Document Type : Original Article

Authors

1 PhD student in Department of Sport Management, Faculty of Sport Sciences, University of Mazandaran, Babolsar, Iran.

2 assosiated professor, Department of Sport Management, Faculty of Sport Sciences, University of Mazandaran, Babolsar, Iran.

3 professor of sport management, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran

Abstract

As a social reality, sports and physical activities have existed in human societies since ancient times and formed a part of people's daily life. Despite the many benefits that sports and physical activity bring to humans and society, one of the most important challenges in planning and policy-making in today's societies is the spread of a culture of inactivity and convenience among It is humans.
The present study was conducted with the aim of determining the indicators of barriers and negotiations of leisure time with an emphasis on physical activity and providing a qualitative model of obstacles-negotiations of leisure time with an emphasis on physical activity. The study population of this research was the staff managers of the Ministry of Sports, heads of sports federations and experts in the field of sports and youth of the general administrations of the provinces throughout the country, and the collected data were analyzed in a mixed method.
Data analysis of 17 interviews conducted showed that family issues and problems, infrastructure issues and problems, society issues and problems, individual issues and problems, psycho-physical issues and problems, macro level issues and problems as limitations. and improving the status of leisure time in society, reforming and revising behavior, developing and improving infrastructure, institutionalizing leisure time in society, necessary conditions for leisure time for sports, changing individual practices, revitalizing leisure time for sports, benefiting from the beauty of nature, more attention and effort from the authoriti



.

Keywords

طراحی مدل محدودیت ها – مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

الهام اسدزاده سوره[1]

فرزام فرزان[2]

مهرداد محرم زاده[3]

   10.22034/ssys.2023.2524.2823

 تاریخ دریافت مقاله: 22/06/1401

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله: 20/12/1401

مقدمه

تغییرات در محیط اجتماعی و فیزیکی به عنوان روشی برای ارتقا فعالیت بدنی در پیش گرفته شده است. این تغییرات شامل ایجاد تغییرات در محیط زندگی است که می­تواند رفتارهای فعالیت بدنی را تحت تأثیر قرار دهند چرا که زندگی در محیط مساعد برای پیاده­روی با فعالیت بدنی بیشتری همراه بوده است ‏‏(پترسون[4] و دیگران، ۲۰۲۰). شرایط محیطی محل زندگی یک شاخص تاثیرگذار بر فعالیت بدنی افراد است، شواهد همچنین حاکی از آن است که فعالیت بدنی افراد تحت تاثیر مستقیم شرایط جغرافیایی محل زندگی آنها قرار می­گیرد و در نهایت فعالیت بدنی باعث افزایش سطح انرژی افراد، روحیه، سلامت و تندرستی، کیفیت روابط خانوادگی، توانایی مقابله با استرس و بهره­وری افراد می­شود‏‏ (بیسواس[5] و دیگران، ۲۰۱۸). در نتیجه، بکارگیری استراتژی­هایی نظیر تجهیز محیط­های زندگی افراد به امکانات فعالیت بدنی مانند احداث سالن­های ورزشی و تندرستی یا دسترسی به زمین­های بازی و مکان­های دلپذیر برای فعالیت بدنی می­تواند مهم و موثر باشد ‏‏(گتزل[6] و دیگران، ۲۰۱۴). همچنین استراتژی­هایی توسط مدل­های مفهومی نیز پشتیبانی می­شوند که نشان می­دهد مشارکت در فعالیت­های بدنی نه تنها تحت تأثیر عوامل شخصی، رفتاری و اجتماعی است بلکه از عوامل محیطی نیز تأثیر می­پذیرد. این عوامل محیطی (دسترسی به امکاناتی که فعالیت بدنی را تشویق می کنند) ممکن است محدودیت­هایی را در رفتار و ادراک ایجاد کند که مشارکت در فعالیت­های بدنی را آسان­تر یا دشوارتر کند ‏(بیسواس[7] و دیگران، ۲۰۱۸). به همین دلیل است که در سال­های اخیر فعالیت­های بدنی در امور روزمره افراد شدیدا کاهش یافته و انجام فعالیت­های ورزشی توسط دانشمندان مورد تاکید فراوان قرار گرفته است. در هرصورت عموماً تصور این است که گسترش فعالیت­های ورزشی در اوقات فراغت می­تواند موجب شادابی و سلامت و نیز ایجاد شرایط رشد عموم افراد ­شود. به همین خاطر است که دولت­ها تأکید زیادی بر ورزش­های همگانی و نیز تشویق افراد به فعالیت­های بدنی در اوقات فراغت  دارند.

یکی از مفیدترین روش­های غنی سازی اوقات فراغت، داشتن فعالیت جسمانی (ورزش) است که سلامت جسمانی و روانی افراد جامعه را فراهم می­کند. فعالیت بدنی در اوقات فراغت[8] را می­توان به عنوان "فعالیت های انجام شده در زمانی که خود فرد تشخیص می­دهد تعریف کرد که باعث افزایش انرژی مصرفی می­شود" ‏‏(امیرولت و گودین[9]، ۲۰۱۵).

 فعالیت بدنی در اوقات فراغت با فواید سلامتی متعددی مانند کاهش خطر بیماری قلبی و عروقی، افسردگی و همچنین افزایش آمادگی قلبی و تنفسی مرتبط است (سازمان بهداشت جهانی[10]، 2018). این نشان می­دهد که مدل­سازی پیش­بینی محدودیت­ها و مذاکرات برای فعالیت­ بدنی در اوقات فراغت می­تواند دانش و آگاهی برای افزایش این نوع فعالیت و به حداکثر رساندن مزایای آن ایجاد کند ‏‏(کونو[11] و همکاران، ۲۰۲۰).

از طرف دیگر، مسئلۀ مشارکت ورزشی مدتهاست که یکی از دغدغه­های اساسی برنامه­ریزان حوزه تربیت بدنی محسوب می­شود. با گسترش مشاغل پشت ­میزنشین و رسانه­های جمعی و شبکه­های اجتماعی مجازی که افراد را به کم تحرکی ترغیب می­کند، این نیاز بیش از هر زمانی احساس می­شود. مشارکت ورزشی بر ابعاد مختلف جامعه تأثیرگذار است و زمینۀ وجود جمعیتی سالم و پویا را برای آن فراهم می­کند. نقش مشارکت ورزشی در سلامت جامعه انکارناپذیر است. مشارکت ورزشی افزون بر این دارای فواید اجتماعی همچون بهبود توانایی­های اجتماعی افراد، ابتکار و نوآوری افراد، کاهش چشمگیر در جرم و خرابکاری، کاهش انحرافات اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی و همکاری، افزایش همبستگی، ایجاد اشتغال و درآمد و افزایش چشمگیر تولید از طریق افزایش سطح سلامت جسمانی و روانی نیروی کار و ... است (دراهکی[12] و همکاران، 1398). به همین دلیل، در دهه­های اخیر محدودیت­های شرکت در اوقات فراغت به یکی از حوزه­های مهم در مطالعات اوقات فراغت تبدیل شده است ‏‏(اسکنیدر[13]، ۲۰۱۶).

در این راستا، (جکسون[14] ‏،2000) محدودیت­های اوقات فراغت[15] را به عنوان "عواملی که ترجیحات اوقات فراغت را محدود می­کند و یا مشارکت و لذت بردن از اوقات فراغت را ممنوع یا منع می­کند" تعریف می­کند. محدودیت­های اوقات فراغت به سه گروه طبقه بندی شده است: موانع درون فردی[16] کیفیت روان­شناختی فرد (مانند ویژگی­های شخصیتی) است که اولویت­های اوقات فراغت فرد را شکل می­دهد (به عنوان مثال، عدم علاقه، استرس)، موانع بین فردی[17] موانعی مانند عدم داشتن همراه و دوست، تعاملات اجتماعی با دوستان، خانواده و دیگران است که در بین ترجیحات اوقات فراغت و مشارکت دخالت می­کند. محدودیت­های ساختاری[18] نیز شرایط بیرونی در محیط (به عنوان مثال، کمبود وقت، پول یا امکانات) هستند که مانع از شکل­گیری ترجیحات تفریحی در اوقات فراغت می­شود تا از مشارکت واقعی اوقات فراغت جلوگیری شود ‏‏(گادبی[19] و همکاران، ۲۰۱۰). با این حال، تحقیقات جدیدتر، نشان داده است که از جنبه فرهنگی محدودیت­ها را می­توان در طیف متنوع­تری از قبیل موضوعات شخصی، کمبود پول، مسائل خانوادگی، کیفیت خدمات اوقات فراغت و کمبود وقت، حمل و نقل، استرس و شیوه زندگی بهتر درک کرد ‏‏(ایتو[20] و دیگران، ۲۰۱۸). از این­رو، محدودیت­های اوقات فراغت عواملی است که شرکت کنندگان را از فعالیت و لذت بردن از فعالیت­های اوقات فراغت منع می­کند، در حالی که مذاکرات برای محدودیت[21] استراتژی­هایی است که مردم برای غلبه بر این محدودیت­ها استفاده می­کنند. مذاکره برای محدودیت به عنوان "تلاش افراد برای استفاده از راهبردهای رفتاری یا شناختی برای تسهیل مشارکت اوقات فراغت با وجود محدودیت ها" تعریف شده است ‏‏(اسکنیدر[22]، ۲۰۱۶). برخی از تحقیقات این سازه­ها را به عنوان پیش زمینه­های شرکت در اوقات فراغت، همراه با فاکتورهای دیگری مانند انگیزش و خودکارآمدی شناسایی کرده­اند ‏‏(استانیس[23] و همکاران، ۲۰۰۹).

روش شناسی تحقیق

تحقیق حاضر یک پژوهش آمیخته است که در بخش کیفی از رویکرد نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) با رهیافت گلیزری (1992) استفاده شده است که در قالب مصاحبه­ و تحلیل محتوایی و ساختاری مصاحبه­ها انجام می­شود. در مرحله کمی نیز گویه­ها و مولفه­های حاصل از مرحله کیفی در قالب پرسشنامه تنظیم شده و در یک جامعه بزرگتر مورد ارزیابی قرار می­گیرد.

جامعۀ آماری این تحقیق در بخش کیفی را مدیران ستادی  وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران  و روسای فدراسیون­های ورزشی مرتبط با ورزش همگانی تشکیل داد که حدود 200 نفر را شامل می­شود. روش نمونه­گیری به صورت گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری (17) ادامه یافت. در بخش کمّی نیز جامعۀ آماری این تحقیق را  کارشناسان حوزه ورزش  و کارشناسان حوزه جوانان ادارات کل ورزش و جوانان استان­های کشور تشکیل می­دهند که تعداد تقریبی آنها 186 نفر است که به دلیل محدود بودن تعداد نمونۀ آماری به صورت تمام شمار انتخاب شدند.

مصاحبه‌ نیمه ساختار یافته: «مصاحبه رسمی نیمه سازمان­یافته از روش­های اصلی جمع آوری داده­ها در گراندد تئوری بوده و در برخی از تحقیقات تنها روش جمع­آوری داده­هاست (ادیب حاج باقری[24]، 1385). از این رو، در این تحقیق از مصاحبه نیمه ساختار­یافته برای گردآوری داده­ها در بخش کیفی و پرسشنامه محقق ساخته که از فرآیند مرحله کیفی تحقیق استخراج شده بود در بخش کمی استفاده شد.

پس از شناخت درون‌مایه‌های فرعی کلیه مصاحبه‌ها، در مجموع تعداد 226 درون‌مایه‌های فرعی ایجاد شد. تعدادی از این کدها که مشابه بود و در مصاحبه­های مختلف تکرار شده بودند حذف شده بطوری که در مرحله تحلیل  تعداد 100 کد مستقل (درون‌مایه‌ها) ایجاد شد. با استناد به نتایج کدبندی محوری و مفاهیم مشترک بین مقوله‌های مورد نظر 21 مقوله به نام‌های مسائل و مشکلات خانواده، مسائل و مشکلات موجود در زیرساخت‌ها، مسائل و مشکلات جامعه، مسائل و مشکلات فردی، مسائل و مشکلات روانی-جسمانی، مسائل و مشکلات در سطح کلان، ارتقا جایگاه اوقات فراغت در جامعه، اصلاح و تجدیدنظر رفتاری، توسعه و بهبود زیرساخت‌ها، نهادینه‌سازی اوقات فراغت در جامعه، شرایط اقتضایی اوقات فراغت ورزش، تغییر رویه‌های فردی، احیا اوقات فراغت ورزشی، بهره‌مندی از زیبایی طبیعت، توجه و تلاش بیشتر مسئولین، دانش و اگاهی فردی، بهبود و ارتقا سلامت جامعه، بهبود و ارتقا سلامت فردی-اجتماعی، بهبود وارتقا سلامت جسمی و روانی، بهبود و ارتقا بنیان‌های فردی-اجتماعی و بهبود و ارتقا جایگاه ورزش و فعالیت بدنی در امر طراحی مدل محدودیت‌ها – مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی شناسایی شد.

 

جدول 1- کدگذاری نظری (گزینشی)

منبع

کدمحوری

کد گزینشی

p10-p1-p5-p3-p6-p7-p1-p8-p10-p15-p14- p11-p9-p4-P16-P17

مسائل و مشکلات خانواده

محدودیت‌های اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

مسائل و مشکلات موجود در زیرساخت‌ها

مسائل و مشکلات جامعه

مسائل و مشکلات فردی

مسائل و مشکلات روانی-جسمانی

مسائل و مشکلات در سطح کلان

p14-p7-p8-p10 p3-p2-p6

p9-p13-p14-p9-p4-p12-P17-P16

ارتقا جایگاه اوقات فراغت در جامعه

مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

اصلاح و تجدیدنظر رفتاری

توسعه و بهبود زیرساخت‌ها

نهادینه‌سازی اوقات فراغت در جامعه

شرایط اقتضایی اوقات فراغت ورزش

تغییر رویه‌های فردی

احیا اوقات فراغت ورزشی

بهره‌مندی از زیبایی طبیعت

توجه و تلاش بیشتر مسئولین

دانش و اگاهی فردی

p9-p4-p5 p8-p4-p13-p7-p10

p1-p3-p14 -p15-p6-p7-p2-P16

بهبود و ارتقا سلامت جامعه

پیامدهای اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

بهبود و ارتقا سلامت فردی-اجتماعی

بهبود وارتقا سلامت جسمی و روانی

بهبود و ارتقا بنیان‌های فردی-اجتماعی

بهبود و ارتقا جایگاه ورزش و فعالیت بدنی

 

به منظور ترسیم مدل نهایی تحقیق و پس از استخراج و اکتشاف مقولات اصلی، محوری، مفاهیم با توجه به الگوی ارائه شده که بر مبنای الگوی مکتب اشتراوس و کوربین طراحی گشته است، در نهایت مدل محدودیت‌ها – مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی به شکل زیر می باشد.

شکل1- الگوی پارادایمی محدودیت‌ها – مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

مشارکت درفعالیت های اوقات فراغت با تاکید بر فعایت بدنی

عوامل مداخله گر؛

مسائل و مشکلات خانواده

(دانش فرهنگی خانواده، سبک زندگی اشتباه، عدم اهمیت ورزش در خانواده)

مسائل و مشکلات در سطح کلان

(مسئله پوشش بانوان، نظارت ناکافی مسئولین ورزشی از شرایط موجود،  نبود برنامه و چشم‌انداز مشخص برای یکپارچه‌سازی اوقات فراغت ورزشی)

دستاوردها:

بهبود وارتقا سلامت جسمی و روانی

بهبود و ارتقا سلامت جامعه

بهبود و ارتقا سلامت فردی-اجتماعی

بهبود وارتقا سلامت جسمی و روانی

بهبود و ارتقا بنیان‌های فردی-اجتماعی

بهبود و ارتقا جایگاه ورزش و فعالیت بدنی

راهبردها:

ارتقا جایگاه اوقات فراغت در جامعه

اصلاح و تجدیدنظر رفتاری

توسعه و بهبود زیرساخت‌ها

نهادینه‌سازی اوقات فراغت در جامعه

شرایط اقتضایی اوقات فراغت ورزش

تغییر رویه‌های فردی

احیا اوقات فراغت ورزشی

بهره‌مندی از زیبایی طبیعت

توجه و تلاش بیشتر مسئولین

دانش و اگاهی فردی

 

عوامل علّی؛

مسائل و مشکلات فردی

(عدم برنامه‌ریزی مناسب فردی، کمبود وقت، زندگی شخصی و دیجیتالی، نبود دوست و همپا، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی، محدودیت‌های ایدئولوژیکی و معنوی)

مسائل و مشکلات روانی-جسمانی

(محدودیت‌های درونی فرد، وضعیت جسمانی فرد، تنبلی ذهنی، عوامل روانی و مشغله‌های فرد، عدم انگیزاننده‌های ذهنی، تصورات بدنی)

 

عوامل زمینه­ای؛

مسائل و مشکلات جامعه

(دانش فرهنگی خانواده، سبک زندگی اشتباه، عدم اهمیت ورزش در خانواده)

مسائل و مشکلات موجود در زیرساخت‌ها

(نبود زیرساخت‌های لازم اجتماعی، نبود فضای مناسب برای فعالیت‌های خانوادگی، کمبود تعدد فضاهای ورزشی در شهرها و محلات)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول 2 نتایج مربوط به آزمون‌های پایایی آلفای کرون باخ، پایایی ترکیبی (دلوین گلداشتاین)، پایایی ضریب اسپیرمن و پایایی اشتراکی را نشان می‌دهد.

جدول 2.  ضرایب آزمون های پایایی مدل اندازه گیری تحقیق

مولفه ها

Cronbach's Alpha

rho_A

Composite Reliability

Average Variance Extracted (AVE)

پیامدهای اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

0.819

0.778

0.745

0.771

محدودیت‌های اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

0.841

0.823

0.792

0.810

مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

0.912

0.882

0.854

0.871

همان‌طور که در جدول 2 مشخص است در تمامی مؤلفه‌ها پایایی اسپیرمن برقرار است. همچنین مشاهده می‌شود که تمامی مؤلفه‌ها از CR بالای 7/0 برخوردارند و کلیه مؤلفه‌ها از پایایی اشتراکی بالای نیم برخوردارند و پایایی اشتراکی مورد قبول واقع می‌شود؛ بنابراین بر اساس چهار آزمون پایایی، پایایی مدل مورد تائید قرار می‌گیرد و همچنینشکل­های 2و3، به ترتیب الگوی محدودیت­ها، مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت­بدنی را در حالت استاندارد و حالت معنی­داری نشان می­دهد؛ اکنون می‌توانیم ادعا کنیم نتایج پژوهش ما به نمونه‌های دیگری از همان جامعه قابل تعمیم است.

 

شکل2- الگوی محدودیت‌ها – مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی(حالت استاندارد)

 

 

 

 

 

شکل3- الگوی محدودیت‌ها – مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی(حالت معنی داری)

 

 

در ادامه برای بررسی کیفیت مدل از شاخص های SSO، SSE و Q2 استفاده شد که نتایج در جدول 3 نشان داده شده است.

جدول 3 . آزمون مقادیر CVCOM جهت بررسی کیفیت مدل

آزمون مقادیر

SSO

SSE

Q2 (=1-SSE/SSO)

پیامدهای اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

2593.12

492.84

0.810

محدودیت‌های اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

2892.34

437.851

0.848

مذاکرات اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی

1812.34

318.97

0.824

در مدل اندازه‌گیری کلیه مقادیر CVcom با توجه به مقادیر Q2  از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند.

بحث و نتیجه گیری

نتایج حاصل از کدگذاری­­ها نشان داد که مدل بر مبنای عوامل مختلفی قرار دارد. لذا زمانی که مکانیسم اثر این عوامل به­درستی شناسایی و تشخیص داده شوند می­توان شاهد کاهش محدودیت­های فعالیت های اوقات فراغت ورزشی فعال و افزایش مشارکت در فعالیت­های فراغتی ورزشی فعال و تسهیل مذاکرات بود. در ادامه این عوامل به صورت جداگانه مطرح و در ارتباط با آن­ها، به بحث می­پردازیم؛ لازم به ذکر است با توجه به اینکه در خصوص پژوهش حاضر مطالعات مرتبط زیادی انجام نشده است، بنابراین در خصوص مقوله­­های به دست آمده به صورت کلی بحث خواهد شد. با توجه به نتایج به‎دست آمده می­توان گفت برای اینکه ساز و کار اجرای محدودیت و پیامدها مورد توجه قرار گیرند؛ با توجه به این موارد می‎توان آینده­ای روشن برای اوقات فراغت تصور کرد.

گرچه حوزه­های مرتبط به مشکلات مالی که گاهاَ به مسائل و مشکلات خانواده و جامعه، تورم وگرانی است؛ مانع شرکت افراد در فعالیت ورزشی در اوقات فراغت می­شود؛ مسائل و مشکلات فردی همواره مهم تر بوده که نیاز به شناسایی، فرهنگ سازی، کمک خانواده­ها و روانشناسان ورزشی جهت غلبه به این موانع می­باشد؛ همچنین افراد سالمند یا معلولین محدودیت­های ویژه را دارند که نیازمند تجهیزات وامکانات خاص می­باشند و حتی برای سایرین هم مسائل و مشکلات موجود در زیرساخت‌ها موجود است که نیاز به  توسعه، تجهیز و تکمیل آنها می­باشد.

حل مسائل در سطح کلان همچون سیاست­های نادرست، نبود راهبردهای تخصصی حوزه اوقات فراغت نیازمند حمایت و توجه ویژه مدیران رده بالا حوزه های مرتبط ورزش و اوقات فراغت در سطح کلان
 و تلاش حداکثری مدیران عملیاتی وکارشناسان برای اجرایی کردن سیاست­ها­ و برنامه­های حوزه اوقات فراغت و ورزش می­باشد. توسعه و بهبود زیرساخت‌های مرتبط با فعالیت­های اوقات فراغت در سطح کشور نیازمند همکاری مدیران سایر ارگان­های کشور می­باشد. مدیران ورزشی در تعامل با نهادهای اجتماعی با اتخاذ راهبردهایی در راستای اشاعه فرهنگ ورزش و فعالیت بدنی در اوقات فراغت و توسعه برنامه­های ملی اوقات فراغت می­توانند جایگاه فعالیت بدنی و ورزش در اوقات فراغت ارتقاء دهند.

نتایج حاصل با نظریه (هاگتون[25] 2019) که بیان کرد اوقات فراغت فرایندی است که طی آن افراد در خصوص نیل به اهداف ورزشی و لذت بردن در زمان آزاد، با خود انگیختگی لازم برای عمل، برخود تأثیرمی‌گذارند؛ که دانش و اگاهی فردی، مهارت­های خود کنترلی، مهارتهای ارتباطی فرد، تعاملات و معاشرت اجتماعی، میزان تحصیلات و همچنین طبقه اجتماعی تاثیر مستقیم بر این خود انگیختگی دارد و با تحقیق (پریک[26] و همکاران 2019) که مدل­­های ساختاری و تغیرات فردی را مهم دانستند و تاکید کردند که اصلاح و تجدید رفتاری، دستیابی به مذاکرات اوقات فراغت را امکان­پذیر می­سازد؛ همسو می­باشد. بنابراین مدیران ورزشی می­توانند با اتخاذ سیاست بهبود و ارتقاء بنیان­های فردی و اجتماعی؛ باعث تقویت ارتباطات اجتماعی و افزایش سرمایه اجتماعی در افراد شوند که ارتباط مستقیم در مشارکت افراد در فعالیت های فعال اوقات فراغت دارد.

همیشه یکی از مهم­ترین مشکلات جامعه مشکلات اقتصادی است همواره مسائل مالی در مشارکت ورزش نقش تعیین کننده و محوری داشته است؛ ولی فواید ورزش و فعالیت بدنی در اوقات فراغت منجر به کاهش مشکلات مالی حاصل از بیماری­های جسمانی و روانی شده است. حتی می­توان اشاره کرد که برای دستیابی به اهداف عالی سازمان­ها  و بهره­ وری در محیط کار نیز ضروری است تا مدیران با اتخاذ تدابیر لازم جهت توسعه اوقات فراغت فعال، افزایش آگاهی، آموزش و توانمند سازی در رابطه با اوقات فراغت فعال منابع انسانی سازمان خود بهره­ وری در سازمان را ارتقاء داده و بستر مناسب جهت حل مشکلات اقتصادی آنان و در نتیجه تسهیل مذاکرات برای افراد را فراهم نمایند.

(جیمنز- گارسیا و همکاران[27] 2020) تحقیقی را تحت عنوان تجزیه و تحلیل نظام­مند اوقات فراغت ورزشی، حدفاصل سال­­های 2002 تا 2019 انجام دادند که از عوامل توسعه مشارکت در  فعالیت­های فعال اوقات فراغت توجه به برنامه ریزی، فرهنگ سازی مناسب، خدمات امنیتی ونرم افزاری است. به دلیل اینکه موضوع  اوقات فراغت در کشور مهم واقع نشده است در این راستا  نه تنها خدمات امنیتی و تجهیزات نرم افزاری مناسب  فراهم نشده حتی برنامه ریزی در این خصوص صورت نگرفته است؛ لازمه تسهیل در مذاکرات اوقات فراغت لزوم تبیین وضعیت موجود شرایط امنیتی و نرم افزاری بسترهای مشارکت در فعالیت­های اوقات فراغت و ترسیم وضعیت مطلوب و در نهایت اتخاذ راهبردهای رسیدن به آنها و همکاری مدیران و کارشناسان اجرایی در اجرایی شدن راهبردها می­باشد.

نتایج حاصل با نتایج مطالعات (ویونینسکی و سوکوسکا[28] 2020) و (مالکوک و دال[29] 2020) هم راستا بود. ویونینسکی و سوکوسکا (2020) موارد اقتصادی و تجهیزات را ضروری دانستند. گردش مالی و سود آوری به‌عنوان معیاری برای تداوم فعالیت، کارایی و بازنگری سازمان ها و مسئولان اوقات فراغت یاد می‌شود. امروزه سازمان­­های مختلف ورزشی برای جلب سرمایه‎گذاران سعی در به حداکثر رساندن ارزش برای گذران اوقات فراغت را دارند. که باکمک مدل حاضر بایستی منابع خود را به سمتی سوق دهند که بیشترین بهره وری در اوقات فراغت را داشته باشد (فخاری و یوسف­نژاد1385). باید اذعان داشت که ورزش، گذران اوقات فراغت، حتی رویداد­های ورزشی نیز در این راستا مهم است؛ با توجه به اینکه بازار گذران ورزش­­های امروزی بوسیله فرآیند جهانی­شدن که در برگیرنده درگیری­­­های رسانه‎ای، وابستگی به حامیان مالی و رشد صنایع مرتبط به ورزش است، توصیف می­شود (به نقل از رجب­زاده، 1392). بنابراین می­توان گفت که سود آوری  یکی از عوامل تاثیرگذار در ورزش بخصوص رویداد­های ورزشی است. شاخص‎­های نرم­افزاری-سخت افزاری، ساختار، رشد اقتصادی، تدارکات و امکانات رفاهی، آموزش و مدیریت  به خصوص توجه به مدیریت نوین و عوامل انگیزشی، رهبری، جو صمیمی، بروکراسی و قوانین مناسب همگی در بهره­وری موثر بودند؛ نتایج مطالعات (خسروی­زاده و همکاران 1393) نشان داد که به ترتیب مؤلفه­­های اقتصادی، اطلاعاتی دانشی و بازار سرمایه، مدیریتی، قانونی و حقوقی، فرهنگی و اجتماعی، حمایتی و تشویقی و سیاسی و مشارکت بخش خصوصی در اوقات فراغت ورزشی موثر می­باشد. (دمیرل و اوردگموس[30] 2014) به این نتیجه دست یافتند که سرمایه­گذاری شرکت­­های بزرگ در ورزش در زمان اوقات فراغت باعث صداقت و درک درست مشتری نسبت به نگرش اوقات فراغت می­شود و مقاصد خرید مشتریان نسبت به حامیان مالی بالا می‏رود. در تبیین نقش جذب سرمایه می‎توان گفت که امکان سرمایه‎گذاری موفق در ورزش و اوقات فراغت زمانی میسر است که همة حوزه­­های مرتبط به صورت مجموعه­ای منسجم و واحد در نظر گرفته شوند. در تحقیق همسو (یانگ و همکاران[31] 2020) هم یک چارچوب ارزیابی پایدار گردشگری ورزشی با الگوی تصمیم­گیری چند معیار ترکیبی برای کشف جاذبه­­های گردشگری بالقوه ورزشی در تایوان را انجام دادند. که نشان داد  حمایت دولت و بازاریابی محلی در عین حال جذب سرمایه در بخش ورزش بدون تغییر نگرش در میان کارشناسان و ایجاد بستر مناسب برای ورود سرمایه و تضمین امنیت و سودآوری آن امکانپذیر نیست. همچنین می­توان اذعان داشت که با بسترسازی و فراهم کردن امکانات زیر ساختی و حمایت از سرمایه­گذاران می­توان در این بخش مفید واقع شود و با حضور در میادین مختلف ورزشی فراهم­سازی بستر سرمایه­گذاری در ورزش شکل خواهد گرفت. از این رو مسئولان باید توانمندی و مزیت­­های اقتصادی خوبی فراهم کنند و فرصت­­های سرمایه­گذاری با بازدهی اقتصادی معقول پیش روی سرمایه­گذاران بگذارند. این امر موجب بهره‎وری در اوقات فراغت می‎شود.

نتایج حاصل با نتایج یافته­­های (کاظمینی 1398) تاحدودی همخوان است. نتایج مطالعات کاظمینی (1398) حاکی از آن بود که یکی از عوامل مهم و موثر در حرفه­ای شدن اوقات فراغت ورزشی امور اقتصادی است. همچنین در این خصوص کنفدراسیون فوتبال آسیا (2016) معیار حقوقی و معیار مالی را برای باشگاه‎­های حرفه­ای فوتبال معرفی کرده­اند. در معیار حقوقی­(ای اف سی[32]) ، اسناد حقوقی باشگاه­­ها مدنظر است. این امر در ادامه فرایند تبدیل موسسات ورزشی سابق در قالب شرکت­­های تجاری ورزشی روند تکاملی خود را طی کرده است. در حقیقت وجود اساسنامه یا شرکت نامه معتبر ثبت شده و منطبق با مقررات قانونی، مدنظر فیفا و در سطح قاره مورد تاکید­ای اف سی می­باشد. در کنار این سند حقوقی بنیادی، قرارداد­های ورزشی، آئین نامه انضباطی و قواعد رفتاری و کرداری باشگاه­­ها نیز می­بایست منطبق با قواعد فیفا، ­ای اف سی و فدراسیون فوتبال هر کشوری تنظیم گردند. همچنین در معیار مالی، ­ای اف سی با تاکید بر هماهنگ سازی سال مالی باشگاه­­ها با سال مالی خود، به دنبال شفافیت مالی می­باشد؛ در این راستا بر مبنای درآمد­ها و هزینه­­های انجام گرفته، تراز مالی حسابرسی شده باشگاه­­ها مورد بررسی موشکافانه کارشناسان مالی کنفدراسیون قرار می­گیرد. تراز مالی مثبت، ملاک مهم حرفه­ای شدن و اجازه شرکت در مسابقات باشگاهی کنفدراسیون آسیا است. می­توان گفت که اکثر سازمان­های ورزشی و اوقات فراغتی در ایران دچار چنین مشکلی هستند، چرا که به جهت عدم دریافت حق پخش تلویزیونی مکفی و یا جذب حامی مالی مناسب دارای تراز مالی منفی بوده و بجای اینکه رویداد بتواند درآمدزا باشد هزینه­زا است.

پژوهش حاضر با پژوهش (ایتو و همکاران[33] 2018) با عنوان توسعۀ موانع و مذاکرۀ موانع اوقات فراغت با تاکید بر فعالیت بدنی انجام دادند. این تحقیق بر روی 394 نفر انجام شد و نتایج نشان داد که مهم­ترین موانع عبارتند از موانع روان­شناختی، آمادگی فیزیولوژیکی و جسمانی، سبک زندگی، مالی، زمان، تعهد، محیط. همسو بود.

 این مدل با مدل اوقات فراغت دانشجویان کشور (منصوری و همکاران 1399) همخوانی بسیار بالایی دارد  منصوری و همکاران (1399) در طراحی مدل به  دسترس بودن امکانات تفریحی، افزایش پرداختن به فعالیت‌های ورزشی و بالا بودن سطح رفاه پرداختند که در نهایت مدل اوقات فراغت با شش عامل موثر بر انتخاب فعالیت‌های فراغتی (شامل پیشرانه‌ها، عوامل فردی، عوامل اجتماعی و محیطی، عوامل مدیریتی، عوامل دولتی و چالش‌ها) و پیامدهای ناشی از گذران اوقات فراغت تدوین شد. که در پژوهش حاضر هم به مواردی چون نبود زیرساخت‌های لازم اجتماعی، نبود فضای مناسب برای فعالیت‌های خانوادگی، کمبود تعداد فضاهای ورزشی در شهرها و محلات به عنوان مسائل و مشکلات موجود در زیرساخت‌ها در محدودیت های اوقات فراغت فعال اشاره شده است.

در این پژوهش به زندگی ماشینی و وضعیت معیشتی به عنوان مسائل و مشکلات جامعه که از محدودیت های اوقات فراغت فعال محسوب می­شود، اشاره شده است که تا حدودی با مطالعه (موحد و همکاران، 1390) که در آن به ورزش به عنوان یکی از روش های گذران اوقات فراغت؛ موثر در جذب ارزش­های فرهنگی و از طرف دیگر، نبود فعالیت فیزیکی مناسب و فقر حرکتی تبدیل به یکی از دغدغه های بزرگ زندگی ماشینی و پیشرفت فناوری در قرن حاضر شده است (موحد و همکاران، 1390) همپوشانی دارد.

همانطور که (جکسون و همکارانش[34] 1993) مشارکت حاصل از غلبه، را متفاوت از مشارکتی که در نبود عوامل بازدارنده ساختاری معرفی می­کنند. به عنوان مثال فردی که بدلیل کمبود وقت نتواند هر روز شنا کند، ممکن است عامل بازدارنده (کمبود وقت) موجب توقف شرکت در فعالیت نشود، اما موجب مشارکت تعدیل شده فرد در فعالیت می­گردد. تحقیقات جدیدتر از منظر فرهنگی نشان داده است که محدودیت­ها را می­توان در طیف متنوع­تری از قبیل موضوعات شخصی، کمبود پول، مسائل خانوادگی، کیفیت خدمات اوقات فراغت، کمبود وقت، حمل و نقل، استرس و شیوه زندگی بهتر درک کرد ‏‏(ایتو و همکاران[35]، ۲۰۱۸). در مدل پژوهش حاضر نیز به موارد ذکر شده به عنوان مسائل و مشکلات فردی که از عوامل محدودیت های اوقات فراغت می­باشد اشاره شده است.

(مسعودی و همکاران، 1397) در پروهش خود به اینکه در قرن حاضر به ویژه از نیمه دوم قرن بیستم، توجه به اوقات فراغت اقشار مختلف مردم و سیاست­گذاری در این خصوص از وظایف دولت ها محسوب شده و در اغلب کشورهای جهان سازمان­ها و نهادهای مختلفی در این زمینه ایجاد شده­اند و در پی آن تحقیقات جامعه شناسی پیرامون این پدیده آغاز شد اشاره نمودند؛ در پژوهش پیش رو نیز مستقیما به این موضوع به عنوان مذاکرات اوفات فراغت اشاره شده است. مدل­ پژوهشی ‏‏(کونووهمکاران[36]، ۲۰۲۰) بیانگر این است که پیش بینی محدودیت­ها و مذاکرات برای فعالیت بدنی در اوقات فراغت می­تواند دانش و آگاهی برای افزایش این نوع فعالیت و به حداکثر رساندن مزایای آن ایجاد کند؛ که این مطلب با مدل پژوهش حاضر کاملا همسو بوده است.

منابع
‏آقاملایی، تیمور؛ زارع، فاطمه؛ قنبرنژاد، امین؛ (۱۳۹۳). ارتباط منافع، موانع و خود کارآمدی نسبت به ورزش با مراحل تغییر فعالیت جسمی در کارمندان جزیره ابوموسی. مجله طب پیشگیری، 1(1)، 31-38.
آیرم، مهدیه؛ زارعی، علی؛ تجاری، فرشاد. (۱۳۹۷). بررسی ارتباط بین حمایت های اجتماعی و خودتنظیمی با فعالیت بدنی اوقات فراغت کارگران ایران، فصلنامه مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، ۴۰، ۱۰۵-۱۱۵.
اشراقی، سعید؛ کاشف، سیدمحمد؛ سید عامری، میرمحمد. (1392). ارتباط بین عوامل بازدارنده فعالیت بدنی با مراحل تغییر رفتار ورزشی در جانبازان و معلولین شهر ارومیه. پژوهش های کاربردی در مدیریت ورزشی، دورۀ 2، شمارۀ 3، 115-128.
ادیب حاج باقری، محسن (1385)؛ کتاب روش تحقیق گراندد تئوری: راه و روش نظریه پردازی در علوم انسانی.
دراهکی، عباس؛ مقدسی مهرزاد ؛(1398). مطالعه ی تاثیر سرمایه اجتماعی و مولفه های آن بر میزان مشارکت ورزشی نوجوانان دختر و پسر شهرستان جم در استان بوشهر. نشریه مدیریت ورزشی، سال یازدهم شماره 2 (پیاپی 45، تابستان 1398)
رضوی، سیدمحمدحسین؛ پسرکلو، اعظم؛ (1392). چگونگی گذران اوقات فراغت بانوان شاغل شهر آمل با تأکید بر فعالیت­های ورزشی. نشریه مدیریت و فیزیولوژی ورزشی شمال، دوره اول، شماره اول، 38 – 23.
رجب زاده، رضا (1392)؛ نقش فعالیت بدنی و ورزش در گذران اوقات فراغت معلولان؛ پژوهشنامه مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی، دوره 9، شماره 18 - شماره پیاپی 18مهر 1392، 129-1
حضرتی اطهر، معصومه؛ خداپسند، فریده؛ (۱۳۹۷). تأثیر فعالیت‌های بدنی بر عملکرد کارکنان دانشگاه تبریز. معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه تبریز، 4(11)، 87-107.
خسروی زاده، اسفندیار؛ روشن زاده، جمال(1393)، عوامل بازدارنده شرکت دانش آموزان دختر در فعالیت های ورزشی خارج از مدرسه؛ مطالعات راهبردی ورزش و جوانان, 13(25 ).
‏طهماسبی، بهجت؛ ترکفر، احمد (۱۳۹۸)، ارتباط علی بین جامعه‌پذیری و انگیزش با مشارکت ورزشی کارکنان زن دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت. زن و جامعه، 39(10)، 65-80.
‏فراهانی، ابوالفضل؛ حسینی، معصومه؛ و مرادی، راضیه. (۱۳۹۶). اولویت بندی موانع پیش روی بانوان شاغل در انجام فعالیت های ورزشی استان البرز. مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی، 15(1)، 23-34.
فخاری، حسین؛ یوسف نژاد، صادق(1385)؛ بررسی رابطه ریسک نظام مند و رشد سود شرکت‌ها. دوره 13، شماره 3، آذر 1385؛ دانشگاه تهران.
کاظمینی، حجت؛ زارعی، علی (1399)؛ طراحی نظام باشگاه داری حرفه ای ورزش های گروهی کشور؛ نشریه علوم ورزشی؛ پیاپی40-194-213
‏مسعودی، حمید؛ و اصغرپور ماسوله، احمدرضا. (۱۳۹۷). بررسی جامعه‌شناختی عوامل موثر بر تمایل به ورزش در سازمان مورد مطالعه: شرکت برق منطقه‌ای خراسان رضوی. پژوهشنامه مدیریت ورزشی و رفتار حرکتی، 28(14)، 99-109.
موحد، علی؛ شماعی، علی؛ بهمنی، مهناز؛ تحلیل عوامل مؤثر بر نحوه گذران اوقات فراغت در شهر تهران؛ نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی، سال بیست و یکم، شماره 60 ،بهار 1400
منصوری، مریم؛ فرزان، فرزام؛ حمیدی مهرزاد(1399)؛ مدل پارادایمی گذران اوقات فراغت دانشجویان؛ پژوهش های فیزیولوژی و مدیریت در ورزش دوره 12 شماره4- 125-140
‏نقوی، لیلا. (۱۳۹۵). شناسایی و اولویت بندی موانع مشارکت ورزشی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین (ج 1، ص 5). مقاله ارائه شده در اولین همایش ملی تحولات علوم ورزشی در حوزه سلامت، پیشگیری و قهرمانی.
‏هاشمی مطلق، شقایق؛ اصلانخانی، محمدعلی؛ و صفانیا، علی محمد. (۱۳۹۷). اثر محیط ادراک‌شده و حمایت اجتماعی بر مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کارکنان منطقۀ سیزده دانشگاه آزاد اسلامی. رویکردهایی نوین در مدیریت ورزشی، 6(21)، 95-104.
Amireault, Steve; & Godin, Gaston. (2015). The Godin-Shephard Leisure-Time Physical Activity Questionnaire: Validity Evidence Supporting its Use for Classifying Healthy Adults into Active and Insufficiently Active Categories. PerceptualandMotor­Skills120(2),604-622. https://doi.org/10.2466/03.27.PMS.120v19x7
Bhanthumnavin, D. (2003). Perceived social support from supervisor and group members' psychological and situational characteristics as predictors of subordinate performance in Thai work units. Human Resource Development Quarterly, 14(1), 79-97.
Biswas, Aviroop; Smith, Peter M.; & Gignac, Monique A. M. (2018). Naturally occurring workplace facilities to increase the leisure time physical activity of workers: A propensity-score weighted population study. Preventive Medicine Reports, 10, 263-270. https://doi.org/10.1016/j.pmedr.2018.03.013
Blasche, G. W., Arlinghaus, A., & Dorner, T. E. (2014). Leisure opportunities and fatigue in employees: A large cross-sectional study. Leisure Sciences, 36(3), 235–250
Carlson, D. S., Kacmar, K. M., Wayne, J. H., & Grzywacz, J. G. (2006). Measuring the positive side of the work–family interface: Development and validation of a work–family enrichment scale. Journal of vocational behavior, 68(1), 131-164.
Carter M, O’Driscoll Mc. Life Begins at Forty! Should the route to promoting exercise in elderly people also start in their forties. Journal of Physiotherapy 2000; 86(2): 85-94.
Duerden, M. D., Courtright, S. H., & Widmer, M. A. (2018). Why people play at work: A theoretical examination of leisure-at-work. Leisure Sciences, 40(6), 634-648.
Eby, L. T., Casper, W. J., Lockwood, A., Bordeaux, C., & Brinley, A. (2005). Work and Florida, R. (2014). The rise of the creative class. New York, NY: Basic Books.
Godbey, Geoffrey; Crawford, Duane W.; & Shen, Xiangyou Sharon. (2010). Assessing Hierarchical Leisure Constraints Theory after Two Decades. Journal of Leisure Research, 42(1), 111-134. https://doi.org/10.1080/00222216.2010.11950197
Goetzel, Ron Z.; Henke, Rachel Mosher; Tabrizi, Maryam; Pelletier, Kenneth R.; Loeppke, Ron; Ballard, David W.; Grossmeier, Jessica; Anderson, David R.; & Yach, Derek. (2014). Do Workplace Health Promotion (Wellness) Programs Work? Journal of Occupational & Environmental Medicine, 56(9), 927-934. https://doi.org/10.1097/JOM.0000000000000276
Greenhaus, J. H., & Powell, G. N. (2006). When work and family are allies: A theory of work-family enrichment. Academy of management review, 31(1), 72-92.
Guerrier, Y., & Adib, A. (2003). Work at leisure and leisure at work: A study of the emotional labour of tour reps. Human Relations, 56(11), 1399-1417.
Hill, E. J. (2005). Work-family facilitation and conflict, working fathers and mothers, work-family stressors and support. Journal of Family issues, 26(6), 793-819.
Ito, Eiji; Kono, Shintaro; & Walker, Gordon J. (2018). Development of Cross-Culturally Informed Leisure-Time Physical Activity Constraint and Constraint Negotiation Typologies: The Case of Japanese and Euro-Canadian Adults. Leisure Sciences, 0(0), 1-19. https://doi.org/10.1080/01490400.2018.1446064
Iwasaki, Y., & Mannell, R. C. (2000). Hierarchical dimensions of leisure stress coping. Leisure sciences, 22(3), 163-181.
Jackson, Edgar L. (2000). Will Research on Leisure Constraints Still Be Relevant in the Twenty-first Century? Journal of Leisure Research, 32(1), 62-68. https://doi.org/10.1080/
Jackson, E.L. (2005). Constraints to leisure. Venturee Publishing.
Kono, Shintaro; Ito, Eiji; Walker, Gordon J.; & Gui, Jingjing. (2020). Predictive power of leisure constraint-negotiation models within the leisure-time physical activity context: A partial least squares structural equation modeling approach. Journal of Leisure Research, 51(3), 325-347. https://doi.org/10.1080/00222216.2019.
Liang (2018) Conceptualization and measurement of work–leisure facilitation, Journal of Leisure Research, 49:2, 109-132,
Liang, Y. W. (2019). Consequences of work–leisure facilitation from tour leaders’/guides’ perspectives: Self-efficacy and satisfaction. Journal of Leisure Research, 1-24.
Lin, J. H., Wong, J. Y., & Ho, C. H. (2013). Promoting frontline employees' quality of life: Leisure benefit systems and work-to-leisure conflicts. Tourism Management, 36, 178-187.
Lyness, K. S., Gornick, J. C., Stone, P., & Grotto, A. R. (2012). It’s all about control: Worker control over schedule and hours in cross-national context. American Sociological Review, 77(6), 1023-1049.
McGillivray, D. (2005). Governing working bodies through leisure. Leisure Sciences, 27(4), 315-330.
Parker, S. (1997). Work and leisure futures: Trends and scenarios. Work, leisure, and well-being, 180-191.
Patterson, Richard; Ogilvie, David; & Panter, Jenna. (2020). The social and physical workplace environment and commute mode: A natural experimental study. Preventive Medicine Reports, 20, 101260. https://doi.org/10.1016/j.pmedr.2020.101260
Rojek, C. (2010). The labour of leisure: The culture of free time. London, UK: Sage.
Schneider, I. (2016). Leisure constraints and negotiation: Highlights from the journey past, present, and future. In Leisure matters: The state and future of leisure studies (pp. 151-161). State College, PA: Venture.
Sieber, S. D. (1974). Toward a theory of role accumulation. American sociological review, 567-578.
Snir, R., & Harpaz, I. (2002). Work-leisure relations: Leisure orientation and the meaning of work. Journal of Leisure Research, 34(2), 178-203.
Stanis, Sonja A. Wilhelm; Schneider, Ingrid E.; & Russell, Keith C. (2009). Leisure Time Physical Activity of Park Visitors: Retesting Constraint Models in Adoption and Maintenance Stages. Leisure Sciences, 31(3), 287-304. https://doi.org/10.1080
Sylvester, C. (1999). The Western idea of work and leisure: Traditions, transformations, and the future. Leisure studies: Prospects for the twenty-first century, 17-33.
Tsaur, S.-H., Liang, Y.-W., & Hsu, H.-J. (2012). A multidimensional measurement of work-leisure conflict. Leisure Sciences, 34(5), 395–416.
https://www.the-afc.com