Document Type : Original Article

Authors

1 PhD Candidate in Sports Management, University of Guilan, Rasht, Iran

2 Professor of Sports Management, University of Guilan, Rasht, Iran

3 Associate Professor of Sports Management, University of Guilan, Rasht, Iran

4 Associate Professor of Political Science and International Relations, University of Guilan, Rasht, Iran

Abstract

The sporting success of a country relies on the coordination of efforts and long-term plans, as well as the efficient use of resources and the continuous support of athletes, allowing the legitimacy of the governance system of governments. The aim of the current research is to analyze the factors that influence the sporting success of countries in order to provide suggestions for achieving a strong Iranian. The current research is a kind of review and analysis study carried out using the library study method and authentic documents. The results showed that international sports success can be analyzed using three systematic approaches, hierarchical levels of sports success and axes of success. In the first approach, three phases of input, process and results are introduced. In the hierarchical analysis, between macro-level variables, two indices for GDP and population are used; At the middle level, there was more emphasis on sports policies by governments and sports organizations, and at the micro level, there was more emphasis on talent development. Furthermore, the fluctuating performance of Iran's sports in international competitions shows that Iran's sports policy should be proportional to the various variables of the mentioned approaches; Therefore, it is suggested that the country's sports policymakers, while paying attention to several factors such as governance focused on medal-winning sports, identify the various variables of each approach in specific sports and continuously monitor the management of this set of factors.

Keywords

تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی کشورها به‌عنوان الگویی برای سیاست‌گذاری ورزش ایران

محمد جواد ضیااسطلخ زیر[1]

رحیم رمضانی نژاد[2]

شهرام شفیعی [3]

مهدی هدایتی شهیدانی [4]

10.22034/ssys.2024.3372.3464

 تاریخ دریافت مقاله: 07/06/1403

                                                                                 تاریخ پذیرش مقاله: 25/07/1403

 

مقدمه

موفقیت ورزشی[5]، بخشی از توسعه ورزش[6] است که با هدف کسب رکورد و موفقیت­های بین‌المللی در بالاترین سطح رقابت­های ورزشی دنبال می­شود. این موفقیت می‌تواند انسجام اجتماعی[7] را تقویت و احساس همبستگی ملی را افزایش دهد و حتی ممکن است به بهبود نشاط، تحرک اجتماعی، افزایش مشارکت در ورزش و سلامت روانی شهروندان کمک ‌نماید. همچنین تصویر مثبتی از کشور و سیاست‌گذاری دولت[8] به نمایش می‌گذارد و مشروعیت[9] داخلی و بین‌المللی نظام حکمرانی[10] را تقویت می‌کند. از سوی دیگر، موفقیت‌ در عرصه ورزش می‌تواند حس غرور ملی را برانگیزد و سرمایه اجتماعی[11] حکومت را افزایش دهد (گریکس[12] و همکاران، 2019: 36). موفقیت ورزشی با مفهوم ورزش نخبه[13] پیوند ‌خورده است و هدف از ورزش نخبه نیز دستیابی به سطح بالای استانداردهای عملکرد جهانی می‌باشد و تربیت ورزشکاران نخبه و ممتاز نیز در اوج ورزش حرفه­ای[14] قرار دارد (هاوت[15] و همکاران، 2017: 318). معمولاً در سیستم­های مدیریت ورزش نخبه بر توسعه‌ رشته‌های ورزشی مدال‌آور و کسب موفقیت بین‌المللی تمرکز می‌شود و توسعه متوازن[16] همه رشته‌های ورزشی کمتر موردتوجه است (رمضانی نژاد و هژبری، 1396: 244). بر اساس شاخص جهانی ورزش[17]، تیم یا ورزشکاری نخبه محسوب می‌شود که در یکی از مسابقات جهانی یا المپیک دارای مدال باشد و این افتخار مترادف با مفهوم موفقیت بین‌المللی در ورزش است. با توجه به این تعریف، ممکن است ورزشکاری، حرفه‌ای باشد ولی نخبه محسوب نگردد. البته این تعریف را می­توان با توجه به ماهیت رشته ورزشی و شرایط هر کشوری بازبینی کرد. مثلاً می‌توان ورزشکاران ایرانی صاحب مدال در رشته تنیس روی میز در بازی­های آسیایی را نخبه محسوب کرد، ولی سطح نخبگی در کشتی با کسب مدال در مسابقات جهانی یا المپیک تعیین گردد (رمضانی نژاد و همکاران، 1394: 68).

موفقیت ورزشی در سطح بین‌المللی، ابزار ارزشمندی در دستیابی به اهداف غیرورزشی یا سیاسی و اجتماعی-فرهنگی است. به عبارت بهتر، دولت‌ها و سیاستمداران به دلیل غلبه جنبه‌های سیاسی و رسانه‌ای موفقیت بین‌المللی در ورزش به مداخله مستقیم روی می‌آورند و تمایل بسیاری به سرمایه‌گذاری مالی کلان دارند که این موضوع نیز سبب افزایش نهادها و مراکز بسیار تخصصی و ویژه در کشورهای مختلف شده است (ویکر[18] و همکاران، 2012: 207). حتی به دلیل اهمیت بالا و ابعاد مختلف تأثیرگذاری این پدیده، برخی از کشورها با پذیرش اقامت یا خرید ورزشکار درصد هستند تا بتوانند از اثرات ملی و بین‌المللی موفقیت ورزشی استفاده کنند. ضمناً در بیانات رهبر جمهوری اسلامی ایران نیز بر این موضوع تأکید شده است که «ایران قوی باید ورزش قوی داشته باشد» و در همین راستا می‌توان موفقیت بین‌المللی ورزشی را قله پیشرفت در ورزش و توسعه ورزش را دامنه آن در نظر گرفت (به نقل از کلهر، 1402).

بسیاری از کشورها، برای تحقق سریع اهداف مربوط به موفقیت بین‌المللی ورزشی در میدان و عمل، مدل وارونه مول[19] و همکاران (2005) را مورداستفاده قرار می‌دهند. مثلاً کشورهای عربی و برخی کشورهای آفریقایی و آمریکایی روی یک یا چند رشته ورزشی باهدف کسب افتخارات بین‌المللی متمرکز شده‌اند. ضمناً، دلایل و تجارب مختلفی وجود دارد که بدون عبور از مسیر مدل‌های سنتی هرمی می‌توان ورزشکارانی نخبه و بسیار حرفه‌ای تربیت کرد (رمضانی نژاد و همکاران، 1394: 39). به همین دلیل، تشکیل ساختارهای تخصصی و حرفه‌ای برای استعدادیابی[20] و تربیت ورزشکاران نخبه، اهمیت بسیاری پیداکرده است. از طرف دیگر، موفقیت کشور در رشته‌های ورزشی خاصی می‌تواند به دلیل ظهور یک ورزشکار، برنامه‌ای کوتاه‌مدت و یا نتیجه سرمایه‌گذاری وسیع در ورزش باشد؛ بنابراین نمی‌توان هر نوع پیشرفت ورزشی یا پیشرفت تصادفی و موقت را ملاک وجود سیستم نخبه پروری دانست، اما استمرار و سابقه موفقیت ورزشی بین‌المللی را می‌توان به وجود یک سیستم منسجم نسبت داد. باوجوداینکه سرمایه‌گذاری در ورزش می‌تواند احتمال موفقیت بین‌المللی را بیشتر میسر کند؛ اما تضمین‌کننده پیروزی و کسب مدال نیست؛ درحالی‌که یک سیستم تربیت ورزشکار نخبه می‌تواند سبب پیشرفت‌های مستمر و جدید شود (ضیاء و همکاران، 2024).

رقابت ورزشکاران در سطح بین‌المللی در حقیقت به رقابت بین سیستم‌های ورزشی سطح نخبه کشورها تبدیل‌شده است. ازاین‌رو، موفقیت ورزشکار یا تیم به ظرفیت عملکرد سیستم ورزش ملی و اثربخشی این سیستم در استفاده از تمامی منابع مرتبط با ورزش نخبه وابسته است و موفقیت کشورها در ورزش بین‌المللی، نتیجه سرمایه‌گذاری کلان در کل سیستم ورزش ملی می‌باشد. همچنین شاخص پیشرفت ورزشی صرفاً به عملکرد کشورها در بازی‌های بین‌المللی مهم مانند المپیک، محدود نیست، بلکه نمادی از کل یک جامعه پیشرفته محسوب می‌شود. چون این موفقیت‌ها به کیفیت وضعیت اجتماعی– اقتصادی و سیاسی جوامع مرتبط می‌باشد. هرچند هوگان و نورتن[21] (2000) بیان کرده‌اند که در کشورهای توسعه‌یافته یک رابطه خطی میان هزینه‌های صرف شده برای ورزشکاران نخبه و تعداد مدال‌ها وجود دارد، اما امروزه به نظر نمی‌رسد چنین رابطه‌ای در کشورهای توسعه‌نیافته و درحال‌توسعه، وجود داشته باشد. اگرچه معیار ارزیابی موفقیت در سطح کلان ورزش، پیروزی و کسب مدال می‌باشد و مدال وسیله تحقق نیل به اهداف و آرمان‌های ورزشی است؛ اما این ارزیابی عملکرد محدودیت‌هایی نیز دارد؛ بنابراین لازم است شاخص‌های دیگری مانند مقدار هزینه و بودجه نیز با ارزش مدال مقایسه شود. از طرف دیگر، کمیته بین‌المللی المپیک، جدول رتبه‌بندی مدال‌ها را تنها معیار سنجش شایستگی تیم‌ها نمی‌داند، ولی عملاً هنوز از این نوع رتبه‌بندی استفاده می‌کند و کشورها خواسته یا ناخواسته بر اساس جدول توزیع مدال مقایسه می‌شوند. حتی سیاست­مداران و رسانه‌ها نیز برای ارزیابی موفقیت ورزشی و حتی غیرورزشی کشورها در سطح بین‌المللی از شاخص شمارش مدال استفاده می‌کنند (سوتیریادو و شیلبوری[22]، 2009: 7).

امروزه از روش‌‌های بسیار فراوانی برای ارزیابی موفقیت ورزشی کشورها استفاده می‌شود. مثلاً ملاک در روش لکسیکوگرافی[23]، فقط تعداد مدال‌هاست و در روش رتبه‌بندی سرانه یا شاخص سرانه موفقیت ورزشی[24]، تعداد مدال‌ها نسبت به جمعیت کشور محاسبه می‌گردد (دی بوسچر[25]، 2008). البته در این روش‌ها، بسیاری از متغیرهای سطح کلان کشورها نادیده گرفته می‌شود که برای حل این مشکل، استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده‌ها[26] متداول است. در این روش از جمعیت و تولید ناخالص داخلی[27] به‌عنوان ورودی‌ها و از تعداد مدال‌ها به‌عنوان خروجی‌های مدل استفاده شده است. یکی از روش‌های جدید، ارزیابی کارایی نسبی عملکرد[28] کشورهاست (ژانگ[29] و همکاران، 2009: 985)، مثلاً در بازی‌های المپیک پکن (2008) کشور جامائیکا با 11 مدال کاراترین کشور بود و رتبه مطلق این کشور از رتبه بیست به رتبه اول رسید. ایران با 2 مدال در این بازی‌ها به رتبه 51 دست‌یافت، ولی از نظر کارایی نسبی به رتبه 77 رسید. تفاوت بین رتبه‌بندی بر اساس مجموع مدال‌ها و رتبه‌بندی بر اساس شاخص کارایی نشان می‌دهد که کارایی نسبی بسیاری از کشورهای دارای رتبه‌های بالا، بسیار پایین است (محمدی،1389: 11)؛ بنابراین، روش رتبه‌بندی با مجموع مدال‌ها، کارایی کشورها را نشان نمی‌دهد و بهتر است تا جایی که امکان دارد از متغیرهای بیشتر اقتصادی - اجتماعی، جغرافیایی و ورزشی استفاده شود (سکیتانی و ژائو[30]، 2021: 1210). همچنین علاوه بر کسب مدال در بازی‌های المپیک و جهانی، می‌توان شاخص‌های دیگری را با توجه به شرایط کشورها مانند کسب سهمیه یا پیروزی در دیگر رقابت‌های معتبر مانند بازی‌های آسیایی را در نظر گرفت که این موضوع با شاخص­های پایش و ارزیابی (شاخص‌های اجتماعی و فرهنگی) سند چشم انداز 20 ساله کشور و تعریف مورد توافق ورزش نخبه در این مقاله دارای مطابقت است (رمضانی نژاد و همکاران، 1401؛ 132).

بررسی واقعیت‌های ورزش قهرمانی و حرفه‌ای نشان می‌دهد که با وجود اهمیت بالای موفقیت و پیشرفت در ورزش، کسب پیروزی و مدال به عوامل زیادی وابسته است و نمی‌توان به‌آسانی با بررسی وضعیت و سابقه حضور، تعداد ورزشکاران و سایر متغیرها، دلایل موفقیت و شکست را تحلیل کرد. علاوه بر شرایط اجتماعی- اقتصادی کشورها، متغیرهای روانی و عاطفی ورزشکاران، مدیریت مسابقات و به‌ویژه عامل حوادث پیش‌بینی‌نشده مثل شانس و اقبال بسیار اثرگذار هستند؛ بنابراین باوجود و پذیرش شرایط دشوار و حساس اثرگذار بر رقابت‌های ورزشی، هنوز راه‌ها و روش‌های بسیاری برای مدیریت، انتخاب، تربیت، ارتقاء و نگهداری ورزشکاران نخبه وجود دارد که در کشور ما تجربه نشده است. اگرچه تحقیقات بسیاری مانند خدادادی کاشی و کریم نیا (1395)، ترخانی و همکاران (1399)، پسرکلو و همکاران (1400)، والنتی[31] و همکاران (2020)، ضیاء و همکاران (1401)، زارع و گچی[32] (2022)، اسکوریچ و اوبادیچ[33] (2022)، زارعیان و همکاران (1402) برای بررسی علل موفقیت ورزشی بین‌المللی انجام‌گرفته است، اما رابطه بین سیاست‌ها و موفقیت ورزشی مشخص نیست. به همین دلیل، رویکرد جامعی از عوامل مربوط به سیاست‌های ورزشی وجود ندارد که سبب موفقیت کشورها در سطح بین‌المللی شده باشد و به‌طورکلی، طبقه‌بندی این عوامل بسیار دشوار است. در این پژوهش به دلیل نیاز به ترکیبی از عوامل مختلف فردی و اجتماعی – اقتصادی برای بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت کشورها در رقابت‌های ورزشی بین‌المللی و تحلیل امکان الگوسازی[34] برای ایران، رویکردهای تحلیلی مختلف مربوط به موفقیت بین‌المللی در ورزش بررسی‌شده است.

 

روش‌شناسی پژوهش

این پژوهش از نوع مطالعات مروری و تحلیلی است. بر این اساس با استفاده از روش مطالعه کتابخانه‌ای پژوهش‌های خارجی از منابع و پایگاه‌های معتبر علمی چندین مقاله و گزارش علمی موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند و عوامل موفقیت در سه رویکرد طبقه‌بندی‌شده‌اند. بر اساس این طبقه‌بندی ابتکاری، عوامل مؤثر بر موفقیت بین‌المللی کشورها در ورزش با توجه به‌مرور اجمالی پژوهش‌های مختلف و اسناد مربوط بررسی شدند و سپس با بررسی وضعیت موفقیت ورزشی ایران، تلاش شد موضوعاتی برای الگوسازی موفقیت ورزشی در ایران تبیین شوند.

 

رویکردهای تحلیل موفقیت ورزش بین‌المللی کشورها

موفقیت ورزشی بین‌المللی کشورها به مجموعه‌ای از عوامل مختلف بستگی دارد که هر یک نقشی حیاتی در توسعه و پیشرفت ورزش در آن کشور ایفا می‌کنند. ازجمله مهم‌ترین این عوامل می‌توان زیرساخت‌های ورزشی را نام برد که استادیوم‌ها، سالن‌ها و تجهیزات ورزشی را دربر می‌گیرد. در کنار آن، برنامه‌های آموزشی به آموزش و تربیت ورزشکاران نیز از سطوح پایه تا حرفه‌ای و همچنین آموزش مربیان می‌پردازد. علاوه بر این، میزان حمایت‌های دولتی و خصوصی که شامل تأمین مالی، ارائه تسهیلات و پشتیبانی‌های مختلف می‌شود هم جزو متغیرهای اصلی موفقت بیان‌شده‌اند. کشورها برای دستیابی به موفقیت ورزشی بین‌المللی از رویکردهای مختلفی استفاده می‌کنند که هرکدام از این ‌رویکردها ویژگی‌ها و مزایای خاص خود را دارند. در شکل 1 مجموعه‌ای از این عوامل به وسیله ابر واژگان[35] نشان داده شده است که در هر کدام از رویکردهای تحلیلی این مقاله وجود دارند (ضیاء و همکاران، 2024).

                                                      

 

شکل 1. ابر واژگان مربوط به عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی بین‌المللی

بر همین اساس و طبق مرور تحقیقات سالیان اخیر، در این مقاله عوامل موفقیت بین‌المللی ورزشی در روشی متفاوت و با سه رویکرد نظام‌مند یا سیستماتیک[36]، تحلیل سلسله مراتبی[37] سطوح اثرگذار و تحلیل عوامل سیاست ورزشی برای کسب موفقیت ورزشی[38] بررسی شوند.

 

  1. رویکرد سیستمی یا نظام‌مند

تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی بین‌المللی کشورها در تحقیقات مختلف مانند گادینت و دوینچ[39] (2020)، ایرتیشچوا[40] و همکاران (2022)، چیتوپونتج و گومز[41] (2022) و رودریگرز[42] و همکاران (2024) بر اساس رویکرد نظام‌مند به بررسی و تقسیم‌بندی این عوامل به سه مؤلفه ورودی[43]‌، فرآیند[44] و پیامدها[45] پرداخته‌اند. این رویکرد کمک می‌کند تا با نگاهی نسبتاً جامع و ساختاریافته به تحلیل جنبه‌های مرتبط زیادی با موفقیت ورزشی پرداخته شود.

ورودی‌ها شامل منابع اولیه و پایه‌ای هستند که برای توسعه ورزش در یک کشور ضروری‌اند. این منابع به سه دسته منابع انسانی، منابع مالی و منابع فیزیکی تقسیم می‌شوند. منابع انسانی شامل ورزشکاران، مربیان، کادر فنی و مدیریتی است که نقش اساسی در پیشبرد اهداف ورزشی دارند. تربیت و آموزش این افراد، به‌ویژه مربیان و کادر فنی، می‌تواند سبب افزایش کیفیت تمرینات و درنتیجه بهبود عملکرد ورزشکاران شود. منابع مالی شامل بودجه‌های دولتی، سرمایه‌گذاری‌های خصوصی و انواع مختلفی از حمایت‌های مالی است که برای تأمین هزینه‌های مختلف ورزشی ازجمله تجهیزات، مسابقات و آموزش موردنیاز می‌باشد. همچنین منابع فیزیکی نیز شامل زیرساخت‌های ورزشی مانند استادیوم‌ها، سالن‌های تمرین، زمین‌های ورزشی و تجهیزات تخصصی می‌باشد که نقش کلیدی در فراهم‌سازی شرایط مناسب برای تمرین و مسابقه دار (کریول[46] و همکاران، 2021: 260).

فرآیندها شامل تمامی فعالیت‌ها و اقداماتی هستند که به بهره‌برداری مؤثر از منابع ورودی کمک می‌کنند. این فرآیندها شامل توسعه و آموزش مربیان، برنامه‌های تمرینی و آموزشی، مدیریت ورزشکاران، استفاده از فنّاوری و علم ورزش و برنامه‌های روانشناسی و تغذیه ورزشی می‌باشند. توسعه و آموزش مربیان با ارائه دوره‌های تخصصی و به‌روزرسانی دانش آن‌ها، می‌تواند به بهبود کیفیت تمرینات کمک کند. برنامه‌های تمرینی و آموزشی نیز باید بر اساس اصول علمی و با استفاده از تجهیزات پیشرفته تنظیم شوند تا ورزشکاران بتوانند به بهترین شکل ممکن آماده مسابقات شوند. مدیریت ورزشکاران شامل نظارت بر پیشرفت و سلامت آن‌ها، ارزیابی عملکرد و ارائه بازخوردهای مؤثر است و استفاده از فنّاوری و علم ورزش نیز به تحلیل داده‌ها و بهبود عملکرد کمک می‌کند تا در نهایت برنامه‌های روانشناسی و تغذیه ورزشی نیز به حفظ سلامت روانی و جسمانی ورزشکاران کمک کنند (سالسینوویچ[47] و همکاران، 2022: 25).

پیامد‌ها دربردارنده نتایج و دستاوردهای نهایی هستند که از طریق فرآیندهای اجرایی بدست می‌آیند. این نتایج که در بلندمدت به وقوع می‌پیوندند شامل موفقیت‌های بین‌المللی، توسعه پایدار ورزش، افزایش مشارکت عمومی در ورزش و بهبود سلامت جامعه هستند. موفقیت‌های بین‌المللی به کسب مدال‌ها و رتبه‌های برتر در مسابقات جهانی و بین‌المللی اشاره دارد. توسعه پایدار ورزش به معنای افزایش تعداد ورزشکاران حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای و ارتقاء سطح ورزش در کشور است. افزایش مشارکت عمومی در ورزش نیز نشان‌دهنده استقبال بیشتر مردم از فعالیت‌های ورزشی و افزایش فرهنگ ورزشی در جامعه است. بهبود سلامت جامعه نیز نتیجه مستقیم افزایش فعالیت‌های ورزشی و ترویج سبک زندگی سالم است (ترینینچ[48] و همکاران، 2011: 27).

تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی بین‌المللی بر اساس رویکرد نظام‌مند، نشان می‌دهد که برای دستیابی به موفقیت‌های بزرگ و پایدار در عرصه بین‌المللی ورزش، باید توجه ویژه‌ای به‌تمامی مراحل از ورودی‌ها گرفته تا فرآیندها و خروجی‌ها داشت (جدول 1). این رویکرد جامع و هماهنگ تا حدود زیادی زمینه‌ساز توسعه متوازن و کارآمد ورزش در سطح ملی و بین‌المللی خواهد بود. متغیرهای وضعیت اقتصادی و بودجه، حمایت مالی، مشارکت ورزشی آحاد جامعه، حمایت رسانه‌ها و تحقیقات علمی در پژوهش‌های مختلف جزو ورودی‌ها در نظر گرفته‌شده‌اند. همچنین، وجود مدیریت استعداد، نظام مربیگری، سیاست‌گذاری در ورزش و برخی تسهیلات ویژه ورزشی جزو فرآیندها به شمار می‌آیند. البته بین این عوامل هم‌پوشانی وجود دارد و متغیرهای دیگری را نیز می‌توان برای هر مؤلفه مشخص کرد. محققان معتقدند که تقریباً همه کشورها، روند مشابهی را برای موفقیت بین‌المللی در ورزش، به‌ویژه با پیروی از کشورهای بلوک شرق سابق در پیش‌گرفته‌اند. با این تفاوت که برخی از کارشناسان، عوامل زمینه‌ای (ورودی‌ها) را در توسعه سیستم ورزش نخبه مهم‌تر و مؤثرتر می‌دانند. بااین‌حال، با توجه به هم‌پوشانی این عوامل، گروهی دیگر از افراد، اهمیت فرهنگ حمایتی از ورزش نخبه، تأمین مالی مناسب و فرآیندهای شناسایی و پرورش استعداد (فرایندها) را مهم‌تر قلمداد می‌کنند.

جدول 1. عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی بین‌المللی با رویکرد نظام‌مند

ورودی

فرآیند

پیامد

 

منابع انسانی

ورزشکاران سطوح مختلف

مربیان خبره

داوران

واسطه‌های بین سازمانی

عوامل اجرایی

عوامل فنی_ تخصصی

هیئت‌مدیره

تدارکات

حامیان مالی

عوامل رسانه

تماشاچیان و هواداران

خانواده‌ها

گروه‌های همگن و همتا

مدارس

بازیکنان مستعد جوان

اعضای فدراسیون و هیئت‌ها

کارشناسان ورزشی

پیشکسوتان

سیاست‌گذاری در ورزش

تدوین اسناد رسمی

وحدت فرماندهی در سیاست‌گذاری

شایسته‌سالاری

برگزاری مدون رویدادها

هدف‌گذاری کمی در کسب مدال‌ها

تجهیز ورزشی مدارس

توجه به ورزش‌های مدال‌آور

اخذ میزبانی

ایجاد مدارس ورزشی تمام‌وقت

توجه به فوق‌برنامه‌های ورزشی

توجه به ورزش روستایی و عشایر

توجه به ورزش دانشگاهی

توسعه ورزش بانوان

غنی‌سازی اوقات فراغت

احداث اماکن و تأسیسات ورزشی

تحقیقات علمی

 

موفقیت بین‌المللی ورزش

کسب درآمد

ارتقای وجهه بین‌المللی

ارتقای سطح سلامت جامعه

انسجام و وحدت ملی

ترویج و تبادل فرهنگ مطلوب

کاهش ناهنجاری اجتماعی

حفظ نظام سیاسی

مدیریت منابع انسانی پایدار

توسعه متوازن سطوح ورزش

تعدیل نرخ مهاجرت

ارتقای شاخص دموکراسی

خصوصی‌سازی و چابکی دولت

ایجاد گفتمان سیاسی حمایتی

ارتقای سرمایه اجتماعی

 

مدیریت استعدادها

تدوین سیستم استعدادیابی

توجه به ورزشکاران با نیازهای ویژه

تأسیس مراکز تمرینی

توجه به تیم‌های پایه

توجه به رشته‌های مادر مثل دوومیدانی و ژیمناستیک

دانش افزایی مربیان

 

منابع مالی

بودجه دولتی

تبلیغات

بلیت‌فروشی

حمایت‌های مالی هواداران

فروش محصولات

حقوق نام‌گذاری اماکن

جوایز فدراسیون‌های جهانی

درآمدزایی از اجاره اماکن

فروش بازیکنان

اسپانسرشیپ

حق پخش تلویزیونی

سرمایه‌گذاری خصوصی

حمایت مردمی و خیریه

گردشگری ورزشی

سرمایه‌گذاری در ورزش‌های الکترونیک

 

تجاری‌سازی

ایجاد قوانین نظام‌مند برای شرط‌بندی

بازاریابی محصولات ورزشی

حضور کسب‌و‌کارهای مختلف در ورزش

حق پخش تلویزیونی

واگذاری مالکیت‌ باشگاه‌ها به بخش غیردولتی

 

حمایت ورزشکاران

تدوین سیستم پاداش

ارائه تسهیلات ورزشی

 عدالت جنسیتی ورزشکاران

معافیت مالیاتی ورزشکاران مدال‌آور

حقوق بازنشستگی

اشتغال ورزشکاران

بیمه ورزشکاران

برنامه‌های تغذیه‌ای و مشاوره‌ای

شبکه‌های ارتباطی بین ورزشکاران

ارتقای فرهنگ ورزش و سبک زندگی فعال

ارائه تسهیلات مربوط به سربازی

 

منابع فیزیکی

تجهیزات ورزشی

ساختمان‌های اداری

استادیوم‌ها

مجموعه‌های ورزشی

سالن‌های همایش

آزمایشگاه‌ها

مراکز پزشکی-ورزشی

خوابگاه‌ها

مراکز فناوری

حمل‌ونقل

کتابخانه‌ها

روابط بین سازمانی

ارتباط با کشور‌های توسعه‌یافته در ورزش

سازمان‌دهی رسانه‌های ورزشی

همکاری بین وزارت بهداشت و ورزش

تأسیس مراکز پژوهشی مرتبط با ورزش

ارتباط مدرسه/ دانشگاه با باشگاه

ارتباط باشگاه و هیئت‌ها

ارتباط بین وزارت علوم و وزارت ورزش

همکاری کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش

همکاری دانشگاه با هیئت‌های ورزشی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مرور تحقیقات نشان می‌دهد از میان مراحل رویکرد نظام‌مند، فرآیندها به دلیل نیاز به هماهنگی و ارتباط بین سازمان‌های مختلف و پیش‌نیازهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیشتر مورد تأکید قرار دارند اما معمولاً در مدل‌ها و الگوهای تربیت ورزشکاران، آشکار و مشخص نیستند. چون معمولاً چند شیوه برای تربیت ورزشکاران نخبه دنبال می‌شود. البته این شیوه‌ها کاملاً مدل‌سازی نشده‌اند و تابع سیاست‌های دولتی و سازمان‌های ورزشی هستند. مثلاً، کشور­هایی مانند کوبا، چین، آلمان شرقی سابق، فرانسه، یونان و ایرلند با محوریت و ایفای نقش اصلی توسط دولت، نمود بیشتری دارد. مدیریت، فوق‌العاده متمرکز است و وزارت ورزش یا هر سازمان ویژه، نقش انحصارطلبانه دارد. نسخه اصلی این مدل در شوروی سابق و کشورهای سوسیالیستی[49] اروپای شرقی تا اوایل دهه 1930 اجرا می‌شد. بااین‌حال، پس از فروپاشی این کشورها نیز این سیستم به‌طور کامل کنار گذاشته نشده و حتی برخی از روش­های آن با شرایط امروزی منطبق شده است. این مدل در تحقیقات مختلف به‌عنوان مدل حکمرانی متمرکز[50] در ورزش شناخته‌شده است (ضیاء و همکاران، 1401).

سیاست‌های کلی و عمومی دولت در کشورهایی مانند آمریکا به‌صورت مدل شبکه‌ای[51] تدوین و اجرا می‌گردد و به بخش­های زیادی توزیع و تفکیک‌شده است. در این مدل، همکاری بین عاملان یا ذینفعان مختلف با نقش­ها و مسئولیت‌های متفاوتی همراه می‌باشد و نقش‌های اصلی ورزش میان فدراسیون ملی، کمیته‌های ملی المپیک، مؤسسات ورزشی دولتی و سیستم­های مدارس تقسیم‌شده است. همچنین در مدل باشگاهی[52]، نقش عمده بر عهده باشگاه­های حرفه‌ای است که عموماً بر اهداف تجاری­ ورزش­ها تمرکز دارند. مثلاً در فوتبال، برخی باشگاه­ها، سازمان­های پیشرفته و ویژه‌ای مانند آکادمی برای ورزشکاران جوان تأسیس کرده­اند که نمونه‌هایی از این مدل ورزش حرفه­ای در باشگاه آث میلان قابل‌مشاهده می‌باشد (تیبولت و بابیاک[53]، 2005). البته پایگاه­های قهرمانی ایران نیز می‌توانستند چنین شبکه‌ای ملی و گسترده‌ای را برای استعدادیابی داشته باشند، اما بدون توجه به پتانسیل­های ورزشی هر استان راه‌اندازی و پس از مدتی فقط به مرکز اندازه‌گیری تبدیل شدند.

 

  1. رویکرد سلسله مراتبی موفقیت در ورزش

دی‌بوسچر و همکاران (2006) سطوح مؤثر بر موفقیت ورزشی را به سه دسته متغیرهای کلان شامل موقعیت اجتماعی و فرهنگی محل زندگی افراد (رفاه اقتصادی، جمعیت، تغییرات جغرافیایی و آب و هوایی، میزان شهرنشینی، نظام سیاسی و فرهنگی)؛ متغیرهای سطح میانی شامل سیاست‌ها و تدابیر ورزشی مؤثر بر عملکردهای بلندمدت و متغیرهای سطح خرد نیز شامل ورزشکاران، ویژگی‌های ژنتیکی، محیط زندگی، والدین، مربیان و دوستان تقسیم کرده‌اند. بر اساس شکل 2، می‌توان برخی عوامل سطح میانی و تا حدودی سطح خرد را با سیاست‌های ورزشی کنترل کرد. البته این سه سطح با یکدیگر همپوشانی دارند و همچنین هیچ عاملی نمی‌تواند از شرایط فرهنگی و اجتماعی جدا باشد (به نقل از رمضانی نژاد و ضیاء، 1403: 78). همچنین تحقیقات مختلف مانند تروینز[54] و همکاران (2014)، کواکس[55] و همکاران (2017)، شری و همکاران (2017)، نایپلینگ و بروکل[56] (2022)، دِ پائولا اولیویرا و نیول[57] (2023) اذعان کردند که طبق این رویکرد، عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی را می‌توان به سه دسته متغیرهای سطح کلان، میانی و سطح خرد تقسیم کرد.

 

شکل 2. سطوح و عوامل تعیین‌کننده موفقیت فردی و بین‌المللی در ورزش

سطح کلان شامل عواملی است که فراتر از کنترل مستقیم سیاست‌گذاران و سازمان‌های مربوطه در کوتاه‌مدت می‌باشد. در بسیاری از مطالعات عوامل موفقیت ورزش، پیش‌بینی‌ها و ارزشیابی عملکرد روی بازی‌های المپیک بیشتر در این سطح صورت گرفته است. فرضیه اصلی در خصوص مطالعات سطح کلان، توزیع یکسان استعداد ورزشی در سراسر دنیاست، بدین معنی که کشورهای مختلف از شرایط برابر برای پرورش ورزشکاران نخبه برخوردارند. در اکثر تحقیقات به دلیل دشواری اندازه‌گیری عوامل سطح میانی و فردی از متغیرهای سطح کلان مانند جمعیت، تولید ناخالص داخلی، امید به زندگی، نوع حکمرانی، بهداشت و غیره استفاده‌شده است. البته تقریباً در اکثر تحقیقات، دو شاخص تولید ناخالص داخلی و جمعیت کشور به‌مثابه مهم‌ترین شاخص پیشرفت اجتماعی- اقتصادی و پیش‌بینی کننده کسب مدال بیشتر موردتوافق است. از دیدگاه دی بوسچر و همکاران (2006)، نیز بیش از 50 تا 57 درصد شاخص‌های تعیین‌کننده موفقیت در سطح بین‌المللی (مانند بازی‌های جهانی و المپیک)، متغیرهای سطح کلان هستند. مثلاً، 57 درصد موفقیت ورزش در سطح بین‌الملل را در سال‌های 1980-1964 به عوامل سطح کلان ربط داده‌اند، درحالی‌که این مقدار در سال‌های بعد به 45 درصد کاهش‌یافته است.

 همچنین میانگین اندازه اثر عوامل اقتصادی (45/0) بر عملکرد ورزشی کشورها در رویدادهای بزرگ 2000 تا 2014 بالا و معنی‌دار بود. ضمناً با بررسی میزان رقابت و قدرت انحصاری کشورها در بازارهای اقتصادی مشخص شد، توسعه‌یافتگی و تولید ناخالص داخلی کشورها نسبت به جمعیت، اثر مثبت بیشتری بر کسب مدال المپیک 1996-2016 داشته است. از طرف دیگر با کاهش میزان تمرکز کشورهای دارای قدرت انحصاری بالا در طول زمان قدرت رقابتی دیگر کشورها افزایش‌یافته است (به نقل از اسدی زاده و عسکریان، 1398: 841). به‌طورکلی، غالب تحقیقات پیرامون عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی بین‌المللی کشورها در سطح کلان معطوف به رویداد المپیک و متمرکز بر ثروت[58] (تولید ناخالص داخلی)، اندازه جمعیت[59]، شرایط آب و هوایی[60] و ایدئولوژی[61] بود.

کشورهای ثروتمند نسبت به جمعیت خود، معمولاً به دلیل برخورداری از منابع بیشتر برای سرمایه‌گذاری در ورزش‌های نخبه، موفقیت بیشتری دارند؛ اما برخی کشورهای نسبتاً فقیر نظیر کنیا و اتیوپی نسبت به کشورهای غنی‌تر مانند عربستان نشان داده‌اند که موفقیت در المپیک به‌تنهایی به ثروت وابسته نیست. حتی در ورزش‌های تجملاتی مانند سوارکاری، وجود منابع زیاد در کشورهایی مثل کویت نمی‌تواند متضمن موفقیت باشد (رایش[62]، 2017؛ 78). در جدول 2 مقدار تولید ناخالص ملی بر حسب میلیون دلار آمریکا و اندازه جمعیت بعضی از این کشور‌ها نشان داده‌شده است (ضیاء و همکاران، 2024).

جدول 2. میزان ثروت و جمعیت کشورها

اندازه جمعیت

GDP

کشور

822/857/2

237

قطر

600/917/5

501

سنگاپور

100/503/7

382

هنگ‌کنگ

946/288/10

504

امارات متحده عربی

713/913/4

161

کویت

224/175/32

067/1

عربستان صعودی

059/577/1

43

بحرین

107/688/91

401

ایران

524/825/2

19

جامائیکا

290/428/52

107

کنیا

همچنین، طبق جدول 3، کشورهای پرجمعیت مانند چین و ایالات‌متحده معمولاً استعدادهای بالقوه بیشتری برای گزینش در تیم‌های ملی دارند؛ اما این عامل، تأثیر مستقیم بر تعداد مدال‌های کسب‌شده در المپیک‌ ندارد و جمعیت زیاد کشورهایی مثل هند و نیجریه و عدم توفیق این کشورها، شاهدی بر این ادعاست (ضیاء و همکاران، 2024).

 

جدول 3. نسبت تعداد مدال با توجه به اندازه جمعیت کشورها

تعداد مدال

جمعیت

کشور

3.094

238/893/335

ایالات‌متحده

 

804

000/670/409/1

چین

 

41

650/770/452/1

هند

 

170

756/080/203

برزیل

 

11

431/499/241

پاکستان

 

80

441/067/47

آرژانتین

 

124

290/428/52

کنیا

 

88

107/688/91

ایران

 

           

شرایط جغرافیایی نیز می‌تواند یک مزیت یا محدودیت برای موفقیت بین‌المللی در ورزش در رویدادی مانند المپیک باشد. کشورهای دارای آب‌وهوای سرد و کوهستانی در بازی‌های زمستانی موفق‌تر هستند. در بازی‌های تابستانی، تأثیر این شرایط محدودتر است، اما بااین‌حال در برخی رشته‌ها مانند گلف و قایقرانی اثرگذاری بیشتری دارد. در همین راستا، مرور تحقیقات انجام‌شده در مورد تأثیر شرایط جغرافیایی از المپیک 1964 تا 2010 نشان داد که پوشش برف عامل تعیین‌کننده‌ای برای موفقیت در بازی‌های المپیک زمستانی نیست. مثلاً بولیوی باوجود برخورداری از شرایط جغرافیایی مناسب برای بازی‌های زمستانی، موفقیت چشمگیری در این بازی‌ها نداشته است. از طرفی کشور هلند ضمن عدم بهره‌مندی از شرایط مناسب با سیاست‌گذاری درست در انتخاب رشته ورزشی (اسکیت سرعت به‌جای اسکی) به موفقیت‌های زیادی دست‌یافته است. ضمناً قطر و امارات هم با ایجاد پیست‌های اسکی با استفاده از برف مصنوعی و ورود به رشته‌هایی مانند کرلینگ[63]، نمونه‌های نقض تأثیر صرف شرایط آب و هوایی هستند (رایش، 2016: 79).

کشورهای دارای ایدئولوژی کمونیستی به دلیل عواملی مانند سیستم‌های دولتی متمرکز، سرمایه‌گذاری زیاد در ورزش‌های نخبه، دسترسی ورزشکاران به مزایا و مشوق‌های خاص و تمرکز بر برابری جنسیتی[64] در ورزش به‌طور قابل‌توجهی در بازی‌های المپیک موفق‌تر از کشورهای با اقتصاد بازار آزاد بودند. به همین دلیل مرور تحقیقات نشانگر اهمیت بالای عامل ایدئولوژی در موفقیت بین‌المللی کشورها در ورزش تا قبل از پایان جنگ سرد است؛ اما با پایان جنگ سرد و دگرگونی سیستم‌های سیاسی حاکم بر بسیاری از کشورهای کمونیستی، اهمیت ایدئولوژی به‌عنوان عامل موفقیت در المپیک کاهش‌یافته است. امروزه بسیاری از کشورهای غربی نیز با الهام از برخی سیاست‌های ورزشی کشورهای کمونیستی گذشته، سیستم‌های خود را ارتقا داده‌اند و موفقیت‌های قابل‌توجهی کسب می‌کنند. همچنین ظهور ورزش‌های حرفه‌ای و امکان حضور ورزشکاران حرفه‌ای در المپیک از سال ۱۹۸۸، عامل دیگری در تغییر شرایط رقابت و کاهش نقش ایدئولوژی خالص است. درنتیجه، درحالی‌که ایدئولوژی کمونیستی در گذشته عامل مهمی برای موفقیت در المپیک بوده است، اهمیت آن در شرایط امروزی کم شده و عوامل دیگری نیز در موفقیت یا شکست کشورها در بازی‌های المپیک تأثیرگذار هستند (ضیاء و همکاران، 2024). ضمناً در مطالعات داخلی محمدی (1389)، شفیعی (1390)، رحیمی و همکاران (1392)، عسگری و همکاران (1394)، خدادکاشی و کریم نیا (1397) و عیدی و همکاران (1397) بر تأثیر این شاخص‌های کلان تأکید شده است (به نقل از فرحمند و همکاران، 1403: 45).

سطح میانی شامل عواملی است که متأثر از سیاست‌ها و استراتژی‌های ورزشی می‌باشد و درواقع عوامل سیاسی و سیاست‌های ورزشی‌ای که در این لایه قرار دارند در تخصیص منابع و تدوین استراتژی‌های مؤثر در عملکرد بلندمدت اثرگذارند؛ در همین رابطه با توجه به اینکه طراح اصلی سیاست‌های ورزشی، دولت‌ها و سازمان‌های مربوطه ورزشی هستند؛ بنابراین میزان تأثیر مستقیم این عوامل در لایه میانی بیشتر است (رمضانی نژاد و همکاران، 1394: 65). طبیعی است که هرچقدر میزان کارایی و اثربخشی سیاست‌ها و استراتژی دولت‌ها و سازمان‌های ورزشی مربوطه بیشتر باشد میزان موفقیت ورزشی نیز بیشتر است. به‌طورکلی مطالعات در این سطح اغلب به عواملی مانند مشارکت زنان[65]، نهادسازی[66]، تابعیت پذیری[67] و میزبانی[68] مربوط است.

کمیته بین‌المللی المپیک در حال حرکت به سمت افزایش رویدادهای مشترک و کاهش نابرابری جنسیتی در مسابقات است. حضور زنان در عرصه‌های بین‌المللی ورزش تا حد زیادی به پیشینه فرهنگی و مذهبی کشورها بستگی دارد؛ اما ایجاد برابری جنسیتی و حضور زنان در المپیک می‌تواند فرصت‌های بیشتری برای موفقیت ورزشی بین‌المللی ورزشکاران زن ایجاد می‌کند و اهمیت سرمایه‌گذاری روی آنان را دوچندان می‌سازد. بیش از نیمی از مدال‌های چین در المپیک 2004 آتن (39 از 69) در مسابقات زنان به دست آمد. سرمایه‌گذاری روی مشارکت زنان نه‌تنها سبب افزایش مدال‌ها و دستاوردهای ورزشی، بلکه به توسعه اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز کمک می‌کند. مرور تحقیقات نشان داده است که همبستگی مثبتی بین برابری جنسیتی در یک کشور و تعداد مدال‌های کسب‌شده توسط ورزشکاران زن و مرد آن کشور در المپیک وجود دارد و عدالت آموزشی به‌عنوان مهم‌ترین عامل پیش‌بینی کننده موفقیت المپیک برای زنان و مردان شناخته‌شده است (ردیهان[69]، 2017: 525).

ایجاد ساختار و فرایندهای منظم برای شناسایی، پرورش و حمایت از ورزشکاران نخبه با ارائه منابع و پشتیبانی لازم به ورزشکاران در قالب مفهومی تحت عنوان نهادسازی[70] به‌عنوان یکی دیگر از عوامل مهم سطح میانی قرار دارد. این نهادها با هماهنگی و برنامه‌ریزی متمرکز، اهمیت بالایی در افزایش موفقیت بین‌المللی ورزش خواهند داشت. ازاین‌رو، بسیاری از کشورها ازجمله چین با اتخاذ این سیاست در کنار نگاه تخصصی به ورزش‌های مدال‌آور توفیقات زیادی در المپیک کسب نموده‌اند. بااین‌حال، ممکن است این رویکرد، سیاست‌های ورزشی را با محدودیت‌هایی مانند تخصصی شدن زودهنگام[71] روبرو سازد. به همین دلیل بعضی از کشورها مانند نروژ محدودیت‌هایی برای شناسایی استعداد در کودکان زیر 13 سال و همچنین قوانینی برای جلوگیری از تخصصی شدن زودهنگام کودکان در یک ورزش خاص دارد؛ ازاین‌رو، نحوه یادگیری زودهنگام و شناسایی استعدادها در کشورهای مختلف مطابق با فرهنگ و قوانین آن کشور متفاوت است (ضیاء و همکاران، 2024).

امروزه علاوه بر توجه به استعدادهای داخلی، استراتژی جذب ورزشکاران خارجی و اعطای تابعیت به آن‌ها نیز به یک راهبرد بحث‌برانگیز تبدیل‌شده است. این روش در مدیریت استعدادها در کشورهایی که به موفقیت در المپیک مشتاق هستند به‌کرات دیده می‌شود. خرید مدال‌های المپیک با این استراتژی سؤالات اخلاقی و فرهنگی متعددی را به وجود می‌آورد، زیرا ورزشکاران مهاجر ممکن است هیچ وابستگی واقعی به کشور جدید نداشته باشند. دو مثال بارز این موضوع کشورهای قطر (به دنبال دوندگان کنیایی) و سنگاپور (به دنبال پینگ‌پنگ بازان چینی) هستند. در المپیک 2020 توکیو، قطر از 10 مدال کسب شده خود (بیش‌ترین مدال در تاریخ این کشور)، 7 مدال در دوومیدانی کسب کرد که 6 مورد آن توسط ورزشکاران کنیایی مهاجر به‌دست‌آمده بود. همچنین در المپیک 2016 ریو، از 4 مدال کسب‌شده توسط سنگاپور، 3 مدال در رشته تنیس روی میز توسط ورزشکاران چینی الاصل به‌دست‌آمده بود (رایش، 2016: 140). به همین دلیل برای ایجاد فرصت‌های برابر برای همه کشورها، کمیته بین‌المللی المپیک قانونی به نام دوره انتظار[72] را تدوین کرد که طبق آن، ورزشکاران پناه‌جو باید مدت‌زمان معینی (سه سال) را منتظر بمانند تا برای کشور جدید خود رقابت کنند و در طول این دوره می‌تواند زیر پرچم ورزشکاران بی‌طرف یا پناه‌جویان به فعالیت بپردازد. همچنین در برخی موارد خاص، مانند ازدواج، کمیته بین‌المللی المپیک ممکن است اجازه چشم‌پوشی از دوره انتظار را بدهد (ضیاء و همکاران، 2024).

میزبانی در رویدادهای بین‌المللی ورزش مانند المپیک نیز از عوامل مهم سطح میانی است. کشورهایی که میزبان بازی‌های المپیک تابستانی و زمستانی هستند، معمولاً مدال‌های بیشتری نسبت به دوره‌هایی کسب کرده‌اند که میزبان نبودند. حضور هواداران، سازگاری با آب‌وهوا، بهره‌مندی از امکانات بهتر و تعداد ورزشکاران بیشتر از دلایل اصلی موفقیت کشورهای میزبان است. البته دو کشور ایالات‌متحده در بازی‌های تابستانی 1996 و ایتالیا در بازی‌های زمستانی 2006 به دلیل دو دوره میزبانی پیاپی از این قاعده مستثنا هستند (رایش، 2016: 145). به‌عنوان‌مثال، پنج کشور برتر در بازی‌های المپیک 2008 پکن (چین، آمریکا، روسیه، بریتانیا و آلمان) با اعزام 2477 ورزشکار (7/23 درصد از کل ورزشکاران) توانستند 371 مدال (7/38 درصد) کسب کنند. در مقابل، پنج تیم انتهایی (افغانستان، مولداوی، موریس، توگو و ونزوئلا) با اعزام 159 ورزشکار (4/6 درصد) تنها به پنج مدال (5/0 درصد) دست یافتند. همچنین، رابطه معنی‌داری بین مدال‌های کسب‌شده ایران از آغاز بازی‌های المپیک تا بازی‌های 2008 پکن با تعداد ورزشکاران شرکت‌کننده وجود ندارد (عیدی و همکاران، 1390؛ به نقل از رمضانی نژاد و همکاران، 1394).

مطالعات متغیرهای سطح خرد به‌عنوان درونی‌ترین سطح این رویکرد، عمدتاً بر استعدادیابی و رشد ورزشکاران، مربیان، والدین، دوستان تمرکز دارند. عوامل این سطح می‌توانند بر عوامل بخش میانی تأثیر بگذارند و غالباً بر فرایند استعدادیابی و عوامل مربوط به پیکر‌سنجی[73] افراد جهت حضور در سطح نخبه ورزش متمرکزشده‌اند. برخی از این عوامل مانند تکنیک‌ها و تاکتیک‌های تمرینی قابل‌کنترل بوده و برخی دیگر مانند ژنتیک، کنترل‌پذیر نیستند. در سطح فردی، ورزشکار و مربی نقش مهمی ایفا می‌کنند و تحقیقات در این سطح ساده‌تر از سطح میانی است. همچنین، انگیزش و اعتمادبه‌نفس ورزشکاران به‌عنوان عوامل کلیدی موفقیت موردتوجه هستند. برخی از مطالعات نیز بر مدیریت ورزشکاران مستعد تمرکز دارند و پیشنهاد می‌کنند به‌جای کشف استعداد، بر رشد و پیشرفت آن‌ها تمرکز شود. نخبگی در ورزش نیازمند 10 سال زمان و 10 هزار ساعت تمرین است و هزینه بالایی دارد. هرچند رابطه مستقیمی بین هزینه و مدال‌ها وجود ندارد اما به‌طورکلی، برنامه‌ریزی بلندمدت و زیرساخت‌های حمایتی برای موفقیت ورزشکاران نخبه ضروری است. نوع و کیفیت استعداد برای رشته‌های ورزشی مختلف از دیدگاه ورزش قهرمانی[74] متفاوت است و کشف این استعدادها از اجزای مهم برنامه‌های مربوط به توسعه ورزش در سطوح بالاست. علاوه بر این مربیان و ورزشکاران نیز دو عامل و ذی‌نفع اصلی پیشرفت ورزشی در سطح فردی هستند. موضوع مشترک کلیه مطالعات در این سطح، تأکید بر خود ورزشکار و انگیزه او برای موفقیت می‌باشد. متغیر‌هایی نظیر والدین، دوستان، مربیان و کیفیت مربیگری نیز در حیطه محیط فردی و پیرامون ورزشکار قرار دارند (رمضانی نژاد و ضیا، 1403: 110).

همان‌طور که بیان شد عمده تمرکز تحقیقات پیرامون موفقیت بین‌المللی در ورزش پیرامون عوامل سطح کلان می‌باشد اما در صحت پیش‌بینی‌ اثرگذاری این عوامل اختلاف‌نظر وجود دارد. به همین جهت، امروزه از مدل‌های ریاضی، کامپیوتری و آماری فراوانی استفاده می‌شود، درحالی‌که موفقیت و رتبه‌بندی به عوامل انسانی و محیط ورزشی نیز وابسته است و این پیش‌بینی‌ها در سطح فردی (ورزشکار)، گروهی (تیم یا باشگاه) و کشوری (تیم‌های ملی) انجام می‌گیرد. به همین منظور برای رتبه‌بندی و بررسی کارایی نسبی کشورها از متغیرهای کلان اجتماعی-اقتصادی استفاده می‌شود. محققان برای پیش‌بینی موفقیت کشورها در بازی‌های المپیک و جهانی، مجموعه‌ای از متغیرهایی مانند رشد اقتصادی، تورم، بیکاری، حکومت سیاسی، توسعه سلامت و بهداشت، میزبانی، مسافت تا کشور میزبان، امید به زندگی، شاخص مرگ کودکان، جمعیت شهری، ترکیب سنی، دین، حمایت مطبوعات، میزان مصرف پروتئین و تنوع زیستی (برای ورزش‌های آبی و زمستانی) را موردتوجه قرار می‌دهند.

 

  1. محورهای موفقیت بین‌المللی در ورزش

محورهای مؤثر بر موفقیت بین‌المللی در ورزش با توجه به روابط متقابل بین عوامل موجود در سطوح گوناگون در مدلی مفهومی توسط دی بوسچر و همکاران (2009) ابتدای روی 6 کشور و در سال 2015 روی 15 کشور بررسی و ارائه‌شده است که ارکان موفقیت بین‌المللی در ورزش را به 9 محور تقسیم کرده‌اند (شکل 3). البته بسیاری از این محورها جزو عوامل سطح میانی و خرد اثرگذار بر موفقیت ورزشی هستند.

 

شکل 3. محورهای اثرگذار بر موفقیت بین‌المللی در ورزش

آن‌ها حمایت مالی را مهم‌ترین پیش‌نیاز موفقیت و نحوه سیاست‌گذاری و حکمرانی در ورزش را فرایند اصلی آن می‌دانند. بر اساس این مدل، محور اول تا سوم، اساس موفقیت در ورزش را تشکیل می‌دهند. محور اول یا حمایت مالی[75]، میزان سرمایه‌گذاری کشورها در ورزش است. بر اساس محور دوم، سازمان‌ها و ساختار حکمرانی در ورزش[76] باید رویکردی هماهنگ با هم داشته باشند تا در محور سوم (مشارکت انبوه در ورزش[77])، بنیانی مناسب برای ارتقای سطح ورزش قهرمانی ایجاد می‌شود. سمت راست شکل، عمدتاً بر ورزشکار به‌عنوان ذینفع اصلی متمرکز است و فرآیند استعدادیابی تا دوره پس از قهرمانی را در برمی‌گیرد.

محور چهارم (اجرای عملکرد[78]) شامل استعدادیابی و توسعه استعدادهاست و از هنگامی آغاز می‌شود که ورزشکاران مستعد، کشف یا انتخاب‌شده‌اند و به توجه ویژه‌ای نیاز دارند. محور پنجم یا حمایت شغلی از ورزشکاران[79]، ادامه منطقی محور چهارم است که سبب پرورش ورزشکاران نخبه می‌شود و مجموعه‌‌‌ای از برنامه‌ها و اقدامات حمایتی برای ورزشکاران را پیش‌بینی می‌کند. در محور ششم، امکانات و تجهیزات تمرینی[80] (محیط آماده­سازی با کیفیت بالا)، عامل مهمی در موفقیت ورزشکاران است. استفاده از فنّاوری‌های روز دنیا، شرایط تمرینی ورزشکاران را به ورزشکاران کشورهای پیشرفته نزدیک می‌سازد و احتمال موفقیت آن‌ها را در میادین بین‌المللی افزایش می‌دهد.

محور هفتم، (برخورداری از نظام آموزش و ارتقای مربیان[81]) دو شاخص مهم کیفیت سیستم‌های آموزش مربیگری و ویژگی‌های فردی مربیان نخبه را دربرمی‌گیرد. محور هشتم نیز مربوط به برنامه رقابت‌ها و مسابقات بین‌المللی[82] است که ورزشکاران برای ارزیابی پیشرفت خود در مقابل رقبا نیاز دارند تا به‌طور منظم در بازی‌های تدارکاتی شرکت کنند و توانایی‌ها و ضعف‌های خود را به بوته آزمایش بگذارند؛ و درنهایت، منظور از محور نهم، تحقیقات علمی همراه با نوآوری[83] است که با جمع‌آوری نظام‌مند و انتشار اطلاعات علمی در حوزه‌هایی مانند پزشکی ورزشی، تغذیه، روان‌شناسی، فیزیولوژی و بیومکانیک اهمیت بسیاری دارد. فرآیندی که باید این داده‌ها را به نتایج (کوتاه‌مدت) و پیامدهای (بلندمدت) موردنظر تبدیل کند، نکته مهم دیگر در قسمت مخروطی شکل این مدل است که تحت عنوان جو سازمانی مطلوب از آغاز تربیت ورزشکار تا دستیابی به اوج عملکرد امتداد دارد.

 تحقیقات بسیاری در ادامه تحقیقات دی بوسچر و همکاران (2009 و 2015) توسط هاکسلی[84] و همکاران (2017)، اونیل[85] (2018)، پیک و دیویس[86] (2022)، مثومبنی[87] و همکاران (2024)، کاهیل و مک نمار[88] (2024) انجام‌گرفته است و در آن‌ها بر عواملی مشابه و نزدیک تأکید شده است. در داخل کشور نیز از سال 1393 تا 1402 روی عوامل موفقیت ورزشکاران ایرانی در مسابقات المپیک، آسیایی و یونیورساید[89] توسط سجادی و همکاران (1395)، اسدزاده و عسگریان (1398)، ترخانی و همکاران (1399)، پسرکلو و همکاران (1400)، زیوری و همکاران (1400)، جیحونی و همکاران (1401)، جوادی و همکاران (1401) و زارعیان و همکاران (1402) انجام‌گرفته است (به نقل از فرحمند و گوهررستمی، 1403: 49).

موفقیت بین‌المللی ورزش ایران

بعد از بازی‌های المپیک 1988 سئول یک سیر صعودی در زمینه کسب مدال در بازی‌های المپیک برای ورزشکاران آسیایی به چشم می‌آید که بخشی از آن احتمالاً به دلیل توسعه و سرمایه‌گذاری‌هایی است که کشورهای توسعه‌یافته آسیایی برای ورزش انجام دادند. از طرف دیگر، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 و الحاق پنج کمیته ملی المپیک کشورهای استقلال‌یافته به شورای المپیک آسیا سبب شده است که سهم مدال‌های آسیا نسبت به دوره‌های قبل افزایش یابد. علاوه بر این، ایران در مسابقات آسیایی شاهد ظهور رقبای جدید و بزرگی بوده است که برخی نمودهای آن در رقابت باشگاه‌های آسیایی نیز به چشم می‌خورد؛ بنابراین، در چنین شرایط دشواری، ضرورت توجه همه‌جانبه و کلان نسبت به ورزش حرفه‌ای بیش‌ازپیش نمود پیدا می‌کند. البته ایران در چند ورزش ملی مانند کشتی و وزنه‌برداری، برخی رشته‌های رزمی مانند تکواندو و کاراته و در سال‌های اخیر در رشته‌های تیمی فوتسال، بسکتبال، والیبال، هندبال و چند رشته انفرادی توانسته است ظرفیت‌های موفقیت بین‌المللی خود را به نمایش بگذارد اما برای موفقیت بین‌المللی ابتدا باید بتواند موفقیت‌های ورزشی خود را در سطح آسیا تثبیت و مستمر نماید (رمضانی نژاد و همکاران، 1394: 303).

بررسی میزان موفقیت ایران در بازی‌های المپیک، افت‌وخیزهای بسیاری را نشان می‌دهد. بااینکه عملکرد ایران در بازی‌های آسیایی 1951-2010 نشان می‌دهد که یکی از 5 قدرت برتر ورزش آسیاست ولی اکنون کشورهایی مانند سنگاپور، مالزی، قزاقستان، چین تایپه، ازبکستان و تایلند در حال رقابت هستند و نوسان و عدم ثبات در عملکرد ایران در این بازی‌ها می‌تواند زنگ خطری برای وجهه قدرت ورزشی کشور باشد. با توجه به سابقه ایران در المپیک به نظر می‌رسد هنوز ظرفیت ایران برای استمرار موفقیت بین‌المللی در کشتی، وزنه‌برداری و تکواندو بالاست؛ اما نوسان عملکرد ایران در بازی‌های المپیک، قدرت پیش­بینی­پذیری سازمان‌های ورزشی کشور را برای سرمایه‌گذاری در بخش ورزش‌های المپیکی کاهش و برعکس، قدرت ریسک و شانس را در این زمینه افزایش می‌دهد. در المپیک 2008 پکن، بدترین نتیجه ازلحاظ رتبه مطلق با کسب رتبه 51 به دست آمد و کارایی نسبی بسیار پایینی داشت. با توجه به شاخص‌های جمعیت و تولید ناخالص داخلی، ایران تنها در المپیک ملبورن ۱۹۵۶ با کسب رتبه ۱۴ و المپیک 2012 لندن با رتبه 12 کارایی داشت و در سایر دوره‌های المپیک از کارایی کمتری برخوردار بود. همچنین کسب رتبه 21 در المپیک 2024 پاریس با توجه شرایط اقتصادی-سیاسی کشور نسبتاً مطلوب به نظر می‌رسد.

عیدی و عسگری (1394) نیز در بررسی عملکرد ایران در بازی‌های المپیک 2016 و مقایسه آن با کشورهای دیگر نشان دانند که برای موفقیت در المپیک تکیه صرف به منابع مالی کافی نیست؛ به‌عبارت‌دیگر با وجود عملکرد نسبتاً قابل‌قبول ایران در 9 محور کلیدی موفقیت در ورزش، سهم اندکی از بازار مدال را بدست آورده است. این در حالی است که اکثر کشورهای موفق در هر 9 محور سرمایه‌گذاری کرده و دارای برنامه‌های جامعی هستند. با توجه به رتبه اکتسابی در کل بازی‌های المپیک، می‌توان گفت ایران به‌طور نسبی در جایگاه پنجم (بین کشورهای آسیایی حاضر در این بازی‌ها) قرار دارد. اگر این رتبه را به‌عنوان معیاری برای پیشرفت و توسعه‌یافتگی ورزش در نظر بگیریم، ایران در میان کشورهای آفریقایی، آمریکای مرکزی و جنوبی و سپس آسیا وضعیت قابل قبولی دارد و بیشترین ظرفیت آن برای کسب مدال در تمامی دوره‌های المپیک به رشته‌های کشتی، وزنه‌برداری و تکواندو محدودشده است. درعین‌حال، بیشترین تعداد حضور و شرکت در این بازی‌ها به رشته‌های دوومیدانی، مشت‌زنی و تیراندازی مربوط می‌شود. البته موفقیت‌های جهانی و آسیایی در چند رشته ورزشی دیگر مانند شمشیربازی نیز باید به این ظرفیت‌ها اضافه شود.

عملکرد ورزش ایران نشان می‌دهد که رشته‌هایی همچون کشتی، وزنه‌برداری و تکواندو به‌عنوان نمونه‌هایی از رشته‌های رزمی، دارای ظرفیت بالایی برای دستیابی به موفقیت‌های بین‌المللی هستند و این واقعیت نیازمند سرمایه‌گذاری و ایجاد ساختارهای جدید برای استعدادیابی و توسعه ورزشکاران نخبه می‌باشد.‌ این نکته مهم است زیرا حضور در رقابت‌های بین‌المللی، به‌ویژه در بازی‌های المپیک، نیازمند منابع بزرگی است و بررسی دقیق‌تر و شناخت عمیق‌تر از شرایط ورزشی و شرایط موجود، اساس تحلیل موفقیت و شکست می‌باشد. همچنین، تجربه نشان داده است که حضور مستمر و پیوسته در رشته‌های همچون کشتی، دوومیدانی، تیراندازی و مشت‌زنی، تنها با اتکا به تجربه نمی‌تواند برای دستیابی به مدال‌های المپیک کافی باشد. این موضوع به‌ویژه در بازی‌های المپیک 2016 لندن، 2020 توکیو و 2024 پاریس نمایان است.

به نظر می‌رسد که تمرکز بر رشته‌های ورزشی دارای بیشترین ظرفیت و بهره‌گیری از حداکثر امکانات فنی و نیروی انسانی، نسبت به افزایش تعداد شرکت‌کنندگان از رشته‌های دارای ظرفیت کمتر برای کسب مدال، ارجحیت دارد. نباید فقط برای کسب تجربه در بازی‌های المپیک هزینه زیادی متحمل شد، زیرا میدان‌های بزرگ و پر چالش دیگری برای کسب تجربه در سایر رشته‌ها وجود دارد (دی بوسچر و همکاران، 2015: 59).

 

الگوسازی موفقیت بین‌المللی ایران در ورزش

تعادل متناسب بین توسعه ورزش نخبه و همگانی در کشورهای بلوک شرق، الگو و سرمشق خوبی برای بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته در زمینه ورزش بوده است. رابطه خوب ایران با چین و روسیه، فرصت بسیار خوبی است تا از تجارب این دو کشور با سابقه سوسیالیستی موفق در ورزش نخبه استفاده نماید. ضمناً بررسی سیستم ورزش سه کشور کانادا، انگلستان و آمریکا نیز نشان می‌دهد که این کشورها هم‌چنین سیاستی را دنبال کرده‌اند. مقایسه روند تغییرات در این سه کشور حاکی از آن است که در چهار زمینه اصلی افزایش مداخلات دولت فدرال و مرکزی، تدوین و اولویت‌بندی سیاست‌های ورزشی، تدوین یک سیستم یا چارچوب دیوان‌سالار برای توسعه ورزش حرفه‌ای و نخبه و شکیبایی درازمدت برای قهرمانی و موفقیت تجارب مشترکی داشته‌اند (گرین و هولیهان[90]، 2005). نکته مهم فقط الگوبرداری از سیستم‌های کشورهای مختلف نیست، بلکه آنچه باید موردتوجه قرار گیرد و در جداول و نمودارها مشخص نیست، نحوه مدیریت این خدمات می‌باشد؛ بنابراین با مطالعه تجارب کشورهای مختلف باید اصول کلی را آموخت. چون مدیران و متخصصان می‌دانند که عواملی چون فرهنگ، محیط و تاریخچه سازمان‌های ورزشی در هر کشوری متفاوت است.

 علی‌رغم موفقیت‌های چشمگیر کشور در چند رشته ورزشی و به‌ویژه در سطوح نوجوانان و جوانان، سازمان‌های ورزشی کشور به دلیل عدم برخورداری کافی از مزیت‌های متغیرهای سطح کلان و میانی نتوانسته‌اند سازوکارهای لازم را برای موفقیت یا حفظ و ادامه آن در تیم‌های بزرگسالان فراهم کنند. به‌طوری‌که حتی بسیاری از کشورهای آسیایی تازه استقلال‌یافته حاشیه دریای خزر و برخی از کشورهای عربی نیز در پیمایش مسیر موفقیت از ایران سبقت گرفته‌اند. به نظر می‌رسد یکی از عوامل اثرگذار سطح میانی در موفقیت‌های ورزشی بین‌المللی که مغفول مانده است، بهره‌برداری از کرسی‌های مدیریتی و اجرایی بین‌المللی است که به‌وسیله بسیاری از کشورهای صاحب نفوذ عربی و غربی در سازمان‌های ورزشی منطقه‌ای و جهانی کسب‌شده است. احتمالاً بخشی از شرایط کسب مدال در رقابت‌های منطقه‌ای و جهانی با توجه به شرایط دیگر مانند میزبانی، وجود داوران بین‌المللی و غیره تحت تأثیر این عامل است و شاید به همین دلیل شرایط اقتضایی و فرایندهای مرتبط با موقعیت مسابقه به‌طور آگاهانه، یا به دلیل دشواری‌های پژوهشی کمتر موردتوجه قرار گرفته است (کشاورز و همکاران، 1397). در مورد ایران به نظر می‌رسد که وجود نسل جوان و تحصیلات دانشگاهی، جغرافیا و شرایط جوی متنوع، سابقه تاریخی پرافتخار در چند رشته ورزشی و غیره از عوامل مهم و مثبت برای موفقیت در ورزش هستند و شاید اکتفا به صرف همین اهداف منجر به عملکرد جزیره‌ای و ستاره محور آن در رویدادهای بزرگ بین‌المللی است.

استرالیا نمونه خوبی از کشورهایی است که توانسته عملکرد خود را در ورزش نخبه نسبت به افزایش متوسط جمعیت به‌صورت معجزه‌آسایی بهبود بخشد؛ بنابراین باید توجه داشت که عوامل سطح میانی تحت تأثیر سیاست‌ها قرارگرفته و تغییر می‌یابند و بیشتر کشورها نیز رویکردهای استراتژیک خود را با رشد ورزش‌های نخبه سازگار می‌کنند. با توجه به اینکه کشورهای غربی و سرمایه‌داری شرایط خاصی دارند؛ بنابراین ارائه ایجاد نمونه‌ای واحد برای تفسیر موفقیت در سطح بین‌المللی تقریباً غیرممکن است. چون سیستمی که سبب موفقیت یک کشور می‌شود، ممکن است در کشور دیگر با شکست مواجه گردد. ازاین‌رو باید اذعان کرد که ورزش، بازتابی از سیستم فرهنگی زندگی مردم و متغیرهای پیچیده‌ای است که برنامه‌ریزی برای آن بدون درک روشن از فرهنگ میسر نیست. مثلاً مشارکت بالای مردم استرالیا در ورزش و علاقه نسبت به دیگر متغیرها بیشتر باعث موفقیت آن‌ها در ورزش شده است. این ویژگی‌ها ریشه در فرهنگ‌ها و سیاست‌ها دارند و تا حد زیادی قابل‌اندازه‌گیری نمی‌باشند (رمضانی نژاد و همکاران، 1401: 82).

با توجه به پیچیدگی شناخت عوامل اثرگذار بر موفقیت ورزش در سطح بین‌المللی و کمبود اطلاعات در دسترس به نظر می‌رسد مقایسه کشورهای نزدیک و مشابه راه بهتری برای الگوسازی باشد. با توجه به دیدگاه هافستد[91] (1998) مقایسه ارزش‌ها و هنجارهای بین کشورها مانند مقایسه سیب و پرتقال است. هرچند باور عمومی این است که سیب را نمی‌توان با پرتقال مقایسه کرد، اما درواقع با استقرار آن‌ها در گروه میوه‌جات می‌توان بر اساس معیارهایی مثل دسترسی، قیمت، رنگ، کیفیت و نوع ویتامین به مقایسه‌شان پرداخت. ازاین‌رو، شناسایی زبانی مشترک برای مقایسه این عوامل بسیار مهم است. از طرف دیگر، سیستم‌های ورزشی به‌سرعت به‌سوی همسانی جهانی حرکت می‌کنند و مشکل است تا کشورها با سطح ثابتی از سرمایه‌گذاری بتوانند مدال‌های بیشتری کسب کنند (به نقل از اوکلی[92] و گرین، 2001)؛ بنابراین، کشورها باید مزیت رقابتی ملی و مزیت رقابتی ورزشی خود را با رویکرد راهبردی حفظ کنند. کشورهایی که به دنبال موفقیت هستند، نیاز به برنامه‌ریزی جامع و راهبردی دارند. با اینکه برخی از متغیرها خارج از کنترل سیاست‌های توسعه ورزش قرار دارند اما این برنامه‌ریزی باید شامل شاخص‌های مهم موفقیت در سطح میانی از سیاست‌های ورزشی باشد. به‌طورکلی پنج عامل اثرگذار در الگوسازی سیستم پرورش ورزشکاران نخبه در هر کشور باید موردتوجه قرار گیرد که عبارتند از: بررسی شرایط اقتصادی- اجتماعی (عوامل کلان) و مقایسه با کشورهای دارای شرایط اقتصادی– اجتماعی تقریباً نزدیک، تغییرات فنی مانند میزان تأکید و توجه بر رویکردهای علمی برای استعدادیابی در مقایسه عملیات و فرآیندهای مدیریت، میزان پیوستگی نظام‌مند سیاست‌های دولتی، مقایسه دیدگاه و نگرش ورزشکاران، مربیان و مردم به ورزش (عوامل فردی)، تصمیم‌گیری‌های خط‌مشی یا سیاستی در سازمان مانند ورزش مدارس با مقایسه ساختارها و سازمان‌های ورزشی (سطح میانی). همچنین برای تطبیق و مقایسه این موارد با وضعیت ایران به نظر می‌رسد باید مواردی از قبیل وضعیت ایران با کشورهای دارای شرایط اقتصادی- اجتماعی تقریباً مشابه (سطح کلان)، ساختارها و سازمان‌های ورزشی ایران با دیگر کشورها (سطح میانی)، مدیریت ورزش ایران با دیگر کشورها (برنامه‌ها و فرایندها)، ویژگی‌های مختلف ورزشکاران و مربیان (سطح فردی) را مورد مقایسه و توجه قرار داد.

 

بحث و نتیجه‌گیری

منافع کلان ورزش نخبه، موجب ترغیب سیاست‌گذاران به توسعه آن در جهت کسب منافع بیشتر شده است. ازاین‌رو تمایل کشورها به توسعه ورزش حرفه‌ای و قهرمانی نیز افزایش یافته است. تحقیقات بسیاری درباره سیستم­های ورزشی نخبه در کشورهای موفق صورت گرفته است، اما تعمیم‌پذیری رابطه مستقیم این سیستم­ها و موفقیت ورزشی هنوز جای بحث و بررسی دارد؛ بنابراین در پژوهش حاضر تلاش شد تا عوامل مؤثر بر موفقیت بین‌المللی در ورزش با رویکردهای مختلف بررسی شوند و پیشنهاد‌هایی برای الگوسازی در ورزش ایران ارائه گردد.

صرف‌نظر از عوامل سطح کلان که خارج از کنترل سازمان‌ها و مدیران ورزش کشور است، تمرکز بر عوامل سطح میانی و خرد یا فرآیندها می‌تواند نقش بسزایی در بهبود و توسعه ورزش کشور ایفا کند. ازاین‌رو، کشورهای مختلف دارای رویکردهای مختلف و منحصر به شرایط اقتضایی خود هستند (ضیاء و همکاران، 2024). همچنین بر اساس مرور تحقیقات این‌طور استنباط شد که عوامل مؤثر بر موفقیت بین‌المللی ورزشی به دلیل ماهیت متغیر شرایط محیطی کشورها، بهتر است ابتدا با ارزیابی وضعیت توسعه‌یافتگی بر اساس رویکردهای نظام‌مند، تحلیل سلسله مراتبی سطوح اثرگذار و تحلیل محورهای موفقیت ورزشی موردبررسی قرار گیرند تا به شناسایی و بهره‌برداری بهینه از عوامل مؤثر بر موفقیت ورزشی کمک کرده و راهنمای بهتری برای مدیران ورزشی فراهم کنند. برای اینکه بتوان این رویکردها را به‌طور مؤثر در برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری ورزشی کشور به کار گرفت، نیاز است که ساختارهای مدیریتی و اجرایی نیز با این تغییرات همسو شوند. این امر به‌ویژه در کشورهایی مانند ایران که با چالش‌های خاصی در زمینه مدیریت ورزشی مواجه هستند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

 ضمناً پیش‌نیاز کسب موفقیت در عرصه‌های بین‌المللی توجه ویژه به حرفه‌ای‌سازی ورزش در ایران است. توجه به حرفه‌ای‌سازی ورزش و ایجاد ساختارهای تخصصی و حرفه‌ای، نه‌تنها به موفقیت ورزشکاران در میادین بین‌المللی منجر خواهد شد، بلکه به رشد و توسعه پایدار ورزش در کشور نیز کمک خواهد کرد. در حال حاضر، ایران از این نظر در شرایط ویژه‌ای قرار دارد و به نظر می‌رسد که نظام آموزش‌وپرورش کشور هنوز نتوانسته است بسترهای لازم برای تربیت گسترده ورزشکاران آینده را فراهم کند (رمضانی نژاد و همکاران، 1401). همچنین یکی دیگر از چالش‌های اساسی در ورزش ایران، مدیریت متمرکز و عمدتاً دولتی آن است و باوجود شکل‌گیری تدریجی اتحادیه‌های، هنوز باشگاه‌ها در فرایند استعدادیابی نقش کمتری ایفا می‌کنند. این مدل متمرکز نیازمند بازنگری است تا بتوان به یک سیستم کارآمدتر در این راستا دست‌یافت؛ بنابراین برای حل چالش‌های موجود در ورزش نخبه (حرفه‌ای و قهرمانی) ایران، نیاز به ایجاد ساختارهای تخصصی و حرفه‌ای با امکانات و نیروی انسانی ماهر احساس می‌شود تا در کنار فدراسیون‌های ورزشی، باشگاه‌های ورزشی و کمیته ملی المپیک قرار گیرند. به‌عنوان‌مثال، تأسیس آکادمی‌های ورزشی تخصصی مانند آکادمی فوتبال می‌تواند نقش مهمی در توسعه و شناسایی استعدادهای ورزشی ایفا کند. ایجاد این ساختارهای تخصصی نیازمند سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، آموزش و تربیت نیروی انسانی ماهر و همچنین بهبود شرایط و امکانات ورزشی در نظام آموزش‌وپرورش است. همچنین، تعامل و همکاری بیشتر بین بخش‌های دولتی و خصوصی، باشگاه‌ها و اتحادیه‌های ورزشی می‌تواند به بهبود فرآیند استعدادیابی و پرورش ورزشکاران نخبه کمک کند (کامکاری و همکاران، 1398).

 انتخاب یک مدل بومی برای پرورش ورزشکاران نخبه در کشور، بر اساس ظرفیت‌های ملی و منطقه‌ای و سوابق قهرمانی رشته‌های ورزشی مختلف هم از دیگر نکات ضروری محسوب می‌گردد. به‌جای تمرکز بر موفقیت کوتاه‌مدت و عملکرد جزیره‌ای از طریق درخشش افراد مستعد و حمایت‌های مالی موقت، باید بر روی برنامه‌های بلندمدت و پایدار تمرکز شود. این برنامه‌ها باید شامل ایجاد ساختارهای تخصصی، آموزش نیروی انسانی ماهر و بهبود امکانات ورزشی در سطح مدارس و دانشگاه‌ها باشد.

با توجه به عوامل کلان و ویژه ایران مانند جمعیت، استعداد‌های ملی و وجود ساختارهای ویژه‌ای مانند کمیته ملی المپیک و فدراسیون‌های ورزشی به همراه سابقه موفقیت در چند رشته ورزشی، می‌توان برنامه‌ها و روش‌های منعطف و متعددی برای پرورش ورزشکاران نخبه در کشور طراحی و اجرا کرد؛ بنابراین، نمی‌توان از یک مدل یکسان برای موفقیت بین‌المللی استفاده نمود. دولت‌ها باید تلاش کنند ترکیبی از عوامل و متغیرها را به‌کارگیرند و سیستم ویژه‌ای را برای موفقیت طراحی کنند. حتی می‌توانند بدین منظور از تجربیات سایر کشورها الگوبرداری کنند (پسرکلو و همکاران، 1400)؛ واضح است که فقط الگوبرداری از سیستم­های کشورهای مختلف نیست، بلکه به نظر می‌رسد، نحوه مدیریت این سیستم‌‌ها و دستیابی به کرسی‌های بین‌المللی ورزشی حلقه گمشده این زنجیره عوامل است. در پایان از کلیه صاحب‌نظران حوزه ورزش که با مطالعات خود در تدوین این پژوهش نقش زیادی داشتند، کمال تشکر و قدردانی را به عمل‌آورده و امید است که این پژوهش امکان کمک به تبیین اهمیت کسب موفقیت بین‌المللی در ورزش و رویکردها و عوامل مرتبط با آن را برای ایجاد ایرانی قوی و مقتدر داشته باشد.

  • منابع

    • اسدی زاده، سمیه؛ عسکریان، فریبا. (1398). "تأثیر عوامل اقتصادی بر روی عملکرد ورزشی کشورهای منتخب شرکت‌کننده در یونیورسیادهای تابستانی 1999 تا 2015 دانشجویان جهان". نشریه مدیریت ورزشی، 11(4)، 833-853.
    • پسرکلو، سجاد؛ اصفهانی نیا، اکرم؛ فلاح، زین‌العابدین؛ قربانی، سعید. (1400). "بررسی و اولویت‌بندی عوامل مؤثر بر افزایش کیفیت و موفقیت تیم‌های ورزشی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مسابقات بین‌المللی". فصلنامه علمی مدیریت استاندارد و کیفیت، 11(1)، 120-141.
    • ترخانی، عزت‌الله؛ فراهانی، ابوالفضل؛ قربانی، لیلا؛ قاسمی، حمید. (1399). "تبیین نقش شاخص‌های کلیدی منجر به موفقیت ایران در المپیک ریو بر اساس مدل SPLISS". رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی. ۸ (۲۸)، ۸۵-۹۹.
    • خداداد کاشی، فرهاد؛ کریم نیا، الهام. (1395). "بررسی تأثیر عامل‌های اقتصادی و اجتماعی بر موفقیت ورزشی کشورها در بازی‌های المپیک (۲۰۱۲-۱۹۹۶)". تحقیقات مدل‌سازی اقتصادی. ۷ (۲۵)، ۴۳-۶۷.
    • رمضانی نژاد، رحیم؛ احمدی، فاطمه؛ عاشقی، بهنام؛ اسکندری پور، مجتبی. (1401). "مدیریت پیشرفته در سازمان‌های ورزشی"، ویراست دوم چاپ اول، طنین دانش، تبریز.
    • رمضانی نژاد، رحیم؛ ضیاء، محمدجواد. (1403). "مدیریت استعدادها و تیم‌های ورزشی". تبریز. انتشارات طنین دانش.
    • رمضانی نژاد، رحیم؛ هژبری، کاظم. (1396). "مبانی توسعه ورزش و کاربرد آن در ورزش ایران". فصلنامه مجلس و راهبرد، 24(91)، 233-263.
    • رمضانی‌نژاد، رحیم، هژبری، کاظم، عیدی، حسین، ریحانی، محمد، عسگری، بهمن. (1394). "مدیریت ورزش نخبه: تجارب کشورهای موفق". آمل، انتشارات شمال پایدار، چاپ اول.
    • زارعیان، حسین؛ فسنقری، الهام؛ افروزه، محمدصادق؛ تابش، سعید. (1402)."بررسی و اولویت‌بندی عوامل ورزشی مؤثر بر موفقیت ورزشکاران استان تهران برای کسب سهمیه بازی‌های المپیک توکیو 2020"، مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، 22(59)، 451-474.
    • ضیاء، محمدجواد؛ رمضانی نژاد، رحیم؛ شفیعی؛ شهرام. (1401). "آسیب‌شناسی و تحلیل چالش‌های حکمرانی در ورزش ایران"، دومین همایش بین‌المللی و هفتمین همایش ملی انجمن علمی مدیریت ورزشی ایران.
    • ضیاء، محمدجواد؛ رمضانی نژاد، رحیم؛ گوهررستمی، حمید رضا. (1399). "بررسی محیط بروز، رشد و حمایت از استعدادهای رشته فوتبال"، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی دانشگاه گیلان.
    • ضیاء، محمدجواد؛ گوهررستمی، حمیدرضا؛ نظری، سمانه. (1401). "تحلیل عوامل مؤثر بر عملکرد زنان در ورزش نخبه با تأکید بر توسعه سیاست‌گذاری‌های ورزشی"، سومین کنفرانس بین‌المللی چالش‌ها و راهکارهای نوین در مهندسی صنایع، مدیریت و حسابداری، چابهار.
    • عیدی، حسین؛ عسگری، بهمن. (1394). "ارزیابی عملکرد ایران در بازی‌های المپیک تابستانی در مقایسه با رقبای آسیایی". مطالعات مدیریت ورزشی، 7(32)، 155-172.
    • فرحمند، شقایق؛ گوهررستمی، حمیدرضا. (1403). "بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت بین‌المللی در رشته ورزشی کاراته ایران". پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی دانشگاه گیلان.
    • کامکاری، کتایون؛ سجادی، نصرالله؛ حمیدی، مهرزاد؛ جلالی فراهانی، مجید. (1398). "مدل موفقیت کاروان ورزشی ایران در بازی‌های المپیک ۲۰۲۰ توکیو با رویکرد داده بنیاد". مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، 18(46)، 9-32.
    • کشاورز، لقمان؛ فراهانی، ابوالفضل؛ بهرامی پور، بهرام. (1397). "طراحی مدل کسب کرسیهای بینالمللی در ورزش توسط نمایندگان ایران". مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، 17(39)، 137-152.
    • کلهر، سینا. (1402). "نقش و کارکرد ورزش در تحقق ایران قوی". پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی). https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=54452
    • محمدی، علی. (1389). "ارائه یک مدل ریاضی برای رتبه‌بندی کشورهای شرکت‌کننده در بازی‌های آسیایی 2006 قطر"، المپیک، 18(3)، 7-19.
    • De Bosscher, V. (2008). "The global sporting arms race: An international comparative study on sports policy factors leading to international sporting success". Meyer & Meyer Verlag.
    • De Bosscher, V., De Knop, P., & van Bottenburg, M. (2008). "SPORTS, CULTURE AND SOCIETY: WHY THE NETHERLANDS ARE SUCCESSFUL IN ELITE SPORTS AND BELGIUM IS NOT? A COMPARISON OF ELITE SPORT POLICIES". Kinesiologia Slovenica, 14(2).‏
    • De Bosscher, V., De Knop, P., Van Bottenburg, M., & Shibli, S. (2006). "A conceptual framework for analysing sports policy factors leading to international success". European Sport Management Quarterly, 6, 185–215.
    • De Bosscher, V., Shibli, S., Westerbeek, H., & Van Bottenburg, M. (2015). "Successful elite sport policies: an international comparison of the sports policy factors leading to international sporting success (SPLISS 2.0) in 15 nations". Meyer & Meyer Sport.
    • Green, M., & Houlihan, B. (2005). "Elite sport development. Policy learning and political priorities". London and New York: Routledge.
    • Green, M., & Houlihan, B. (2008). "Comparative elite sport development system, structure and public policy", Published by Elsevier Ltd, ISBN: 978-0-7506-8281-7.
    • Grix, J., Brannagan, P. M., & Lee, D. (2019). "Entering the global arena: Emerging states, soft power strategies and sports mega-events". Springer.
    • Haut, J., Grix, J., Brannagan, P. M., & Hilvoorde, I. V. (2017). "International prestige through ‘sporting success’: an evaluation of the evidence". European journal for sport and society, 14(4), 311-326.‏
    • Hogan, K., & Norton, K. (2000). "The “price” of Olympic gold. Journal of Science and Medicine in Sport", 3, 203–218.
    • Kérivel, T., Bossard, C., & Kermarrec, G. (2021). "Applying the input-process-outcome model to team learning in sport sciences: an exploratory qualitative study on twenty soccer players". Journal of Human Kinetics, 78(1), 251-262.
    • Oakley, B. & Green, M. (2001). "The production of Olympic champions: International perspectives on elite sport development system", European Journal for Sport Management 8, 83–105.
    • Redihan, E. (2017). "Success and Failure of Countries at the Olympic Games by Danyel Reiche". Journal of Sport History, 44(3), 525-525.
    • Reiche, D. (2016). "Success and failure of countries at the Olympic Games". Routledge.
    • Salcinovic, B., Drew, M., Dijkstra, P., Waddington, G., & Serpell, B. G. (2022). "Factors influencing team performance: what can support teams in high-performance sport learn from other industries? A systematic scoping review". Sports Medicine-Open, 8(1), 25.
    • Sekitani, K., & Zhao, Y. (2021). "Performance benchmarking of achievements in the Olympics: An application of Data Envelopment Analysis with restricted multipliers". European Journal of Operational Research, 294(3), 1202-1212.
    • Škorić, S., & Obadić, E. (2022). "Connection between state funding and international sporting success: the case of Croatia". Zagreb international review of economics & business, 25(2), 119-138.
    • Sotiriadou, K. Shilbury, D. (2009). "Australian elite athlete development: An organizational perspective", Sport management Review, 13. 1-12.
    • Thibault, L., & Babiak, K. (2005). "Organizational changes in Canada’s sport system: Toward an athlete-centred approach". European Sport Management Quarterly, 5, 105–132.
    • Trninić, M., Papić, M., & Trninić, V. (2011). "Hypothetical model of factors determining performance and sports achievement in team sports". Physical Culture, 65(2), 16-32.
    • Valenti, M., Scelles, N., & Morrow, S. (2020). "Elite sport policies and international sporting success: a panel data analysis of European women’s national football team performance". European sport management quarterly, 20(3), 300-320.
    • Wicker, P., Prinz, J., & von Hanau, T. (2012). "Estimating the value of national sporting success". Sport management review, 15(2), 200-210.
    • Zare, F., & Géczi, G. (2022). "Perceived Effects of Olympic Success on International Policies and Prestige: A Case Study of Sports Actors from Iran". Athens Journal of Sports, 9(4), 231-254.
    • Zhang, D., Li, X., Meng, W., & Liu, W. (2009). "Measuring the performance of nations at the Olympic Games using DEA models with different preferences". Journal of the Operational Research Society, 60(7), 983-990.
    • Ziya, M. J., Ramezaniniejad, R., Shafiee, S. (2024). "Investigating factors affecting the performance of countries in the Olympics: a two-level analysis". The 14th International Sports Science Conference - Iran Institute of Physical Education and Sports Sciences.
    • Gómez-Rodríguez, J., Seguí-Urbaneja, J., Teixeira, M. C., & Cabello-Manrique, D. (2024). "How Countries Compete for Success in Elite Sport: A Systematic Review".Social Sciences, 13(1), 31.
    • Gadient, W., & Deutsch, J. (2020). "A systematic approach to athletic development". Journal of Human Sciences, 17(4), 1014-1021.
    • Chutiphongdech, T., & Kampitak, T. (2022). "A systematic review of the key success factors of sports event management: A resource-based view approach".Annals of Applied Sport Science, 10(4), 0-0.
    • de Paula Oliveira, T., & Newell, J. (2024). "A hierarchical approach for evaluating athlete performance with an application in elite basketball". Scientific reports, 14(1), 1717.
    • Truyens, J., De Bosscher, V., Heyndels, B., & Westerbeek, H. (2014). "A resource-based perspective on countries’ competitive advantage in elite athletics"International journal of sport policy and politics, 6(3), 459-489.
    • Kovács, E., Gulyás, E., & Sterbenz, T. (2017). "Determinants of a nation’s sport performance at different mega sport events". Society and Economy, 39(4), 573-596.
    • Knuepling, L., & Broekel, T. (2022). "Does relatedness drive the diversification of countries’ success in sports?". European Sport Management Quarterly, 22(2), 182-204.
    • Sherry, E., Schulenkorf, N., Seal, E., Nicholson, M., & Hoye, R. (2017). "Sport-for-development in the South Pacific region: Macro-, meso-, and micro-perspectives". Sociology of Sport Journal, 34(4), 303-316.