Document Type : Original Article

Authors

1 Assistant Professor, Department of Sociology, Faculty of Social Sciences, Yasuj University.

2 PhD student in social issues, Faculty of Social Sciences, Yasuj University.

Abstract

Background and purpose: The purpose of this study is to investigate the relationship between social capital and political participation of youth.
Method: This study was conducted with a quantitative approach and a survey method, and the data was collected using a questionnaire. The statistical population of the research included young people aged 18-29 living in Shiraz. The sample size was 400 young athletes from Shiraz city. After collecting the questionnaires, the necessary information has been analyzed with SPSS and Amos software.
Findings: The findings show that there is a significant relationship between the dimensions of social capital (institutional trust, social trust, social and cultural participation, social relations, support of friends and family, social norms) and youth political participation.
Discussion and conclusion: The results of the study show that there is a direct and significant relationship between social capital and social participation. This means that the more people have social capital; They have also had more political participation. But this relationship between all dimensions of social capital and political participation is not established equally. This means that social connection, support and social cohesion have a direct effect on political participation, but there is no direct relationship between the dimensions of trust (individual, social, institutional), between social trust and political participation; Rather, social trust has indirectly had an effect on increasing participation. Also, there is no significant relationship between the two dimensions of social norm and political participation

Keywords

مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی (مورد مطالعه: جوانان ورزشکار شهر شیراز)

دکتر سید صمد بهشتی[1]،

 دکتر حمید صداقت[2]،

حمیده دهقانی[3]

   10.22034/ssys.2024.3115.3268

 تاریخ دریافت مقاله: 14/10/1402

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله: 19/12/1402

مقدمه و بیان مسأله

مشارکت را نوعی کنش هدفمند در فرآیند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی او در جهت نیل به اهداف معین و از پیش‌تعیین‌شده تعریف نموده‌اند (عظیمی‌هاشمی و دیگران، 1394). مشارکت سیاسی، هر نوع عمل داوطلبانه، موفق یا ناموفق، سازمان‌یافته یا بدون‌سازمان، دوره‌ای یا مستمر، شامل روش‌های مشروع یا نامشروع برای تأثیر بر انتخاب رهبران و سیاست‌ها و اداره عمومی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است (وایتر و هانتینگتون، 1379). در واقع مشارکت سیاسی ، مشارکت همه مردم در سطوح مختلف عرصه‌های سیاسی و پیش‌نیاز توسعۀ سیاسی است که یکی از اصلی ­ترین و اساسی ­ترین مولفه‌های دوام یک نظام سیاسی و مشروعیت‌بخش به یک نظام می‌باشد. اگر افراد جامعه نتوانند در فرایند­های مشارکتی حضور یابند و نقش خود را ایفا کنند، مردم‌سالاری مفهوم خود را از دست خواهد داد. عوامل متعددی هستند که می‌توانند بسترساز مشارکت سیاسی باشند. اینگلهارت افزایش مشارکت در غرب را تابع سه عامل ارتقای سطح تحصیلات، اطلاعات سیاسی و تغییر هنجارهای حاکم بر مشارکت و تغییر در اولویت‌های ارزشی می‌داند ( اینگلهارت، 1990).

هرچند فاکتورهای جامعه‌شناختی متعددی بر مشارکت‌سیاسی تأثیرگذارند اما در این میان مفهومی که قرابت معنایی زیادی با مفهوم مشارکت به معنای عام و مشارکت سیاسی به معنای خاص دارد، سرمایۀ اجتماعی است. بحث مرکزی در تحقیقات سرمایه اجتماعی این است که آیا سرمایۀ‌اجتماعی یک پدیده‌ای  مربوط به همبستگی یا شبکۀ‌اجتماعی است. رویکرد همبستگیِ سرمایه‌اجتماعی به طور غیر‌معمول شامل سازه‌های شناختی یا فیزیکی(مانند برداشت از انسجام یا اعتماد) و همچنین شاخص مشارکت اجتماعی( بعد مورد نظر پاتنام) می‌شود. اما رویکرد شبکه‌ای سرمایه اجتماعی در کار بوردیو دیده می‌شود. این رویکرد به طور مستقیم بررسی می‌کند که چگونه و چه اشخاصی درون ساختار اجتماعی به هم متصل‌اند و افراد، دامنه و تنوع اشخاص در ارتباطات اجتماعی و منابعی که به طور بالقوه درون شبکه‌ها وجود دارد را بررسی می‌کند (باست، 2013).   

به نظر کلمن، سرمایۀاجتماعی مانند سرمایه‌انسانی و سرمایه‌فیزیکی، اگر تجهیز نشود، مستهلک می‌گردد. روابط‌اجتماعی اگر حفظ نشود به تدریج از بین می‌رود، تعهدات و انتظارات با گذشت زمان تضعیف و ناپدید می‌شوند. سرمایه‌اجتماعی مانند شکل‌های دیگر سرمایه به سرمایه‌گذاری در طراحی ساختار تعهدات و انتظارات، مسئولیت‌ها ،سلسله‌مراتب اقتدار و هنجارها( عملکرد‌ها و قوانین )، ضمانت‌های اجرایی که سازمان‌های فعال و کارا را به وجود خواهند آورد، نیاز دارد(کلمن، 1990).

 سرمایۀ اجتماعی ابعاد متعددی دارد. سازنده‌ترین تلاش درراستای چند‌بعدی فرض کردن سرمایه‌اجتماعی را شفل و شاه  انجام داده‌اند. آن‌ها سه سطح سرمایه‌اجتماعی را از هم متمایز کرده‌اند؛ درون‌شخصی، بین‌شخصی، رفتاری. قلمروی درون‌شخصی به رضایت زندگی فردی ، قلمرو بین‌شخصی به اعتماد فی‌مابین افراد(اعتماد تعمیم‌یافته و اعتماد نهادی )و حمایت آنها از یکدیگر و قلمرو رفتاری به مشارکت فعالانه افراد در فعالیت‌های سیاسی و مدنی بر‌می‌گردد (حیدری ،1394).

یکی از مهم‌ترین گروه‌هایی که مشارکت‌شان در فعالیت‌های سیاسی و مدنی بسیار حائز اهمیت است، جوانان هستند. جوانان هر جامعه‌ای می‌توانند بعنوان نقطۀ هر تحوّلی، بیشترین و برترین نقش را بر عهده داشته باشند. باید باور داشته باشیم که مهم‌ترین تحولات سیاسی و رسیدن به وضعیت مطلوبِ مشارکت سیاسی، در صورتی که جوانانی آگاه، مستعد و باکیفیت مطلوب و مجهز به مهم‌ترین ابعاد سرمایۀ اجتماعی، نداشته باشیم؛ با شکست مواجه می‌شود. در این میان نفش جوانان ورزشکار که بخصوص در جامعۀ امروز الگوی جوانان بسیاری هستند، مهم‌تر به نظر می‌رسد. بنابراین بررسی و شناسایی وضعیت سرمایۀ اجتماعی جوانان ورزشکار، می‌تواند یکی از مهمترین اولویت‌ها و سیاست‌های هر کشوری برای توسعۀ مشارکت سیاسی آن کشور باشد. این در حالی است که ما با نوعی کاستیِ پژوهش و فقر مطالعاتی در این حوزه مواجه‌ایم. چنین کاستی‌ای در شهری مرکزی مانند شیراز، پایتخت فرهنگی کشور که پرجمعیت‌ترین شهر جنوب ایران و مرکز استان بزرگ فارس به حساب می‌آید؛ مهم‌تر به نظر می‌رسد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه رابطه سرمایۀاجتماعی و مشارکت‌سیاسیِ جوانان ورزشکار شهر شیراز می‌باشد.

پیشینه تحقیق

امام‌جمعه‌زاده و همکاران(1390)، رضایی و همکاران(1396)، انصاری(1396 )، در تحقیقاتی با عنوان بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی دریافتند که همبستگی معناداری میان ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی، شبکه­های اجتماعی) و میزان مشارکت سیاسی پاسخگویان وجود دارد. آن­ها به این نتیجه رسیدند که میان اعتماد به سازمان­های دولتی، اعتماد به اساتید، و اطمینان به اطرافیان، با میزان مشارکت سیاسی رابطه مستقیم وجود دارد. در پژوهشی با عنوان رابطه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی شهروندان قم، حبیب پور گتابی (1395) و همکاران به این نتیجه رسیدند که بین همه­ی مولفه­های سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی شهروندان قم رابطه مثبت وجود دارد. اگر چه بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره، از بین مجموع چهار متغییر پیش بین اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، آگاهی و مشارکت اجتماعی غیر رسمی، تنها دو متغیر آگاهی و مشارکت اجتماعی، اثر مستقیمی بر روی مشارکت سیاسی داشته­اند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داده که تمامی چهار متغییر به یکی از اشکال مستقیم، غیر مستقیم و توامان روی مشارکت سیاسی تاثیر گذاشته­اند. شاهین (2016) در پژوهشی با عنوان رابطه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی به این نتیجه رسید که سطح مشارکت سیاسی افرادی که سرمایه اجتماعی خوبی دارند بالا می­باشد. و سه متغیر مشارکت اجتماعی، وابستگی اجتماعی، و اعتماد اجتماعی 35 درصد از متغیر وابسته را تبیین می­کنند.  رودین (2011)،  ارداگون (2010)، در پژوهشی با عنوان نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت سیاسی دریافتند که بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی آنان رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. آن­ها به این نتیجه رسیدند که ارتباطات، تعاملات، و فرصت­ها، باعث افزایش مشارکت سیاسی می­گردد. پژوهش آنان به دنبال این بوده است که چگونه سرمایه اجتماعی بر مشارکت شهروندی اثر می گذارد. نتایج پژوهش نشان داده که مشارکت نه تنها شرکت در انتخابات، بلکه شامل شرکت در تظاهرات، مشارکت مدنی و ... می باشد. و سرمایه اجتماعی ارتباط مثبت و مستقیمی بر روی مشارکت می­گذارد. در پژوهشی با عنوان مطالعه رابطه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در روستاهای بنگلادش، سارکر و همکاران (2017) که بر روی 100 نمونه صورت گرفته به این نتیجه رسیدند که شبکه­های اجتماعی، مشارکت مدنی، هنجارهای اجتماعی، و اعتماد اجتماعی به طور قابل توجهی با مشارکت سیاسی در بنگلادش ارتباط دارد. نتایج نشان داده است که سرمایه اجتماعی ممکن است به افزایش مشارکت سیاسی در بنگلادش منجر شود.

چارچوب نظری تحقیق

سرمایه‌اجتماعی: در تعریف سرمایه‌اجتماعی می‌توان گفت که سرمایه، ثروتی است مولد، یا منبعی که شخص می­تواند برای ایجاد درآمد با کسب منافع اضافیِ دیگر آن را به کار برد. این منبع ممکن است شکل پولی و غیر‌پولی و نیز ملموس و غیرملموس به خود گیرد. درراستای جهت‌گیری جدید، سرمایه‌اجتماعی به عنوان یک پدیدۀ چند‌بعدی(ساختاری و شناختی، محیطی و فردی) تعریف شده است.  سرمایه‌اجتماعی ساختاری و شناختی، هر دو یا به ارتباط مردم یک جامعه که شبیه یکدیگرند( سرمایه اجتماعی پیوندی) یا مردمی که در خارج از یک جامعه و با هم متفاوتند (سرمایه‌اجتماعی ارتباطی یا پل‌زننده) ارجاع داده می‌شوند. بعد فردی سرمایه  با پرسیدن از افراد در مورد مشارکت آنها در روابط اجتماعی یا اینکه مثلا آیا به همسایگان خود اعتماد دارند یا خیر، و سرمایه اجتماعی محیطی با نظرسنجی عمومی در سطح جامعه سنجیده می‌شود  و به پاسخ‌های شخصی و درک فردی نیازی نیست (کلمن، 1990).

در بعد بین‌شخصی(اعتماد تعمیم‌یافته و نهادی)گیدنز بیش از دیگر نظریه‌پردازان به بحث اعتماد و ضرورت آن در مدرنیته متأخراشاره کرده است. وی می‌گوید اعتماد، چیزی است که از ایمان سرچشمه می‌گیرد و می‌تواند معطوف به نشانه‌های نمادین یا تخصصی باشد؛ اما این اعتماد نیز مبتنی بر درستی  اصولی است که شخص از آن بی‌خبر است  و نه مبتنی بر ایمان به «اصالت اخلاقی».  البته اعتماد به اشخاص همیشه تا اندازه‌ای به اعتماد به نظام‌ها ربط دارد، اما این اعتماد به کارکرد شایسته‌ی این نظام‌ها مربوط است و نه به عملکرد واقعی‌شان (گیدنز،1377). وی با قرار دادن امنیت در مقابل خطر و اعتماد در مقابل مخاطره، اعتماد را از خصلت‌های مدرنیته دانسته و معتقد است که برای بقای زندگی با وجود این مخاطرات به«اعتماد‌تعمیم‌یافته» و «اعتماد نهادی»  نیاز است (کتابی، 1389).

بوردیو نیز را سرمایه را هر منبعی می‌داند که می‌تواند در عرصۀ خاصی اثر بگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از راه مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد(راب استونز، 1392). از سوی دیگر وی سرمایه را نیروی انباشته‌‌شده‌ای می­داند که توسط افراد یا گروه­ها برای انتفاع انحصاری در جهت پیشبرد منافع و افزایش دارایی و مایملک اختصاص می­یابد. از نظر بوردیو، سرمایه‌اجتماعی شامل موقعیت­ها و روابط در گروه­ها و شبکه­های اجتماعی است که دسترسی به فرصت­ها، اطلاعات، منابع مادی و موقعیت اجتماعی را برای افراد افزایش می­دهد. او تطابقی میان جایگاه اجتماعی، سلیقه­ها و رفتارها در نظر می­گیرد (بوردیو، 1986). سرمایه اجتماعی مجموعه­ای از منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه‌ی با دوامی از روابط نهادی‌شدۀ بین افراد و گروه­ها و به عبارت ساده­تر، عضویت در گروه است(همان).

اما مهمترین و شناخته‌شده‌ترین بعد ساختاری سرمایه‌اجتماعی، مشارکت است که پاتنام بیش از سایر نظریه‌پردازان سرمایه‌اجتماعی به آن پرداخته است. وی میزان عضویت در شبکه‌هاى ارتباط اجتماعى، گروه‌ها و کیفیت مشارکت دراین گروه‌ها را در مطالعات مختلف خود، بسیار مهم نشان داده است (اختر محققی،1385). از نظر پاتنام سرمایه‌اجتماعی نهفته در هنجارها و شبکه‌های مشارکت مدنی، ظاهرا پیش شرط توسعه است. شبکه‌های مشارکت مدنی، همکاری و ارتباط را تسهیل می‌کنند و اطلاعات موجود درباره اعتماد‌پذیری  افراد دیگر را تقویت می‌کنند. به اعتقاد رابرت پاتنام سرمایۀ اجتماعی در درون گروه‌های مدنی و دینی، پیوند‌های خانوادگی، شبکه‌های اجتماعی غیررسمی دوستان و خویشاوندان، داوطلب شدن، از خودگذشتگی و اعتماد نهفته است (پاتنام، 2000).

مشارکت سیاسی: مشارکت را نوعی کنش هدفمند در فرایند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی او در جهت نیل به اهداف معین و از پیش تعیین شده تعریف کرده­اند. فرایندی که افراد جامعه به صورت آگاهانه و جمعی، با در نظر داشتن اهداف معین و مشخص که منجر به سهیم شدن آن­ها در منابع اجتماعی می­شود در آن شرکت می­کنند( امام‌جمعه‌زاده،1390). مشارکت سیاسی بیانگر الگوی خاصی از رفتار سیاسی است که بر مجموعه نگرش­ها، ارزش­ها، ایستارها، هنجارها و آداب و رسوم یک جامعه در رابطه با پدیده­های سیاسی مبتنی است (رضایی، 1396). هانتیگتون و نلسون مشارکت سیاسی را کوشش­های شهروندان به منظور تاثیر­گذاری بر سیاست­های عمومی می­دانند. مشارکت سیاسی در گیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی، از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی است (راش، 1392).  وینر در تعریف مشارکت سیاسی بیان می­دارد که، هر نوع اقدام داوطلبانه موفق یا ناموفق، مقطعی یا مستمر، سازمان­یافته یا بی­سازمانی، که برای اثر گذاشتن بر انتخاب سیاست­های عمومی یا گزینش رهبران سیاسی در سطوح مختلف حکومتی، اعم از محلی یا ملی، روش­های قانونی یا غیر قانونی را به کار گیرد (وینر، 1394). مشارکت سیاسی جزئی از رفتار اجتماعی محسوب میشود چرا که اول به منزله یکی از ارکان و شاخص­های عمده ی توسعه­ی سیاسی به شمار می­رود. دوم، رابطه تنگاتنگی با مشروعیت نظام­های سیاسی دارد و سوم، به میزان زیادی بیانگر نوع نظام سیاسی هر جامعه است. چارچوب نظری تحقیق حاضر شامل نظریه سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی رابرت پاتنام است. بر اساس نظریه پاتنام سه شاخص عمده که برآیندی از وجود سرمایه اجتماعی است، برای نمایان ساختن رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی مطرح می­شود که عبارتند از اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی، شبکه­های اجتماعی و مشارکت سیاسی و هنجارهای اجتماعی و مشارکت سیاسی.

مدل نظری پژوهش

 

فرضیات

  • به نظر می­رسد سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی اثر می­گذارد.
  • به نظر می­رسد بین اعتماد فردی و مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد.
  • به نظر می­رسد بین اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد.
  • به نظر می­رسد بین اعتماد نهادی و مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد.
  • به نظر می­رسد بین مشارکت اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد.
  • به نظر می­رسد بین روابط اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد.
  • به نظر می­رسد بین انسجام اجتماعی و  مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد.
  • به نظر می­رسد بین حمایت اجتماعی و مشارکت سیاسی رابطه وجود دارد.

روش شناسی تحقیق

روش پژوهش حاضر به جهت نوع آن پیمایشی می­باشد. تحقیق حاضر بر اساس معیار زمان مقطعی بوده است. برای گردآوری داده­ها از ابزار پرسشنامه محقق­ساخته به صورت پاسخ باز و بسته استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار­های spss و Amos استفاده شده است. در پژوهش حاضر از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. برای توصیف متغیرهای کیفی از محاسبه درصد توزیع فراوانی و برای توصیف متغیرهای کمی از شاخص­های مرکزی و پراکندگی استفاده شده است. در ارتباط با آمار استنباطی و آزمون فرضیه­ها از آزمون­های تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیون استفاده شده است.  

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها

اعتماد اجتماعی: بر انتظارات و تعهدات اکتسابی و تأیید شده به لحاظ اجتماعی دلالت دارد که افراد نسبت به یکدیگر و نسبت به سازمان­ها و نهاد­های مربوط به زندگی اجتماعی­شان دارند (ازکیا و غفاری، 1380). اعتماد بر سه نوع است: 1) اعتماد بین فردی 2) اعتماد اجتماعی 3) اعتماد نهادی (زاهدی و اجاق لو، 1384). اعتماد بین فردی، شامل اعتماد به افراد خانواده، خویشان، دوستان و همکاران می‌شود. اعتماد اجتماعی، اعتماد به افراد کمتر آشنا و بیگانگان اجتماع را شامل می‌شود؛ و اعتماد نهادی به سازمان‌ها و نهادها و گروه­ها در حوزه­ی حکومت را شامل می‌شود (موسوی خامنه،1383). سطح سنجش این متغیر فاصله‌ای می‌باشد. شبکه اجتماعی: برای سنجش شبکه‌­ی اجتماعی از دو شاخص مشارکت و روابط اجتماعی استفاده می‌شود. مشارکت به معنای شرکت فعالانه‌ی افراد در تمامی ابعاد حیات، یعنی اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و اقتصادی می‌باشد؛ که شامل مشارکت رسمی و غیررسمی است. روابط اجتماعی، به تعاملات و ارتباطات بین افراد اطلاق می‌شود؛ که شامل مقدار و نوع روابط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عاطفی می‌باشد (زاهدی و دیگران، 1388). سطح سنجش این متغیر فاصله‌ای می‌باشد. هنجار اجتماعی: هنجارها، شیوه‌های رفتار متقابلی هستند که در گروه یا جامعه متداول است و فرد در جریان زندگی خود، آن‌ها را می‌آموزد و به کار می‌بندد و انتظار دارد که دیگر افراد جامعه نیز آن را انجام دهند (وثوقی و نیک خلق، 1376). برای سنجش هنجار اجتماعی شاخص‌های ، حمایت اجتماعی و انسجام اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. همیاری به احساس درونی افراد، جهت کمک به دیگران اشاره دارد. حمایت اجتماعی، حمایت افراد از یکدیگر در زمان نیازمندی است که به صورت‌های اقتصادی و عاطفی مطرح است. انسجام اجتماعی، توافق جمعی میان اعضای یک جامعه است؛ که حاصل پذیرش و درونی کردن نظام ارزشی و هنجاری یک جامعه است (زاهدی و دیگران، 1388). سطح سنجش این متغیر فاصله‌ای است. مشارکت سیاسی: عبارت است از آن دسته فعالیت‌های ارادی و اختیاری که اعضای یک جامعه در آن مشارکت می‌کنند تا به وسیلة آن در انتخاب حاکمان و سیاستمداران شرکت کنند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم در سیاستگذاری‌های عمومی مشارکت می‌کنند (وینر،1394). سطح سنجش متغیر فاصله‌ای است.

تعیین اعتبار و پایایی ابزار پژوهش: در این پژوهش برای سنجش اعتبار، از اعتبار صوری ( پرسشنامه پیش از اجرا در اختیار چند نفر از اساتید رشته جامعه شناسی قرار گرفته و تایید شده است). و به‌منظور سنجش سازگاری درونی گویه­ها  از آماره آلفای کرونباخ[4] و همچنین اعتبار سازه هم از طریق تحلیل عاملی محاسبه گردیده است.

بر اساس نتیجه آزمون شاخص کفایت نمونه‌برداری (Kmo )داده­های تحقیق قابل تقلیل به تعدادی عامل­های زیر بنایی و بنیادی می­باشند. هم­چنین، نتیجه آزمون بارتلت که در سطح خطای کوچک‌تر از 01/0 معنی­دار است، نشان می­دهد که ماتریس همبستگی بین گویه­ها، ماتریس همانی و واحدی نیست؛ یعنی از یک‌طرف بین گویه­های داخل هر عامل همبستگی بالایی وجود دارد و از طرف دیگر بین گویه­های یک عامل با گویه­های عامل دیگر همبستگی مشاهده نمی­شود.

جدول شماره 1- نتیجه آزمون شاخص کفایت نمونه‌برداری

درصد  تبیین تغییرات

درصد اطمینان

بارتلت

شاخص کفایت نمونه‌برداری

ابعاد سرمایه اجتماعی

66/55

000/0

483/2961

873/0

اعتماد اجتماعی

096/58

000/0

644/2075

817/0

شبکه اجتماعی

395/55

000/0

139/1849

843/0

هنجار اجتماعی

منبع: یافته­های پژوهش

جامعه آماری، حجم نمونه آماری، روش نمونه گیری و واحد آماری: امروزه ورزش بخش مهمی از زندگی مردم را تشکیل می­دهد. عده­ای آن را به ‌صورت تفریحی و­ عده‌ای هم به ‌صورت حرفه­ای انجام می­دهند. در کشور ما ایران به ‌موازات رشد ورزش حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای، همچنین بهبود چشمگیر جایگاه اجتماعی و اقتصادی ورزشکاران، نقش این قشر جایگاه مهمی در تعیین سرنوشت سیاسی کشور دارد. امروزه، ورزشکاران در بالاترین سطح، فعالیت و رقابت می‌کنند و برای دستیابی به موفقیت­های ورزشی، اجتماعی، سیاسی و ... غالباً تحت تاثیر سیاستمداران، و مسائل سیاسی هستند. آنچه موجب توجه ایشان به سرمایه‌ی اجتماعی ورزشکاران شده، این است که نوع و میزان تعامل اجتماعی انسان‌ها در حوزه‌ی ورزش چه پیامدهای اجتماعی و سیاسی برای کل جامعه دارد. جامعه آماری شامل ورزشکاران پنج رشته­ی ورزشی فوتبال و فوتسال، دوچرخه ‌سواری، ورزش‌های رزمی، دوومیدانی، بدن‌سازی و پرورش اندام جوان سنین 18-29 سال ساکن در شهر شیراز می­باشد. این پنج رشته ی ورزشی از پرطرفدارترین، و همچنین شامل ورزش های گروهی و فردی می باشد. ورزشکار در یک تقسیم‌ بندی با محوریت مشارکت افراد در فعالیت­های ورزشی با این دسته‌بندی قابل‌ ملاحظه است: مشارکت‌کننده فعال (ورزشکار حرفه‌ای): افرادی که به‌طور مستقیم به فعالیت ورزشی می­پردازند و حداقل هفته­ای 10 ساعت به‌طور منظم به فعالیت ورزشی می­پردازند. مشارکت‌کنندگان غیرفعال (ورزشکار غیرحرفه‌ای): افرادی که به‌طور منظم در طول هفته به ورزش نمی­پردازند ولی به نوعی دغدغه ورزش دارند و با ورزش در ارتباط هستند (شارع پور، 1381). بر اساس اطلاعات موجود تعداد جوانان ورزشکار پنج رشته­ی ورزشی فوتبال و فوتسال، دوچرخه‌ سواری، ورزش‌های رزمی، دوومیدانی، بدن‌سازی و پرورش اندام شهر شیراز در سال 1397-1398، برابر با 26387 نفر می‌باشد (هیئت پزشکی ورزشی شیراز، 1397). روش نمونه­گیری در این تحقیق نمونه­گیری خوشه­ای می‌باشد. لیست باشگاه­های ورزشی، فوتبال، فوتسال، دوومیدانی، دوچرخه‌سواری، ورزش­های رزمی، پرورش اندام و بدن‌سازی، از سازمان تربیت ‌بدنی تهیه ‌شده و بر اساس روش نمونه­گیری خوشه­ای پراکندگی از بین خواهد رفت و پرسشنامه­ها به ‌صورت تصادفی بین نمونه­های آماری توزیع خواهد شد. در این تحقیق با توجه به جمعیتی که مردان نسبت به بانوان دارند و همچنین نسبت جمعیتی که در هر رشته­ی ورزشی می‌باشد به هر رشته و به مردان و بانوان سهمی اختصاص داده شده است. جمع کل این پنج رشته‌ی ورزشی 26387 نفر می‌باشد که 17784 نفر را مردان و 8603 نفر را بانوان تشکیل می‌دهند. وقتی‌که درصدگیری صورت می‌گیرد، 67 درصد را مردان و 33 درصد را بانوان به خود اختصاص می­دهند. در ادامه تعداد افرادی که از هر رشته­ی ورزشی باید به‌عنوان نمونه انتخاب شود محاسبه می­گردد. با توجه به تعداد ورزشکاران این پنج رشته­ی ورزشی و سهم مردان و بانوان در این جمعیت و رشته‌ها، این اعداد به دست می­آید. تعداد ورزشکاران مرد رشته­ی ورزشی بدن‌سازی و پرورش اندام 6735 نفر می‌باشد؛ و سهم این رشته در قسمت مردان 106 نفر به‌عنوان نمونه می‌باشد. در قسمت بانوان 6716 نفر در رشته­ی بدن‌سازی فعالیت دارند که تعداد نمونه 103 نفر اتخاذ می­گردد. در رشته­ی دوومیدانی در قسمت مردان 111 نفر فعالیت دارند؛ و سهم نمونه در این رشته در قسمت مردان 2 نفر می­باشد. در قسمت بانوان در رشته­ی ورزشی دوومیدانی تعداد 444 نفر فعالیت دارند و تعداد نمونه 7 نفر اتخاذ می­گردد. رشته­ی ورزشی دوچرخه‌ سواری در قسمت مردان 138 نفر و بانوان 98 نفر فعالیت دارند؛ که به ترتیب سهم مردان 2 و سهم بانوان 2 نفر می‌باشد. در ورزش‌های رزمی در قسمت مردان 3111 نفر و در قسمت بانوان 965 نفر فعالیت دارند؛ که سهم مردان در نمونه 52 نفر و سهم بانوان 14 نفر می‌باشد. در رشته­ی ورزشی فوتبال و فوتسال در قسمت مردان 7686 نفر و در قسمت بانوان 380 نفر فعالیت دارند؛ که سهم نمونه مردان 106 نفر و سهم نمونه بانوان 6 نفر می‌باشد. لازم به ذکر است که این تعداد ورزشکاران، افراد ورزشکار بیمه ‌شده در شهر شیراز می‌باشند.

تعداد افرادی که در این تحقیق مورد پرسش قرار می­گیرند، بر اساس فرمول کوکران برابر با 379 نفر می­شود؛ و با در نظر گرفتن  احتمال ریزش پرسشنامه و عدم برگشت تعدادی پرسشنامه ایشان نمونه­ی 400 نفری را اتخاذ کرده‌اند.

یافته­های توصیفی متغیر مستقل: در این پژوهش متغیر مستقل سرمایه اجتماعی می­باشد. متغیر سرمایه اجتماعی شامل چندین مولفه بود که توسط 34 گویه در طیف لیکرت سنجیده شد. و پاسخگویان می­توانستند نظر خود را با گزینه­های کاملا مخالف،، مخالف، بی­نظر، موافق، کاملا موافق بیان کنند. پاسخ­ها نیز از یک تا پنج نمره­گذاری شد. بنابراین میانگین طیف این متغیر در پرسشنامه نمره 102 می­باشد. یافته­های توصیفی متغیر مستقل به صورت جدول زیر نمایش داده می شوند.

جدول شماره 2- یافته­های توصیفی متغیر مستقل

متغیر

میانگین

انحراف معیار

کجی

حداقل

حداکثر

درجه آزادی

t

sig

سرمایه اجتماعی

119.16

20.192

667/0

46

187

399

118.24

000/0

منبع: یافته­های پژوهش

بر اساس جدول می­توان نتیجه گرفت که توزیع آماری نمونه تحقیق نرمال، و میزان سرمایه اجتماعی پاسخگویان بر مبنای ابزار به کار گرفته شده تحقیق در سطح نمونه و جامعه آماری بالاتر از سطح متوسط است. نتیجه آزمون T تک نمونه­های مستقل با اطمینان 99 درصد این نتیجه را تایید می­کند. همچنین توزیع فراوانی این متغیر را در نمودار زیر می­توان نشان داد. متغیر مستقل این پژوهش سرمایه اجتماعی می­باشد که در ابزار سنجش تهیه شده، از 7 بعد تشکیل گردیده است. جدول زیر ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی را به همراه آماره­های مربوط به هر بعد نمایش می­دهد.

جدول شماره 3- ابعاد سرمایه اجتماعی و یافته­های توصیفی

متغیر

میانگین

انحراف معیار

کجی

حداقل

حداکثر

درجه آزادی

t

sig

اعتماد بین فردی

18.47

21157.

124.

6

30

399

87.33

000/0

اعتماد اجتماعی

20.37

5.22

241.

8

39

399

78.03

000/0

اعتماد نهادی

16.11

5.25

418.-

7

31

399

61.37

000/0

مشارکت اجتماعی

21.01

5.92

058.

8

40

399

70.95

000/0

روابط اجتماعی

32.28

7.33

130.

11

55

399

87.97

000/0

انسجام اجتماعی

22.46

5.10

584.

7

35

399

88.05

000/0

حمایت اجتماعی

38.29

6.61

1.47

12

60

399

115.7

000/0

 

یافته های استنباطی متغیر مستقل: برای آزمون فرضیه­های تحقیق در سطح نمونه و تعمیم آن­ها به جامعه آماری در این تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری، با به کارگیری نرم­افزار ایموس استفاده گردیده است. مراحل به این صورت انجام گرفته است که، در ابتدا مدل اندازه­گیری متغیر سرمایه اجتماعی بر اساس نمرات عاملی متغیرهای تشکیل­دهنده آن محاسبه شده، و برازش آن با استفاده از شاخص­های اصلاح نرم­افزار به حداکثر ممکن رسانیده شده است. سپس برای آزمون فرضیه ها، روابط ساختاری بین عامل­های مکنون اندازه گیری شده اند. در ادامه نتایج فرضیه ها ارائه خواهد گردید.

شکل شماره 2- مدل اندازه­گیری متغیر سرمایه اجتماعی

منبع: یافته­های پژوهش

بر اساس خروجی نرم افزار ایموس، شاخص­های برازش این مدل اندازه گیری بیرونی قابل قبول می باشد.

جدول شماره 4- شاخص­های برازش مدل سرمایه اجتماعی

کای اسکور

درجه آزادی

RMSEA

PCFI

PNFI

CFI

TLI

CMIN/DF

شاخص

 

 

08/0-0

50/0-1

50/0-1

90/0-1

90/0-1

5-1

دامنه قابل قبول

18.1

12

036/0

566/0

555/0

990/0

983/0

1/508

مدل

منبع: یافته­های پژوهش

یافته­های توصیفی متغیر وابسته: متغیر وابسته این پژوهش مشارکت سیاسی می­باشد که پنج گویه این متغیر را به صورت طیف لیکرت می­سنجند. و پاسخگویان می­توانستند نظر خود را با گزینه­های هیچوقت، کم، تا حدودی، زیاد، خیلی زیاد بیان کنند. پاسخ­ها نیز از یک تا پنج نمره گذاری شد. بنابراین میانگین طیف این متغیر در پرسشنامه نمره 15 می­باشد. یافته­ای توصیفی متغیر وابسته به صورت جدول زیر نمایش داده می­شوند. بر اساس جدول می­توان نتیجه گرفت که توزیع آماری نمونه تحقیق نرمال، و میزان مشارکت سیاسی پاسخگویان بر مبنای ابزار به کار گرفته شده تحقیق در سطح نمونه و جامعه آماری بالاتر از سطح متوسط است. نتیجه آزمون T تک نمونه­های مستقل با اطمینان 99 درصد این نتیجه را تایید می­کند.

 

جدول شماره 5- یافته­های توصیفی متغیر وابسته

متغیر

میانگین

انحراف معیار

کجی

حداقل

حداکثر

درجه آزادی

t

sig

مشارکت سیاسی

25.489

9.07

375/0

12

60

399

56.198

000/0

منبع: یافته­های پژوهش

یافته­های استنباطی متغیر وابسته

شکل شماره 3- مدل اندازه­گیری متغیر مشارکت سیاسی

منبع: یافته­های پژوهش

بر اساس خروجی نرم افزار ایموس، شاخص­های برازش این مدل اندازه گیری درونی قابل قبول می­باشد.

جدول شماره 6- شاخص­های برازش مدل مشارکت سیاسی

کای اسکور

درجه آزادی

RMSEA

PCFI

PNFI

CFI

TLI

CMIN/DF

شاخص

 

 

08/0-0

50/0-1

50/0-1

90/0-1

90/0-1

5-1

دامنه قابل قبول

8.2

3

066/0

298/0

297/0

993/0

976/0

2/727

مدل

منبع: یافته­های پژوهش

 

 

آزمون فرضیات

شکل شماره 4- آزمون فرضیات

منبع: یافته­های پژوهش

شاخص­های برازش مدل نشان دهنده برازش مناسب مدل هستند. و بتای بدست آمده در مدل نشان از معنادار بودن اثر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی به میزان 22/0 دارد. با توجه به مقدار بحرانی این پارامتر (2.899) و نیز سطح معنی­داری (004/0) فرضیه تحقیق با اطمینان 95 درصد پذیرفته می­شود.

جدول شماره 7- شاخص­های برازش مدل نهایی

کای اسکور

درجه آزادی

RMSEA

PCFI

PNFI

CFI

TLI

CMIN/DF

شاخص

مولفه

 

 

08/0-0

50/0-1

50/0-1

90/0-1

90/-1

5-1

دامنه قابل قبول

 

126.4

49

078/0

689/0

660/0

928/0

903/0

580/2

 

سرمایه اجتماعی

منبع: یافته­های پژوهش

با آزمون فرضیات ابعاد سرمایه اجتماعی به این نتیجه رسیده شد که شاخص­های برازش مدل به غیر از 3 بعد اعتماد اجتماعی(اعتماد به افراد جامعه)، حمایت اجتماعی، و انسجام اجتماعی، بقیه­ی مولفه­ها نشان دهنده برازش مناسب مدل هستند و بتای بدست آمده در این مدل­ها نشان از معنادار بودن اثر مولفه­های سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی می­باشد. با توجه به مقدار بحرانی این پارامترها  و نیز سطح معنی­داری فرضیه­های سوم، هفتم و هشتم تحقیق با اطمینان 95 درصد پذیرفته نشده و رد می­گردند.

جدول شماره 8- شاخص­های برازش سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی

سطح معنی داری

مقدار بحرانی

بتا

کای اسکور

درجه آزادی

RMSEA

PCFI

PNFI

CFI

TLI

CMIN/DF

شاخص

مولفه

05/0

96/1

 

 

 

08/0-0

50/0-1

50/0-1

90/0-1

90/-1

5-1

دامنه قابل قبول

 

012/0

2.515

16/0

65.3

31

053/0

667/0

649/0

968/0

954/0

2/108

 

اعتماد فردی

140/0

1.476

09/0

50.6

31

040/0

677/0

658/0

982/0

974/0

1/631

 

اعتماد اجتماعی

001/0

3.271

20/0

51.6

31

059/0

661/0

643/0

960/0

941/0

2/404

 

اعتماد نهادی

000/0

4.008

27/0

69.1

30

057/0

642/0

626/0

964/0

946/0

2/305

 

مشارکت اجتماعی

024/0

2.261

13/0

71.7

31

055/0

649/0

636/0

974/0

961/0

2/222

 

روابط اجتماعی

082/0

1.739

10/0

83.6

31

065/0

661/0

647/0

960/0

942/0

2/697

 

انسجام اجتماعی

113/0

1.583

11/0

46.5

23

051/0

625/0

613/0

979/0

967/0

2/021

 

حمایت اجتماعی

منبع: یافته­های پژوهش

نتیجه گیری

پرسش آغازین این تحقیق، پیرامون رابطۀ سرمایۀ اجتماعی با مشارکت سیاسی جوانان بود. مشارکت سیاسی، لزوم توجه بـه عوامل مرتبط با آن را ضروری می­سازد. در پاسخ به سؤال تحقیق و با توجه به نظر بوردیو، چنین فرض شد که بین سرمایه اجتماعی افراد و مشارکت سیاسی آنان ارتباط وجود دارد. در بررسی رابطه میان دو متغیر اصلی پژوهش، یعنی سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده­ها به ارتباط معنی­دار و مستقیم بین این دو متغیر در جامعه آماری مورد نظر اشاره دارد. در بررسی فرضیات پژوهش رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی مورد تأیید قرار گرفت. بدین ترتیب افرادی که از مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی، حمایت و انسجام اجتماعی بیشتری برخوردارند، مشارکت سیاسی بیشتری از خود نشان دهند. از لحاظ نظری، سرمایه اجتماعی به افراد کمک می­کند تا با پیوند و ساخت شبکه­های اجتماعی با دیگر اعضای جامعه، در کارزارهای سیاسی رسمی و غیر رسمی مشارکت بیشتری داشته باشند. همچنین در این پژوهش رابطه تک تک ابعاد سرمایه اجتماعی با مشارکت سیاسی پاسخگویان بررسی گردیده است. مشارکت اجتماعی عاملی تاثیر گذار بر مشارکت سیاسی بوده است. از نظر پاتنام همکاری و مشارکت در جامعه‌ای که سرمایه‌اجتماعی عظیمی را در شکل هنجارهای عمل متقابل و شبکه های مشارکت به ارث برده­اند بهتر صورت می­گیرد. مشارکت اجتماعی یکی از اجزای اصلی و ضروری سرمایه اجتماعی می­باشد. و هر چه مشارکت بیشتر باشد، احتمال همکاری افراد در جهت منافع متقابل بیشتر است. بر اساس نتایج تحقیق، در بین سه بعد اعتماد (اعتمادی فردی، اجتماعی و نهادی)، اعتماد اجتماعی تاثیر مستقیمی بر مشارکت سیاسی جوانان نداشته است. در نتیجه صرف وجود اعتماد اجتماعی، به مشارکت سیاسی افراد منجر نمی­شود. اعتماد اجتماعی می­تواند به صورت غیر­مستقیم با افزایش مشارکت و روابط اجتماعی افراد، مشارکت سیاسی افراد را افزایش دهد. بر این اساس نمی­توان گفت که کل مقیاس اعتماد اجتماعی روی مشارکت سیاسی تاثیر دارد و هر چه اعتماد اجتماعی ( از هر سه نوع فردی، نهادی، اجتماعی)  در افراد بیشتر باشد، مشارکت سیاسی آن­ها نیز بیشتر است. همچنین دو بعد هنجار اجتماعی و ارتباط آن­ها با مشارکت سیاسی بررسی شد که این رابطه نیز رد گردید. به نظر فوکویاما هرگونه مشارکت در هنجارها و ارزش­ها منجر به سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی نمی‌گردد. بلکه آن دسته هنجارهایی که منجر و مبتنی بر صداقت، انجام تعهدات و ارتباطات متقابل بنا شده باشد، به نوعی در تولید سرمایه اجتماعی و افزایش مشارکت موثر است.  

 

 

مدل تجربی پژوهش

پیشنهادات: پیشنهاد می‌گردد برای تبیین بهتر مشارکت سیاسی با انجام مطالعات مشابه در سایر رشته‌ها و مقایسه نتایج، شرایطی را فراهم نمود تا بهتر بتوان به اتخاذ سیاست‌های اجرایی مبادرت شود. فراهم ساختن و تدارک سرمایه اجتماعی از طریق اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی به ‌منظور افزایش اعتماد و مشارکت، آموزش جامعه‌پذیری، مشارکت، اعتماد، انسجام اجتماعی، حمایت از طریق گروه‌های اجتماعی و کانون‌های فکری و فرهنگی، ارتقای گروه‌های محلی همیاری، زمینه‌سازی، ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی و شبکه‌های اعتماد از روش‌های افزایش سرمایه اجتماعی به‌ویژه در گروه‌های نوجوان و جوان است. با اعمال اهرم‌های تشویقی و یا هر عامل دیگر، جوانان را به سمت مشارکت‌های سیاسی سوق داد. ارگان‌های ذی‌ربط با برنامه‌ریزی، زمینه‌ سازی بیشتری را برای افزایش سرمایه اجتماعی در بین جوانان فراهم آورند. همچنین با تقویت و استحکام بخشیدن به روابط اجتماعی مثبت، تأکید بر تقویت اطمینان و اعتماد در میان جوانان، نهادینه کردن رفتارها و اعمال مثبت اجتماعی در جهت مشارکت افراد و لزوم مشخص ساختن اهمیت مشارکت سیاسی و اجتماعی  برای جوانان می­توان گام­های مثبتی در جهت مشارکت جوانان برداشت.

منابع
اخترمحققی ، مهدی ( 1385 ) «سرمایه اجتماعی» تهران، کتابخانه ملی ایران ، چاپ اول.
ازکیا، مصطفی؛ غلامرضا غفاری (1380). بررسی رابطه­ی بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی کاشان، نامه علوم اجتماعی، شماره 17.
استونز، راب (1392). متفکران بزرگ جامعه‌شناسی. ترجمه مهرداد میردامادی، چاپ هشتم، تهران: نشر مرکز.
امام جمعه زاده، سید جواد؛ رهبر قاضی، محمود رضا؛ عیسی نژاد، امید و زهره مرندی (1390). بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان، پژوهشنامه علوم سیاسی، سال هفتم، شماره چهارم.
انصاری، احمد (1396). تاثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی(جوانان 20-35 سال) کهگیلویه و بویر احمد در دوره اول ریاست جمهوری روحانی،  فصلنامه علمی- پژوهشی رهیافت، سال یازدهم، شماره40.
باستانی، سوسن (1387). سرمایه اجتماعی شبکه و اعتماد متقابل بین شخصی، بررسی مسائل اجتماعی ایران، سال شانزدهم، شماره­ی 61.
پایگاه اینترنتی هیئت پزشکی ورزشی استان فارس (1398). <www.farssma.com>
حیدری، آرمان؛ میرزایی، عزت‌الله (1393 )." تعیین‌کننده‌های اجتماعی سلامت، مورد مورد مطالعه زنان سرپرست‌خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهرستان جهرم « فصلنامه فرهنگی – تربیتی خانواده» ، سال نهم، صفحات 164 -135 .
راش، مایکل (1392). جامعه و سیاست، مقدمه ای بر جامعه شناسی سیاسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، انتشارات سمت.
رضایی، محمد؛ آذین، احمد و مسعود جعفری نژاد (1396). بررسی رابطه میزان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی از نظر دانشجویان دانشگاه مازندران، فصلنامه علمی پژوهشی رهیافت انقلاب اسلامی، سال یازدهم، شماره 39.
زاهدی مازندرانی، محمدجواد؛ سجاد اوجاقلو (1384). بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین ساکنان شهر زنجان، مجله جامعه‌شناسی ایران، دوره ششم، شماره 4.
شارع پور، محمود (1381). بررسی عوامل مؤثر گرایش دانشجویان دختر و پسر نسبت به ورزش در گذراندن اوقات فراغت، طرح پژوهشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، پژوهشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی.
شارع پور، محمود (1386). بررسی رابطه­ی بین سرمایه­ی اجتماعی و مشارکت ورزشی، مجله حرکت، شماره­ی 37.
عظیمی‌هاشمی، مژگان؛ قاضی‌طباطبایی، محمود؛ هدایتی، علی‌اصغر(1394). مشارکت سیاسی زنان در ایران و عوامل مؤثر برآن. فصلنامۀ زن و جامعه، سال ششم، شمارۀ 4، صص: 122-105).
کتابی، محمود؛ ادیبی سده، مهدی؛ قاسمی، وحید؛ صادقی‌ده‌چشمه، ستار (1389).«سنجش اعتماد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در مراکز شهرستان های چهار محال و بختیاری» جامعه‌شناسی کاربردی، سال بیست و‌یکم، شماره پیاپی( 40 ).شماره چهارم، صفحات 122-97.
گتابی حبیب پور، کرم، حمیدرضا موسوی، رابطه بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی شهروندان قم، فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی، سال شانزدهم، پاییز 1395، شماره 62، صص 359-390).
گیدنز، آنتونی(1377).«پیامدهای مدرنیت» ثلاثی، محسن، تهران: نشر مرکز.
موسوی خامنه، مرضیه (1383). سرمایه­ی اجتماعی و سلوک اجتماعی، رساله­ی دکتری جامعه‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
وایتر، مایرون؛ هانتینگتون، ساکوئل(1379). درک توسعۀ سیاسی. ترجمۀ پژوهشکدۀ مطالعات راهبردی، تهران: پژوهشکدۀ مطالعات راهبردی.
وینر، مایرون (1394). مشارکت سیاسی، بحران فرایند سیاسی، ترجمه غلامرضا خواجه سروی، تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
Bordieo, P. (1986). The Forms of Capital Hand book of Theory and Research for the Sociology. New York: Green wood press.
Bassett, E., & Moore, S. (2013). Mental Health and Social Capital: Social Capital as a Promising Initiative to Improving the Mental Health of Communities. InTech. doi: 10.5772/53501Inglehart, R. (1990). Cultural shift in advanced industrial society. Princeton: Princeton University Press.
Coleman ,J . (1990 ) ." Foundation of S0cial The0ry ". Harvard University Press Cambridge .
Erdogan, m.,(2010). : Social Capital and Civic Participation,  international journal of social sciences and humanity studies. Vol 2 ,no 2, 2010.
Putnam RD. (2000). Bowling Alone؛ The Collapse and Revival of American Community ,simon and Schuster, New York
Sarker, M., Islam, SH., (2017).  social capital and political participation: a case study from rural bangladesh, european review of applied sociilogy, vol,10, no,15.
Shahin, M., (2016). the relationship between social capital and political particiption, mediterranean, journal of social sciences, vol 2.