشهای جامعهشناختی. 3(1)، ص 117.
- Agnew, Robert; & Brezina, Timothy. (2010). Strain theories. The SAGE handbook of criminological theory, 96-13.
- Ahsan, Tanjin. (2018). Robert K. Merton Theory of Anomie and Crime in Bangladeshi Society.
- Allik, Jüri; & Realo, Anu. (2004). “Individualism-collectivism and social capital”. Journal of cross-cultural psychology, 35(1), 29-49.
- Baumer, Eric P. (2007). “Untangling research puzzles in Merton’s multilevel anomie theory”. Theoretical criminology, 11(1), 63-93.
- Baumer, Eric P; & Gustafson, Regan. (2007). “Social organization and instrumental crime: Assessing the empirical validity of classic and contemporary anomie theories”. Criminology, 45(3), 617-663.
- Bernburg, Jon Gunnar. (2002). “Anomie, social change and crime. A theoretical examination of institutional‐anomie theory”. British Journal of Criminology, 42(4), 729-742.
- Bois, Cora Du. (1959). “The public health worker as an agent of socio-cultural change”. Health Education Monographs, 1(5), 3-19.
- Deflem, Mathieu. (1989). “From anomie to anomia and anomic depression: A sociological critique on the use of anomie in psychiatric research”. Social Science & Medicine, 29(5), 627-634.
- Durkheim, Emile. (2019). “The division of labor in society”. In Social stratification (pp. 178-183). Routledge.
- Etemadifar, Amin. (2016). Anomie and Development—A Cross-National Study.
- Giddens, Anthony. (1966). “A typology of suicide”. European Journal of Sociology/Archives Européennes de Sociologie, 7(2), 276-295.
- Giddens, Anthony. (1971). “Durkheim’s political sociology”. The sociological review, 19(4), 477-519. ”
- Marwah, Sanjay; & Deflem, Mathieu. (2006). Revisiting Merton: continuities in the theory of anomie-and-opportunity-structures. Sociological theory and criminological research: Views from Europe and the United States, 57-76.
- McCloskey, David. (1976). On Durkheim, anomie, and the modern crisis. American Journal of Sociology, 81(6), 1481-1488.
- Merton, Robert K. (1938). “Anomie and social structure”. American sociological review, 3(5), 672-682.
- Moser, Caroline. (2003). Gender-based violence: a serious development constraint.
- Moser, Caroline ON; & Clark, Fiona. (2001). Victims, perpetrators or actors?: Gender, armed conflict and political violence. Palgrave Macmillan.
- Moser, Caroline ON; & McIlwaine, Cathy. (2004). Encounters with violence in Latin America: Urban poor perceptions from Columbia and Guatemala. Psychology Press.
- Orru, Marco. (1986). Anomie: History and Meanings.
- Parsons, Talcott. (1968). The structure of social action. 1. Free Press.
- Royce, Edward. (2015). Classical social theory and modern society: Marx, Durkheim, Weber. Rowman & Littlefield.
- Smith, Hayden P; & Bohm, Robert M. (2008). “Beyond anomie: Alienation and crime”. Critical Criminology, 16(1), 1-15.
- Stults, Brian J; & Baumer, Eric P. (2008). “Assessing the relevance of anomie theory for explaining spatial variation in lethal criminal violence: An aggregate-level analysis of homicide within the United States”. International Journal of Conflict and Violence (IJCV), 2(2), 215-247.
- TenHouten, Warren. (2016). “Normlessness, anomie, and the emotions”. In Alienation and Affect (pp. 91-108). Routledge.
- World Health Organization. (2002). Global consulation on violence and health violence: A public health priority.
Roots of Violence- Aggression in the World of Sports (Meta-Analysis of Researches from 2004 to 2021)
Akbar Zolfaghari
Ph.D., Assistant Professor in Political Sciences, Department of Political Sciences, Faculty of Law and Social Sciences, Payame Noor University, Iran
Taha Ashayeri
Ph.D., Assistant Professor, Department of History and Sociology, Faculty of Social Sciences, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
Tahereh Jahanparvar
Ph.D. Student in Cultural Sociology, Department of Social Sciences, Faculty of Social Sciences, Communication and Media, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran