نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار و عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه دولتی ایت الله العظمی بروجردی

چکیده

سبک زندگی ورزش‌محور، یکی از مفاهیم مهم حوزه علوم انسانی به‌خصوص جامعه‌شناسی ورزش می‌باشد. بررسی وضعیت سبک زندگی افراد جامعه به‌ویژه زنان در جامعه ایرانی با توجه به قرار گرفتن جامعه ایران در جریان گذار و فرایند مدرنیزاسیون ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت تأثیر سبک زندگی ورزش‌محور زنان بر سلامت اجتماعی و روان زنان انجام شد. این پژوهش با روش کمی و رویکرد پیمایشی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان شهرستان بروجرد بود که به روش خوشه‌ای چند مرحله‌ای و تصادفی و با استفاده از پرسش‌نامه محقق‌ساخته، داده‌های مربوط به آن جمع ‌آوری شد. حجم نمونه با استفاده از نرم‌فزار سمپل پاور 250 نفر تخمین زده و برای اعتبار و پایایی پژوهش از نظر متخصصان و آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. برای تحلیل داده‌ها از نرم افزار اِس. پی. اِس. 26 و آزمون‌های آماری همبستگی پیرسون، آزمون تی، آنالیز واریانس و رگرسیون چند‌متغیره بهزه‌گیری شد. همچنین برای مدل معادله ساختاری پژوهش از نرم‌افزار اِیموس گرافیک 24 استفاده گردید.
یافته‌های پژوهش نشان داد که ضریب همبستگی پیرسون برای رابطه دو متغیر سبک‌زندگی ورزش‌محور و سلامت اجتماعی زنان شهرستان بروجرد در سطح متوسط معنادار است و برای متغیر سلامت روان زنان این شهرستان رابطه ضعیف معنادار، اما معکوسی دارد. از سوی دیگر، نتایج رگرسیون چند‌متغیره پژوهش حکایت از اثرگذاری ابعاد حمایت بین‌فردی، خودشکوفایی و مسئولیت‌پذیری بر متغیرهای وابسته سلامت اجتماعی و سلامت روانی زنان دارد. همچنین متغیر مستقل سبک‌زندگی ورزش‌محور با 55/0 درصد از ورایانس متغیر سلامت اجتماعی و 35/0 درصد از واریانس متغیر سلامت روان شهرستان بروجرد را تبیین می‌کند. در نهایت مدل‌سازی معادله ساختاری پژوهش نیز نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است و داده‌های تجربی این پژوهش از مدل نظری پژوهش حمایت می‌کند. سبک‌زندگی ورزش‌محور به مثابه یک پدیده چندعلیتی و چندبعدی، منبع ارزشمندی برای ارتقای سلامت جسم و روان و بهبود کیفیت زندگی بانوان است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Studying the effect of sports-oriented lifestyle on women's social and mental health

نویسنده [English]

  • gholamreza tajbakhsh

faculty member

چکیده [English]

Lifestyle is one of the important concepts in the field of humanities and especially sociology, it is necessary to examine the lifestyle of people in society and especially women in Iranian society considering that Iranian society is in the process of transition and modernization. The present study was conducted with the aim of investigating the effect of women's sports-oriented lifestyle on women's social and mental health. This research was done with quantitative method and survey approach. The statistical population of this research includes all the women of Borujerd city, which data was collected using a multi-stage and random cluster method using a researcher-made questionnaire. The sample size was estimated to be 250 people using Sample Power software, and Cronbach's alpha test was used for the validity and reliability of the research. SPSS 26 software and statistical tests of Pearson correlation, t-test, analysis of variance and multivariate regression were used for data analysis, and Amos Graphic 24 software was used for the structural equation model of the research. The findings of this research show that the Pearson correlation coefficient for the relationship between the two variables of sports-oriented lifestyle and social health of women in Borujerd city is significant at the medium level, and it has a weak but inverse relationship for the mental health variable of women in this city. On the other hand, the multivariable regression results of the research indicate the effect of the dimensions of interpersonal support, self-actualization and responsibility on the dependent variables of women's social health and mental health, as well as the independent variable of sports-oriented lifestyle with 0.55% of the variance of the social health variable and 0.35%. It explains the variance of the mental health variable of Borujerd city. Finally, the structural equation modeling of the research also shows that the research model has a good fit and the experimental data of this research supports the theoretical model of the research. As a multi-causal and multi-dimensional phenomenon, sports-oriented lifestyle is a valuable resource for promoting physical and mental health and improving quality of life.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Sport-oriented lifestyle
  • social health
  • mental health Brojerd

مطالعه تاثیر سبک زندگی ورزش‌محور بر سلامت اجتماعی و روان زنان

غلامرضا تاج‌بخش[1]

10.22034/ssys.2024.3216.3348

 تاریخ دریافت مقاله: 02/02/1403

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله: 30/03/1403

مقدمه

سبک زندگی  مجموعه ای از رفتار های روزمره فرد در  زندگی می باشد که  این رفتار ها با همدیگر انسجام نسبی دارند. به عقیده ی گیدنز  کشف و شناخت رفتار منظم و همچنین الگوهای رفتاری که توسط افراد جامعه  انتخاب و اجرا شده است و کنش افراد را در عمل به آنها کنترل می کند همان سبک زندگی است (گیدنز، 77:1388) . سبک زندگی دارای ابعاد گوناگونی است که یکی از مهمترین آنها بعد ورزش محور است.   سبک زندگی ورزش محور شامل ابعاد مختلفی از زندگی افراد می باشد و نه تنها سلامت روان بلکه بر سلامت اجتماعی نیز تأثیرگذار است. سبک زندگی مبتنی بر ورزش محور ناظر بر توانمندسازی افراد برای افزایش کنترل و در دست گرفتن عوامل مرتبط با سلامت و در نتیجه ارتقای سلامت آنهاست. بنابراین انتخاب نوع سبک زندگی و رفتارهای مربوط به آن نقش مهمی در سلامت افراد دارد که می تواند بر وضعیت بهزیستی و سلامت جسمانی، سلامت روانی و ذهنی و در نهایت سلامت اجتماعی آنها مؤثر باشد. سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت ابعاد مختلفی از جمله مدیریت استرس و مدیریت بدن، مسئولیت پذیری و کنترل روابط بین فردی، سبک غذایی و رشد معنویات افراد را در بر می گیرد. ارتقای سبک زندگی سلامت محور یکی از عوامل اصلی در فرایند توسعه اجتماعی است. زیرا سلامت جسمانی، روانی، فردی و اجتماعی افراد در جامعه نیرومحرکه و عامل اصلی رشد و توسعه جوامع به شمار می رود. (پارسامهر و همکاران، 1394: 37)

در صورت وجود سلامت در فرد و جامعه فعالیت ها به صورت درست و کامل صورت می گیرد و حالت برعکس آن نیز وجود دارد. یعنی در صورت عدم وجود سلامت در فرد و جامعه که از یک سبک زندگی نادرست سرچشمه می گیرد ، علاوه بر بیماری های مختلف در فرد باعث شکل گیری آسیب ها و انحرافات اجتماعی و ... می شود.(صباغ و همکاران ،29:1390 )

نوربت الیاس ورزش را کلید شناخت جوامع برشمرده و آن را مدخلی برای تحلیل ساختارهای حاکم بر جامعه می‌داند. به‌زعم وی، در بیشتر جوامع به‌طور متعارف فعالیت‌های ورزشی با مردان تعریف‌شده و به‌تبع آن امکانات ورزشی نیز در اختیار آن‌ها قرارگرفته است. ورزش اساساً فعالیتی مبتنی بر جنسیت است. ورزش، ورزشکار و حتی تماشاچی اغلب امری مردانه تلقی می‌شود و حتی منحصر به گروه خاصی از مردان بوده است (قادر زاده و حسینی، 1394: 310). همچنین ورزش به‌عنوان یکی از پدیده­های اجتماعی در سال‌های اخیر یکی از جذاب‌ترین موضوعات در جهان بشمار می‌رود. این پدیده در زندگی بسیاری از مردم جهان در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نقش به سزایی داشته و ازجمله فعالیت‌های مهم انسانی است که تقریباً هیچ جامعه بشری را نمی‌توان یافت که در آن ورزش به‌گونه‌ای وجود نداشته باشد. در سال‌های اخیر جذابیت مسابقات ورزشی موجب افزایش محبوبیت ورزش در جوامع گردیده که همین مسئله موجب ارتباط بین ورزش و رسانه‌ها شده است (زردشتیان و همکاران، 1395: 14).

 

در جامعه امروزی، تأکید فرهنگی اجتماعی بسیاری بر روی جذابیت و تناسب جسمانی وجود دارد. هنجارهای اجتماعی درباره زنان به نسبت بیشتری بر جذابیت جسمانی تأکید دارد. در چند دهه اخیر، تناسب‌اندام معیار زیبایی زنان شده است. آنچه به لحاظ اجتماعی تصویری مطلوب از بدن تعریف می‌شود، بر لاغری اندام و تناسب جسمانی دلالت دارد ( پوپ و همکارن، 2000).

باآنکه زنان گرایش بالایی به سایر روش‌های مدیریت بدن، مانند رژیم غذایی، مصرف مواد آرایشی و بهداشتی، داروهای افزایش و کاهش وزن و جراحی‌های زیبایی دارند، با توجه به‌وقت گیر بودن، گران بودن و عوارض جانبی این روش‌ها، امروزه ورزش و فعالیت جسمی به‌منزله یکی از روش‌های درمانی مدیریت بدن بیشتر موردتوجه زنان قرارگرفته است؛ به‌گونه‌ای که امروز می‌توان از پدیدۀ کنش ورزشی زنان سخن به میان آورد. توجه به بدن در جوامع معاصر روندی فزاینده داشته است تا جایی که محققانی چون ترنر[2] (۱۹۹۲) سخن از نوعی چرخش اجتماعی به میان می‌آورند و جامعه معاصر را «جامعه جسمانی » می‌نامند.

ازنظر ترنر «بدن به‌مثابه یک پروژه» امکانی است که دیگر مخصوص نخبگان یا فرهنگ بورژوازی نیست و اکنون این امکان بر روی همگان گشوده شده است (ترنر، 1996: 13). در این پروژه، بدن موجودیتی همواره در حال شدن است و بخشی از فرایند همیشگی هویت‌یابی فرد محسوب می‌شود. نمونه بارز از بدن به‌مثابه پروژه توجه بی‌سابقه و فراگیری است که افراد به‌سلامتی و برساختن بدن‌های سالم می‌کنند (شیلینگ، 2003: 5).

بنابر گزارش کارشناسان حوزه سلامت در سال های اخیر ، کاهش سلامت عمومی حاصل از سبک زندگی و شیوع بیماری های مختلف جسمانی و روانی در شهرستان بروجرد کاملا مشهود ، ملموس و عینی بوده و این امر باعث توجه محققان به سبک زندگی ورزش محور گردید. زیرا بی توجهی به سلامت جسمانی و روانی زنان، اهداف سبک زندگی و روابط و مناسبات اجتماعی را تحت شعاع خود قرار داده و این عوامل بر فضای رفتارهای مبتنی بر زندگی سالم تأثیر می­گذارنداز این رو بررسی تاثیرات سبک زندگی ورزش محور بر سلامت اجتماعی و روان زنان بواسطه تاثیر گذاری آن بر دیگر ابعاد زندگی امری ضروری و مهم به شمار می رود. بنابراین هدف اصلی تحقیق همین موضوع می باشد و سوال اصلی پژوهش حاضز این است:

 آیا سبک زندگی ورزش‌محور بر سلامت اجتماعی و روان زنان شهرستان بروجرد اثرگذار است؟

 

مروری بر متون

تاج‌بخش و احمدی (1402)، در مقاله‌ای با عنوان «عوامل اجتماعی-فرهنگی مؤثر بر سبک‌زندگی سلامت‌محور » با استفاده از روش پیمایش و حجم نمونه 384 نفر از جوانان 18 تا 35 سال شهر همدان که به روش خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شده‌اند، به این نتیجه رسیدند که الگوی ورزشی، سرمایه اجتماعی، مصرف فرهنگی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی بر سبک‌زندگی سلامت‌محور اثرگذار است.

شربیتیان و شادلو (1402)، در مقاله‌ای تحت عنوان «رابطه سرمایه فرهنگی با سبک‌زندگی سلامت‌محور؛ مورد مطالعه زنان بالای 20 تا 48 سال شهر دامغان» با بهره‌گیری از روش پیمایش و حجم نمونه 400 نفر از زنان دامغان که به روش خوشه‌ای و تصادفی انتخاب شده‌اند، به این نتیجه رسیدند که سرمایه فرهنگی رابطه مثبت و معناداری با سبک‌زندگی سلامت‌محور زنان شهر دامغان دارد.

ریواده و همکاران(1402) پژوهشی را  باهدف ارائه مدل و تبیین راهکارهای همگانی شدن ورزش بانوان انجام دادند. نتایج نشان داد، توسعه ورزش در بین بانوان نیازمند بهبود باورهای اجتماعی، نگاه عادلانه و منصفانه در هیئت ها، حس ورزش خواهی بانوان و اجرای طرحهای انگیزشی است.

زائری اصفهانی (1400) در تحقیق خود با عنوان نقش ورزش در سلامت روان زنان نشان داد ورزش ایروبیک نه تنها سلامت جسمی را افزایش می دهد بلکه شامل اثرات روانی واضح نیز می شود.

جوانی(1400)، در مقاله ای تحت عنوان واکاوی فرهنگ مصرف ورزش زنان مبتنی بر نظریه فرهنگ مصرف کننده چهار بعد و 26 گزاره به‌عنوان ابعاد تأثیرگذار فرهنگ مصرف ورزش را شناسایی و مورد بررسی قرار داد. بعد اول، سبک زندگی، بعد دوم و سوم به ترتیب زیبایی ­شناختی و رهایی­ بخشی و درنهایت چهارمین بعد حاصل از این پژوهش بعد اجتماعی-اقتصادی فرهنگ مصرف ورزش بود.

عزیزی و خسروزاده (1400) در پژوهش خود با عنوان واکاوی شکل گیری و رشد ورزش زنان در عصر رضا شاه بیانگر آن است که به دنبال روی کار آمدن رضاشــاه، ورزش هم مانند بســیاری دیگر از پدیده های اجتماعی مورد توجه قرار گرفت و در این میان، همسو با ضرورت تغییر موقعیت اجتماعی زنان، لزوم توجه به ورزش بانوان در جهت سلامت جسم و روان آنان  نیز مطرح شد.

بورایتا[3] و همکاران (2024)، در پژوهشی با عنوان «عادات سبک‌زندگی، شاخص‌های سلامت و عوامل جمعیت‌شناختی مرتبط با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و عزت‌نفس در نوجوانان» به بررسی نسبت سبک‌زندگی با شاخص‌هایی چون بهداشت و سلامت در میان 761 دانشجو به این نتیجه رسیدند که بین سبک‌زندگی و سلامت اجتماعی و بهداشت روانی رابطه معناداری وجود دارد.

پیلا[4] و همکاران (2023)، در مقاله‌ای با عنوان «شاخص سبک‌زندگی سالم و ریسک بیماری‌های قلبی و عروقی» با حجم نمونه 40118 شرکت‌کننده زن که به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفتند به این نتیجه رسیدند که سبک‌زندگی سالم و سلامت‌محور به طور قابل توجهی بر کاهش ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی در میان زنان کمک می‌کند.

گلندینینگ[5] و همکاران (2023)، در مطالعه‌ای تحت عنوان «سبک‌زندگی، بهداشت و طبقه اجتماعی در حال بلوغ» به بررسی رابطه سبک‌زندگی و سلامت اجتماعی در نوجوانان 17 تا 18 ساله در کشور اسکاتلند پرداختند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که عواملی چون خانواد، مدرسه و گروه همسالان در انتخاب نوع سبک‌زندگی و ایجاد سلامت اجتماعی در میان نوجوانان این کشور اثرگذار هستند.

روین و استیب[6] (2021)، در مقاله‌ای با عنوان «ساختن یک تعهد سلامت‌محور به وسیله سبک‌زندگی سالم: تحلیل انتقادی برنامه‌های درسی فعلی در آلمان» به بررسی این موضوع پرداختند که ورزش نقش مهمی در سلامت دانش‌آموزن آلمانی دارد. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که یک گرایش در کاهش سبک‌زندگی ورزش و سلامت‌محور در میان دانش‌آموزان آلمانی به واسطه برنامه‌های درسی به وجود آمده که ممکن است سلامت و بهداشت آنها را به خطر بیاندازد.

سافوِنبوم[7] و همکاران (2018)، در مطالعه‌ای با عنوان «اگر تحت کنترل هستید، چگونه می‌توانید از ورزش لذت ببرید؟ توسعه سبک‌زندگی ورزشی در میان جوانان و خودسازماندهی» با بررسی این مسأله که سبک‌زندگی ورزش‌محور چگونه بر هویت جوانان اثرگذار است، نشان دادند که توسعه سبک‌زندگی ورزش‌محور در میان جوانان علاوه بر سلامت فردی و اجتماعی به تکامل هویت جوانان نیز کمک می‌کند.

گیلکریست و ویتون[8] (2017) در مقاله‌ای با عنوان «فواید اجتماعی ورزش‌های غیررسمی و سبک‌زندگی: یک دستور کار تحقیقاتی» به این نتیجه رسیدند که درک ورزش از دریچه منافع اجتماعی به یکی از پایه های اصلی سیاست ورزشی تبدیل شده است. انبوهی از تحقیقات در نظر گرفته‌اند که چگونه ورزش به دستیابی به فضای اجتماعی گسترده تر کمک می کند.مزایا سبک زندگی ورزش ‌محور، از جمله بهبود سلامت و رفاه، رضایت از زندگی، کاهش جرم و جنایت، انسجام جامعه و کنشگری، نظارت بر محیط زیست، پیشرفت تحصیلی، کار مشارکت در بازار، نوسازی مدنی، بازآفرینی شهری توسعه می‌انجامد.

گیلکریست و اٌسبورن[9] (2017)، در پژوهشی تحت عنوان «خطرات و فواید در سبک‌زندگی ورزشی: پارکور، قانون و ارزش اجتماعی» به مطالعه سبک‌زندگی افراد که به ورزش‌ پارکور علاقه دارند در بریتانیا پرداختند، نتایج این پژوهش نشان داد که هر چند به لحاظ قانونی ورزش پارکور مانعی ندارد اما ممکن است انجام چنین ورزشی و اتخاذ چنین سبک‌زندگی ورزش‌محوری برای سلامت افراد علاقه‌مند به این ورزش مشکلاتی را ایجاد کند.

با بررسی پیشینه‌های ذکرشده می‌توان این‌گونه تبیین نمود که محتوای مربوط به پیشینه‌ی پژوهش، شامل مقاله­های مختلفی است که هر یک از آن‌ها مباحث متنوعی را در مورد مسئله‌ی پژوهش به خود اختصاص داده‌اند. این مباحث از بعضی جهات دارای نکات مثبت و مهمی هستند، زیرا هرکدام از آن‌ها به موضوعات و مباحث مختلفی در مورد آثار سبک‌زندگی سلامت‌محور و ورزش‌محور اشاره دارند. این پژوهش‌ها به لحاظ روشی تقریباً همگی به روش کمی صورت گرفته‌اند و از سوی دیگر نسبت سبک‌زندگی ورزش‌محور با سلامت اجتماعی و سلامت روان نادیده گرفته شده است و از سوی دیگر مطالعه در مورد زنان نیز اندک بوده است، از این جهت می‌توان ادعا نمود که پژوهش حاضر قصد دارد کاستی‌های مطالعات پیشین را از برخی جهات مورد بررسی قرار داده و جبران نماید.

چارچوب نظری پژوهش

در این بخش از پژوهش تلاش می‌شود که مبانی نظری مربوط به مفاهیم و متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار گیرد.

سبک زندگی یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در حوزه علوم انسانی و به ویژه جامعه شناسی می باشد. از این مفهوم نیز تعاریف زیادی به عمل آمده است، اما در تعریفی جامع و منسجم می توان گفت:«سبک زندگی به معنای شیوه سازماندهی زندگی برای ارضای نیازها و خواسته ها با به کارگیری مجموعه ای از رفتارها می باشد. وجود سبک زندگی از طریق چگونگی صرف زمان، گذراندن اوقات فراغت، انتخاب کالاهای مصرفی، علائق و ترجیحات و نظایر آن صورت می گیرد» (توکلی و شاهزائی، 1396: 210).

مفهوم سبک زندگی برای اولین بار در اندیشه های ماکس وبر[10] مطرح شد. این مفهوم به عنوان ابزار مهمی در رابطه با مدل قشربندی اجتماعی که وبر طرح ریزی کرده بود، مطرح شده و در واقع چالشی با مدل قشربندی تک بعدی کارل مارکس[11] بود (بنت[12]، 1386: 97). جرج زیمل[13] دیگر اندیشمند آلمانی به نسبت وبر، نگاه عمیق تری به مفهوم سبک زندگی داشته و دو مفهوم فراغت و مصرف گرایی را در ارتباط با این مفهوم بررسی می کند (گودرزی و همکاران، 1400: 155). زیمل بر این باور است که مفهوم سبک زندگی تصوری از تلاش بشر برای نیل به ارزش های بنیادین یا به عبارتی فردیت برتر خود در فرهنگ عینی و شناساندن آن به دیگران می باشد (مهدی پور، 1394: 136). تورستاین وبلن[14]، سبک زندگی را شکلی از الگوی رفتار گروهی می داند و بر این باور است که این رفتارها از جنس رسوم و عادات اجتماعی است. از سوی دیگر او سبک زندگی فرد را در تجلی رفتاری مکانیسم روحی، عادات فکری و معرفت فرد تلقی می کند (مختارپور و فتحی، 1393: 109).

گونزالس و بلو[15] بر این باورند که سبک زندگی یک مفهوم روانشناختی است که می تواند به وسیله اعمال فردی، روش تفکر، نوع زندگی و در نهایت چرخه زندگی و عملکرد فرد در پاسخ به تحریکات محیطی ارائه شود. از این رو مفهوم سبک زندگی مربوط به دانش فردی می باشد که اجازه می دهد خصوصیات فردی با رفتار همان فرد آمیخته شود (گونزالس و بلو، 2003).

بلوخ سبک‌زندگی سلامت‌محور را راهنمایی برای جلوگیری از مشکلات بهداشتی و تضمین‌کننده حد اعلای سلامتی برای فرد می‌داند و به زمینه رژیم غذایی و ورزش نیز اشاره دارد (کیوان‌آرا، 1386: 67). ماکس وبر، سبک‌زندگی سلامت‌محور را به الگوهای جمعی از رفتار مرتبط با سلامت نسبت می‌دهد که بر انتخاب‌هایی که طبق فرصت‌های زندگی در دسترس مردم است، متکی هستند. این فرصت‌ها بر مبنای عناصری  از قبیل طبقه، سن، جنس، قومیت و دیگر متغیرهای ساختاری مناسب که انتخاب‌های سبک‌زندگی را شکل می‌دهند، قابل مشاهده هستند (درویش و عیلرضانژاد، 1400: 68). کاکرهام[16] به پیروی از وبر، سبک زندگی‌ سلامت‌محور را مجموعه‌ای از الگوهای رفتاری مرتبط با سلامت می‌داند که مبتنی بر انتخاب‌های افراد از گزینه‌ها و فرصت‌های موجود در زندگی‌شان است (کاکرهام، 2010: 20). او معتد است که انتخاب‌های سبک‌زندگی و رفتار برآمده از این انتخاب‌ها می‌تواند نتیجه‌های مثبت و منفی برای بدن و ذهن افراد در پی داشته باشد. بنابراین سبک‌زندگی سلامت‌محور به عنوان بخشی از سبک‌زندگی هر فرد ممکن  است متأثر  از میزان و ساختار سرمایه فرهنگی او باشد. آبل معتقد است که مفهوم سرمایه فرهنگی بوردیو را می‌توان در مورد موضوع سلامت به کار گرفت. او سرمایه فرهنگی را برای اقدام به نفع سلامتی در دسترس افراد می‌داند (آبل، 2007: 43).  

 

مدل نظری پژوهش

 
   

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1. مدل نظری پژوهش

روش‌شناسی پژوهش

با توجه با ماهیت مسئله پژوهش، این پژوهش از روش کمی و تکنیک پیمایش بهره می برد. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. مطالعات و بررسی های لازم درباره مبانی نظری پژوهش، پیشینه موضوعی پژوهش، سوابق مسئله و موضوع پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه ی منابع، پایان نامه ها و پژوهش های مرتبط با موضوع و پایگاه های اینترنتی انجام شده است. به دلیل اینکه استفاده از پرسش‌نامه‌ها، شیوه متداول جمع آوری داده ها در پیمایش است، در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسش‌نامه ساختمند آنلاین استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان شهرستان بروجرد است. برای تعیین حجم نمونه از نرم افزار تعیین حجم «سمپل پاور[17]» استفاده شده است. بر اساس جامعه آماری، حجم نمونه با احتساب خطای 5/0 و با توان 80 درصد که توان مطلوب نرم افزار سمپل پاور می باشد، 250 نفر می باشد. نمونه گیری در این پژوهش از نوع خوشه ای چند مرحله ای می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و برای پردازش اطلاعات از نرم افزار « اِس پی اِس 26[18]» استفاده می شود. همچنین برای ترسیم مدل معادله ساختاری پژوهش نیز از نرم افزار «اِیموس گرافیک [19]24» استفاده می شود. در این پژوهش، آمارهای توصیفی همچون فراوانی مطلق، میانگین، انحراف معیار و در آمار استنباطی از آمارهای ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی، رگرسیون و ... استفاده می‌شود.

جدول 1: خلاصه ای از مباحث روش شناسی پژوهش

ردیف

مبحث

رویکرد،  ابزار و داده ها

1

پارادایم

اثبات گرایی – کمی گرایانه

2

رویکرد روشی

پیمایش

3

ابزار جمع آوری داده ها

پرسشنامه آنلاین

4

واحد تحلیل

فرد

5

جامعه آماری

زنان شهرستان بروجرد

6

شیوه نمونه گیری

خوشه ای چند مرحله ای

7

تعیین حجم نمونه

نرم افزار سمپل پاور

8

حجم نمونه

250

9

اعتبار

مراجعه به متخصصان

10

پایایی

آزمون آلفای کرونباخ

11

نرم افزار تحلیل داده ها

اِس پی اِس 26 و اِیموس گرافیک 24

یافته‌های پژوهش

یافته‌های استنباطی

در این بخش از پژوهش به تحلیل استنباطی داده ها می پردازیم و به دنبال کشف رابطه بین متغیرهای پژوهش هستیم. بر این اساس با استفاده از آزمون های آماری مناسب، به سنجش متغیرهای زمینه ای و فرضیات تحقیق می پردازیم. همچنین برای بررسی روابط بین متغیرها با توجه به ماهیت متغیرها از آزمون های همبستگی پیرسون، آزمون آنالیز واریانس، آزمون تی و در نهایت برای تبیین میزان رابطه بین متغیر وابسته و متغیرهای مستقل از رگرسیون چند متغیره استفاده شده و برای بررسی مدل های معدله ساختاری پژوهش نیز از نرم افزار «ایموس گرافیک 24» استفاده شده است.

نتایج مربوط به آزمون فرضیه ها

فرضیه نخست به بررسی رابطه بین سن زنان و سلامت اجتماعی و روان زنان می پردازد.

جدول 2: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین سن و سلامت اجتماعی و سلامت روان زنان

فرضیه

مقدار پیرسون

سطح معناداری

تعداد

آزمون فرضیه

سن                              سلامت اجتماعی زنان

134/0-

03/0

250

تأیید

سن                               سلامت روان زنان

104/0

10/0

250

عدم تأیید

بر اساس داده های جدول 2، مشاهده می شود ضریب همبستگی پیرسون برای متغیرهای سن زنان و سلامت اجتماعی زنان برابر با 134/0- و همچنین سطح معناداری 03/0 است، که نشان دهنده ارتباط معنادار اما ضعیف بین دو متغیر به صورت معکوس است؛ بدین معنا که با افزایش سن زنان، سلامت اجتماعی آنها کاهش می‌یابد؛ از سوی دیگر ضریب همبستگی بین سن و سلامت روان زنان برابر با 104/0 و سطح معناداری 10/0 است که نشان‌دهنده رابطه ضعیف و غیرمعنادار است.

فرضیه دوم به بررسی رابطه بین سن زنان و سلامت اجتماعی و روان زنان می پردازد.

جدول 3. نتایج آزمون آنالیز واریانس مربوط به رابطه بین تحصیلات و سلامت اجتماعی و روانی زنان

منبع تغییرات

مجموع مربعات

درجه آزادی

میانگین مجموع مربعات

مقدار F

میزان معناداری

بین گروهی

02/2310

7

003/330

 

164/2

 

027/0

 

درون گروهی

97/59773

392

485/152

مجموع

62084

399

 

برای آزمون این فرضیه از آزمون آنالیز واریانس استفاده شد. بر طبق جدول شماره 3 و با توجه به مقدار f که 164/2 می باشد و مقدار معناداری که برابر با 027/0 می باشد، می توان چنین نتیجه گرفت که تحصیلات متفاوت زنان، دارای نمره های متفاوتی از سلامت اجتماعی و روانی زنان نمی باشند. همچنین با استفاده از آزمون های تکمیلی شفه و توکی مشخص شد که میانگین سلامت اجتماعی و روانی زنان در سطح معناداری چندان متفاوت نمی باشد، بنابراین با توجه به داده های این پژوهش بین تحصیلات و سلامت اجتماعی و سلامت روان زنان رابطه معناداری وجود ندارد.

فرضیه سوم به بررسی رابطه بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سلامت اجتماعی و سلامت روان زنان می پردازد.

جدول 4: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و سلامت اجتماعی و روانی زنان

فرضیه

مقدار پیرسون

سطح معناداری

تعداد

آزمون فرضیه

پایگاه اقتصادی-اجتماعی                              سلامت اجتماعی زنان

066/0-

295/0

250

عدم تأیید

پایگاه اقتصادی-اجتماعی                              سلامت روان زنان

167/0

008/0

250

تأیید

 

بر اساس داده های جدول 4 مشاهده می شود ضریب همبستگی پیرسون برای متغیرهای پایگاه اقتصادی- اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان برابر با 066/0- و همچنین سطح معناداری 295/0 است، که نشان دهنده عدم معناداری بین دو متغیر است؛ از سوی دیگر ضریب همبستگی بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و سلامت روان زنان برابر با 167/0 و سطح معناداری 008/0 است که نشان‌دهنده رابطه ضعیف و معنادار است؛ بدین معنا که با هر چقدر پایگاه اقتصادی- اجتماعی بالاتر باشد، سلامت روان زنان نیز بهبود می‌یابد.

فرضیه چهارم این پژوهش به بررسی رابطه بین متغیر سبک‌زندگی ورزش‌محور و سلامت اجتماعی زنان می پردازد.

جدول 5:. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین سبک زندگی ورزش‌محور و سلامت اجتماعی زنان

فرضیه

مقدار پیرسون

معناداری

تعداد

آزمون فرضیه

سبک زندگی ورزش‌محور                        سلامت اجتماعی زنان

504/0

000/0

250

تأیید فرضیه

با توجه به یافته‌های جدول 5، ضریب همبستگی پیرسون برای متغیرهای سبک زندگی ورزش‌محور و سلامت اجتماعی زنان برابر با 504/0و همچنین سطح معناداری برابر با 000/0 است که نشان دهنده ارتباط معنی دار در حد متوسط رو به بالا بین این دو متغیر است؛ این بدان معنا است که با افزایش و رشد زندگی ورزش‌محور، سلامت اجتماعی زنان نیز بهبود می‌یابد، بر این اساس فرضیه H0  رد و فرضیه H1 تأیید می شود.

همچنین برای مشخص شدن رابطه هر یک از مؤلفه های سبک‌زندگی ورزش‌محور با هر کدام از ابعاد سلامت اجتماعی زنان، آزمون همبستگی پیرسون انجام شده است که در جدول شماره 5 آمده است. بر این اساس بیشترین میزان همبستگی ابعاد متغیر مستقل با ابعاد شکوفایی اجتماعی، انسجام اجتماعی و پذیرش اجتماعی از متغیر وابسته سلامت اجتماعی زنان وجود دارد.

جدول 6: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین ابعاد سبک‌زندگی ورزش‌محور و مؤلفه‌های سلامت اجتماعی زنان

        وابسته

مستقل

ابعاد

شکوفایی اجتماعی

همبستگی اجتماعی

انسجام اجتماعی

پذیرش اجتماعی

مشارکت اجتماعی

 

 

سبک زندگی ورزش‌محور

 

R

sig

R

Sig

R

sig

R

sig

r

Sig

تغذیه

244/0

000/0

146/0-

021/0

281/0

000/0

069/0

278/0

054/0-

396/0

ورزش

233/0

000/0

014/0

830/0

138/0

030/0

246/0

000/0

128/0

044/0

مسئولیت‌پذیری

368/0

000/0

041/0-

522/0

189/0

003/0

321/0

000/0

192/0

002/0

مدیریت استرس

494/0

000/0

177/0-

005/0

394/0

000/0

221/0

000/0

142/0

025/0

حمایت بین‌فردی

371/0

000/0

086/0-

174/0

390/0

000/0

379/0

000/0

143/0

024/0

خودشکوفایی

614/0

000/0

107/0-

091/0

477/0

000/0

234/0

000/0

087/0

170/0

فرضیه پنجم این پژوهش به بررسی رابطه بین متغیر سبک‌زندگی ورزش‌محور و سلامت روان زنان می پردازد.

جدول 7: نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین سبک زندگی ورزش‌محور و سلامت روان زنان

فرضیه

مقدار پیرسون

معناداری

تعداد

آزمون فرضیه

سبک زندگی ورزش‌محور                        سلامت روان زنان

182/0-

004/0

250

تأیید فرضیه

با توجه به یافته های جدول 7، ضریب همبستگی پیرسون برای متغیرهای سبک زندگی ورزش‌محور و سلامت روان زنان برابر با 182/0 منفی و  همچنین سطح معناداری برابر با 004/0است که نشان دهنده ارتباط معنی دار و معکوس در حد ضعیف بین این دو متغیر است؛ این بدان معنا است که با افزایش و رشد زندگی ورزش‌محور، سلامت روان زنان کاهش می‌یابد، بر این اساس فرضیه H0  رد و فرضیه H1 تأیید می شود.

همچنین برای مشخص شدن رابطه هر یک از مؤلفه های سبک‌زندگی ورزش‌محور با هر کدام از ابعاد سلامت روان زنان، آزمون همبستگی پیرسون انجام شده است که در جدول شماره 7 آمده است. بر این اساس بیشترین میزان همبستگی ابعاد متغیر مستقل، مربوط به دو بعد مدیریت استرس و خودشکوفایی با ابعاد چهارگانه سلامت روان زنان است؛ البته تمامی این رابطه‌ها معکوس است؛ بدین معنا که با افزایش مدیریت استرس و خودشکوفایی؛ احساس خستگی، اضطراب و بی‌خوابی، گستره توانمندی و افسردگی کاهش می‌یابد.

جدول 8. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین ابعاد سبک‌زندگی ورزش‌محور و مؤلفه‌های سلامت روان زنان

        وابسته

مستقل

ابعاد

احساس خستگی

اضطراب و بی‌خوابی

گستره توانمندی

افسردگی

 

 

سبک زندگی ورزش‌محور

 

r

sig

R

Sig

R

sig

R

sig

تغذیه

114/0-

071/0

288/0-

000/0

198/0

002/0

263/0-

000/0

ورزش

018/0

782/0

076/0

232/0

132/0

037/0

098/0-

120/0

مسئولیت‌پذیری

133/0-

035/0

198/0-

002/0

171/0

007/0

043/0-

499/0

مدیریت استرس

290/0-

000/0

321/0-

000/0

310/0

000/0

215/0-

001/0

حمایت بین‌فردی

012/0

849/0

079/0-

212/0

278/0

000/0

120/0-

058/0

خودشکوفایی

283/0-

000/0

374/0-

000/0

399/0-

000/0

306/0-

000/0

تحلیل های رگرسیونی چند متغیره پژوهش

در ادامه پژوهش به منظور مشخص شدن سهم تأثیر هر یک از ابعاد متغیر مستقل بر متغیر وابسته سلامت اجتماعی زنان به تحلیل رگرسیونی می پردازیم. جدول شماره 9 و 10، شاخص ها و آماره های تحلیل رگرسیونی و تحلیل رگرسیونی چندمتغیره سلامت اجتماعی زنان  را نشان می دهد.

جدول 9: شاخص‌ها و آماره‌های تحلیل رگرسیونی سلامت اجتماعی زنان

مدل

درجه آزادی

مجموع مجذورات

میانگین مجذورات

کمیت f

سطح معناداری f

رگرسیون چندگانه

R2

رگرسیون چندگانه

6

865/2398

811/399

279/20

000/0

334/0

557/0

باقیمانده

243

911/4790

716/19

مجموع

249

766/7189

 

همانگونه که در جدول فوق آمده است، میزان F برابر با 000/0 و معنی دار می باشد. همچنین بر اساس ضریب تعیین محاسبه شده حدود 557/0 از واریانس مربوط به سلامت اجتماعی زنان با متغیرهای ارائه شده در مدل توضیح داده شده است. همچنین این جدول میزان همبستگی بین متغیرهای مدل و سلامت اجتماعی زنان را نشان می دهد.

جدول 10: مدل رگرسیونی چند متغیره سلامت اجتماعی زنان

متغیرها

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

مقدار t

سطح معناداری

B

خطای استاندارد

Beta

تغذیه

0960-

141/0

040/0-

685/0-

494/0

ورزش

102/0

091/0

074/0

129/1

260/0

مسئولیت‌پذیری

455/0

209/0

153/0

178/2

030/0

مدیریت استرس

175/0

188/0

064/0

931/0

353/0

حمایت بین‌فردی

620/0

146/0

262/0

254/4

000/0

خودشکوفایی

632/0

164/0

254/0

843/3

000/0

آماره های موجود در جدول 10 نشان می دهند که بعد حمایت بین‌فردی با میزان بتای 262/0 درصد بیشتر از سایر ابعاد متغیر سبک زندگی ورزش‌محور بر سلامت اجتماعی زنان تأثیر می گذارد. جهت تأثیر این متغیر مثبت بوده و بر این اساس با افزایش میزان حمایت بین فردی در میان زنان، سلامت اجتماعی آنها نیز افزایش می یابد. سپس بعد خودشکوفایی با بتای 254/0 و مسئولیت‌پذیری با بتای 153/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سلامت اجتماعی زنان داشته اند، جهت تأثیر این رابطه ها مثبت بوده و افزایش در میزان هریک از این متغیرها به افزایش متغیر وابسته می انجامد.

جدول 11: شاخص‌ها و آماره‌های تحلیل رگرسیونی سلامت اجتماعی زنان

مدل

درجه آزادی

مجموع مجذورات

میانگین مجذورات

کمیت f

سطح معناداری f

رگرسیون چندگانه

R2

رگرسیون چندگانه

6

074/1665

512/277

786/5

000/0

236/0

354/0

باقیمانده

243

662/11655

47/966

مجموع

249

736/13320

 

همانگونه که در جدول فوق آمده است، میزان F برابر با 000/0 و معنی دار می باشد. همچنین بر اساس ضریب تعیین محاسبه شده حدود 354/0 از واریانس مربوط به سلامت روان زنان با متغیرهای ارائه شده در مدل توضیح داده شده است. همچنین این جدول میزان همبستگی بین متغیرهای مدل و سلامت روان زنان را نشان می دهد.

در ادامه پژوهش به منظور مشخص شدن سهم تأثیر هر یک از ابعاد متغیر مستقل بر متغیر وابسته سلامت روان زنان به تحلیل رگرسیونی می پردازیم. جدول شماره 12 تحلیل رگرسیونی چندمتغیره سلامت روان زنان را نشان می‌دهد.

جدول 12: مدل رگرسیونی چند‌متغیره سلامت روان زنان

متغیرها

ضرایب غیر استاندارد

ضرایب استاندارد

مقدار t

سطح معناداری

B

خطای استاندارد

Beta

تغذیه

436/0-

220/0

134/0-

984/1-

048/0

ورزش

169/0

141/0

090/0

196/1

233/0

مسئولیت‌پذیری

204/0

326/0

050/0

626/0

532/0

مدیریت استرس

653/0-

293/0

176/0-

231/2-

027/0

حمایت بین‌فردی

571/0

227/0

177/0

511/2

013/0

خودشکوفایی

851/0-

256/0

252/0-

316/3-

001/0

آماره‌های موجود در جدول 12 نشان می‌دهند که بعد حمایت بین‌فردی با میزان بتای 177/0 درصد بیشتر از سایر ابعاد متغیر سبک زندگی ورزش‌محور بر سلامت زنان تأثیر می گذارد. جهت تأثیر این متغیر مثبت بوده و بر این اساس با افزایش میزان حمایت بین فردی در میان زنان، سلامت روان زنان نیز افزایش می یابد. ابعادخودشکوفایی و مدیریت استرس نیز نیز تأثیر منفی معناداری بر سلامت روانی زنان داشته است.

 مدل سازی معادله ساختاری پژوهش

در ادامه به منظور درک بهتر تأثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته پژوهش به ارائه مدل سازی معادله ساختاری پژوهش با استفاده از نرم افزار «ایموس گرافیک 24» می پردازیم. هدف ترسیم مدل معادله ساختاری پژوهش، برازش مدل و بررسی نیکویی و بدی برازش مدل است. همچنین مدلسازی معادله ساختاری کواریانس محور بر مبنای نرم افزار ایموس گرافیک به محقق کمک می کند تا بر اساس معیارهای برازش مدل محقق درک بهتری از مدل پژوهش داشته باشد. بر این اساس در این بخش از پژوهش ابتدا مدل معادله ساختاری ارائه شده و سپس در جدول 13 معیارهای برازش مدل بررسی می شود.

شکل 2: مدل معادله ساختاری تأثیر متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته پژوهش

به طور کلی برازش مدل بالا خوب است.  سبک زندگی سلامت‌محور به مقدار 431/0 بر متغیر سلامت اجتماعی زنان در سطح معناداری 003/0 اثرگذار است. همچنین سبک زندگی سلامت‌محور به میزان 173/0 بر متغیر سلامت روان زنان در سطح معنادری 001/0 اثرگذار است. از سوی دیگر متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی به مقدار 109/0 با سطح معناداری 000/0 بر سلامت روان زنان اثرگذار است، همچنین تحصیلات نیز با مقدار 052/0 و سطح معناداری 310/0 تأثیرمعناداری بر متغیر سلامت اجتماعی زنان ندارد. در جدول 14 تعدادی از معیارهای مهم برازش و تفسیر آنها و مقادیر مفروض مربوط به مدل معادلات ساختاری آمده است. می توان گفت که تمامی شاخص های برازش مدل قابل قبول هستند، بنابراین مدل ترسیم شده، مدلی است که می تواند داده های ما را با مدل نظری تطبیق دهد. به عبارت دیگر، مدل ما نشان می دهد که داده های تجربی ما، مدل نظری ما را به خوبی حمایت می‌کند.

جدول 13: معیارهای برازش مدل و تفسیر برازش قابل قبول

معیار برازش مدل

مقدار حاصل در مدل مفروض

سطح قابل قبول

تفسیر

وضعیت پذیرش

نیکویی برازش

(GFI)

84/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل)

مقدار نزدیک به 59/0 منکس کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

نیکویی برازش اصلاح شده

(AGFI)

93/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل)

مقدار نزدیک به 59/0 منکس کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

ریشه میانگین مربعات خطای برآورد

 (RMSEA)

066/0

 

کوچکتر از 80/0

مقدار کمتر از 80/0 یک برازش خوب را نشان می دهد.

قابل قبول

توکر لوئیس

(TLI)

82/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل

مقدار نزدیک به 59/0 منکس کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

شاخص برازش هنجار شده (NFI)

89/0

0 (عدم برازش) تا 1 (برازش کامل

مقدار نزدیک به 59/0 منعکس کننده یک برازش مطلوب است.

قابل قبول

کای اسکوئر نسبی

(CMIN/DF)

048/2

1 تا 5

مقدار کمتر از 1 نشان دهنده ضعف برازش و مقدار بیشتر از 5 منعکس کننده نیاز به بهبود است.

قابل قبول

شاخص برازش هنجار شده مقتصد

(PNFI)

90/0

-

بیشتر از 05/0 یا 06/0

قابل قبول

شاخص برازش تطبیقی مقتصد

(PCFI)

86/0

-

بیشتر از 05/0 یا 06/0

قابل قبول

 

 

بحث و نتیجه‌گیری

حضور زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه در برنامه ها و فعالیتهای ورزشی ضرورتی انکارناپذیر است و از یک سو نقش حیاتی در تأمین سلامت جسم و روان ایفا می نماید و از سوی دیگر با پیشگیری از انواع انحراف ها و مسائل اجتماعی منجر به کاهش هزینه های درمانی و افزایش تولید و بهره وری می شود .

نظر به اینکه نیمی از جمعیت شهرستان بروجرد را قشر زنان تشکیل می‌دهند از این رو پرداختن به مسائل زندگی زنان را ضروری می‌سازد از جمله مسائل مربوط به زنان این شهرستان، سبک‌زندگی است که با قرارگیری در فرآیند گذار از سنت به مدرنیته دچار تحول شده و ابعاد مختلف زندگی زنان این شهر را تغییر داده است.

در پژوهش حاضر به دنبال بررسی وضعیت تأثیر سبک‌زندگی ورزش‌محور بر سلامت اجتماعی و روانی زنان است. در این پژوهش از یک نمونه 250 نفره  از زنان شهرستان بروجرد طی یک مطالعه مقطعی درخواست شد پرسشنامه پژوهش حاضر را که شامل مقیاس هایی در رابطه با سبک‌زندگی ورزش‌محور با شش مؤلفه به عنوان متغیر مستقل و رابطه آن با سلامت اجتماعی با شش مؤلفه و سلامت روان با پنج مؤلفه و رابطه متغیرهای زمینه‌ای چون سن، و تحصیلات، پایگاه اقتصادی-اجتماعی پاسخ دهند.

نتایج این پژوهش نشان داد که برخی از متغیرهای زمینه‌ای رابطه معناداری با متغیرهای وابسته پژوهش دارند. بر اساس نتایج پژوهش متغیر سن رابطه معنادار ضعیف و معکوسی با سلامت اجتماعی زنان دارد، اما با متغیر سلامت روان رابطه غیرمعناداری داشت. متغیر تحصیلات با متغیرهای سلامت اجتماعی و سلامت روان زنان رابطه معناداری نداشته است. از سوی دیگر متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی با متغیر سلامت اجتماعی زنان رابطه متوسط و معناداری دارد، هر چند رابطه این متغیر با سلامت روان زنان در حد ضعیف، معکوس و معنادار است. همچنین بر اساس یافته‌های رگرسیونی پژوهش، ابعاد حمایت بین‌فردی، خودشکوفایی و مسئولیت‌پذیری از متغیر مستقل پژوهش به ترتیب بیشترین تأثیر را بر متغیر سلامت اجتماعی زنان داشته است و ابعاد متغیر مستقل پژوهش به مقدار 55/0 ، واریانس متغیر سلامت اجتماعی زنان را تبیین می‌کند. همچنین بعد حمایت بین‌فردی از متغیر مستقل پژوهش به بیشترین تأثیر را بر متغیر سلامت روان زنان داشته است و ابعاد متغیر مستقل پژوهش به مقدار 35/0 ، واریانس متغیر سلامت روان زنان را تبیین می‌کند.

 نتایج مدلسازی معادله ساختاری پژوهش داد که متغیر مستقل سبک زندگی ورزش‌محور بیشترین تأثیر را بر سلامت اجتماعی زنان دارد و به مقدار کمتری بر سلامت روان زنان اثر دارد. همچنین پایگاه اقتصادی-اجتماعی زنان بر سلامت روان آنها اثر دارد، در کل برازش این مدل در سطح خوبی قرار داشته و حکایت از حمایت داده های تجربی از مدل نظری پژوهش دارد. بر همین اساس می توان گفت اکثر فرضیه های پژوهش مورد تأیید قرار گرفتند.  بر اساس نتایج فرضیات پژوهش باید عنوان نمود که نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش تاج‌بخش و احمدی (1402)، از آن جهت که الگوی ورزشی و سبک‌زندگی بر بهبود کیفیت زندگی افراد اثرگذار هستند، همسو است و نتایج این مطالعه را تاحدودی تعیین می‌کند. از سوی دیگر نتایج این پژوهش کاوه‌فیروز و همکاران (1396) نیز می‌توان عنوان نمود سبک‌زندگی سلامت محور رضایت شغلی و مهارت‌های زندگی را نیز افزایش می‌دهد و بر این مبنا سلامت اجتماعی را نیز ارتقاء می‌دهد. همچنین نتایج این پژوهش با نتایج مطالعات خارجی گلندینینگ و همکاران (2023)، نیز همسو بوده است، زیرا نتایج این پژوهش نیز نشان می‌دهد که سبک‌زندگی، سلامت اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، از طرفی سافونیوم و همکاران (2018)، نیز در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که سبک‌زندگی ورزش‌محور بر سلامت اجتماعی و فردی اثرگذار است، همچنین نتایج پژوهش گیلکریست و ویتون (2017) و گیلکریست و اسبورن (2017) نیز نشان داد که سبک‌زندگی ورزش‌محور بر سلامت اجتماعی و رفاه اجتماعی افراد اثرگذار است. یافته های این فرضیه منطبق بر نظریه کییز می باشد ، وی مهمترین و اثرگذارترین نظریه‌پرداز حوزه سلامت اجتماعی است. مدل چندوجهی سلامت اجتماعی کییز شامل پنج عنصر است که میزان کارکرد بهینه افراد را در عملکرد اجتماعی‌شان معلوم می‌کند. این پنج عنصر عبارتند از: یکپارچگی اجتماعی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شکوفایی اجتماعی و انسجام اجتماعی

همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که سبک‌زندگی ورزش‌محور بر سلامت روان زنان شهرستان بروجرد اثرگذار است. بر این اساس می‌توان گفت نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش عزیزی و همکاران (1401)، از آن جهت که سبک زندگی سلامت‌محور بر سلامت ذهنی اثر دارد، همسو است، از طرفی نتایج این مطالعه با نتایج پژوهش سجودی و همکاران (1400)، از آن جهت که سبک‌زندگی سلامت‌محور به کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی می‌انجامد، همسو است و نتایج این پژوهش را تأیید می‌کنند. از طرفی نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش فتاحی و همکاران (1398)، از آن جهت که سبک‌زندگی سلامت‌محور، به افزایش رضایت از زندگی می‌انجامد مهم است. همچنین بر مبنای بررسی مطالعات پژوهش‌های خارجی باید عنوان نمود که نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش بورایتا و همکاران (2024)، بر این اساس که سبک‌زندگی و سلامت اجتماعی و بهداشت روانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد با نتایج این مطالعه همسو است.

از منظر پوپ و همکاران(2000)در جامعه امروزی، تأکید فرهنگی اجتماعی بسیاری بر روی جذابیت و تناسب جسمانی وجود دارد. هنجارهای اجتماعی درباره زنان به نسبت بیشتری بر جذابیت جسمانی تأکید دارد.از منظر ترنر(1992)  پدیدۀ کنش ورزشی زنان و به تبع آن تناسب‌اندام به عنوان معیار مهمی برای زیبایی زنان در نظر گرفته شده که رضایت آنان را در پی دارد. از منظر ترنر جامعه معاصر «جامعه جسمانی » است.

یافته های پژوهش حاضر نشان داد که سبک زندگی ورزش‌محور تأثیر مهمی بر سلامت اجتماعی زنان این شهر داشته است. اساساً سلامت اجتماعی به عنوان یکی از عوامل مهم نشاط اجتماعی افراد جامعه شناخته می‌شود، همانطور که یافته پژوهش حاضر نشان داد. از سوی دیگر نقش سبک زندگی ورزش‌محور بر سلامت روان زنان قابل توجه است، این بدان معناست که سبک زندگی ورزش‌محور در توسعه شخصیت و بهبود نشاط شخصی نیز حائز اهمیت است و توسعه سبک‌زندگی ورزش‌محور، عامل مهمی در توسعه نشاط شخصی افراد است. در نهایت پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان نیز نقش قابل تبیینی در سلامت اجتماعی و روانی زنان شهر بروجرد دارد، بدین معنا که هر چقدر پایگاه اقتصادی –اجتماعی زنان این شهرستان بیشتر باشد، از سلامت اجتماعی و روانی بهتری برخوردار هستند.

پیشنهادها

با توجه به یافته های پژوهش می توان چند پیشنهاد در جهت اهداف پژوهش ارائه نمود:

  1. برنامه ریزی برای اجرای فعالیت های آموزشی و فرهنگی از راهبردهای توسعه سبک زندگی ورزش محور است. در این زمینه ایجاد بستر و زمینه اجتماعی مناسب و مطلوب برای ورزش بانوان و کاهش محدودیت های آن و ترویج سبک زندگی سالم و آگاه نمودن بانوان از فوائد ورزش ضروری است.
  2. توسعه سبک زندگی ورزش محور زنان نیازمند بهبود باورهای اجتماعی و زدودن نگاه های کلیشه ای و نگاه عادلانه و منصفانه و اجرای طرحهای انگیزشی است.
  3. در راستای ترویج و بسط سبک‌زندگی ورزش‌محور زنان؛ تولید محتوا در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی راهگشا است.
  4. ضرورت دارد مدیران و مسئولین ذی ربط با ایجاد راهکارهای اساسی نظیر طراحی شهری با رویکرد گسترش ورزش همگانی، احداث اماکن ورزشی، پارک ها و فضاهای باز و تجهیز آنها باعث مشارکت بانوان به امر ورزش شوند.
  • منابع

    • امیدی، مصطفی؛ حقیقتیان، منصور؛ هاشمیان‌فر، سیدعلی (1396). سلامت اجتماعی و کارکردهای آن در جوامع شهری (مورد مطالعه: کلان‌شهر اصفهان)، مطالعات جامعه‌شناختی شهری، 7(24)، 188-157.
    • تاج‌بخش، غلامرضا؛ احمدی، برزین (1402). عوامل اجتماعی-فرهنگی بر سبک‌زندگی سلامت‌محور جوانان، فصلنامه سبک‌زندگی اسلامی، 7(1)، 57-45.
    • تاج‌بخش، غلامرضا؛ (1399). واکاوی سبک نوین زندگی پسا کرونا ، فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگزاری ، 10(35)، 360-340.
    • توکلی، مرتضی؛ شاهزائی، عبدالمجید (1396). تحلیل تأثیر قدرت رسانه ها بر سبک زندگی روستائیان مرزنشین زهک سیستان، فصلنامه قدرت نرم، 7(16)، 228- 208.
    • جهانگیری، علیرضا؛ قدیمی، بهرام؛ نوابخش، مهرداد؛ ظهرابی، چنور؛ عبدی نعمت‌آباد، سهیلا (1400). ارائه مدل ساختاری تأثیر تبلیغات رسانه‌ای بر سبک‌زندگی ورزش‌محور با تبیین نقش میانجی‌گری بازهویت مدیریت بدن از دیدگاه کارکنان نیروی انتظامی شهر تهران، فصلنامه مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، 20(50)، 28-9.
    • جوانی, وجیهه. (1400). واکاوی فرهنگ مصرف ورزش زنان جوان مبتنی بر نظریۀ فرهنگ مصرف‌کننده. جامعه شناسی سبک زندگی7(17), 123-140.
    • درویش‌آذر، آذر؛ علیرضانژاد، سهیلا (1400). سبک‌زندگی سلامت‌محور در بین گروه‌های مختلف سنی؛ مطالعه‌ای در شهر سمنان، فصلنامه علمی برنامه‌ریزی رفاه توسعه اجتماعی، 12(47)، 91-57.
    • رحمانی، الهه؛ نقیب‌السادات، سیدرضا؛ تقی‌آبادی، مسعود (1402). نقش رسانه‌های نوین در سبک‌زندگی سلامت‌محور (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی)، فصلنامه مطالعات رسانه‌های نوین، 9(33)، 121- 81.
    • زائری اصفهانی، صفیه. (1400). نقش ورزش بر سلامت روان زنان. کنفرانس بین المللی روانشناسی، علوم تربیتی و سبک زندگی. https://sid.ir/paper/901811/fa
    • رفیع پور، فرامرز (1392). کندوکاو و پنداشته ها، چاپ بیستم، تهران: نشر شرکت سهامی انتشار.
    • سجودی، عادل؛ نیازی، محسن؛ حسینی‌زاده آرانی، سیدحسین (1400). سبک‌زندگی سلامت‌محور و ترک پایدار مواد مخدر در شهر کاشان: یک مطالعه کیفی، فصلنامه علمی جامعه‌شناسی فرهنگ و هنر، 3(1)، 94-76.
    • شربتیان، محمدحسن؛ شادلو، ندا (1402). رابطه سرمایه فرهنگی با سبک‌زندگی سلامت‌محور (مورد مطالعه: زنان بالای 20 تا 48 سال شهر دامغان)، فصلنامه علمی-پژوهشی زن و جامعه، 14(55)، 58-35.
    • صباغ، صمد (1390). سنجش سلامت اجتماعی و عوامل مرتبط با آن بین خانوارهای شهر تبریز، مطالعات جامعه‌شناسی، 3(10)، 27ـ44.
    • عزیزی، غلامرضا و خسروزاده، سیروان(1400). واکاوی شکل گیری و رشد ورزش زنان در عصر رضا شاه، تاریخ ایران، 14(2)، 245-262.
    • عزیزی، نیلوفر؛ بدری‌گرگری، رحیم؛ کریمی، کیومرث (1401). مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر سبک‌زندگی سلامت‌محور تحصیلی در دانش‌آموزان دوم متوسطه، دوفصلنامه مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان، 3(2)، 159-146.
    • فتاحی، هدا؛ حقیقتیان، منصور؛ هاشمیان‌فر، علی (1398). بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی مرتبط با سبک‌زندگی سلامت‌محور جوانان شهر اصفهان، مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، 12(1)، 172-159.
    • فروم، اریک (1394). جامعه سالم، ترجمه اکبر تبریزی، چاپ هفتم، تهران: انتشارات بهجت.
    • قادرزاده، امید؛ حسینی، سیدچمینه (1394). ورزش زنان و ودلالت‌های معنایی آن، فصلنامه زن در توسعه و سیاست، 13(3)، 309-334.
    • کوچانی اصفهانی، مسعود؛ محمودیان، حسین (1397). بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی بر سلامت عمومی با میانجی‌گری سبک‌زندگی سلامت‌محور (مطالعه موردی: دانش‌آموزان متوسطه دوم شهر تهران)، جامعه‌شناسی کاربردی، 29(2)، 16-1.
    • کاوه‌فیروز، زینب؛ صارم، اعظم؛ فراش، نورالدین (1396). مقایسه سبک‌زندگی سلامت‌محور زنان شاغل و غیرساغل شهر شیراز با تأکید بر متغیرهای جمعیتی، نامه جمعیت‌شناسی ایران، 12(23)، 205-177.
    • کرمی، خدابخش؛ رضادوست، کریم؛ عبدی‌زاده، سیما؛ چبیشه، فرات (1394). بررسی عوامل مؤثر بر سبک‌زندگی سلامت‌محور دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور و دانشگاه شهید چمران اهواز، فصلنامه توسعه اجتماعی، 10(1)، 126-97.
    • کیوان‌آرا، محمود (1386). اصول و مبانی جامعه‌شناسی پزشکی، اصفهان: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشت درمانی اصفهان.
    • گودرزی، فرشاد؛ کاوند، رضا؛ شریفی؛ اسماعیل (1400). بازی های ویدئویی و چالش سبک زندگی تحلیل نشانه شناختی بازی سرقت بزرگ اتومبیل، فصلنامه رسانه های دیداری و شنیداری، 15(3)، 172- 145.
    • مهدی پور، حمیده (1394). سینمای اجتماعی ایران و بازنمایی سبک زندگی زنان در آن مطالعه موردی فیلم سینمایی آتش بس، فصلنامه علمی- تخصصی فرهنگ پژوهش، 22: 134- 161.
    • موسوی، میرطاهر؛ شیانی، ملیحه (1394). سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی؛ مفاهیم و رویکردها، تهران: نشر آگاه.
    • محمدی، جمال؛ محمدی، فردین؛ محمدی، حسین (1393). تبیین جامعه‌شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و سبک‌زندگی سلامت‌محور ورزشکاران؛ با تأکید بر عملکرد تغذیه‌ای ورزشکاران، پژوهشنامه توسعه فرهنگی اجتماعی، 1(2)، 88-75.
    • محسنی، منوچهر (1393). مبانی سلامت اجتماعی، تهران: نشر دوران.
    • مختارپور، مهدی؛ فتحی، سروش (1393). بررسی نقش و تأثیر رسانه های نوین تصویری در تغییر سبک زندگی مورد مطالعه؛ دانشجویان دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی ایران، 6(2)، 118-101.
    • نصراللهی، حمیدرضا؛ رضادوست، کریم؛ نبوی، سیدعبدالحسن نبوی (1395). بررسی رابطه موقعیت‌های ساختاری و طبقاتی با سبک‌زندگی سلامت‌محور؛ مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، فصلنامه جامعه‌شناسی سبک‌زندگی، 2(6)، 200-177.
    • وظیفه‌شناس، حمید؛ پنق، مائده؛ پران‌دوجی، سعیده (1395). بررسی رابطه سلامت روان دانش‌آموز با سلامت روان معلم، کنفرانس جهانی روانشناسی و علوم تربیتی، حقوق و علوم اجتماعی در آغاز هزاره سوم.

    ب) لاتین

    • Abel, T. (2007). Cultural capital in health Promotim in Health and Modernity, NewYork: Springer.
    • Boraita,R. Gargallo Ibort,E. Torres, J. Alsina, D. (2024). Lifestyle habits, health indicators and sociodemographic factors associated with health-related quality of life and self-esteem in adolescents, Clinical Child Psychology, 29(2), 493-512.

     

    • Cockerham, W. (2010). Health life Style Theory and the Covergence of agency and Structure, Journal Health Soc behave, 46(1), 11-20.

     

    • Glendinining, A. Hendry, L. Shocksmith, J. (2023). Lifestyle, Health and Social Class in Adolescence, Journal Sociology, 41(2), 235-248.
    • Peila, R. Dannenberg, A. Allison.M. Johnson, K. LaMonte, M. Wild. R. Haring, B. Tindle, H. Foraker, R. Barac, A. Rohan, Th. (2023). Healthy Lifestyle Index and Risk of Cardiovascular Disease Among Postmenopausal Women With Normal Body Mass Index, Journal of the American Heart Association, 12, 1-27.

     

    • Gilchrist, P. Wheaton, B. (2017). The social benefits of informal and lifestyle sports: a research agenda, International Journal of Sport Policy and Politics, 9(1), 1-10.

     

    • Gilchrist, P. Osborn, G. (2017). Risk and benefits in lifestyle sports: parkour, law and social value, International Journal of Sport Policy and Politics, 9(1), 55-69.

     

    • Gonzalez, A; Bello, L (2002). The construct lifestyle in market segmentation the behavior of Tourist cousumers, Europan Journal of Marketing, (2), 51-85.

     

    • Keyes, C. Ryff, C. (2000). Subjective change and mental health: a self-concept theory, Journal Social Psychology Quarterly, 63, 246-279.

     

    • Keyes, C. Shapiro, A. (2004). Social well-Being in the united States: A Descriptive Epidemology, Chicago: university of Chicago Press.

     

    • Ruin, S. Stibbe.G. (2023). Health-oriented ‘Bildung’ or an obligation to a healthy lifestyle? A critical analysis of current PE curricula in Germany, The Curriculum Journal, 32(1), 136-151.

     

    • Safvenbom, R. Wheaton. B. Agans, J. (2018).  How can you enjoy sports if you are under control by others?’ Self-organized lifestyle sports and youth development, Journal Sport  in  Socity, 7(2), 1-21.

     

    • Solomon, M (2003). Consumer Behavior: Buying having and being, Boston: Allyn and Bacon, London: Routledge.
    • Shilling, Chris. (2003). The Body and Social Theory (Second Edition). Sage Publicaton.
    • Turner, Bryan S. (1996). Body and Society (Exploration in Social Theory), London: sage.